اندر حکایت بهاره رهنما و نادر فتوره چی

[[χσℓσνєѕтєя]]

آیتک در وبلاگش شخصی خود مینویسد:


نقد نادر فتوره چی رو خوندم در مورد بهاره رهنما با خودم گفتم واااااااا چه بی ادب
بعد که یارکشی بهاره رهنما رو دیدم گفتم وااااااا چه بی جنبه
فرداش که ۲۰٫۳۰ در حمایت از بهاره رهنما گزارش تهیه کرد! شاخ درآوردم
پس فرداش که نظرات خواهر بهاره رهنما رو خوندم که فتوره چی رو تهدید کرد گفتم وااا بدترش کردی که
پس اون فرداش خبر آمد که قراره به جرم توهین به مقدسات اسلامی نادر فتوره چی دادگاهی شه! اینجا بود که …..



حالا اینکه در عمل چه اتفاقی میفته و واقعیت چیه بماند


.
.
مردم چشونه واقعا؟



+ فتوره چی بهاره رهنما را به میانمایه بودن متهم کرده و گفته او لوس لوس حرف می‌زند، لب اش را غنچه می‌کند، مزه می‌ریزد، به خیال اش مردم را می‌خنداند. در برج میلاد و خیریه‌ها و خانه اولیای دم مقتول و گالری‌ها پرسه می‌زند و با نیش باز، در لای آنهمه چربی و روغن و کرم پودر، به ابراز احساسات هواداران واکنش نشان می‌دهد
با خاتمی می‌پرد، در برج میلاد به عنوان «سفیر کودکان» برای علی اصغر «مقتل» می‌خواند!تمام اجزاء صورت اش حکایت از چفت و بست محکم فرصت طلبی و عطش دیده شدن به هر قیمت، دارد
بهاره رهنما مرا یاد عبارت «میانمایه» می‌اندازد
.
.
اینکه آخر این داستان به کجا میکشه برای من مهم نیست! اینکه کدام طرف قضیه رفتار منطقی تری دارد مهم نیست! ولی در جشن نامزدی برادرم دخترانی از اهالی فامیل بودند که با روسری و مانتو وسط مراسم رقصیدند!! اون موقع فکر کردم که چقدر این رفتارهایی که برایم کاملا عادی شده، مضحک به نظر میرسه! حجاب و رقص!! چادر و آرایش و لباس تنگ!! نماز و روزه و مشروب! قهقه های سر به فلک کشیده ی دختران و پسران با هم و ترس از مصافحه ی با هم هنگام سلام و احوال پرسی! دنبال یه عبارتی بودم برای درد امروز جامعه! …."میانمایه" عبارت قشنگی بود
مسلما هیچ وقت انسانها رو به دلیل اینکه فریم ذهنی متفاوتی با من دارند متهم نمیکنم اما این سرزمین پر از رفتارهای ضد و نقیضه که اگر نگویم همه ، اکثرمان به آن دچاریم! اینکه بین اینهمه انسان با رفتارهای متناقض اینبار قرعه به نام بهاره رهنما افتاده بدشانسی بهاره را نشان میدهد و بس !
این رفتارها نمود غیرعادی پیدا نمیکنه مگر زمانی که یک ناظر خارجی بی طرف به اونها دقیق بشه!
و در نهایت اینکه عادی یا غیرعادی! مضحک یا طبیعی هر کس در هر نقشی آزاد است هر طور که دوست دارد زندگی کند به قول زردالو البته تا جایی که مخل آزادی و زندگی دیگران نشود!