03-11-2014، 14:54
بی گمان هویت اسلامی و مسلمانی را باید در مناسک و آیین هایی چون نماز، زکات، حج و جهاد جست وجو کرد؛ زیرا بدون هر یک از آیین ها نمی توان تفاوت معناداری میان مسلمان و غیرمسلمان یافت.
براین اساس حج جایگاه ویژه ای در آموزه های قرآنی و اسلامی پیدا می کند. این جایگاه زمانی تقویت می شود که حج با عنصر ولایت پیوند استواری می یابد. البته همه آیین های پیش گفته، ارتباطی تنگاتنگ و استوار با ولایت دارند؛ زیرا ولایت است که به آن ها معنای کامل و درست می بخشد و بی ولایت هر یک از آن ها آیین ها و نمادهای بی ارزش و پوچی می شوند؛ چون ولایت در دو حوزه اجتماعی و شخصی به این اعمال مفاهیم عالی ارزشی می بخشد و اجازه می دهد تا جنگ و خشونت، به یک امر عبادی و مقدس تبدیل شود. از آن جایی که خانه خدا، زایشگاه ولایت و ولی خداست و تمام الحج به لقاء و دیدار ولی الله تحقق می یابد، می توان دریافت که چرا حج از چنین ارزش و جایگاه والایی برخوردار است.
اصولا حج، آیین توحیدی است و همه مناسک و اجزای آن این معنا را به نمایش می گذارد. با این همه، این ولایت است که این مفاهیم و نمادهای ظاهری را با توحید محض پیوند می دهد و آثار آن را در صحنه های اجتماعی به رخ می کشد.
نویسنده با این پیش فرض، تحلیل قرآن را درباره کارگزاری حج و حاجیان ارائه می دهد و بر آن است تا به عنوان نمونه به یکی از کارگزاران این حوزه بر اساس گزارش های قرآن بپردازد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم. وی همچنین پیرامون ضرورت ولایت پذیری به عنوان یکی از مهمترین درس های حج سخن گفته است که با هم آن را از نظر می گذرانیم.
گزارش های تاریخی قرآن تایید می کند که جامعه انسانی هر چند از آدم تا حضرت نوح(ع) و تا حضرت ابراهیم(ع) فراز و نشیب های بسیاری را از سر گذرانده است؛ ولی در تمام این دوره های تاریخی، این حضرت ابراهیم(ع) بوده که توحید محض الهی را در جامعه نهادینه کرده و زمینه های انقلاب بزرگ بشریت را در عرصه ایمان توحیدی فراهم کرده است. آن حضرت(ع) به سبب دست یابی به مقامات بسیار بزرگ انسانی از طریق عبودیت محض، توانست در مقام امامت قرار گیرد و به عنوان اسوه کامل و سرمشق انسانیت مطرح شود.
حج ، یادگار پیامبر توحیدی
حضرت ابراهیم خلیل الله(ع) را از بزرگ ترین پیامبران بشریت پس از حضرت محمد مصطفی(ص) دانسته اند. آن بزرگوار در فضلیت پس از پیامبر(ص) قرار می گیرد. از این رو دین اسلام را به نام ایشان می شناسند و همه شرایع الهی موجود را به ایشان نسبت می دهند. و لذا سخن از دین ابراهیمی است که شرایع متعدد و مختلفی از دل آن بیرون آمده است.
بسیاری از آیین ها و مناسک موجود در همه شرایع، برگرفته از سنت و آموزه ها و سیره آن حضرت(ع) است. آیین توحید حج نیز یکی از آیین هایی است که یادگار آن حضرت می باشد که به عنوان نماد و سمبل توحید و آیین ها و مناسک توحیدی مطرح است.
اسماعیل، معاون ابراهیم
حضرت اسماعیل(ع) فرزند حضرت ابراهیم(ع) ازهاجرکنیز مصری و قبطی است. خداوند چنان که از آیه ۳۷سوره ابراهیم برمی آید، به حضرت ابراهیم (ع) فرمان می دهد تا اسماعیل را در سرزمین مکه و نزدیک خانه خدا اسکان دهد. آن حضرت نیز برای عمل به فرمان الهی، همسر و کودک خردسال خویش را از بیت المقدس به سوی مکه کوچ می دهد و در سرزمین خشک و بی گیاهی اسکان می دهد.
