15-10-2014، 11:52
مقدمه
اعتقاد به قیامت و معاد تقریبا در اکثر دینهایی که انسانها از اول خلقت تا حالا با آن سرو کار داشتند هرچند با اختلافاتی همواره در میان مردم رایج بوده و اکثریت معتقدند که یک روزی همه مردگان زنده خواهند شد و در آنجا دیگر پس از پشت سر گذاشتن یک زندگی توام با رنج و زحمت به رفاه و آسایش مطلق روی خواهند آورد. در قرآن نیز که کتاب دین اسلام می باشد با دید ویژه ای بر این مطلب نگریسته شده و از میان همه نظریات راجع به معاد، معاد جسمانی و روحانی پذیرفته گشته، فرا رسیدن قیامت و برانگیخته شدن تمام انسانها، چنان مورد توجه و قطعی بیان گردیده که امکان هرگونه شک و تردیدی را از بین برده و آن را وعده ای تخلف ناپذیر خوانده است.
امکان معاد
در قرآن پنج روش مختلف برای بیان امکان وقوع معاد مورد توجه قرار گرفته که بدین شرح است:
۱) انکار معاد بدون دلیل است
بخشی از آیات قرآنی بر این حقیقت اشاره می فرماید که منکران قیامت ، هیچ دلیل عقل پسند و محکمه پسندی در ادعاهای خود نداشته و صرفا می کوشند تا قیامت و زندگی دوباره انسان را امری غیر معقول نشان دهند چنانچه آیات ۷ و ۸ سوره سبا نیز به این حقیقت اشاره نموده که (و کسانی که کفر ورزیدند، گفتند آیا مردی را به شما نشان دهیم که شما را خبر می دهد که چون متلاشی شدید _ باز _ قطعا در آفرینشی جدید خواهید بود؟ آیا _ این مرد_ بر خدا دروغی بسته یا جنونی در اوست؟ نه بلکه آنان به آخرت ایمان ندارند در عذاب و گمراهی دور و درازند. ) همچنانکه می بینیم به جای تفکر در آیات الهی و پاسخ دادن متناسب با آن به مغالطه روی آورده با تهمتهای ناروا، پیامبر را شخصی دروغگو و دیوانه می خوانند.
۲) آفرینش نخستین انسان
در این آیات، چنین بیان می دارد همان خداوندی که توانست اولین انسان را بیافریند پس در آفرینش دوباره او نیز قدرت دارد و چنین ابراز می دارد که بگو همان کسی که نخستین بار پدید آورد به آن زندگی می بخشد.
۳) قدرت الهی
دسته ای از آیات نیز قدرت خداوند را دلیل محکمی بر امکان وقوع معاد بیان می دارند، در این سری آیات ، با یادآوری مظاهر قدرت الهی در خلقت جهان ، توانایی وی را در زنده نمودن دوباره مردگان اثبات نموده، می فرماید: مگر ندانسته اند آن خدایی که آسمانها و زمین را آفریده و در آفریدن آنها ناتوان نگشته می تواند مردگان را نیز زنده کند، آری اوست که بر همه چیز تواناست.
۴) نمونه های معاد
در دسته دیگر از آیات قرآنی برای از بین بردن شک و تردید در موضوع امکان معاد، توجه انسان به جهان طبیعت اطراف خودش و مرگ و زندگی دوباره طبیعت جلب کرده، رویش گیاهان سبز و زیبا از دل خاک مرده را نمونه عینی قیامت بیان داشته، در آیه ۵۷ سوره اعرافچنین اشاره می فرماید: اوست که باران را پیشاپیش _ باران _ رحمتش مژده رسان می رساند تا آنگاه که ابرهای گران بار را بردارند، آن را به سوی سرزمینی مرده برانیم و از آن باران فرود آوریم و از هرگونه میوه ای _ از خاک _ برآوریم بدین سان مردگان را _ نیز از قبرها _ خارج می سازیم باشد که شما متذکر شوید.
