16-01-2015، 19:49
کتر علي محمدامین صوفي – م. حامد محمدعقیل اوزي
مرحوم استاد محمد عبدالرحمن علينيا اوزي در سال 1305 در بندر لنگه در خانوادۀ متوسطي به دنيا آمد. جد بزرگ وي ملقب به ملاعلي از مدينه مهاجرت کرد و با استادش شيخ حسن مدني در جنوب فارس و در بندر نخيلو ساکن شد. او ميگويد:
شيخ حسن مدني به حکم اولي الامر خود به جهت جلوگيري و اخماد 1 فتنه وهابيه که سرتاسر سواحل فارس را به حيطه تزلزل افکنده بود، مأمور ميگردد پس از طي مسافت و مشقت به نقطه ساحل خاک ايران که نخيلو باشد، ميرسد و جد امجد من درخدمت شيخ سمت تلميذ داشته است...
ملا علي سپس عازم اوز در نزديکي لار ميشود و در آنجا سکني گزيدند. پس از گذشت چند سال ملا علي از اوز به بستک مهاجرت کرد و در آنجا مشغول تجارت شد ولي چندي بعد به سبب غارت اموالش توسط راهزنان و قتل برخي از دوستانش، ناگزير به اتفاق خانواده از بستک به بندر لنگه مهاجرت کرد و در آنجا به کمک دوستان تجارت جديدي را آغاز کرد که موفقيتآميز بود و توانست در محله افغانيها خانهاي براي خود بنا کند. بعد از فوت پدربزرگ، پدر استاد محمدعلي نيا فعاليت تجاري خانواده را در دست گرفت. استاد محمد علينيا در همين خانه به دنيا آمد.
وي تحصيلاتش را در مدرسه محمدي بندر لنگه به پايان رساند. در سال 1330 براي نخستين بار عازم بمبئي شد:
... ناگاه وسايل عامل خيالات گرديد. از فکر عزم به صيغۀ جزم مبدل گرديد و در دم استعداد سفر گرفته و اولين سفر دور از وطن خود اختيار کردم...». بعدها در سن جواني عازم دبي شد و به مدت دوازده سال با يکي از تجار ايراني به فعاليت پرداخت. استاد محمد علينيا همچنين به بحرين، کويت، زبير، بصره، مسقط و آلمان نيز مسافرت کرد.
استاد علينيا به رشته تاريخ به خصوص تاريخ ايران علاقه بسيار داشت
... از آنجا که اين ناچيز زهره عمرش در مطالعات حوادث چهل ساله اين مملکت يعني وطن عزيزم صرف گرديده و حوادث و انقلاب يکي بعد ديگري يادداشت نموده ...
وي علاوه بر زبان مادري، به زبانهاي عربي، انگليسي، اردو و اندکي آلماني تسلط داشت. وي در مدرسه محمدي بندر لنگه مشغول به تدريس بوده و در همان سالها، اولين سفر خود را به هند به همراه دانشآموزان اين مدرسه انجام داد. از ايشان مکاتبات تجاري و فرهنگي با کشورها و شهرهاي متعددي چون عمان، مصر، کراچي، بمبئي، نيويورک، بوستون، بحرين، کويت و انگلستان بجا مانده است. وي که ذوق شعر و شاعري داشت، اشعاري هم به فارسي سروده است. وي متخلص به «رمزي» است. نمونهاي از سرودههاي علينيا به دستخط خودش در زير با هم ميخوانيم:
دست خط علی نیا اوزی
وي در خصوص کشف يکي از سايتهاي باستانشناسي در بندر لنگه، با کاظمزاده ايرانشهر مکاتباتي هم داشته است. ايشان سعي داشت با ترجمۀ دستنوشتههاي کشف شده خاستگاه اين سايت را معرفي نمايد.