این کودک که درسن پیری پدرش، به دنیا آمده بود (ابراهیم آیه ۳۹) همواره همراه و همکار پدر درامور زندگی بوده است. (صافات آیات ۱۰۱ و ۱۰۲)
خداوند به این کودک حکمت وکتاب آسمانی و مقام قضا و حکومت و نبوت را عطا کرد (انعام آیات ۸۶ تا ۸۹) و او را بخاطر فضایلی چون اخلاص درعمل (بقره آیه ۱۲۷ و ۱۲۸) و تسلیم بودن در برابر خداوند (صافات آیات ۱۰۲تا ۱۰۶) می ستاید. آن حضرت (ع) انسانی با ویژگی ها و فضایلی چون تقوا (ص آیات ۴۸ و ۴۹)، اهل توحید محض (بقره آیه ۱۲۷و ۱۲۹ و ۱۳۳)، باورمند به مشیت الهی (صافات آیات ۱۰۱ و ۱۰۲)، اهل خضوع مستمر (همان) صبر و شکیبایی (انبیاء آیه ۸۵ و صافات آیه ۱۰۲) عصمت و خیردائمی درهمه اعمال و رفتار (ص آیه ۴۸) نیکوکاری و شتاب و سبقت درکارهای خیر (انبیاء آیات ۸۵ و ۹۰ و ص آیه ۴۸)انسانی صالح (انبیاء آیات ۸۵ و ۸۶) حلیم و بردبار (صافات آیه ۱۰۱ و نورالثقلین ذیل آیه) اهل هدایت (انعام آیه ۸۶ و ۹۰) و با فضایل و مقاماتی چون امامت (انعام آیات ۸۶ و ۹۰) نبوت و برگزیدگی از سوی خدا (همان ونیز ص آیه ۴۸) بوده است. وی کسی است که در تجدید بنای کعبه درکنار حضرت ابراهیم (ع) و برخوردار از امتیازات این مقام بود. (بقره آیه ۱۲۷) خداوند وی را از کسانی معرفی می کند که باید به عنوان اسوه و سرمشق زندگی مورد توجه قرارگیرد. (انعام آیات ۸۶ و ۹۰ و بقره آیه ۱۳۳ و ص آیه ۴۸)
خداوند به سبب همین صفات و فضایل است که وی را به عنوان معاون حضرت ابراهیم (ع) برگزید و از اوخواست تا درکنار آن حضرت (ع)مسئولیت بزرگ هدایت بشر به ویژه از طریق آموزش آیین ها و مناسک بزرگ عبادی چون حج و نماز و زکات به عهده گیرد.
زندگی اسماعیل( ع) ، آیین زندگی
اگر به آیات قرآنی و روایات وارد شده درمساله حج توجه شود، به خوبی می توان دریافت که چرا زندگی حضرت ابراهیم و اسماعیل (ع) به عنوان آیین زندگی مطرح شده است.به عبارت دیگر تمامی لحظات زندگی این پدر و پسر درآن حد و اندازه درکمال و تمام است که به عنوان اسوه زندگی همه بشر مطرح می شود.
خداوند درآیات ۴۸ و ۴۹ سوره ص، به داستان زندگی آن دو می پردازد و آن را شایسته یادآوری و به نیکی ذکر شدن می داند. بخشی از مهم ترین و حساس ترین زندگی آنان، ارتباط تنگاتنگی با حج و آیین های آن دارد، زیرا رفتارهای آنان در زندگی، به عنوان بخشی از آیین های توحیدی و عبادی حج درآمده است.
مسئولیت های کارگزاران حج
خداوند برای حضرت اسماعیل (ع) کارویژه های خاصی را تعریف کرده است ولی با توجه به این که رفتار و کردار آن حضرت (ع) در زندگی اش، به عنوان سرمشق دیگران مطرح است، باید این مسئولیت ها را به عنوان مسئولیت های کارگزاران حج نیز مورد توجه و دقت قرار داد.
خداوند درآیه ۱۶۳ و ۱۶۵سوره نساء از جمله وظایف و مسئولیت های حضرت ابراهیم و اسماعیل (ع) را بشارت دادن به مردم نسبت به پاداش و ثواب های اخروی می داند. این بدان معناست که از مهم ترین وظایف کارگزاران حج باید پیام های بشارت آمیز باشد.
آنان می بایست اطلاعات و سخنانی را که دلالت بر موفقیت و سربلندی دارد، دراختیار حاجیان قرار دهند و آرمان های بلندی چون سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت را به آنان یادآور شوند.
در همان حال برای این که از مخالفت پرهیز کنند و راه گمراهی و عصیان را نپیمایند بایستی به آنان هشدار دهند و از عذاب ها و خشم خداوند دردنیا و آخرت بهراسانند. (همان)
بنابراین مجموعه فعالیت های کارگزاران در حج باید به گونه ای باشد که شامل بشارت و انذار باشد و مردم نسبت به آینده خوب در صورت اطاعت، و بدبختی و شقاوت در صورت عصیان آگاه سازند.
