10-04-2015، 23:15
خراسان را مهد تمدن و خواستگاه اولی بسیاری از اقوام و نژادهای ایرانی باید دانست. پتانسیلهای منطقه در اقتصاد کشاورزی باعث شد حدود ۳۰۰ سال قبل از میلاد مسیح پارتها خراسان را به عنوان مرکز تجمع و کانون جمعیتی انتخاب نمایند رفته رفته با ایجاد تحوّلات در حیات اقتصادی و اجتماعی خود اولین هستههای شهری را در این منطقه پایه گذاری کردند.۶۷ سال پس از مرگ اسکندر در سال ۲۵۶ قبل از میلاد _ اشک اول پادشاه پارتی در سرزمین خراسان در برابر سلوکیان طغیان نمود و باعث بیرون راندن آنها از ایران شد و مقدمات تشکیل دولت اشکانی را پایه گذاری کرد. خراسان در در ساسانیان به چهار ربع یا بخش تقسیم شده بود که هر یک مرزبانی جداگانه داشت . این چهار بخش عبارتند بودند از بخش مرو شاهگان ،بخش بلخ ، بخش هرات ، پوشنگ و سگستان و نیشابور . استناد به بحث فوق که گویای تمرکز اقوام ایرانی به خصوص پارتها در خراسان و ایجاد مرکز زیستی در این منطقه است ، میتواند سابقه تمدن خراسانی را که غنای چند هزار ساله دارد ، تعریف نماید ؛ به عبارتی دیگر خراسان قدیم یا مرکزیت شهرهای مرو ، بلخ ، هرات و نیشابور را میتوان در دوره قبل از اسلام جزو سامان یافتترین مرکز تولید و تکوین تمدن ایرانی دانست . پس از ورود اسلام به ایران و خراسان در قرون اول و دوم هجری همچنان خراسان به دلیل استقرار جاده مشهور ابریشم و مجاورت با ملل و اقوام گوناگون محل ارتباط اختلاط و رقابت فرهنگها و اقوام مختلف بود است تا آنجا که تنوع نژادی و قومی را در این منطقه به همراه داشته است . سفر حضرت رضا (ع) به خراسان که از ابعاد سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی قابل بررسی است و سپس وفات آن حضرت در نوغان موجب پیدایش فصل جدیدی از تکوین لایههای متنوع فرهنگی در مجموعههای زیستی ولایت توس به خصوص نوغان به عنوان هستهٔ اولی شهر مشهد شد. شکل گیری مشهد الرضا در سال ۲۰۳ قمری مجموعه زیستی شامل دو آبادی نوغان و سناباد را تحت تاثیر قرار داد پذیرش گروههای مختلف جمعیتی ، که مشهد را موطن خود اختیار نمودند و حالا تجارت و کشاورزی تنها انگیزهشان نبود بلکه بر عقاید مذهبی خویش و قداست جوار آن حضرت نیز تکیه دشتنف ، در این مجموعه به تدریج باعث پیدایش مشهد کنونی در طول هزار و دویست سال شده است.
این تکثیر جمعیتی را که در برگیرندهٔ نژادهای مختلفی است ، میتوان به سه گروه عمده نژادی تقسیم نمود
گروه اول ، مردم بومی مشهد بودند که بیشتر در محلات قدیم مشهد سکونت داشتند و اکثر آنها شغل تجارت و زراعت داشته و یا در رشتههای دیگر فعالیت میکردند . گروه دوم را مجاورین تشکیل میدادند مردمی که شوق زیارت و مجاورت آستان مقدس رضوی آنان را به ماندن در این دیار و داشته بود . گروه سوم ، از طوائف مختلف تشکیل شده بود که در گذشته برای پاسداری و نگه داری مرزهای خراسان از نواحی غرب کشور به این منطقه کوچ داده شدند و به زبان پارسی و زبان ترکی صحبت میکردند و با حفظ ادب و رسوم ایلی خود به شغل زراعت و دامپروری مشغول شدند.
