01-11-2014، 21:25
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ستوان تیمور بختیار که چند سال از عمر خود را در مدارس نظام بیروت و پاریس گذرانده بود، دو کار میتوانست بکند؛ یا برود در ایل بختیاری و جنگ پارتیزانی علیه دولت راه بیندازد یا وارد ارتش شود و با عشایر یاغی که گاهی به صورت سنتی در مقابل دولت، جنگهای پارتیزانی میکردند؛ مبارزه کند. در آن سالهای 1315 و 1316 عشایر خلع سلاح شده بودند و حکومت مرکزی قدرت خود را بر تمام کشور بسط داده بود. تیمور بختیار داوطلب خدمت در ارتش شد. رضا شاه در آن ایام به آن چنان قدرتی دست یافته بود که دیگر از یک افسر جوان بیست و سه، چهار ساله وحشت نداشته باشد. ضمنا آن قدر به ارتشی که به وجود آورده بود، علاقه داشت که حاضر نمیشد از یک افسر جوان «سن سیر» دیده صرف نظر کند؛ حتی اگر از ایل بختیاری باشد. پس با استخدام این جوان 24 ساله در ارتش جوان شانزده ساله خود موافقت کرد و بختیار با درجه ستوان دومی، مشغول خدمت در ارتش شد.
چند سال قبل از شهریور 1320 و اشغال کشور و چند سال بعد از آن، یعنی درست تا سال 1325، از افسر جوانی که تیمور بختیار نام داشت، در مطبوعات و در احکام ارتشی، بسیار کم یاد میشد. فقط هر چند سال یک بار هنگام نوروز (در آن سالها ترفیع درجه افسران در نوروز اعلام میشد) اسم او به عنوان ستوان تیمور بختیار، سروان تیمور بختیار، سرگرد تیمور بختیار، سرهنگ 2 (یا نایب سرهنگ) تیمور بختیار که یک درجه ترفیع یافتهاند، در مطبوعات یا احکام ارتشی نوشته میشد.
(م 4/ ص 187- 188)