از دیگر مسئولیت های کارگزاران حج و حاجیان آن است که پاسدار حریم و حرمت کعبه و سرزمین مقدس باشند و خانه خدا را به گونه ای آماده سازند که حاجیان درشرایط عالی و مناسب از فرصت حج بهره برند. (بقره آیه ۱۲۵) برای این منظور آنان موظفند که نگذارند دشمنان توحید و اهل کفر وارد این سرزمین و حریم شوند و با رفتارهای خویش موجبات اذیت و آزار مومنان را فراهم آورند و یا به حریم عقیدتی آنان تجاوز کنند. براین اساس لازم است که مسئولان و کارگزاران حج همه تمهیدات را برای ایجاد بهترین شرایط عبادی و دست یابی به تقوا و توحید برای اهل آن فراهم کنند.
خداوند افزون براین که از مسئولان و کارگزاران می خواهد تا جلوی ورود کافران و مشرکان و عقاید باطل آنان را بگیرند بلکه لازم است به پاک سازی همه عناصر و نمادهای شرک و کفر نیز اقدام کنند. (بقره آیه ۱۲۵).
برخی از ناپاکی ها و آلودگی ها به گونه ای است که تطهیر آن لازم و واجب است. از جمله آن ها عناصر و نمادهای شرک و کفر چون بت است.
اصولا حج دو بعد اثباتی و نفیی دارد. اگر لااله الا الله، کلامی است که این معنا و مفهوم را می رساند، حج نیز در قالب عمل و آیین این معنا را القا می کند. این گونه است که بخشی از آن نفی هر گونه نمادهای بت پرستی و شرک و کفر است و از سوی دیگر، ایجاد زمینه های بروز علائم و نشانه های توحیدی می باشد.
کارگزاران و مسئولان حج موظف هستند تا هم به طهارت باطن بپردازند و هم به طهارت ظاهر توجه کنند. براین اساس تطهیر و پاکیزه کردن کعبه از آلودگی ها برای طواف کنندگان و عبادت کنندگان از وظایف حضرت ابراهیم (ع) و اسماعیل (ع) و درنتیجه کارگزاران حج دانسته شده است. (همان)
کارگزاران حج باید خود را خدمتگزاران حاجیان و معتکفین بدانند و درخدمت گزاری ایشان کوتاهی نکنند. بنابر این لازم است تا از قبل همه شرایط عبادی مناسب برای حاجیان و معتکفین فراهم شود تا ذهن و روح آنان به چیزی جز خداوند و دست یابی به تقوای الهی مشغول نشود.
تولی و تبری در حج
تبلیغ پیام الهی به هر شکل و صورتی از دیگر وظایف کارگزاران است که در آیات ۱۶۳ و ۱۶۵ سوره نساء بر آن تاکید شده است. برخی براین باورند که حج جز عبادت چیزی نیست و هرگونه تبلیغ در آن جایز نیست. این در حالی است که این زمان بهترین زمان برای تبلیغ اصول توحید و آگاه سازی نسبت به اهداف رسالت چون عدالت جهانی و قیام توده های مردم برای دستیابی به آن است. (حدید آیه ۲۵)
با توجه به آیات پیش گفته می توان گفت که از وظایف و مسئولیت های عمده کارگزاران و مسئولان حج آن است که تولی و تبری را به شکل واقعی و یا نمادین آن در حج عمل کنند. از این روست که خداوند مسئله اذان و اعلان رسمی برائت از مشرکان و نمادها و افکار و اعمال آنان را به عنوان بخشی از حج مطرح می سازد. بنابراین بر مسئولان است که زمینه اجرایی اعمال برائت و تولی به امام و نفی هرگونه طاغوت را فراهم آورند.
حضرت اسماعیل با آن همه عواطف و احساساتی که نسبت به پدر دارد و به شکل عاطفی با مسئله ذبح برخورد می کند (صافات آیات ۱۰۱ و ۱۰۲) ولی هنگامی که پای انجام مسئولیت و تکالیف الهی به میان می آید، به هیچ وجه کوتاه نمی آید وخود را دربست در اختیار ولی خدا قرار می دهد.