تعصب ملي در او شديد بود و در مقابل تهاجمات سياسي و نظامي دولتهاي غربي و منطقه از وطنش دفاع ميکرد. وي در سال 1331 فعاليت تجاري خود را آغاز کرد و در سال 1332 ه.ق نمايندگي کارخانه خياطي سينگر را در منطقه کرمان و جنوب ايران به خود اختصاص داد. در سال 1341 ه.ق توسط مرحوم محمد شريف محمد، به عنوان مديرکل شرکت نفت ايران و انگليس انتخاب شد. پس از درگشت محمد شريف محمد، او نيز از سمت خود کنارهگيري کرد. در اين مقطع ثبات مالي و تجاري وي به خطر افتاد و به فکر خروج و مهاجرت از وطنش بندر لنگه افتاد تا براي کسب معاش راه تازهاي بيابد.
... وقتي اين سومين حصه يادداشت عمرم را به اضافه فکر و مداد اشک شروع ميکنم که پرده هول و مفارقت فرزند و احباب در پيش است... از جمله شهداي ميدان اقتصادي جنگ عالمي و ويرانگي لنگه يکياش محرر است که با اتلاف و ضرر مهمي که به تجارتش وارد آمد، قصد حرکت از لنگه نمودند...
محمد علينيا با خروج از بندر لنگه و ترک خانواده نخست به دبي و سپس به بحرين رفت. پس از هفت ماه اقامت در بحرين عازم بمبئي شد و پس از 27 ماه دوري از وطن به بندر لنگه بازگشت و در سال 1352 ه.ق مجدداً از بندر لنگه به بحرين رفت و به کار تجاري خود ادامه داد. پس از گذشت سه سال موفق شد نمايندگي چرخ خياطي سينگر را در بحرين بگيرد و در آنجا به محمد علينيا سينگر معروف شد.
وي در سال 1355 ه.ق خانوادهاش را به بحرين منتقل و منزلي را در محله اوزيها جهت سکونت کرايه کرد. وي پس از استقرار در بحرين و مشغول شدن به امور تجاري کمتر به نوشتن ميپرداخت، ولي در اوقات فراغت به فعاليتهاي فرهنگي روي آورد و در محافل علمي و فرهنگي به ايراد سخنراني در زمينه علوم سياسي و تاريخ جهان ميپرداخت. وي در مدرسه ايرانيان بحرين عضو هيئت نظارت در امتحانات بوده است. وي معتقد بود که هدف از جنگهاي شرق و غرب نابودي و محو تمدن ايران است. وي که عاشق وطن و تمدن آن بود چنين مينويسد:
ايران هزاران هزار بار منابع حياتش موجود است. ايران کوههاي بلند، صحراهاي وسيع، ثروت مکنون، جوانان دلاور، سه هزار سال تاريخ و بزرگي دارد. ايران اسکندر و چنگيز را رانده، ايران داريوش و انوشيروان و شاه عباس کبير و نادر شاه ديده. ايران عدهاي مرد غيور با جسارت ميخواهد، ايرانيان نخواهند گذاشت فاجعه لهستان و گزارش جانسوز آن در حيات ملي ما تکرار شود...
ميگويند او دومين کسي بود که در بحرين، راديو داشت، به اخبار جهان گوش فرا ميداد. وي پس از سکونت در بحرين، ديگر هرگز به بندر لنگه بازنگشت ولي چندين بار به تهران و آبادان سفر کرد. سرانجام، استاد محمد علينيا در سال 1374، در پي ابتلا به بيماري سختي، درگذشت و در بحرين به خاک سپرده شد.
استاد محمد علينيا با نگارش و تدوين روز به روز تاريخ منطقه ميراث با ارزشي براي نسلهاي بعد به يادگار گذاشته است. برخي از آثار وي به علت سفرها و مهاجرتها مفقود شده است. يادش گرامي باد.
