31-12-2014، 11:08
دختر شایسته جهان کیست؟
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://img1.tebyan.net/big/1393/10/291371512491152281381278620311819539138228152.jpg
زندگی فردی و اجتماعی امروز، به گونه عجیبی به ارتباط میان مردم با رسانه های جمعی، گره خورده است. همین امر موجب می شود تا ابتدا و انتهای هر داستان و هر پدیده ای، به رسانه ختم شود. به این ترتیب هر روز، سرمایه های بیشتری به سمت رسانه ها حرکت می کند چرا که از این طریق می توان به اهداف و خواسته های مورد نظر، دست پیدا کرد.
رسانه ها در جوامع مختلف تاثیرات متفاوتی را به دنبال دارند. اما در جوامع سنتی و اسلامی همچون جامعه ما، حیطه این تاثیرات به گونه ای دیگر است و احتمالا به دلیل شرایط اجتماعی و فرهنگی حاکم بر جامعه ما، نحوه گرایش به سمت رسانه ها و خصوصا رسانه های خارجی بیشتر است. چنانچه بارها و بارها به این موضوع اشاره شده که طبق منابع رسمی و غیر رسمی بیش از نیمی از مردم ایران از دیش های ماهواره ای برخوردارند و مخاطبان پرو پا قرص این شبکه ها هستند. شبکه هایی که به پخش سریال می پردازند در این میان از بیشترین مخاطب برخوردارند. به این ترتیب محتواها و مفاهیمی در برابر دیدگان مخاطبان ایرانی قرار می گیرد که قرابتی با اداب و رسوم و عقاید اجتماعی و فرهنگی ما ندارد. متاسفانه به دلیل کم و کاستی های موجود در ارائه برنامه های جذاب تلویزیونی که بتوانند الگویی مناسب را به یک جوان ایرانی نشان دهند، بیشترین اوقات فراغت جوانان و حتی میانسالان، به دیدن سریالهای ماهواره ای و سایر برنامه های این شبکه ها، صرف می شود.
تجملگرایی، عملهای زیبایی و تب تند لاغری، هر روز در جامعه ما، بیشتر و بیشتر میشود و این موارد نمیخواهند نه بانوی سنتی ایرانی را رها کنند و نه دختر روشنفکر امروزی در دانشگاه را
شبکه هایی که هر روز سوغات تازه ای را به مخاطبان خود عرضه می کنند تا آنان را به همان سمت و سویی ببرند که می خواهند. تاثیر این برنامه ها به صورت تدریجی رخ میدهد. به این صورت که ارزش های اجتماعی و نگرش های اجتماعی را تغییر میدهند و سبک زندگی جوامع سکولار و غیر اسلامی را ترویج و توسعه میدهند.
جدا از مجموعه های تلویزیونی، برنامه ها و مسابقاتی در سطح جهانی پخش می شوند که هر ساله برای جذب افکار عمومی به تبلیغات گسترده ای می پردازند تا بیشتر دیده شوند.نمونه مشهور چنین برنامه هایی به انتخاب دختر شایسته سال مربوط می شود. مراسمی که چندی قبل، برگزار شد. طبق امارهای ارائه شده به گزارش خبرگزاری فارس، بیش از یک میلیارد نفر در سراسر دنیا به طور زنده به تماشای این برنامه پرداختند. به این آمار توجه کنید. یک میلیارد نفر عدد کمی نیست. به راستی این برنامه قرار است چه پیامی را برای یک میلیارد نفر از جمعیت کره زمین به دنبال داشته باشد و چه جایگاهی را در زندگی اجتماعی آنها ایفا می کند؟
برای پاسخ به این سوال بهتر است اشاره ای به تاریخچه این مسابقه داشته باشیم.
این مسابقات در سال 1952 با حمایت دونالد ترامپ، میلیاردر آمریکایی، با عنوان دختر شایسته سال برگزار شد.(Miss World).
مسابقاتی که پایه و اساس آن در درجه اول، زیبایی دختران است و شاخص «زیبایی» نقش تعیینکنندهای در آن دارد. هر چند که جنبه های اجتماعی و انسان دوستانه به این مراسم بخشیدهاند و طبق قوانین آن، حضور دختر شایسته در مراسمهای خیریه و کمک های انسان دوستانه اش، الزامی است تا به این وسیله به این مسابقه، جنبه معنوی هم داده شود تا مردم برای دیدن ملکه زیبایی جهان هم که شده در خیریه ها حضور یابند.