گروهی از مردم و مسلمانان دارای ذهن موزائیکی هستند. به این معنا که در حوزه معرفت شناسی بسان کافر و مشرک هستند ولی در حوزه عمل، رفتاری ایمانی نشان می دهند. این مسئله تعبدی نمی تواند تا زمان بسیاری دوام یابد؛ زیرا روزی در عمل نمی تواند میان شرک معرفتی و عمل تعبدی خود جمع کند. از این رو هنگامی که پیامبر(ص) و یا امام معصوم(ع) یا ولی امر مسلمانان حکمی می کند که جان شخص را به خطر می افکند، از اطاعت فرمان سر باز می زند. داستان خراسانی با امام صادق(ع) و عدم اطاعت از فرمان پریدن در تنور آتش معروف است؛ زیرا چنین شخصی در عمل ولایت را چنان نشناخته بود که بتواند چشم بسته به فرمان ولی الله عمل کند و خود را به درون آتش بیفکند.
اطاعت بی چون و چرا از ولی امر
در جوامع امروز عده ای از دانشجویان و حتی برخی از طلاب با مشکل معرفتی نسبت به مسئله ولایت روبه رو هستند و لذا اطاعت از ولی امر و امام معصوم را در حدود و مرزهای خاص پذیرا می شوند و این اطاعت تا حد جانفشانی بالا نمی رود.
درحالی که اطاعت حضرت اسماعیل(ع) نسبت به حکم ولی الله نشان می دهد که وی از نظر معرفتی به جایی رسیده بود که می توانست خود را بی اما و اگر و چون و چرا در اختیار معصوم و ولی امر قرار دهد.
حج و قربانی و داستان اطاعت اسماعیل(ع) از ولی الله، خود بزرگترین درس توحیدی از اطاعت و فرمانبرداری از امام و ولی امر است که می بایست ازسوی کارگزاران تبلیغ شود. اگر آن حضرت(ع) با جان خویش اطاعت از ولایت را نشان می دهد ما موظفیم این معنا را به گوش حاجیان برسانیم که این عمل تنها یک بازی و یا نمایش نبوده است و اگر خداوند اراده کرده بود بی گمان کارد، حلقوم را می درید. بنابراین هرکسی وظیفه ای دارد که می بایست انجام دهد. وظیفه مؤمنان اطاعت محض از ولی الله است و وظیفه ولی الله آن است که تنها در شرایطی که لازم و ضروری است این کار را بخواهد و درغیر این صورت به فدیه و جایگزین بسنده کند. (صافات آیات ۱۰۲ تا ۱۰۷)
بسیاری از مردم نیازمند آموزش هایی هستند که در مکتب حکمت متعالی و فلسفه شیعی بخوبی به آن پرداخته شده است. این حکمت متعالی است که مسئله ولایت پذیری و اطاعت از ولی الله را به خوبی در بعد معرفتی به اثبات می رساند و زمینه آن را برای عمل درحوزه های مختلف سیاسی و اجتماعی و نظامی فراهم می آورد.
داستان ذبح اسماعیل و اطاعت پذیری وی از ولایت، داستان هر روز ماست. ما در جامعه، هر روز با مسائلی مواجه هستیم که تنها از راه اطاعت و تعبدپذیری ممکن است حل و فصل شود و هرگونه مقاومت و اما و اگرهای عقلانی نمی تواند جامعه را در امنیت کامل قرار دهد و اجرای بسیاری از دستورها را با مشکل مواجه می سازد.
براین اساس درسی که کارگزاران و مسئولان حج باید به مؤمنان منتقل و آن را تبلیغ کنند مسئله ولایت پذیری و اطاعت تعبدی محض از ولایت امری است که همه شرایط را دارا می باشد و کسی است که در خدا ذوب شده است. اگر ولی امر مسلمانان خود را درخدا ذوب کرده است برهمه مؤمنان است که خود را در چنین ولی امری ذوب کنند و از وی اطاعت و فرمانبرداری محض داشته باشند.
حضرت اسماعیل(ع) می دانست که کشتن انسان بی گناه و به ناحق جرم است و ازصدها حکم الهی درباره حقوق بشر آگاه بود و می دانست که حضرت ابراهیم(ع) از وی آگاهتر و هوشیارتر نسبت به وی دراین مسائل است ولی این را نیز می داند که ولی الله حکمی بدون حکمت و هدف نمی کند و درپس حکم وی مصالح و اهداف والاتر و برتری است. از این رو برپایه بینش و نگرش معرفت شناختی عمیق و بلند خویش اطاعت محض را از حضرت ابراهیم(ع) نشان می دهد.
این ها نمونه ها و جلوه هایی از حج است که می توان در ایام حج به حاجیان آموخت و آنان را درمسیر کمالی جامعه عدالت محور و ولایت محور جهانی اسلام قرار داد.