جمله آثار إستاد محمد عبدالرحمن علينيا أوزي ( 1306 ه.ق - 1374 ه.ق )
- اولين ياداشت عمر ( مفقود )
- دومين ياداشت عمرم - 1345 ه.ق (مفقود )
- سومين ياداشت عمرم 1346 ه.ق - 1351 ه.ق \ 580 صفحه
- چهارمين ياداشت عمرم 1352 ه.ق - 1356 ه.ق \ 350 صفحه
- سير بمبئي و مضافاتش \ 300 صفحه
1- سياحت اول ربيع1- 17ج2 سال 1330 ه.ق
2- سياحت دوم هفت روز
3- سياحت سوم ج1-24شعبان سال 1339 ه.ق
4- سياحت چهارم 1 شعبان-22 شوال سال 1341 ه.ق
- استقلال افغانستان \ 100 صفحه
- استقلال مملكه فراعنه\ 251 صفحه
- اسلام و تأثير آن بر ديار ايران\ 600 صفحه
- داستان قاجار و پهلوي\ 1384 صفحه
- سياحت عليحضرت غازي بصوبه اروپا و آسيا وسطى \ 240 صفحه
- مذكرات جمال باشا \ 188 صفحه
- تاريخ مصارعات و مناسبات ايران و غرب\ 330 صفحه
- تاريخ خليج فارس ( مفقود)
- تياتور\ 184 صفحه
- استقلال ايران ( مفقود)
- مختصرها \ 390 صفحه
1- مختصر حال جد امجد و والد مرحومم
2- دهات فارس
3- مختصر تاريخ لنكه
4- اصل صفويان
5- نقل ازمجله منار
6- عباس صفوي و انگليز
7- استقلال ترك (ناقص)
8- عربستان
9- در جواب سعيد نفيسي
10- شعر( از محرر و ترجمه)
11- نقل از كتاب ملا عمران بن رضوان
___________________________________
1. فرونشاندن، سرکوب.
عبدالرحمن علينيا (نفر دوم سمت راست) به همراه دو تن از تجّار معروف ایرانی بحرين در کراچی
مراسم فارغالتحصيلي در مدرسۀ ايرانيان (بحرين) سال 1317 شمسي
عبدالرحمن علينيا اوزي (رديف وسط، از سمت راست، نفر دوم)
مرحوم استاد محمد عبدالرحمن علينيا اوزي در سال 1305 در بندر لنگه در خانوادۀ متوسطي به دنيا آمد. جد بزرگ وي ملقب به ملاعلي از مدينه مهاجرت کرد و با استادش شيخ حسن مدني در جنوب فارس و در بندر نخيلو ساکن شد. او ميگويد:
شيخ حسن مدني به حکم اولي الامر خود به جهت جلوگيري و اخماد 1 فتنه وهابيه که سرتاسر سواحل فارس را به حيطه تزلزل افکنده بود، مأمور ميگردد پس از طي مسافت و مشقت به نقطه ساحل خاک ايران که نخيلو باشد، ميرسد و جد امجد من درخدمت شيخ سمت تلميذ داشته است...
ملا علي سپس عازم اوز در نزديکي لار ميشود و در آنجا سکني گزيدند. پس از گذشت چند سال ملا علي از اوز به بستک مهاجرت کرد و در آنجا مشغول تجارت شد ولي چندي بعد به سبب غارت اموالش توسط راهزنان و قتل برخي از دوستانش، ناگزير به اتفاق خانواده از بستک به بندر لنگه مهاجرت کرد و در آنجا به کمک دوستان تجارت جديدي را آغاز کرد که موفقيتآميز بود و توانست در محله افغانيها خانهاي براي خود بنا کند. بعد از فوت پدربزرگ، پدر استاد محمدعلي نيا فعاليت تجاري خانواده را در دست گرفت. استاد محمد علينيا در همين خانه به دنيا آمد.
وي تحصيلاتش را در مدرسه محمدي بندر لنگه به پايان رساند. در سال 1330 براي نخستين بار عازم بمبئي شد:
... ناگاه وسايل عامل خيالات گرديد. از فکر عزم به صيغۀ جزم مبدل گرديد و در دم استعداد سفر گرفته و اولين سفر دور از وطن خود اختيار کردم...». بعدها در سن جواني عازم دبي شد و به مدت دوازده سال با يکي از تجار ايراني به فعاليت پرداخت. استاد محمد علينيا همچنين به بحرين، کويت، زبير، بصره، مسقط و آلمان نيز مسافرت کرد.
