10-10-2014، 19:27
كسى كه از هستى حفاظت مىكند، مىتواند ما را در برابر خطرات حفظ كند و لذا براى حفاظت، سفارش به خواندن آیة الكرسى شده است.
آیه الکرسی
اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِما شاءَ وَسِعَ كُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا یَۆُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ (بقره ـ 255)
در چند مقاله قبل که بحث در مورد آیة الکرسی را آغاز کردیم قسمت های اول آیه را بررسی کردیم. در این نوشتار به ادامه بحث می پردازیم:
در نهمین و دهمین توصیف، مىفرماید:" كرسى (حكومت) او آسمان ها و زمین را در بر گرفته و حفظ و نگاهدارى آسمان و زمین براى او گران نیست" (وَسِعَ كُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا یَۆُدُهُ حِفْظُهُما).
و در یازدهمین و دوازدهمین، توصیف مىگوید:" و او است بلند مرتبه و با عظمت" (وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ).
منظور از عرش و كرسى چیست؟
در روایتى از امام صادق علیه السلام آمده است: مراد از «عرش»، علومى از خداوند است كه انبیاء و رسل را به آنها آگاه كرده است (تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 259) ولى «كرسى»، علومى هستند كه آنها را هیچ كس نمىداند. (تفسیر برهان، ج 1، ص 240)
" كرسى" از نظر ریشه لغوى از" كرس" (بر وزن ارث) گرفته شده كه به معنى اصل و اساس مىباشد و گاهى نیز به هر چیزى كه به هم پیوسته و تركیب شده است گفته مىشود و به همین جهت به تخت هاى كوتاه " كرسى" مىگویند و نقطه مقابل آن "عرش" است كه به معنى چیز "مسقف" یا خود سقف و یا تخت پایه بلند می باشد.
و از آنجا كه استاد و معلم به هنگام تدریس و تعلیم بر كرسى مىنشیند گاهى كلمه كرسى كنایه از علم مىباشد و نظر به اینكه "كرسى" تحت اختیار و زیر نفوذ و سیطره انسان است گاهى به صورت كنایه از" حكومت" و " قدرت" و "فرمانروایى بر منطقهاى" به كار مىرود.
تفسیرهاى سهگانه بالا هیچ منافاتى با هم ندارد و جمله" وَسِعَ كُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ" مىتواند هم اشاره به نفوذ حكومت مطلقه و قدرت پروردگار در آسمان ها و زمین باشد و هم نفوذ علمى او و هم جهانى وسیعتر از این جهان كه آسمان و زمین را در بر گرفته است. و در هر صورت این جمله، جملههاى ما قبل آیه را كه در باره وسعت علم پروردگار بود تكمیل مىكند
در آیه بالا مىخوانیم كه كرسى خداوند همه آسمان ها و زمین را در بر مىگیرد، كرسى در اینجا به چند معنى مىتواند باشد:
الف: منطقه قلمرو حكومت
برخى «كرسى» را كنایه از قدرت و حكومت خدا مىدانند كه آسمانها و زمین را در برگرفته است. با آنكه جهان بس وسیع است و زمین نسبت به آن همچون حلقه انگشترى در بیابان است، ولى با همه اینها حفظ و نگهدارى آنها براى خداوند سنگین نیست. آیة الكرسى به مردم مىفهماند كه خداوند نه تنها مالكِ عالَم و عالِم به تمام مملوكهاى خود است، بلكه سراسر هستى با همهى مخلوقاتش، تحت سلطه و قدرت اوست. («بَلْ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ» (بقره، 116) و «إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْكُمْ وَ یَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ» (ابراهیم، 19) و مردم قدرت نامحدود خالق را با قدرت مخلوق مقایسه نكنند. زیرا خستگى، از عوارض ماده است، امّا توانایى خداوند عین ذات اوست. «إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِیُّ الْعَزِیزُ» (هود، 66)
به عبارت دیگر می توان نتیجه گرفت که خداوند بر همه آسمان ها و زمین حكومت مىكند و منطقه نفوذ او همه جا را در بر گرفته و به این ترتیب كرسى خداوند مجموعه عالم ماده اعم از زمین و ستارگان و كهكشان ها و سحاب ها است.