۵) نمونه های تاریخی معاد
در دسته دیگری از آیات به حوادث تاریخی اشاره ای شده است که نمونه عینی از رستاخیز انسان در قیامت هستند و پس از نقل این نمونه های عینی، به رابطه آن با معاد اشاره ای نموده وقوع معجزه گونه اینها را نشانه ای برای قیامت معرفی می نماید به عنوان نمونه داستان شخصی را بیان می دارد که در حال گذر از کنار یک آبادی ویران شده ای، از خود سوال می کند که خدا چگونه جسد مردگان را زنده می کند، این شخص به قدرت الهی می میرد و پس از گذشت صد سال دوباره زنده می شود و همچنین نمونه های دیگری مانند اصحاب کهف، زنده شدن پرندگان چهارگانه پس از ذبح آنها توسط حضرت ابراهیم علیه السلام، را مورد توجه قرار داده، بیان می دارد.
ضرورت معاد
در قرآن علاوه بر اثبات امکان وقوع معاد به مسئله مهمتر از آن که همان ضرورت معاد است نیز توجه ویژه ای شده است یعنی محتوی بعضی آیات طوری است که می توان از آنها نوعی استدلال عقلی بر ضرورت معاد به دست آورد. از ویژگی عمده این دسته آیات این است که معمولا بر یکی از صفتهای الهی تاکید ورزیده، وقوع معاد را از لوازم گریز ناپذیر آن صفت بیان می دارد که به ترتیب زیر است:
۱) دلیل حکمت
می دانیم که یکی از صفتهای خداوندی، حکیم بودن است به این معنی که خداوند کارهای بیهود انجام نمی دهد بلکه تمام کارهایش دارای هدف و نتیجه خردمندانه ای می باشد. و از طرف دیگر نیز هدف آفرینش انسان، رسیدن آدمی به کمالات ویژه خود اوست، و از جهتی می دانیم که این جهان برای کمال انسان کافی نمی باشد چرا که زندگی انسانی در دنیا پر از انواع رنجحها و دردها و محدودیتها می باشد در حالی که انسان هم از لحاظ فطری و هم از لحاظ ساختار وجودیش، قابلیت زندگی همیشگی را دارد. پس با توجه به حکمت الهی، هدف خلقت انسان باید تحقق یابد یعنی انسان به کمال شایسته خود برسد از طرفی نیز متوجه هستیم که رسیدن کامل به این هدف در این جهان غیر ممکن می باشد بنابراین لازم است که زندگی انسانی با مرگش پایان نپذیرد چرا که در این صورت خلقتش از روی عبث و بیهوده می باشد که در آیات ۱۱۵ و ۱۱۶ سوره مومنون به این حقیقت اشاره می فرماید که: آیا پنداشتید که شما را بیهوده خلق کرده ایم، و این که به سوی ما بازگردانیده نمی شوید؟ که مضمون این آیات بیانگر آنست که اگر رجوع و بازگشتنی نباشد کار خدا بیهوده است در حالی که خداوند حکیم منزه بدور از انجام کار بیهوده می باشد.
۲) عدل الهی
از دلایل عقلی دیگر در قرآن بر ضرورت معاد داوری خداوند می باشد اینکه یکی از جلوه های عدل الهی، اینست که به کافران کیفر دهد و به نیکوکاران پاداش عنایت فرماید. با نظر به اینگه دنیای مادی به دلیل محدودیتهایش، گنجایش پاداش و عذاب همه انسانها را ندارد و از سوی دیگر تمام لذات دنیوی نیز نمی تواند پاداش کامل و مناسب برای اعمال بندگان مومن باشد و از سوی دیگر حتی با بالاترین کیفرها نمی توان برخی جنایات را به طور کامل کیفر داد مثلا قصاص یک نفر که به تنهایی چندین نفر را می کشد با قصاص کسی که فقط یک نفر را می کشد چگونه برابری می کند. بنابراین چون پاداش و کیفر همه انسانها در دنیا ممکن نیست عدالت خداوندی اقتضا می کند تا در جهان دیگری، دادگاه عدلش را بگستراند تا در آنجا با رودررویی با اعمالشان بی هیچ کم و زیادی نتایج عملشان را دریافت دارند. که این جهان دیگر همان قیامت می باشد، که به این حقیقت در آیات ۳۵ و ۳۶ سوره قلم اشاره شده که: آیا فرمانبرداران را چون بدکاران قرار خواهیم داد؟ شما را چه شده است؟ چگونه داوری می کنید؟
و در آیات ۲۱ و ۲۲ سوره جاثیه می فرماید که: خدا آسمان ها و زمین ها را به حق آفریده تا هر کسی به سبب آنچه بدست آورده پاداش یابد و آنان مورد ستم قرار نمی گیرند.
