09-12-2014، 15:08
(آخرین ویرایش در این ارسال: 09-12-2014، 15:09، توسط ♫♫ sina ♫♫.)
نامردها چند بغض به یک گلو ؟…
^
^
^
^
بغض هایم را به آسمان سپردم عزیز
خدا بخیر کند باران امشب را!!
^
^
^
^
انگار بغض کرده بود
کلاغ را میگویم، زیر لب آرام و شکسته زمزمه میکرد:
امام رضا جان من که کبوترت نمیشوم اما دلم به دیدن گلدسته ات خوش است …
^
^
^
^
رفتنت نبودنت نامردیت
هیچکدام نه اذیتم کرد ونه برایم سوال شد
فقط ۱ بغض خفه ام میکند. چگونه نگاهت کردکه مرا اینگونه تنها گذاشتی…
^
^
^
^
من هنوز هم درپس تمام اتفاق هایی که نیوفتاده اند میشکنم!
چشمهایت را
ببند!
گوش کن
دخترکی دلش را بغل گرفته و زیر آوار بغض های فرو ریخته اش فریاد میکشد…
^
^
^
^
چه حرف بی ربطیست که مرد گریه نمی کند!!
گاهی آنقدر بغض داری که فقط باید مرد باشی تا بتوانی گریه کنی…
^
^
^
^
خدایا می شود باران ببارد ؟!
این بغض به تنهایی از گلویم پایین نمی رود بخدا…
^
^
^
^
مرد بغض نمی کند مرد گریه نمی کند مرد نمی شکند فقط سیگاری روشن میکند و آرام و بی صدا لابه لای دود و شعر میمیرد
^
^
^
^
مردها بغض میکنند بعد لبخند تقلبی میزنند و در جیبهایشان به دنبال فندک میگردن
^
^
^
^
دلم یک لحظه نبودت را تاب نمی اورد!
ببین روزهای بی تو با من چه کرده است!!
دیگر گریه هم امانم نمیدهد بغض بعد ازادی هم مرا رها نمیکند …
^
^
^
^
بعضی وقتها باید سکوت کرد باید تلاطم دریا را درون خود تحمل کرد
باید حرف دل را قورت داد
باید نشست و دید روزگار چه بر سرت می آورد
حتی نمی توان گریه کرد
باید بغض کرد باید دم نزد و سکوت کرد …
^
^
^
^
جنس بغض من آنقدر ها هم خوب نیست ؛ تا اسمت را میشنود طفلک میشکند
^
^
^
^
میگویند:آخر خنده گریه است!
بهانه ای جور کن
بخندم!
بغض بدی در گلو دارم…
^
^
^
^
اون دختری که!
وقتی بغض مردونه میکنی اخم میکنه
وقتی بخاطرش دعوا میکنی قربون صدقه ات میره
وقتی غرورت میشکنه با لبخند از اول میسازش!
وقتی میترسه آروم بهت میفهمونه
وقتی ماشینت رو میفروشی میگه:بریم پیاده روی!
رو باید قاب کنی بزاری روی ۴ ضلع قلبت…
^
^
^
^
هر روز برای گنجشک ها غذا میریزم و آنها میخندند و من بغض میکنم زیرا میدانم خنده آنها برای آن است که مرا احمق میپندارند!!
^
^
^
^
وقتی تو نیستی
من میمانم!
و
لحظه هایی که با بغض میگذرند…
^
^
^
^
گاهی سکوت علامت رضایت نیست شاید کسی دارد خفه میشود پشت سنگینی یک بغض
^
^
^
^
خوش بحالت آسمان
بغضت که می شکند همه خوشحال می شوند
بغض من که می شکند
همه می گویند
چته باز؟؟…
^
^
^
^
تنها نشسته ام و چای می نوشم و بغض میکنم
هیچکس مرا به یاد نمی آورد!
این همه آدم روی کهکشان به این بزرگی و من حتی آرزوی یک نفر هم نبودم…
^
^
^
^
بغض لعنتی
فشارم میدهد درد دوری
کجایی همسفر قدیمی
رقیقت مرد…
^
^
^
^
یه چیزی تو گلومه
فک کنم بهش میگن بغض!!!
^
^
^
^
هر روز و هر لحظه نگرانت میشوم!!
که چه میکنی؟
پنجره ی اتاقم را باز میکنم و فریاد میزنم
تنهاییت امیر افبی برای من!
غصه هایت برای من
همه ی بغض ها و اشکهایت برای من..
بخند برایم بخند
تا من هم بشنوم صدای خنده هایت را ..