بی گمان فرجام جامعه ای که همچون اسماعیل از ولی امر خویش اطاعت می کند و بی اما و اگر، گردن را در اختیار ولی امر خویش قرار می دهد تا هرگونه که خواهد عمل کند، فرجامی نیک در دنیا و نعمت های اخروی در آخرت است.
براین اساس حج جایگاه ویژه ای در آموزه های قرآنی و اسلامی پیدا می کند. این جایگاه زمانی تقویت می شود که حج با عنصر ولایت پیوند استواری می یابد. البته همه آیین های پیش گفته، ارتباطی تنگاتنگ و استوار با ولایت دارند؛ زیرا ولایت است که به آن ها معنای کامل و درست می بخشد و بی ولایت هر یک از آن ها آیین ها و نمادهای بی ارزش و پوچی می شوند؛ چون ولایت در دو حوزه اجتماعی و شخصی به این اعمال مفاهیم عالی ارزشی می بخشد و اجازه می دهد تا جنگ و خشونت، به یک امر عبادی و مقدس تبدیل شود. از آن جایی که خانه خدا، زایشگاه ولایت و ولی خداست و تمام الحج به لقاء و دیدار ولی الله تحقق می یابد، می توان دریافت که چرا حج از چنین ارزش و جایگاه والایی برخوردار است.
اصولا حج، آیین توحیدی است و همه مناسک و اجزای آن این معنا را به نمایش می گذارد. با این همه، این ولایت است که این مفاهیم و نمادهای ظاهری را با توحید محض پیوند می دهد و آثار آن را در صحنه های اجتماعی به رخ می کشد.
نویسنده با این پیش فرض، تحلیل قرآن را درباره کارگزاری حج و حاجیان ارائه می دهد و بر آن است تا به عنوان نمونه به یکی از کارگزاران این حوزه بر اساس گزارش های قرآن بپردازد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم. وی همچنین پیرامون ضرورت ولایت پذیری به عنوان یکی از مهمترین درس های حج سخن گفته است که با هم آن را از نظر می گذرانیم.
گزارش های تاریخی قرآن تایید می کند که جامعه انسانی هر چند از آدم تا حضرت نوح(ع) و تا حضرت ابراهیم(ع) فراز و نشیب های بسیاری را از سر گذرانده است؛ ولی در تمام این دوره های تاریخی، این حضرت ابراهیم(ع) بوده که توحید محض الهی را در جامعه نهادینه کرده و زمینه های انقلاب بزرگ بشریت را در عرصه ایمان توحیدی فراهم کرده است. آن حضرت(ع) به سبب دست یابی به مقامات بسیار بزرگ انسانی از طریق عبودیت محض، توانست در مقام امامت قرار گیرد و به عنوان اسوه کامل و سرمشق انسانیت مطرح شود.
حج ، یادگار پیامبر توحیدی
حضرت ابراهیم خلیل الله(ع) را از بزرگ ترین پیامبران بشریت پس از حضرت محمد مصطفی(ص) دانسته اند. آن بزرگوار در فضلیت پس از پیامبر(ص) قرار می گیرد. از این رو دین اسلام را به نام ایشان می شناسند و همه شرایع الهی موجود را به ایشان نسبت می دهند. و لذا سخن از دین ابراهیمی است که شرایع متعدد و مختلفی از دل آن بیرون آمده است.
بسیاری از آیین ها و مناسک موجود در همه شرایع، برگرفته از سنت و آموزه ها و سیره آن حضرت(ع) است. آیین توحید حج نیز یکی از آیین هایی است که یادگار آن حضرت می باشد که به عنوان نماد و سمبل توحید و آیین ها و مناسک توحیدی مطرح است.
اسماعیل، معاون ابراهیم
حضرت اسماعیل(ع) فرزند حضرت ابراهیم(ع) ازهاجرکنیز مصری و قبطی است. خداوند چنان که از آیه ۳۷سوره ابراهیم برمی آید، به حضرت ابراهیم (ع) فرمان می دهد تا اسماعیل را در سرزمین مکه و نزدیک خانه خدا اسکان دهد. آن حضرت نیز برای عمل به فرمان الهی، همسر و کودک خردسال خویش را از بیت المقدس به سوی مکه کوچ می دهد و در سرزمین خشک و بی گیاهی اسکان می دهد.
