01-11-2014، 19:03
«کربلا»، شهر بدون مرز
تکایایی که در ایام محرم به پا میشود و زیارتگاههایی که تحت عنوان «رأس الحسین» یا مناسبت های دیگر، یادگاه حضرت اباعبدالله علیه السلام است، در نظر مردم هیچگاه به قداست و عظمت سرزمین کربلا نیست. مکانی که پذیرنده اجسام مطهر امام حسین علیه السلام و یاران شهیدش میباشد. با این حال، اگر با دیده حق بین به جریان عاشورا نگاه کنیم، یاد امام حسین علیه السلام و آرزوی همرزمی با او و پیکار با دشمنانش به کربلای جغرافیایی و زمانی ختم نمیشود؛ بلکه در همه مکان ها و اعصار جاری است.
تاریخ کتاب ساز یا تاریخ زندگی ساز
از دو منظر میتوان به تاریخ نگاه کرد. در نگاه بسیاری ازمردم، تاریخ عبارتست از ثبت و ضبط وقایع برای رساندن به آیندگان و در نتیجه تاریخ عبارتست از مجموعهای از اعداد و ارقام و وقایع که در نظم زمانی خاصی در کتابها ضبط شدهاند. اما عدهای دیگر نیز هستند که در تاریخ به دنبال هویت خود میگردند و خود را به جای افراد تاریخی میگذارند و عملکرد خود را در آن زمان شناسایی میکنند. برای این افراد ساده است که به خود از طریقی جدای ملیت و زمانه و مکانه و عادات و رسوم بنگرند تا بفهمند که اگر در زمان حضرت حسین علیه السلام زندگی میکردند؛ جزو گروههای راضی یا ظالم میبودند یا جزو یاران حسین علیه السلام.
تاریخ و جغرافیا؛ مقولاتی همآمیز و همآموز
در ایمان ما خدا نامحدود است و او را از قیدهای زمان و مکان آزاد میدانیم؛ در اینصورت میتوانیم درک کنیم که تاریخی که ما در آن زندگی میکنیم و سرزمینی که ما هم اکنون در آن به سر میبریم، دو حد و مرزی است که ما مخلوقات در آن گرفتار هستیم و حقیقت ما، امری خارج از این دو است. همانطور که تفاوتهای نژادی و جسمی و خلقی و ملی و زبانی، هیچکدام در نزد خدا اصیل نیست و در قیامت همه اینها برداشته میشود، زمان و مکان ما نیز در نزد خدا اصیل نیست و خدا ما را در بستر تاریخ و جغرافیایمان چنان در کوران زندگی قرار میدهد و آنچنان ما را در معرض رویدادهای مختلف قرار میدهد و واکنشهای ما را ثبت میکند که به طور کامل از عهده آزمون ما بر میآید؛ همانگونه که از عهده آزمون اقوام پیشین تاریخ و مردمان مناطق دیگر جغرافیا برآمده است.
کربلا به جز بیم، امید هم دارد. امید به اینکه با مراقبت دائمی از خود و پناه جویی مستمر به خدا، بتوان روزی در کربلا و عاشورای خود در کنار یاران امام حسین علیه السلام باشیم و بمانیم و ثابت کنیم که در یک عمر این دعا را خالصانه میگفتهایم که "یا لیتنی کنت معکم فأفوز فوزا عظیما" (ای کاش با شما بودم تا به کامیابی باعظمتی دست مییافتم)
کل یوم عاشوراء؛ کل ارض کربلاء
بنابراین همانطور که به رغم زندگی در زمان حاضر، با کل تاریخ بشر ارتباط داریم و تاریخ حقیقیمان ورای تاریخ جسممان است، در جغرافیای کنونی کشورمان نیز محصور هستیم؛ اما جغرافیای حقیقیمان با همه عالم مرتبط است. به عبارت دیگر، کسانی که آرزوی همراهی با پیامبر خدا یا امامان و کشته شدن در رکاب آنها را دارند، باید بدانند که آرزویی دست نیافتنی و محال را در دل نمیپرورانند، بلکه به امید واقعیتی دست یافتنی – هرچند جدی و طاقتنیاز – مشغولند.