استاد علينيا به رشته تاريخ به خصوص تاريخ ايران علاقه بسيار داشت
... از آنجا که اين ناچيز زهره عمرش در مطالعات حوادث چهل ساله اين مملکت يعني وطن عزيزم صرف گرديده و حوادث و انقلاب يکي بعد ديگري يادداشت نموده ...
وي علاوه بر زبان مادري، به زبانهاي عربي، انگليسي، اردو و اندکي آلماني تسلط داشت. وي در مدرسه محمدي بندر لنگه مشغول به تدريس بوده و در همان سالها، اولين سفر خود را به هند به همراه دانشآموزان اين مدرسه انجام داد. از ايشان مکاتبات تجاري و فرهنگي با کشورها و شهرهاي متعددي چون عمان، مصر، کراچي، بمبئي، نيويورک، بوستون، بحرين، کويت و انگلستان بجا مانده است. وي که ذوق شعر و شاعري داشت، اشعاري هم به فارسي سروده است. وي متخلص به «رمزي» است. نمونهاي از سرودههاي علينيا به دستخط خودش در زير با هم ميخوانيم:
دست خط علی نیا اوزی
وي در خصوص کشف يکي از سايتهاي باستانشناسي در بندر لنگه، با کاظمزاده ايرانشهر مکاتباتي هم داشته است. ايشان سعي داشت با ترجمۀ دستنوشتههاي کشف شده خاستگاه اين سايت را معرفي نمايد.
تعصب ملي در او شديد بود و در مقابل تهاجمات سياسي و نظامي دولتهاي غربي و منطقه از وطنش دفاع ميکرد. وي در سال 1331 فعاليت تجاري خود را آغاز کرد و در سال 1332 ه.ق نمايندگي کارخانه خياطي سينگر را در منطقه کرمان و جنوب ايران به خود اختصاص داد. در سال 1341 ه.ق توسط مرحوم محمد شريف محمد، به عنوان مديرکل شرکت نفت ايران و انگليس انتخاب شد. پس از درگشت محمد شريف محمد، او نيز از سمت خود کنارهگيري کرد. در اين مقطع ثبات مالي و تجاري وي به خطر افتاد و به فکر خروج و مهاجرت از وطنش بندر لنگه افتاد تا براي کسب معاش راه تازهاي بيابد.
... وقتي اين سومين حصه يادداشت عمرم را به اضافه فکر و مداد اشک شروع ميکنم که پرده هول و مفارقت فرزند و احباب در پيش است... از جمله شهداي ميدان اقتصادي جنگ عالمي و ويرانگي لنگه يکياش محرر است که با اتلاف و ضرر مهمي که به تجارتش وارد آمد، قصد حرکت از لنگه نمودند...
محمد علينيا با خروج از بندر لنگه و ترک خانواده نخست به دبي و سپس به بحرين رفت. پس از هفت ماه اقامت در بحرين عازم بمبئي شد و پس از 27 ماه دوري از وطن به بندر لنگه بازگشت و در سال 1352 ه.ق مجدداً از بندر لنگه به بحرين رفت و به کار تجاري خود ادامه داد. پس از گذشت سه سال موفق شد نمايندگي چرخ خياطي سينگر را در بحرين بگيرد و در آنجا به محمد علينيا سينگر معروف شد.