حوادث قبل از معاد
این بود خلاصه ای از دلایل وقوع معاد در قرآن اما قبل از وقوع معاد بنابر آیات مختلف قرآنی یک سری حوادثی در این جهان رخ خواهد داد، به گونه ای انسان فکر می کند مرگ جهان فرا رسیده باشد این حوادث بنابر آیات مختلف قرآنی چنین است:
کوهها به لرزه درآمده، از جاکنده شده و در هم کوبیده شده به حرکت درآمده، به گرد و غبار پراکنده تبدیل می شوند دریاها شکافته شده شعله ور می گردند، زلزله ای بسیار بزرگ رخ خواهد داد ستارگان نورانی تاریک می شوند و اجرام آسمانی از هم پراکنده شده در هم می ریزند و آسمان شکافته شده مانند فلزی گداخته می گردد.
ناگهان شیپور مرگ به صدا درمی آید و همه موجودات زنده می میرند و با نواخته شدن دوباره آن، همه انسانها سر از گورها برداشته پس از زنده شدن دوباره شان، همانند ملخها و پروانه ها که در هوا این سو و آن سو می روند سراسیمه و هراسان و با سرعت به محضر الهی می رسند و بدین صورت قیامت آغاز می گردد.
پس از رسیدن به محضر الهی، نامه عمل هر کسی که در آن همه کارهای ریز و درستش ثبت گردبده برایش ارائه می گردد. بدینگونه که نامه عمل انسانهای نیکوکار به دست راستشان و نامه عمل بدکاران به دست چپشان داده شده و خداوند شروع به داروی می فرماید، فرشتگان و پیامبران و اولیاء الهی به عنوان شاهد در دادگاه الهی حضور خواهند داشت، علاوه بر شهادت پیامبران و فرشتگان و اولیا الهی، زمین، دستها و پاها و حتی پوست انسان نیز به عنوان شهود در دادگاه عدل الهی انجام وظیفه خواهند کرد، حساب عمل هرکسی براساس عدالت به دقت مورد رسیدگی قرار گرفته و با میزان الهی سنجیده می شوند به طوری که از هیچ کس عوضی پذیرفته نمی شود و شفاعت کسی مورد قبول نمی شود مگر شفاعت کسانی که به دستور خداوند و براساس معیارهای مورد رضایت الهی صورت گرفته باشد، سپس حکم الهی اعلام شده، نیکوکاران و بدکاران از یکدیگر جدا می گردند در حالیکه مومنان روسفید و خندان به سوی بهشت می روند و کافران و منافقان روسیاه، اندوهگین و با ذلت وخواری به سوی دوزخ برده می شوند. هنگامی که مومنان به بهشت نزدیک می شوند درهای بهشت گشوده گردیده و فرشتگان رحمت به استقبالشان آمده و با درود و احترام، مژده سعادت همیشگشیان را می دهند. و از سوی دیگر درهای دوزخ به سوی کافران و منافقان گشوده گردیده فرشتگان عذاب با خشونت آنان را سرزنش کرده به آنان وعده عذاب ابدی می دهند. و بدین گونه زندگی ابدی انسان شروع می گردد.