این کودک که درسن پیری پدرش، به دنیا آمده بود (ابراهیم آیه ۳۹) همواره همراه و همکار پدر درامور زندگی بوده است. (صافات آیات ۱۰۱ و ۱۰۲)
خداوند به این کودک حکمت وکتاب آسمانی و مقام قضا و حکومت و نبوت را عطا کرد (انعام آیات ۸۶ تا ۸۹) و او را بخاطر فضایلی چون اخلاص درعمل (بقره آیه ۱۲۷ و ۱۲۸) و تسلیم بودن در برابر خداوند (صافات آیات ۱۰۲تا ۱۰۶) می ستاید. آن حضرت (ع) انسانی با ویژگی ها و فضایلی چون تقوا (ص آیات ۴۸ و ۴۹)، اهل توحید محض (بقره آیه ۱۲۷و ۱۲۹ و ۱۳۳)، باورمند به مشیت الهی (صافات آیات ۱۰۱ و ۱۰۲)، اهل خضوع مستمر (همان) صبر و شکیبایی (انبیاء آیه ۸۵ و صافات آیه ۱۰۲) عصمت و خیردائمی درهمه اعمال و رفتار (ص آیه ۴۸) نیکوکاری و شتاب و سبقت درکارهای خیر (انبیاء آیات ۸۵ و ۹۰ و ص آیه ۴۸)انسانی صالح (انبیاء آیات ۸۵ و ۸۶) حلیم و بردبار (صافات آیه ۱۰۱ و نورالثقلین ذیل آیه) اهل هدایت (انعام آیه ۸۶ و ۹۰) و با فضایل و مقاماتی چون امامت (انعام آیات ۸۶ و ۹۰) نبوت و برگزیدگی از سوی خدا (همان ونیز ص آیه ۴۸) بوده است. وی کسی است که در تجدید بنای کعبه درکنار حضرت ابراهیم (ع) و برخوردار از امتیازات این مقام بود. (بقره آیه ۱۲۷) خداوند وی را از کسانی معرفی می کند که باید به عنوان اسوه و سرمشق زندگی مورد توجه قرارگیرد. (انعام آیات ۸۶ و ۹۰ و بقره آیه ۱۳۳ و ص آیه ۴۸)
خداوند به سبب همین صفات و فضایل است که وی را به عنوان معاون حضرت ابراهیم (ع) برگزید و از اوخواست تا درکنار آن حضرت (ع)مسئولیت بزرگ هدایت بشر به ویژه از طریق آموزش آیین ها و مناسک بزرگ عبادی چون حج و نماز و زکات به عهده گیرد.
زندگی اسماعیل( ع) ، آیین زندگی
اگر به آیات قرآنی و روایات وارد شده درمساله حج توجه شود، به خوبی می توان دریافت که چرا زندگی حضرت ابراهیم و اسماعیل (ع) به عنوان آیین زندگی مطرح شده است.به عبارت دیگر تمامی لحظات زندگی این پدر و پسر درآن حد و اندازه درکمال و تمام است که به عنوان اسوه زندگی همه بشر مطرح می شود.
خداوند درآیات ۴۸ و ۴۹ سوره ص، به داستان زندگی آن دو می پردازد و آن را شایسته یادآوری و به نیکی ذکر شدن می داند. بخشی از مهم ترین و حساس ترین زندگی آنان، ارتباط تنگاتنگی با حج و آیین های آن دارد، زیرا رفتارهای آنان در زندگی، به عنوان بخشی از آیین های توحیدی و عبادی حج درآمده است.
مسئولیت های کارگزاران حج
خداوند برای حضرت اسماعیل (ع) کارویژه های خاصی را تعریف کرده است ولی با توجه به این که رفتار و کردار آن حضرت (ع) در زندگی اش، به عنوان سرمشق دیگران مطرح است، باید این مسئولیت ها را به عنوان مسئولیت های کارگزاران حج نیز مورد توجه و دقت قرار داد.
خداوند درآیه ۱۶۳ و ۱۶۵سوره نساء از جمله وظایف و مسئولیت های حضرت ابراهیم و اسماعیل (ع) را بشارت دادن به مردم نسبت به پاداش و ثواب های اخروی می داند. این بدان معناست که از مهم ترین وظایف کارگزاران حج باید پیام های بشارت آمیز باشد.
آنان می بایست اطلاعات و سخنانی را که دلالت بر موفقیت و سربلندی دارد، دراختیار حاجیان قرار دهند و آرمان های بلندی چون سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت را به آنان یادآور شوند.
در همان حال برای این که از مخالفت پرهیز کنند و راه گمراهی و عصیان را نپیمایند بایستی به آنان هشدار دهند و از عذاب ها و خشم خداوند دردنیا و آخرت بهراسانند. (همان)
بنابراین مجموعه فعالیت های کارگزاران در حج باید به گونه ای باشد که شامل بشارت و انذار باشد و مردم نسبت به آینده خوب در صورت اطاعت، و بدبختی و شقاوت در صورت عصیان آگاه سازند.