موضوع قابل توجه در بررسی قومیتها و نژادهای مختلف در شهر مشهد حضور اقوام ارامنه و یهودی در این شهر است که اغلب در دوره نادر شاه افشار در پی سیاست اسکن اجباری این گروهها به منظر شکستن جو مذهبی مشهد و رفع برخی نیازهای خاص سپاهیان نادر شاه به مشهد کوچانده شدند. جمعیت این گروه که از ارامنه نخجوان ( و شاید یهودی)بودند ، حدود هزار خانوار نقل شده است که چون در داخل باروری شهر برای آنها مکان خاصی نبود اغلب در بیرون " دروازه پایین خیابان" اسکن یافتند و در آن محل برای ادای مناسک مذهبی خود به قولی کلیسا ساختند و خمخانه و شراب خانه ایجاد کردند که تغییری جدی در نظام مذهبی مشهد به وجود آورد. در در قاجار نیز در پی جدایی شهرهای هرات ، مرو ، میهنه و ... پذیرای کوچ گروهی از مردم ایرانی تبار و شیعه مذهب در شهرهای مزبور گردید که به تدریج بر تنوع قومی فرهنگی این شهر افزودند . هر یک از این گروههای مهاجر در محلی ویژه ساکن میشدند ؛ از جمله در سال ۱۲۲۳ قمری پس از بیرون رفتن مرو از دست حکام ایرانی ، هزار خانواده مروی به مشهد آمدند که تا کنون نیز در این شهر و اطراف آن دارای تکیه مسجد و محله هستند . جدا شدن هرات نیز به همین شکل باعث مهاجرت گروههای بسیاری از مردم هرات به مشهد شد که اعقاب آنها با نامهای خانوادگی خراسانی و هروی هنوز در شهر مشهد زندگی میکنند . گروهی کشمیری نیز از قرون قبل در یکی از محلات شرقی مشهد ساکن بودند. حتی بخاراییها قندهاریها و سمرقندیها نیز در شهر مشهد ساکن و صاحب محلی شدند که هنوز نیز هستند . موضوع قابل توجه در بررسی نژادها و قومیتهای ساکن در شهر مشهد ، بررسی نامهای خانوادگی مردم حال حاضر مشهد است که بعد از دستورالعمل سازمان ثبت احوال در دوره پهلوی اول اغلب مردم آن دوره با استناد به مکان و موطن اصلی خود که از آنجا به مشهد مهاجرت نمودند نام خانوادگی خود را انتخاب کردند که نسل به نسل، منتقل و در زمان حاضر باز ماندگان آنان نیز همین نامها را به صورت اصلی یا پسوند دنبال فامیل خود برگزیدند.
نامهای خانوادگی هراتی ، مروی ، بخارایی ، قندهاری ، کشمیری ، بجنوردی و ... از این گروه نامها هستند . گروه دیگری از اغوا که در مشهد به صورت پراکنده و آن هم در اطراف شهر ساکن هستند ، طایفه غر شمال یا غیر شمار و کولیها هستند. این گروه از کشورهای هندوستان و پاکستان به ایران و سایر کشورهای جهان رفتند . کولیها را چون مکان و مسکن دست جمعی و ثابت و وابستگی قومی و قبیله نداشتند در سر شمریهی قدیم به حساب نمیاوردند بدین جهت به آنها غیر شمار میگفتند. غیر شمارهای مشهد در زمان قاجار بیشتر ساکن " کوچه سیاوون" بودند ولی در زمان حاضر در بیابانهای اطراف خواجه ربیع و روستای طرق در چادرها و الونکها زندگی میکنند.
این تکثیر جمعیتی را که در برگیرندهٔ نژادهای مختلفی است ، میتوان به سه گروه عمده نژادی تقسیم نمود
گروه اول ، مردم بومی مشهد بودند که بیشتر در محلات قدیم مشهد سکونت داشتند و اکثر آنها شغل تجارت و زراعت داشته و یا در رشتههای دیگر فعالیت میکردند . گروه دوم را مجاورین تشکیل میدادند مردمی که شوق زیارت و مجاورت آستان مقدس رضوی آنان را به ماندن در این دیار و داشته بود . گروه سوم ، از طوائف مختلف تشکیل شده بود که در گذشته برای پاسداری و نگه داری مرزهای خراسان از نواحی غرب کشور به این منطقه کوچ داده شدند و به زبان پارسی و زبان ترکی صحبت میکردند و با حفظ ادب و رسوم ایلی خود به شغل زراعت و دامپروری مشغول شدند.