قرآن؛ درس کامل زندگی در کل تاریخ و جغرافیا
ائمه اطهار علیهم السلام به ما آموختهاند که به قرآن به شکل یک کتاب مقدس قدیمی نگاه نکنیم، بلکه آیات آن را چون خورشید و ماه بدانیم که هر روز طلوعی نو میکنند. بنابراین قرآن کتابی نیست که فقط آن را بخوانیم و یا از آن نکات تفسیری و فقهی و حکمی استخراج کنیم؛ بلکه کتابی است که آیاتش هر روز به شکلی نو و مرتبط با زندگی امروزمان طلوع میکنند و با رعایت تقوا و توجه به آیات، میتوانیم زندگی خود را در آن ببینیم. قرآن از این جهت مانند آینه است. از همین روست که متقیان هر وقت در حال تلاوت به آیات بهشت میرسند در شوق وصال الهی و نعمات بهشتی جانشان پرمیکشد و هروقت به آیات عذاب میرسند، به لرزه میافتند و این به آن سبب است که در هر دو حال خود را در وسط معرکه قرآن حاضر میبینند.
آیات فراوانی که خدا درباره اقوام پیشین و مردم مختلف نازل کردهاست نیز حاوی پیامهایی زنده برای ما و مردم زمان ماست. کدام عاقل قبول میکند که آیات مکرری که خدا درباره بنیاسرائیل و سرگذشت آنها نقل کرده است، صرفا رویدادهایی قدیمی و داستانهایی کهنه باشند؟ هرگز چنین نیست. خدا در ورای داستان موسی و بنیاسرائیل و یعقوب و یوسف و یونس و قومش با ما سخنهای تازه میگوید. شرط درک این پیامها آن است که آیات قرآن را به شکلی زنده و زندگی بخش مطالعه کنیم و تفاوتهای زمانی و مکانی خود را بهانه نکنیم.
ائمه اطهار علیهم السلام به ما آموختهاند که به قرآن به شکل یک کتاب مقدس قدیمی نگاه نکنیم، بلکه آیات آن را چون خورشید و ماه بدانیم که هر روز طلوعی نو میکنند. بنابراین قرآن کتابی نیست که فقط آن را بخوانیم و یا از آن نکات تفسیری و فقهی و حکمی استخراج کنیم؛ بلکه کتابی است که آیاتش هر روز به شکلی نو و مرتبط با زندگی امروزمان طلوع میکنند و با رعایت تقوا و توجه به آیات، میتوانیم زندگی خود را در آن ببینیم. قرآن از این جهت مانند آینه است
کربلا، و بیمها و امیدهای عاشورایی
فروخزدین در پندارهای زمانی و مکانی، عاقبت کسانی است که خواب غفلت را به مراقبت هوشیاری ترجیح میدهند؛ غافل از آنکه در نظر خدا "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" است و آنچنان ما را در حوادث و بلایا قرار میدهد تا جوهره خود را به شکل کامل نشان دهیم. کسانی که به این حقیقت ایمان دارند، نمیتوانند خواب غفلت را تحمل کنند؛ چرا که شاید عاشورا و کربلاییشان همین امروز برسد و آنها از حسینشان دوری گزینند. کربلایی که یک عمر آرزوی شهادت در آن را به سر میبردند؛ اما در روز واقعه ممکن است جزو راضیان یا دشمنان امام حسین علیه السلام قرار گیرند. حرّها و زهیرهایی که عمری آنها را از صف دوستان حضرت حسین علیه السلام جدا میدانستند، را در لشکر او و در کنار او ببینند؛ ولی خود را به کنار یا در رویارویی با او.
کربلا به جز بیم، امید هم دارد. امید به اینکه با مراقبت دائمی از خود و پناه جویی مستمر به خدا، بتوان روزی در کربلا و عاشورای خود در کنار یاران امام حسین علیه السلام باشیم و بمانیم و ثابت کنیم که در یک عمر این دعا را خالصانه میگفتهایم که "یا لیتنی کنت معکم فأفوز فوزا عظیما" (ای کاش با شما بودم تا به کامیابی باعظمتی دست مییافتم).
معرفی کتاب
مجموعه مقالاتی از مرحوم شهید آوینی در کتاب "فتح خون" گردآوری شده است که حاوی گفتارهایی سودمند درباره دوران امام حسن و امام حسین علیهماالسلام تا روز عاشوراست. کتابی کم حجم که شیرینی ادبیات را با اطلاعات تاریخی و نکات حکمی به هم آمیخته و زنده بودن عاشورا و کربلا را در همه زمانها و مکانها به روشنی در جلو چشم ما قرار میدهد.