صدای همیشه خوب بودنت را
دلم برایت تنگ شده!!
^
^
^
^
بغض هایم را به آسمان سپردم عزیز
خدا بخیر کند باران امشب را!!
^
^
^
^
انگار بغض کرده بود
کلاغ را میگویم، زیر لب آرام و شکسته زمزمه میکرد:
امام رضا جان من که کبوترت نمیشوم اما دلم به دیدن گلدسته ات خوش است …
^
^
^
^
رفتنت نبودنت نامردیت
هیچکدام نه اذیتم کرد ونه برایم سوال شد
فقط ۱ بغض خفه ام میکند. چگونه نگاهت کردکه مرا اینگونه تنها گذاشتی…
^
^
^
^
من هنوز هم درپس تمام اتفاق هایی که نیوفتاده اند میشکنم!
چشمهایت را
ببند!
گوش کن
دخترکی دلش را بغل گرفته و زیر آوار بغض های فرو ریخته اش فریاد میکشد…
^
^
^
^
چه حرف بی ربطیست که مرد گریه نمی کند!!
گاهی آنقدر بغض داری که فقط باید مرد باشی تا بتوانی گریه کنی…
^
^
^
^
خدایا می شود باران ببارد ؟!
این بغض به تنهایی از گلویم پایین نمی رود بخدا…
^
^
^
^
مرد بغض نمی کند مرد گریه نمی کند مرد نمی شکند فقط سیگاری روشن میکند و آرام و بی صدا لابه لای دود و شعر میمیرد
^
^
^
^
مردها بغض میکنند بعد لبخند تقلبی میزنند و در جیبهایشان به دنبال فندک میگردن
^
^
^
^
دلم یک لحظه نبودت را تاب نمی اورد!
ببین روزهای بی تو با من چه کرده است!!
دیگر گریه هم امانم نمیدهد بغض بعد ازادی هم مرا رها نمیکند …
^
^
^
^
بعضی وقتها باید سکوت کرد باید تلاطم دریا را درون خود تحمل کرد
باید حرف دل را قورت داد
باید نشست و دید روزگار چه بر سرت می آورد
حتی نمی توان گریه کرد
باید بغض کرد باید دم نزد و سکوت کرد …
^
^
^
^
جنس بغض من آنقدر ها هم خوب نیست ؛ تا اسمت را میشنود طفلک میشکند
^
^
^
^
میگویند:آخر خنده گریه است!
بهانه ای جور کن
بخندم!
بغض بدی در گلو دارم…
^
^
^
^
اون دختری که!
وقتی بغض مردونه میکنی اخم میکنه
وقتی بخاطرش دعوا میکنی قربون صدقه ات میره
وقتی غرورت میشکنه با لبخند از اول میسازش!
وقتی میترسه آروم بهت میفهمونه
وقتی ماشینت رو میفروشی میگه:بریم پیاده روی!
رو باید قاب کنی بزاری روی ۴ ضلع قلبت…
^
^
^
^
هر روز برای گنجشک ها غذا میریزم و آنها میخندند و من بغض میکنم زیرا میدانم خنده آنها برای آن است که مرا احمق میپندارند!!
^
^
^
^
وقتی تو نیستی
من میمانم!
و
لحظه هایی که با بغض میگذرند…
^
^
^
^
گاهی سکوت علامت رضایت نیست شاید کسی دارد خفه میشود پشت سنگینی یک بغض
^
^
^
^
خوش بحالت آسمان
بغضت که می شکند همه خوشحال می شوند
بغض من که می شکند
همه می گویند
چته باز؟؟…
^
^
^
^
تنها نشسته ام و چای می نوشم و بغض میکنم
هیچکس مرا به یاد نمی آورد!
این همه آدم روی کهکشان به این بزرگی و من حتی آرزوی یک نفر هم نبودم…
^
^
^
^
بغض لعنتی
فشارم میدهد درد دوری
کجایی همسفر قدیمی
رقیقت مرد…
^
^
^
^
یه چیزی تو گلومه
فک کنم بهش میگن بغض!!!
^
^
^
^
هر روز و هر لحظه نگرانت میشوم!!
که چه میکنی؟
پنجره ی اتاقم را باز میکنم و فریاد میزنم
تنهاییت امیر افبی برای من!
غصه هایت برای من
همه ی بغض ها و اشکهایت برای من..
بخند برایم بخند
تا من هم بشنوم صدای خنده هایت را ..
صدای همیشه خوب بودنت را
دلم برایت تنگ شده!!