وي در سال 1355 ه.ق خانوادهاش را به بحرين منتقل و منزلي را در محله اوزيها جهت سکونت کرايه کرد. وي پس از استقرار در بحرين و مشغول شدن به امور تجاري کمتر به نوشتن ميپرداخت، ولي در اوقات فراغت به فعاليتهاي فرهنگي روي آورد و در محافل علمي و فرهنگي به ايراد سخنراني در زمينه علوم سياسي و تاريخ جهان ميپرداخت. وي در مدرسه ايرانيان بحرين عضو هيئت نظارت در امتحانات بوده است. وي معتقد بود که هدف از جنگهاي شرق و غرب نابودي و محو تمدن ايران است. وي که عاشق وطن و تمدن آن بود چنين مينويسد:
ايران هزاران هزار بار منابع حياتش موجود است. ايران کوههاي بلند، صحراهاي وسيع، ثروت مکنون، جوانان دلاور، سه هزار سال تاريخ و بزرگي دارد. ايران اسکندر و چنگيز را رانده، ايران داريوش و انوشيروان و شاه عباس کبير و نادر شاه ديده. ايران عدهاي مرد غيور با جسارت ميخواهد، ايرانيان نخواهند گذاشت فاجعه لهستان و گزارش جانسوز آن در حيات ملي ما تکرار شود...
ميگويند او دومين کسي بود که در بحرين، راديو داشت، به اخبار جهان گوش فرا ميداد. وي پس از سکونت در بحرين، ديگر هرگز به بندر لنگه بازنگشت ولي چندين بار به تهران و آبادان سفر کرد. سرانجام، استاد محمد علينيا در سال 1374، در پي ابتلا به بيماري سختي، درگذشت و در بحرين به خاک سپرده شد.
استاد محمد علينيا با نگارش و تدوين روز به روز تاريخ منطقه ميراث با ارزشي براي نسلهاي بعد به يادگار گذاشته است. برخي از آثار وي به علت سفرها و مهاجرتها مفقود شده است. يادش گرامي باد.
جمله آثار إستاد محمد عبدالرحمن علينيا أوزي ( 1306 ه.ق - 1374 ه.ق )
- اولين ياداشت عمر ( مفقود )
- دومين ياداشت عمرم - 1345 ه.ق (مفقود )
- سومين ياداشت عمرم 1346 ه.ق - 1351 ه.ق \ 580 صفحه
- چهارمين ياداشت عمرم 1352 ه.ق - 1356 ه.ق \ 350 صفحه
- سير بمبئي و مضافاتش \ 300 صفحه
1- سياحت اول ربيع1- 17ج2 سال 1330 ه.ق
2- سياحت دوم هفت روز
3- سياحت سوم ج1-24شعبان سال 1339 ه.ق
4- سياحت چهارم 1 شعبان-22 شوال سال 1341 ه.ق
- استقلال افغانستان \ 100 صفحه
- استقلال مملكه فراعنه\ 251 صفحه
- اسلام و تأثير آن بر ديار ايران\ 600 صفحه
- داستان قاجار و پهلوي\ 1384 صفحه
- سياحت عليحضرت غازي بصوبه اروپا و آسيا وسطى \ 240 صفحه
- مذكرات جمال باشا \ 188 صفحه
- تاريخ مصارعات و مناسبات ايران و غرب\ 330 صفحه
- تاريخ خليج فارس ( مفقود)
- تياتور\ 184 صفحه
- استقلال ايران ( مفقود)
- مختصرها \ 390 صفحه
1- مختصر حال جد امجد و والد مرحومم
2- دهات فارس
3- مختصر تاريخ لنكه
4- اصل صفويان
5- نقل ازمجله منار
6- عباس صفوي و انگليز
7- استقلال ترك (ناقص)
8- عربستان
9- در جواب سعيد نفيسي
10- شعر( از محرر و ترجمه)
11- نقل از كتاب ملا عمران بن رضوان
___________________________________
1. فرونشاندن، سرکوب.
عبدالرحمن علينيا (نفر دوم سمت راست) به همراه دو تن از تجّار معروف ایرانی بحرين در کراچی
مراسم فارغالتحصيلي در مدرسۀ ايرانيان (بحرين) سال 1317 شمسي
عبدالرحمن علينيا اوزي (رديف وسط، از سمت راست، نفر دوم)