تکایایی که در ایام محرم به پا میشود و زیارتگاههایی که تحت عنوان «رأس الحسین» یا مناسبت های دیگر، یادگاه حضرت اباعبدالله علیه السلام است، در نظر مردم هیچگاه به قداست و عظمت سرزمین کربلا نیست. مکانی که پذیرنده اجسام مطهر امام حسین علیه السلام و یاران شهیدش میباشد. با این حال، اگر با دیده حق بین به جریان عاشورا نگاه کنیم، یاد امام حسین علیه السلام و آرزوی همرزمی با او و پیکار با دشمنانش به کربلای جغرافیایی و زمانی ختم نمیشود؛ بلکه در همه مکان ها و اعصار جاری است.
تاریخ کتاب ساز یا تاریخ زندگی ساز
از دو منظر میتوان به تاریخ نگاه کرد. در نگاه بسیاری ازمردم، تاریخ عبارتست از ثبت و ضبط وقایع برای رساندن به آیندگان و در نتیجه تاریخ عبارتست از مجموعهای از اعداد و ارقام و وقایع که در نظم زمانی خاصی در کتابها ضبط شدهاند. اما عدهای دیگر نیز هستند که در تاریخ به دنبال هویت خود میگردند و خود را به جای افراد تاریخی میگذارند و عملکرد خود را در آن زمان شناسایی میکنند. برای این افراد ساده است که به خود از طریقی جدای ملیت و زمانه و مکانه و عادات و رسوم بنگرند تا بفهمند که اگر در زمان حضرت حسین علیه السلام زندگی میکردند؛ جزو گروههای راضی یا ظالم میبودند یا جزو یاران حسین علیه السلام.
تاریخ و جغرافیا؛ مقولاتی همآمیز و همآموز
در ایمان ما خدا نامحدود است و او را از قیدهای زمان و مکان آزاد میدانیم؛ در اینصورت میتوانیم درک کنیم که تاریخی که ما در آن زندگی میکنیم و سرزمینی که ما هم اکنون در آن به سر میبریم، دو حد و مرزی است که ما مخلوقات در آن گرفتار هستیم و حقیقت ما، امری خارج از این دو است. همانطور که تفاوتهای نژادی و جسمی و خلقی و ملی و زبانی، هیچکدام در نزد خدا اصیل نیست و در قیامت همه اینها برداشته میشود، زمان و مکان ما نیز در نزد خدا اصیل نیست و خدا ما را در بستر تاریخ و جغرافیایمان چنان در کوران زندگی قرار میدهد و آنچنان ما را در معرض رویدادهای مختلف قرار میدهد و واکنشهای ما را ثبت میکند که به طور کامل از عهده آزمون ما بر میآید؛ همانگونه که از عهده آزمون اقوام پیشین تاریخ و مردمان مناطق دیگر جغرافیا برآمده است.
کربلا به جز بیم، امید هم دارد. امید به اینکه با مراقبت دائمی از خود و پناه جویی مستمر به خدا، بتوان روزی در کربلا و عاشورای خود در کنار یاران امام حسین علیه السلام باشیم و بمانیم و ثابت کنیم که در یک عمر این دعا را خالصانه میگفتهایم که "یا لیتنی کنت معکم فأفوز فوزا عظیما" (ای کاش با شما بودم تا به کامیابی باعظمتی دست مییافتم)
کل یوم عاشوراء؛ کل ارض کربلاء
بنابراین همانطور که به رغم زندگی در زمان حاضر، با کل تاریخ بشر ارتباط داریم و تاریخ حقیقیمان ورای تاریخ جسممان است، در جغرافیای کنونی کشورمان نیز محصور هستیم؛ اما جغرافیای حقیقیمان با همه عالم مرتبط است. به عبارت دیگر، کسانی که آرزوی همراهی با پیامبر خدا یا امامان و کشته شدن در رکاب آنها را دارند، باید بدانند که آرزویی دست نیافتنی و محال را در دل نمیپرورانند، بلکه به امید واقعیتی دست یافتنی – هرچند جدی و طاقتنیاز – مشغولند.