اعتقاد به قیامت و معاد تقریبا در اکثر دینهایی که انسانها از اول خلقت تا حالا با آن سرو کار داشتند هرچند با اختلافاتی همواره در میان مردم رایج بوده و اکثریت معتقدند که یک روزی همه مردگان زنده خواهند شد و در آنجا دیگر پس از پشت سر گذاشتن یک زندگی توام با رنج و زحمت به رفاه و آسایش مطلق روی خواهند آورد. در قرآن نیز که کتاب دین اسلام می باشد با دید ویژه ای بر این مطلب نگریسته شده و از میان همه نظریات راجع به معاد، معاد جسمانی و روحانی پذیرفته گشته، فرا رسیدن قیامت و برانگیخته شدن تمام انسانها، چنان مورد توجه و قطعی بیان گردیده که امکان هرگونه شک و تردیدی را از بین برده و آن را وعده ای تخلف ناپذیر خوانده است.
امکان معاد
در قرآن پنج روش مختلف برای بیان امکان وقوع معاد مورد توجه قرار گرفته که بدین شرح است:
۱) انکار معاد بدون دلیل است
بخشی از آیات قرآنی بر این حقیقت اشاره می فرماید که منکران قیامت ، هیچ دلیل عقل پسند و محکمه پسندی در ادعاهای خود نداشته و صرفا می کوشند تا قیامت و زندگی دوباره انسان را امری غیر معقول نشان دهند چنانچه آیات ۷ و ۸ سوره سبا نیز به این حقیقت اشاره نموده که (و کسانی که کفر ورزیدند، گفتند آیا مردی را به شما نشان دهیم که شما را خبر می دهد که چون متلاشی شدید _ باز _ قطعا در آفرینشی جدید خواهید بود؟ آیا _ این مرد_ بر خدا دروغی بسته یا جنونی در اوست؟ نه بلکه آنان به آخرت ایمان ندارند در عذاب و گمراهی دور و درازند. ) همچنانکه می بینیم به جای تفکر در آیات الهی و پاسخ دادن متناسب با آن به مغالطه روی آورده با تهمتهای ناروا، پیامبر را شخصی دروغگو و دیوانه می خوانند.
۲) آفرینش نخستین انسان
در این آیات، چنین بیان می دارد همان خداوندی که توانست اولین انسان را بیافریند پس در آفرینش دوباره او نیز قدرت دارد و چنین ابراز می دارد که بگو همان کسی که نخستین بار پدید آورد به آن زندگی می بخشد.
۳) قدرت الهی
دسته ای از آیات نیز قدرت خداوند را دلیل محکمی بر امکان وقوع معاد بیان می دارند، در این سری آیات ، با یادآوری مظاهر قدرت الهی در خلقت جهان ، توانایی وی را در زنده نمودن دوباره مردگان اثبات نموده، می فرماید: مگر ندانسته اند آن خدایی که آسمانها و زمین را آفریده و در آفریدن آنها ناتوان نگشته می تواند مردگان را نیز زنده کند، آری اوست که بر همه چیز تواناست.
۴) نمونه های معاد
در دسته دیگر از آیات قرآنی برای از بین بردن شک و تردید در موضوع امکان معاد، توجه انسان به جهان طبیعت اطراف خودش و مرگ و زندگی دوباره طبیعت جلب کرده، رویش گیاهان سبز و زیبا از دل خاک مرده را نمونه عینی قیامت بیان داشته، در آیه ۵۷ سوره اعرافچنین اشاره می فرماید: اوست که باران را پیشاپیش _ باران _ رحمتش مژده رسان می رساند تا آنگاه که ابرهای گران بار را بردارند، آن را به سوی سرزمینی مرده برانیم و از آن باران فرود آوریم و از هرگونه میوه ای _ از خاک _ برآوریم بدین سان مردگان را _ نیز از قبرها _ خارج می سازیم باشد که شما متذکر شوید.