از دیگر مسئولیت های کارگزاران حج و حاجیان آن است که پاسدار حریم و حرمت کعبه و سرزمین مقدس باشند و خانه خدا را به گونه ای آماده سازند که حاجیان درشرایط عالی و مناسب از فرصت حج بهره برند. (بقره آیه ۱۲۵) برای این منظور آنان موظفند که نگذارند دشمنان توحید و اهل کفر وارد این سرزمین و حریم شوند و با رفتارهای خویش موجبات اذیت و آزار مومنان را فراهم آورند و یا به حریم عقیدتی آنان تجاوز کنند. براین اساس لازم است که مسئولان و کارگزاران حج همه تمهیدات را برای ایجاد بهترین شرایط عبادی و دست یابی به تقوا و توحید برای اهل آن فراهم کنند.
خداوند افزون براین که از مسئولان و کارگزاران می خواهد تا جلوی ورود کافران و مشرکان و عقاید باطل آنان را بگیرند بلکه لازم است به پاک سازی همه عناصر و نمادهای شرک و کفر نیز اقدام کنند. (بقره آیه ۱۲۵).
برخی از ناپاکی ها و آلودگی ها به گونه ای است که تطهیر آن لازم و واجب است. از جمله آن ها عناصر و نمادهای شرک و کفر چون بت است.
اصولا حج دو بعد اثباتی و نفیی دارد. اگر لااله الا الله، کلامی است که این معنا و مفهوم را می رساند، حج نیز در قالب عمل و آیین این معنا را القا می کند. این گونه است که بخشی از آن نفی هر گونه نمادهای بت پرستی و شرک و کفر است و از سوی دیگر، ایجاد زمینه های بروز علائم و نشانه های توحیدی می باشد.
کارگزاران و مسئولان حج موظف هستند تا هم به طهارت باطن بپردازند و هم به طهارت ظاهر توجه کنند. براین اساس تطهیر و پاکیزه کردن کعبه از آلودگی ها برای طواف کنندگان و عبادت کنندگان از وظایف حضرت ابراهیم (ع) و اسماعیل (ع) و درنتیجه کارگزاران حج دانسته شده است. (همان)
کارگزاران حج باید خود را خدمتگزاران حاجیان و معتکفین بدانند و درخدمت گزاری ایشان کوتاهی نکنند. بنابر این لازم است تا از قبل همه شرایط عبادی مناسب برای حاجیان و معتکفین فراهم شود تا ذهن و روح آنان به چیزی جز خداوند و دست یابی به تقوای الهی مشغول نشود.
تولی و تبری در حج
تبلیغ پیام الهی به هر شکل و صورتی از دیگر وظایف کارگزاران است که در آیات ۱۶۳ و ۱۶۵ سوره نساء بر آن تاکید شده است. برخی براین باورند که حج جز عبادت چیزی نیست و هرگونه تبلیغ در آن جایز نیست. این در حالی است که این زمان بهترین زمان برای تبلیغ اصول توحید و آگاه سازی نسبت به اهداف رسالت چون عدالت جهانی و قیام توده های مردم برای دستیابی به آن است. (حدید آیه ۲۵)
با توجه به آیات پیش گفته می توان گفت که از وظایف و مسئولیت های عمده کارگزاران و مسئولان حج آن است که تولی و تبری را به شکل واقعی و یا نمادین آن در حج عمل کنند. از این روست که خداوند مسئله اذان و اعلان رسمی برائت از مشرکان و نمادها و افکار و اعمال آنان را به عنوان بخشی از حج مطرح می سازد. بنابراین بر مسئولان است که زمینه اجرایی اعمال برائت و تولی به امام و نفی هرگونه طاغوت را فراهم آورند.
حضرت اسماعیل با آن همه عواطف و احساساتی که نسبت به پدر دارد و به شکل عاطفی با مسئله ذبح برخورد می کند (صافات آیات ۱۰۱ و ۱۰۲) ولی هنگامی که پای انجام مسئولیت و تکالیف الهی به میان می آید، به هیچ وجه کوتاه نمی آید وخود را دربست در اختیار ولی خدا قرار می دهد.
گروهی از مردم و مسلمانان دارای ذهن موزائیکی هستند. به این معنا که در حوزه معرفت شناسی بسان کافر و مشرک هستند ولی در حوزه عمل، رفتاری ایمانی نشان می دهند. این مسئله تعبدی نمی تواند تا زمان بسیاری دوام یابد؛ زیرا روزی در عمل نمی تواند میان شرک معرفتی و عمل تعبدی خود جمع کند. از این رو هنگامی که پیامبر(ص) و یا امام معصوم(ع) یا ولی امر مسلمانان حکمی می کند که جان شخص را به خطر می افکند، از اطاعت فرمان سر باز می زند. داستان خراسانی با امام صادق(ع) و عدم اطاعت از فرمان پریدن در تنور آتش معروف است؛ زیرا چنین شخصی در عمل ولایت را چنان نشناخته بود که بتواند چشم بسته به فرمان ولی الله عمل کند و خود را به درون آتش بیفکند.