قرآن؛ درس کامل زندگی در کل تاریخ و جغرافیا
ائمه اطهار علیهم السلام به ما آموختهاند که به قرآن به شکل یک کتاب مقدس قدیمی نگاه نکنیم، بلکه آیات آن را چون خورشید و ماه بدانیم که هر روز طلوعی نو میکنند. بنابراین قرآن کتابی نیست که فقط آن را بخوانیم و یا از آن نکات تفسیری و فقهی و حکمی استخراج کنیم؛ بلکه کتابی است که آیاتش هر روز به شکلی نو و مرتبط با زندگی امروزمان طلوع میکنند و با رعایت تقوا و توجه به آیات، میتوانیم زندگی خود را در آن ببینیم. قرآن از این جهت مانند آینه است. از همین روست که متقیان هر وقت در حال تلاوت به آیات بهشت میرسند در شوق وصال الهی و نعمات بهشتی جانشان پرمیکشد و هروقت به آیات عذاب میرسند، به لرزه میافتند و این به آن سبب است که در هر دو حال خود را در وسط معرکه قرآن حاضر میبینند.
آیات فراوانی که خدا درباره اقوام پیشین و مردم مختلف نازل کردهاست نیز حاوی پیامهایی زنده برای ما و مردم زمان ماست. کدام عاقل قبول میکند که آیات مکرری که خدا درباره بنیاسرائیل و سرگذشت آنها نقل کرده است، صرفا رویدادهایی قدیمی و داستانهایی کهنه باشند؟ هرگز چنین نیست. خدا در ورای داستان موسی و بنیاسرائیل و یعقوب و یوسف و یونس و قومش با ما سخنهای تازه میگوید. شرط درک این پیامها آن است که آیات قرآن را به شکلی زنده و زندگی بخش مطالعه کنیم و تفاوتهای زمانی و مکانی خود را بهانه نکنیم.
ائمه اطهار علیهم السلام به ما آموختهاند که به قرآن به شکل یک کتاب مقدس قدیمی نگاه نکنیم، بلکه آیات آن را چون خورشید و ماه بدانیم که هر روز طلوعی نو میکنند. بنابراین قرآن کتابی نیست که فقط آن را بخوانیم و یا از آن نکات تفسیری و فقهی و حکمی استخراج کنیم؛ بلکه کتابی است که آیاتش هر روز به شکلی نو و مرتبط با زندگی امروزمان طلوع میکنند و با رعایت تقوا و توجه به آیات، میتوانیم زندگی خود را در آن ببینیم. قرآن از این جهت مانند آینه است
کربلا، و بیمها و امیدهای عاشورایی
فروخزدین در پندارهای زمانی و مکانی، عاقبت کسانی است که خواب غفلت را به مراقبت هوشیاری ترجیح میدهند؛ غافل از آنکه در نظر خدا "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" است و آنچنان ما را در حوادث و بلایا قرار میدهد تا جوهره خود را به شکل کامل نشان دهیم. کسانی که به این حقیقت ایمان دارند، نمیتوانند خواب غفلت را تحمل کنند؛ چرا که شاید عاشورا و کربلاییشان همین امروز برسد و آنها از حسینشان دوری گزینند. کربلایی که یک عمر آرزوی شهادت در آن را به سر میبردند؛ اما در روز واقعه ممکن است جزو راضیان یا دشمنان امام حسین علیه السلام قرار گیرند. حرّها و زهیرهایی که عمری آنها را از صف دوستان حضرت حسین علیه السلام جدا میدانستند، را در لشکر او و در کنار او ببینند؛ ولی خود را به کنار یا در رویارویی با او.
کربلا به جز بیم، امید هم دارد. امید به اینکه با مراقبت دائمی از خود و پناه جویی مستمر به خدا، بتوان روزی در کربلا و عاشورای خود در کنار یاران امام حسین علیه السلام باشیم و بمانیم و ثابت کنیم که در یک عمر این دعا را خالصانه میگفتهایم که "یا لیتنی کنت معکم فأفوز فوزا عظیما" (ای کاش با شما بودم تا به کامیابی باعظمتی دست مییافتم).
معرفی کتاب
مجموعه مقالاتی از مرحوم شهید آوینی در کتاب "فتح خون" گردآوری شده است که حاوی گفتارهایی سودمند درباره دوران امام حسن و امام حسین علیهماالسلام تا روز عاشوراست. کتابی کم حجم که شیرینی ادبیات را با اطلاعات تاریخی و نکات حکمی به هم آمیخته و زنده بودن عاشورا و کربلا را در همه زمانها و مکانها به روشنی در جلو چشم ما قرار میدهد.