۵) نمونه های تاریخی معاد
در دسته دیگری از آیات به حوادث تاریخی اشاره ای شده است که نمونه عینی از رستاخیز انسان در قیامت هستند و پس از نقل این نمونه های عینی، به رابطه آن با معاد اشاره ای نموده وقوع معجزه گونه اینها را نشانه ای برای قیامت معرفی می نماید به عنوان نمونه داستان شخصی را بیان می دارد که در حال گذر از کنار یک آبادی ویران شده ای، از خود سوال می کند که خدا چگونه جسد مردگان را زنده می کند، این شخص به قدرت الهی می میرد و پس از گذشت صد سال دوباره زنده می شود و همچنین نمونه های دیگری مانند اصحاب کهف، زنده شدن پرندگان چهارگانه پس از ذبح آنها توسط حضرت ابراهیم علیه السلام، را مورد توجه قرار داده، بیان می دارد.
ضرورت معاد
در قرآن علاوه بر اثبات امکان وقوع معاد به مسئله مهمتر از آن که همان ضرورت معاد است نیز توجه ویژه ای شده است یعنی محتوی بعضی آیات طوری است که می توان از آنها نوعی استدلال عقلی بر ضرورت معاد به دست آورد. از ویژگی عمده این دسته آیات این است که معمولا بر یکی از صفتهای الهی تاکید ورزیده، وقوع معاد را از لوازم گریز ناپذیر آن صفت بیان می دارد که به ترتیب زیر است:
۱) دلیل حکمت
می دانیم که یکی از صفتهای خداوندی، حکیم بودن است به این معنی که خداوند کارهای بیهود انجام نمی دهد بلکه تمام کارهایش دارای هدف و نتیجه خردمندانه ای می باشد. و از طرف دیگر نیز هدف آفرینش انسان، رسیدن آدمی به کمالات ویژه خود اوست، و از جهتی می دانیم که این جهان برای کمال انسان کافی نمی باشد چرا که زندگی انسانی در دنیا پر از انواع رنجحها و دردها و محدودیتها می باشد در حالی که انسان هم از لحاظ فطری و هم از لحاظ ساختار وجودیش، قابلیت زندگی همیشگی را دارد. پس با توجه به حکمت الهی، هدف خلقت انسان باید تحقق یابد یعنی انسان به کمال شایسته خود برسد از طرفی نیز متوجه هستیم که رسیدن کامل به این هدف در این جهان غیر ممکن می باشد بنابراین لازم است که زندگی انسانی با مرگش پایان نپذیرد چرا که در این صورت خلقتش از روی عبث و بیهوده می باشد که در آیات ۱۱۵ و ۱۱۶ سوره مومنون به این حقیقت اشاره می فرماید که: آیا پنداشتید که شما را بیهوده خلق کرده ایم، و این که به سوی ما بازگردانیده نمی شوید؟ که مضمون این آیات بیانگر آنست که اگر رجوع و بازگشتنی نباشد کار خدا بیهوده است در حالی که خداوند حکیم منزه بدور از انجام کار بیهوده می باشد.
۲) عدل الهی
از دلایل عقلی دیگر در قرآن بر ضرورت معاد داوری خداوند می باشد اینکه یکی از جلوه های عدل الهی، اینست که به کافران کیفر دهد و به نیکوکاران پاداش عنایت فرماید. با نظر به اینگه دنیای مادی به دلیل محدودیتهایش، گنجایش پاداش و عذاب همه انسانها را ندارد و از سوی دیگر تمام لذات دنیوی نیز نمی تواند پاداش کامل و مناسب برای اعمال بندگان مومن باشد و از سوی دیگر حتی با بالاترین کیفرها نمی توان برخی جنایات را به طور کامل کیفر داد مثلا قصاص یک نفر که به تنهایی چندین نفر را می کشد با قصاص کسی که فقط یک نفر را می کشد چگونه برابری می کند. بنابراین چون پاداش و کیفر همه انسانها در دنیا ممکن نیست عدالت خداوندی اقتضا می کند تا در جهان دیگری، دادگاه عدلش را بگستراند تا در آنجا با رودررویی با اعمالشان بی هیچ کم و زیادی نتایج عملشان را دریافت دارند. که این جهان دیگر همان قیامت می باشد، که به این حقیقت در آیات ۳۵ و ۳۶ سوره قلم اشاره شده که: آیا فرمانبرداران را چون بدکاران قرار خواهیم داد؟ شما را چه شده است؟ چگونه داوری می کنید؟
و در آیات ۲۱ و ۲۲ سوره جاثیه می فرماید که: خدا آسمان ها و زمین ها را به حق آفریده تا هر کسی به سبب آنچه بدست آورده پاداش یابد و آنان مورد ستم قرار نمی گیرند.