اکثر سهامداران، داوران و مجریان این مسابقه وامدار صهیونیستها هستند و از جانب آنها حمایت مالی می شوند. برای نمونه «اندی کوهن» مجری و تهیهکننده همجنسگرای آمریکایی که پیشتر قرار بود اجرای این مسابقه را بر عهده بگیرد، به دلیل اعتراض به قوانین ضد همجنسگرایی در روسیه، از سفر به این کشور و اجرای این مسابقه در کنار ملانی براون، خواننده گروه اسپایس گرلز انصراف داد!
هرچند از این گونه مباحث بسیار است ولی به این دلیل که ممکن است در حوصله مخاطبان نگنجد، به همین مقدار توضیح اکتفا کرده و به سایر موارد اشاره می کنیم.
رخنه بی حد و حرص تفکرات فمنیستی و عدم ارائه الگویی مناسب برای زنان و دختران ایرانی، موجب می شود تا توجه بیش از حدی نسبت به برنامه هایی این چنین داشته باشند
نکته جالب توجه در ارتباط با برنامه هایی از این دست، میزان علاقه مندی و توجه قشری از مردم است. به گونه ای که لحظاتی بعد از انجام این مسابقه، تصاویر دختر شایسته در صفحات اینستاگرام و سایر شبکه های اجتماعی و اینترنتی پخش شد و تبادل نظر دراین رابطه از سمت خانم ها و اقایان، اغاز شد.
آنچه مشخص است اینکه زندگی در دهکده جهانی به گونه ای است که همه مردم از سرتاسر دنیا، از وقایع و اتفاقاتی که در هر نقطه از دنیا رخ میدهد، خبردار می شوند. چه رسد به اینکه برنامه ای هدفمند با این مشخصات تهیه شود که به طور قطع و یقین توجه مردم و خصوصا جوانان را به سمت خود جلب می کند.
در این میان عده ای نسبت به این موضوع انتقاد دارند که چرا برنامه ای که در آن عرضه کردن یک دختر، اصل است باید اینطور مورد علاقه دختران جامعه ایرانی باشد.
در این باره حرف و سخن بسیار است اما چنانچه بخواهیم توجه ویژه ای به این موضوع داشته باشیم باید آنرا به عنوان یک معضل اجتماعی بنگریم. معضلی اجتماعی که موجب شده بسیاری از زنان و بانوان این مرز و بوم،با ابهامات و سوالات فراوانی درباره حجاب مواجه باشند و در جدال میان سنت و مدرنیته قرار گیرند.
تجملگرایی، عملهای زیبایی و تب تند لاغری، هر روز در جامعه ما، بیشتر و بیشتر میشود و این موارد نمیخواهند نه بانوی سنتی ایرانی را رها کنند و نه دختر روشنفکر امروزی در دانشگاه را.
رخنه بی حد و حرص تفکرات فمنیستی و عدم ارائه الگویی مناسب برای زنان و دختران ایرانی، موجب می شود تا توجه بیش از حدی نسبت به برنامه هایی این چنین داشته باشند.
«فمنیسم» امروز گریبان زنان دنیا را گرفته است و در این بین بانوان عفیف ایرانی نیز بین آموزههای اسلامی و دنیای پر زرق و برق فمنیستی معطل مانده اند و این یک مشکل اجتماعی است.
بانوی ایرانی در تقابل با سنت و مدرنیته معطل مانده و این وظیفه نهادها و سازمانهای فرهنگی و مذهبی کشور است که با ارائه برنامهها و ایدههای ناب و به روز و معرفی نمونههای باورپذیر، قابل اجرا و پرجاذبه زندگی اسلامیایرانی، این چالش را مرتفع کنند و یقین را با شک بسیاری از دختران و زنان ایرانی جایگزین نمایند.
آنچه مسلم است اینکه کارشناسان فرهنگی و اجتماعی ما اگر برنامه ریزی داشته باشند به این موضوع می اندیشند که متناسب با فرهنگ و شرایط اجتماعی جامعه، به طراحی برنامه هایی بپردازند که بتواند الگویی مناسب برای زنان ایرانی باشد. نه اینکه همواره به سرکوب و تخریب بپردازیم. روشی که سالها به کار گرفتیم و هیچ نتیجه مثبتی هم به دنبال نداشت. بهتر است به این نکته بیندیشیم که ده سال اموزش تعلیمات دینی در مدارس به چه صورت است که تاثیرگذار نیست. به جای پاک کردن صورت مساله باید به راه حلی مثبت و تاثیر گذار فکر کنیم.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://img1.tebyan.net/big/1393/10/291371512491152281381278620311819539138228152.jpg
زندگی فردی و اجتماعی امروز، به گونه عجیبی به ارتباط میان مردم با رسانه های جمعی، گره خورده است. همین امر موجب می شود تا ابتدا و انتهای هر داستان و هر پدیده ای، به رسانه ختم شود. به این ترتیب هر روز، سرمایه های بیشتری به سمت رسانه ها حرکت می کند چرا که از این طریق می توان به اهداف و خواسته های مورد نظر، دست پیدا کرد.
