04-12-2014، 14:21
کارگردان : Jon Stewart
نویسنده : Jon Stewart
بازیگران : Gael García Bernal,Kim Bodnia,Dimitri Leonidas
هزینه تولید: بین ۵ تا ۱۰ میلیون دلار
محصول کشور: ایالات متحده آمریکا
کمپانی توزیع کننده: Open Road Filmsخلاصه داستان : روزنامه نگار ایرانی-کانادایی که توسط نیروهای ایرانی دستگیر شده است و تحت بازجویی به اتهام جاسوسی برای آمریکا است و ...
فیلمی جذابتر از آنچه که شاید از این موضوع ذاتا تیره می توان انتظار داشت.
جان استوارت داستان واقعی مازیار بهاری خبرنگار نیوزویک را که به مدت ۱۱۸ روز در ایران زندانی شد و تحت فشار و بازجویی قرار گرفت را دستمایه کار خود قرار داده و عناصر طنز و هجو را در داستانی وارد می کند که در غیر این صورت به داستانی خشونتبار تبدیل می شد. جان استوارت با پرداختن به جزییات نحوه ی رفتار با بهاری موفق می شود فرهنگ سوءظن و بلاهتی را که منجر به دستگیری او شد پررنگ سازد. دیدگاه بازجویان ایرانی در مواقعی آن چنان از حقایق امور فاصله می گیرد که تو گویی طنزپردازی در حال نوشتن وقایع است. سرانجام اما این نبرد روانی بین بهاری (با بازی گائل گارسیا برنال) و دشمن اصلی او که تنها با نام «گلاب» (رُزواتر با بازی کیم بودنیا) شناخته می شود است که توجه تماشاگر را درگیر خود می کند.
گلاب در گیشه کار سختی در پیش دارد. اکثر سینماروها علاقه ای به دیدن فیلمی درباره مردی که در زندانی در ایران محبوس شده است ندارند. علیرغم اینکه جان استوارت لحن فیلم را به نحو غافلگیرکننده ای مفرح نگاه داشته و میزان خشونت بدنی [به نمایش درآمده] را محدود ساخته است اما ماهیت موضوع ماهیتی غیرجذاب است. از این گذشته، فیلم از آن میزان «وزن» کافی نیز برخوردار نیست که آن را به بخت اسکار بدل سازد. اینجا و آنجا بازیهای جالبی در فیلم وجود دارد اما روی هم رفته گلاب فیلمی متوسط است که عملکردش به آن میزان از برجستگی نیست که آن را شایسته نامزدی رشته های مختلف آکادمی کند.
گلاب بهره فراوانی می برد از مسخرگی اتهامات علیه بهاری و شیوه ای که بازجویش بر این اتهامات پافشاری می کند. گلاب به چیزی کمتر از یک اعترافنامه امضاشده راضی نمی شود. فیلم نظام «دادگستری» به شدت معیوبی را به تصویر می کشد که سوءظن و خارجی ـ هراسی از صفات بارز آن هستند. پس از گفتگو با بازیگری که در یکی از میان پرده های کمدی برنامه استیوارت، دیلی شو، نقش جاسوس را بازی می کند، بهاری که متولد ایران است تحت تعقیب قرار می گیرد. ایرانی ها اعتقاد دارند که این دیدار واقعی است (یا حداقل به نفعشان است که وانمود کنند که واقعی است)؛ این امر هنگامی که بهاری در ایران مشغول پوشش اخبار مربوط به انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸) است به بازداشت او منجر می شود.
بیشتر شکنجه هایی که او متحمل می شود بدنی نیستند؛ در چندین صحنه کتک می خورد اما هرگز تحت شکنجه ی غرق مصنوعی یا دیگر روشهای افراطی قرار نمی گیرد. عمده ترین شیوه هایی که علیه بهاری به کار بسته می شوند زندان انفرادی و اعمال نوعی روش پلیس خوب و پلیس بد است (یک روز به او میوه داده می شود و روز بعد برنجی به او می دهند که پر از مورچه است). به بهاری اجازه تماس با دنیای خارج از زندان داده نمی شود و او را به این باور می رسانند که مادر سالخورده اش، مولوجون (با بازی شهره آغداشلو)، و نامزد باردارش، پائولا (با بازی کلر فوی)، وی را به امان خدا رها کرده اند. هر چند که این ترفندهای روانی کارگر می افتند اما راههایی هم پیش پای بهاری قرار می دهند تا دست به مقاومت بزند چرا که برخلاف بسیاری از فیلمهای خیالی، بازجوی او دژی مستحکم از ثبات ایدئولوژیک نیست. یکی از جالبترین قسمتهای گلاب زمانی است که بهاری به نقطه ضعف گلاب پی می برد (گلاب شیفتگی ای بیمارگونه نسبت به مسائل منحرفانه جنسی و هرزه نگاری دارد) و از آن علیه وی استفاده می کند.
ه دلیل تلاشهای موثر همسر بهاری، نیوزویک و وزیر امور خارجه [آمریکا]، هیلاری کلینتون، او آزادیش را به دست می آورد. طرفه اما شرط آزادیش است: از وی انتظار می رود که در بازگشت به لندن برای سپاه پاسداران جاسوسی کند. وی که مشتاقانه در پی رفتن است با کمال میل می پذیرد هر چند که به هیچوجه قصد اجابت این خواسته را ندارد.
این اولین ساخته مهم جان استوارت در مقام کارگردانی فیلم است. طنزپرداز دیلی شو بر موضوع تسلط دارد و آن را به روشنی منتقل می کند. سبک کار او چیز شگفت انگیزی در خود ندارد، گلاب روایتگر سرراست داستان بهاری است همراه با فلش بکهایی که برای ارائه پیش زمینه [داستان] در فیلم گنجانده شده اند و گفتگوهایی با «ارواح» پدر و خواهر بهاری تا وضعیت روحی وی را به مخاطب نشان دهند. استوارت به خوبی از نقشی که برنامه ی او ناخواسته در بازداشت بهاری داشت آگاه بوده است و همین شاید انگیزه ای بوده برای او تا اطمینان حاصل کند که این قصه گفته می شود. گلاب فاقد ظرفیت تبدیل شدن به فیلمی پرفروش است اما جذابتر از آن چیزی است که معمولا افراد از چنین موضوعاتی انتظار دارند و اثری ماندگار دارد بر اذهان عمومی درباره ی نظام دادگستری ایران: چیزی شبیه به دیوانگانی که در راس دارالمجانین قرار گرفته اند.