حوادث قبل از معاد
این بود خلاصه ای از دلایل وقوع معاد در قرآن اما قبل از وقوع معاد بنابر آیات مختلف قرآنی یک سری حوادثی در این جهان رخ خواهد داد، به گونه ای انسان فکر می کند مرگ جهان فرا رسیده باشد این حوادث بنابر آیات مختلف قرآنی چنین است:
کوهها به لرزه درآمده، از جاکنده شده و در هم کوبیده شده به حرکت درآمده، به گرد و غبار پراکنده تبدیل می شوند دریاها شکافته شده شعله ور می گردند، زلزله ای بسیار بزرگ رخ خواهد داد ستارگان نورانی تاریک می شوند و اجرام آسمانی از هم پراکنده شده در هم می ریزند و آسمان شکافته شده مانند فلزی گداخته می گردد.
ناگهان شیپور مرگ به صدا درمی آید و همه موجودات زنده می میرند و با نواخته شدن دوباره آن، همه انسانها سر از گورها برداشته پس از زنده شدن دوباره شان، همانند ملخها و پروانه ها که در هوا این سو و آن سو می روند سراسیمه و هراسان و با سرعت به محضر الهی می رسند و بدین صورت قیامت آغاز می گردد.
پس از رسیدن به محضر الهی، نامه عمل هر کسی که در آن همه کارهای ریز و درستش ثبت گردبده برایش ارائه می گردد. بدینگونه که نامه عمل انسانهای نیکوکار به دست راستشان و نامه عمل بدکاران به دست چپشان داده شده و خداوند شروع به داروی می فرماید، فرشتگان و پیامبران و اولیاء الهی به عنوان شاهد در دادگاه الهی حضور خواهند داشت، علاوه بر شهادت پیامبران و فرشتگان و اولیا الهی، زمین، دستها و پاها و حتی پوست انسان نیز به عنوان شهود در دادگاه عدل الهی انجام وظیفه خواهند کرد، حساب عمل هرکسی براساس عدالت به دقت مورد رسیدگی قرار گرفته و با میزان الهی سنجیده می شوند به طوری که از هیچ کس عوضی پذیرفته نمی شود و شفاعت کسی مورد قبول نمی شود مگر شفاعت کسانی که به دستور خداوند و براساس معیارهای مورد رضایت الهی صورت گرفته باشد، سپس حکم الهی اعلام شده، نیکوکاران و بدکاران از یکدیگر جدا می گردند در حالیکه مومنان روسفید و خندان به سوی بهشت می روند و کافران و منافقان روسیاه، اندوهگین و با ذلت وخواری به سوی دوزخ برده می شوند. هنگامی که مومنان به بهشت نزدیک می شوند درهای بهشت گشوده گردیده و فرشتگان رحمت به استقبالشان آمده و با درود و احترام، مژده سعادت همیشگشیان را می دهند. و از سوی دیگر درهای دوزخ به سوی کافران و منافقان گشوده گردیده فرشتگان عذاب با خشونت آنان را سرزنش کرده به آنان وعده عذاب ابدی می دهند. و بدین گونه زندگی ابدی انسان شروع می گردد.