رسانه ها در جوامع مختلف تاثیرات متفاوتی را به دنبال دارند. اما در جوامع سنتی و اسلامی همچون جامعه ما، حیطه این تاثیرات به گونه ای دیگر است و احتمالا به دلیل شرایط اجتماعی و فرهنگی حاکم بر جامعه ما، نحوه گرایش به سمت رسانه ها و خصوصا رسانه های خارجی بیشتر است. چنانچه بارها و بارها به این موضوع اشاره شده که طبق منابع رسمی و غیر رسمی بیش از نیمی از مردم ایران از دیش های ماهواره ای برخوردارند و مخاطبان پرو پا قرص این شبکه ها هستند. شبکه هایی که به پخش سریال می پردازند در این میان از بیشترین مخاطب برخوردارند. به این ترتیب محتواها و مفاهیمی در برابر دیدگان مخاطبان ایرانی قرار می گیرد که قرابتی با اداب و رسوم و عقاید اجتماعی و فرهنگی ما ندارد. متاسفانه به دلیل کم و کاستی های موجود در ارائه برنامه های جذاب تلویزیونی که بتوانند الگویی مناسب را به یک جوان ایرانی نشان دهند، بیشترین اوقات فراغت جوانان و حتی میانسالان، به دیدن سریالهای ماهواره ای و سایر برنامه های این شبکه ها، صرف می شود.
تجملگرایی، عملهای زیبایی و تب تند لاغری، هر روز در جامعه ما، بیشتر و بیشتر میشود و این موارد نمیخواهند نه بانوی سنتی ایرانی را رها کنند و نه دختر روشنفکر امروزی در دانشگاه را
شبکه هایی که هر روز سوغات تازه ای را به مخاطبان خود عرضه می کنند تا آنان را به همان سمت و سویی ببرند که می خواهند. تاثیر این برنامه ها به صورت تدریجی رخ میدهد. به این صورت که ارزش های اجتماعی و نگرش های اجتماعی را تغییر میدهند و سبک زندگی جوامع سکولار و غیر اسلامی را ترویج و توسعه میدهند.
جدا از مجموعه های تلویزیونی، برنامه ها و مسابقاتی در سطح جهانی پخش می شوند که هر ساله برای جذب افکار عمومی به تبلیغات گسترده ای می پردازند تا بیشتر دیده شوند.نمونه مشهور چنین برنامه هایی به انتخاب دختر شایسته سال مربوط می شود. مراسمی که چندی قبل، برگزار شد. طبق امارهای ارائه شده به گزارش خبرگزاری فارس، بیش از یک میلیارد نفر در سراسر دنیا به طور زنده به تماشای این برنامه پرداختند. به این آمار توجه کنید. یک میلیارد نفر عدد کمی نیست. به راستی این برنامه قرار است چه پیامی را برای یک میلیارد نفر از جمعیت کره زمین به دنبال داشته باشد و چه جایگاهی را در زندگی اجتماعی آنها ایفا می کند؟
برای پاسخ به این سوال بهتر است اشاره ای به تاریخچه این مسابقه داشته باشیم.
این مسابقات در سال 1952 با حمایت دونالد ترامپ، میلیاردر آمریکایی، با عنوان دختر شایسته سال برگزار شد.(Miss World).
مسابقاتی که پایه و اساس آن در درجه اول، زیبایی دختران است و شاخص «زیبایی» نقش تعیینکنندهای در آن دارد. هر چند که جنبه های اجتماعی و انسان دوستانه به این مراسم بخشیدهاند و طبق قوانین آن، حضور دختر شایسته در مراسمهای خیریه و کمک های انسان دوستانه اش، الزامی است تا به این وسیله به این مسابقه، جنبه معنوی هم داده شود تا مردم برای دیدن ملکه زیبایی جهان هم که شده در خیریه ها حضور یابند.