موضوع قابل توجه در بررسی قومیتها و نژادهای مختلف در شهر مشهد حضور اقوام ارامنه و یهودی در این شهر است که اغلب در دوره نادر شاه افشار در پی سیاست اسکن اجباری این گروهها به منظر شکستن جو مذهبی مشهد و رفع برخی نیازهای خاص سپاهیان نادر شاه به مشهد کوچانده شدند. جمعیت این گروه که از ارامنه نخجوان ( و شاید یهودی)بودند ، حدود هزار خانوار نقل شده است که چون در داخل باروری شهر برای آنها مکان خاصی نبود اغلب در بیرون " دروازه پایین خیابان" اسکن یافتند و در آن محل برای ادای مناسک مذهبی خود به قولی کلیسا ساختند و خمخانه و شراب خانه ایجاد کردند که تغییری جدی در نظام مذهبی مشهد به وجود آورد. در در قاجار نیز در پی جدایی شهرهای هرات ، مرو ، میهنه و ... پذیرای کوچ گروهی از مردم ایرانی تبار و شیعه مذهب در شهرهای مزبور گردید که به تدریج بر تنوع قومی فرهنگی این شهر افزودند . هر یک از این گروههای مهاجر در محلی ویژه ساکن میشدند ؛ از جمله در سال ۱۲۲۳ قمری پس از بیرون رفتن مرو از دست حکام ایرانی ، هزار خانواده مروی به مشهد آمدند که تا کنون نیز در این شهر و اطراف آن دارای تکیه مسجد و محله هستند . جدا شدن هرات نیز به همین شکل باعث مهاجرت گروههای بسیاری از مردم هرات به مشهد شد که اعقاب آنها با نامهای خانوادگی خراسانی و هروی هنوز در شهر مشهد زندگی میکنند . گروهی کشمیری نیز از قرون قبل در یکی از محلات شرقی مشهد ساکن بودند. حتی بخاراییها قندهاریها و سمرقندیها نیز در شهر مشهد ساکن و صاحب محلی شدند که هنوز نیز هستند . موضوع قابل توجه در بررسی نژادها و قومیتهای ساکن در شهر مشهد ، بررسی نامهای خانوادگی مردم حال حاضر مشهد است که بعد از دستورالعمل سازمان ثبت احوال در دوره پهلوی اول اغلب مردم آن دوره با استناد به مکان و موطن اصلی خود که از آنجا به مشهد مهاجرت نمودند نام خانوادگی خود را انتخاب کردند که نسل به نسل، منتقل و در زمان حاضر باز ماندگان آنان نیز همین نامها را به صورت اصلی یا پسوند دنبال فامیل خود برگزیدند.
نامهای خانوادگی هراتی ، مروی ، بخارایی ، قندهاری ، کشمیری ، بجنوردی و ... از این گروه نامها هستند . گروه دیگری از اغوا که در مشهد به صورت پراکنده و آن هم در اطراف شهر ساکن هستند ، طایفه غر شمال یا غیر شمار و کولیها هستند. این گروه از کشورهای هندوستان و پاکستان به ایران و سایر کشورهای جهان رفتند . کولیها را چون مکان و مسکن دست جمعی و ثابت و وابستگی قومی و قبیله نداشتند در سر شمریهی قدیم به حساب نمیاوردند بدین جهت به آنها غیر شمار میگفتند. غیر شمارهای مشهد در زمان قاجار بیشتر ساکن " کوچه سیاوون" بودند ولی در زمان حاضر در بیابانهای اطراف خواجه ربیع و روستای طرق در چادرها و الونکها زندگی میکنند.