اطاعت بی چون و چرا از ولی امر
در جوامع امروز عده ای از دانشجویان و حتی برخی از طلاب با مشکل معرفتی نسبت به مسئله ولایت روبه رو هستند و لذا اطاعت از ولی امر و امام معصوم را در حدود و مرزهای خاص پذیرا می شوند و این اطاعت تا حد جانفشانی بالا نمی رود.
درحالی که اطاعت حضرت اسماعیل(ع) نسبت به حکم ولی الله نشان می دهد که وی از نظر معرفتی به جایی رسیده بود که می توانست خود را بی اما و اگر و چون و چرا در اختیار معصوم و ولی امر قرار دهد.
حج و قربانی و داستان اطاعت اسماعیل(ع) از ولی الله، خود بزرگترین درس توحیدی از اطاعت و فرمانبرداری از امام و ولی امر است که می بایست ازسوی کارگزاران تبلیغ شود. اگر آن حضرت(ع) با جان خویش اطاعت از ولایت را نشان می دهد ما موظفیم این معنا را به گوش حاجیان برسانیم که این عمل تنها یک بازی و یا نمایش نبوده است و اگر خداوند اراده کرده بود بی گمان کارد، حلقوم را می درید. بنابراین هرکسی وظیفه ای دارد که می بایست انجام دهد. وظیفه مؤمنان اطاعت محض از ولی الله است و وظیفه ولی الله آن است که تنها در شرایطی که لازم و ضروری است این کار را بخواهد و درغیر این صورت به فدیه و جایگزین بسنده کند. (صافات آیات ۱۰۲ تا ۱۰۷)
بسیاری از مردم نیازمند آموزش هایی هستند که در مکتب حکمت متعالی و فلسفه شیعی بخوبی به آن پرداخته شده است. این حکمت متعالی است که مسئله ولایت پذیری و اطاعت از ولی الله را به خوبی در بعد معرفتی به اثبات می رساند و زمینه آن را برای عمل درحوزه های مختلف سیاسی و اجتماعی و نظامی فراهم می آورد.
داستان ذبح اسماعیل و اطاعت پذیری وی از ولایت، داستان هر روز ماست. ما در جامعه، هر روز با مسائلی مواجه هستیم که تنها از راه اطاعت و تعبدپذیری ممکن است حل و فصل شود و هرگونه مقاومت و اما و اگرهای عقلانی نمی تواند جامعه را در امنیت کامل قرار دهد و اجرای بسیاری از دستورها را با مشکل مواجه می سازد.
براین اساس درسی که کارگزاران و مسئولان حج باید به مؤمنان منتقل و آن را تبلیغ کنند مسئله ولایت پذیری و اطاعت تعبدی محض از ولایت امری است که همه شرایط را دارا می باشد و کسی است که در خدا ذوب شده است. اگر ولی امر مسلمانان خود را درخدا ذوب کرده است برهمه مؤمنان است که خود را در چنین ولی امری ذوب کنند و از وی اطاعت و فرمانبرداری محض داشته باشند.
حضرت اسماعیل(ع) می دانست که کشتن انسان بی گناه و به ناحق جرم است و ازصدها حکم الهی درباره حقوق بشر آگاه بود و می دانست که حضرت ابراهیم(ع) از وی آگاهتر و هوشیارتر نسبت به وی دراین مسائل است ولی این را نیز می داند که ولی الله حکمی بدون حکمت و هدف نمی کند و درپس حکم وی مصالح و اهداف والاتر و برتری است. از این رو برپایه بینش و نگرش معرفت شناختی عمیق و بلند خویش اطاعت محض را از حضرت ابراهیم(ع) نشان می دهد.
این ها نمونه ها و جلوه هایی از حج است که می توان در ایام حج به حاجیان آموخت و آنان را درمسیر کمالی جامعه عدالت محور و ولایت محور جهانی اسلام قرار داد.
بی گمان فرجام جامعه ای که همچون اسماعیل از ولی امر خویش اطاعت می کند و بی اما و اگر، گردن را در اختیار ولی امر خویش قرار می دهد تا هرگونه که خواهد عمل کند، فرجامی نیک در دنیا و نعمت های اخروی در آخرت است.