اکثر سهامداران، داوران و مجریان این مسابقه وامدار صهیونیستها هستند و از جانب آنها حمایت مالی می شوند. برای نمونه «اندی کوهن» مجری و تهیهکننده همجنسگرای آمریکایی که پیشتر قرار بود اجرای این مسابقه را بر عهده بگیرد، به دلیل اعتراض به قوانین ضد همجنسگرایی در روسیه، از سفر به این کشور و اجرای این مسابقه در کنار ملانی براون، خواننده گروه اسپایس گرلز انصراف داد!
هرچند از این گونه مباحث بسیار است ولی به این دلیل که ممکن است در حوصله مخاطبان نگنجد، به همین مقدار توضیح اکتفا کرده و به سایر موارد اشاره می کنیم.
رخنه بی حد و حرص تفکرات فمنیستی و عدم ارائه الگویی مناسب برای زنان و دختران ایرانی، موجب می شود تا توجه بیش از حدی نسبت به برنامه هایی این چنین داشته باشند
نکته جالب توجه در ارتباط با برنامه هایی از این دست، میزان علاقه مندی و توجه قشری از مردم است. به گونه ای که لحظاتی بعد از انجام این مسابقه، تصاویر دختر شایسته در صفحات اینستاگرام و سایر شبکه های اجتماعی و اینترنتی پخش شد و تبادل نظر دراین رابطه از سمت خانم ها و اقایان، اغاز شد.
آنچه مشخص است اینکه زندگی در دهکده جهانی به گونه ای است که همه مردم از سرتاسر دنیا، از وقایع و اتفاقاتی که در هر نقطه از دنیا رخ میدهد، خبردار می شوند. چه رسد به اینکه برنامه ای هدفمند با این مشخصات تهیه شود که به طور قطع و یقین توجه مردم و خصوصا جوانان را به سمت خود جلب می کند.
در این میان عده ای نسبت به این موضوع انتقاد دارند که چرا برنامه ای که در آن عرضه کردن یک دختر، اصل است باید اینطور مورد علاقه دختران جامعه ایرانی باشد.
در این باره حرف و سخن بسیار است اما چنانچه بخواهیم توجه ویژه ای به این موضوع داشته باشیم باید آنرا به عنوان یک معضل اجتماعی بنگریم. معضلی اجتماعی که موجب شده بسیاری از زنان و بانوان این مرز و بوم،با ابهامات و سوالات فراوانی درباره حجاب مواجه باشند و در جدال میان سنت و مدرنیته قرار گیرند.
تجملگرایی، عملهای زیبایی و تب تند لاغری، هر روز در جامعه ما، بیشتر و بیشتر میشود و این موارد نمیخواهند نه بانوی سنتی ایرانی را رها کنند و نه دختر روشنفکر امروزی در دانشگاه را.
رخنه بی حد و حرص تفکرات فمنیستی و عدم ارائه الگویی مناسب برای زنان و دختران ایرانی، موجب می شود تا توجه بیش از حدی نسبت به برنامه هایی این چنین داشته باشند.
«فمنیسم» امروز گریبان زنان دنیا را گرفته است و در این بین بانوان عفیف ایرانی نیز بین آموزههای اسلامی و دنیای پر زرق و برق فمنیستی معطل مانده اند و این یک مشکل اجتماعی است.
بانوی ایرانی در تقابل با سنت و مدرنیته معطل مانده و این وظیفه نهادها و سازمانهای فرهنگی و مذهبی کشور است که با ارائه برنامهها و ایدههای ناب و به روز و معرفی نمونههای باورپذیر، قابل اجرا و پرجاذبه زندگی اسلامیایرانی، این چالش را مرتفع کنند و یقین را با شک بسیاری از دختران و زنان ایرانی جایگزین نمایند.
آنچه مسلم است اینکه کارشناسان فرهنگی و اجتماعی ما اگر برنامه ریزی داشته باشند به این موضوع می اندیشند که متناسب با فرهنگ و شرایط اجتماعی جامعه، به طراحی برنامه هایی بپردازند که بتواند الگویی مناسب برای زنان ایرانی باشد. نه اینکه همواره به سرکوب و تخریب بپردازیم. روشی که سالها به کار گرفتیم و هیچ نتیجه مثبتی هم به دنبال نداشت. بهتر است به این نکته بیندیشیم که ده سال اموزش تعلیمات دینی در مدارس به چه صورت است که تاثیرگذار نیست. به جای پاک کردن صورت مساله باید به راه حلی مثبت و تاثیر گذار فکر کنیم.