طبیعى است كه عرش، طبق این معنى باید مرحلهاى بالاتر و عالىتر از جهان ماده بوده باشد (زیرا گفتیم عرش در لغت به معنى سقف و سایه بان و تخت هاى پایه بلند است به عكس كرسى) و در این صورت معنى عرش، عالم ارواح و فرشتگان و جهان ماوراء طبیعت خواهد بود البته این در صورتى است كه عرش و كرسى در مقابل هم قرار گیرند كه یكى به معنى"عالم ماده و طبیعت" و دیگرى به معنى"عالم ماوراء طبیعت" است ولى چنان كه در ذیل آیه 54 سوره اعراف آمده عرش معانى دیگرى نیز دارد و مخصوصاً اگر در مقابل كرسى ذكر نشود، ممكن است به معنى مجموع عالم هستى بوده باشد.
ب: منطقه نفوذ علم
یعنى علم خداوند به جمیع آسمان ها و زمین احاطه دارد و چیزى از قلمرو نفوذ علم او بیرون نیست؛ زیرا همان طور كه گفتیم كرسى، گاهى كنایه از علم مىباشد.
در روایات متعددى نیز روى این معنى تكیه شده است (مانند حدیثی که در طلیعه سخن ذکر کردیم.)
ج: موجودى وسیعتر از تمام آسمان ها و زمین
موجودى وسیعتر از تمام آسمان ها و زمین كه از هر سو آنها را احاطه كرده است و به این ترتیب معنى آیه چنین مىشود: كرسى خداوند همه آسمان ها و زمین را در برگرفته و آنها را احاطه كرده است.
در حدیثى از امیر مومنان على علیه السلام این تفسیر نقل شده، آنجا كه مىفرماید: " الكرسى محیط بالسماوات و الارض و ما بینهما و ما تحت الثرى" (تفسیر نور الثقلین، جلد اول، صفحه 260 حدیث شماره 1042) " كرسى احاطه به زمین و آسمان ها و آنچه ما بین آنها و آنچه در زیر اعماق زمین قرار گرفته است ، دارد".
حتى از پارهاى از روایات استفاده مىشود كه كرسى به مراتب از آسمان ها و زمین وسیعتر است، به طورى كه مجموعه آنها در برابر كرسى همچون حلقهاى است كه در وسط بیابانى قرار داشته باشد.
از جمله از امام صادق علیه السلام نقل شده كه فرمودند: " ما السماوات و الارض عند الكرسى الا كحلقة خاتم فى فلاة و ما الكرسى عند العرش الا كحلقة فى فلاة " (مجمع البیان، جلد 1 و 2 صفحه 362) (آسمان ها و زمین در برابر كرسى، همچون حلقه انگشترى است در وسط یك بیابان و كرسى در برابر عرش، همچون حلقهاى است در وسط یك بیابان.)
نتیجه گیری از معانی کرسی:
البته معنى اول و دوم كاملاً مفهوم و روشن است ولى معنى سوم چیزى است كه هنوز علم و دانش بشر نتوانسته است از آن پرده بردارد زیرا؛ وجود چنان عالمى كه آسمان ها و زمین را در بر گرفته باشد و به مراتب وسیعتر از جهان ما باشد، هنوز از طرق متداول علمى اثبات نشده است، در عین حال هیچ گونه دلیلى بر نفى آن نیز در دست نیست، بلكه همه دانشمندان معترفند كه وسعت آسمان و زمین در نظر ما، با پیشرفت وسایل و ابزار مطالعات نجومى روز به روز بیشتر مىشود و هیچ كس نمىتواند ادعا كند كه وسعت عالم هستى به همین اندازه است كه علم امروز موفق به كشف آن شده است بلكه به احتمال قوى عوالم بىشمار دیگرى وجود دارد كه از قلمرو دید وسائل امروز ما بیرون است.
ناگفته نماند كه تفسیرهاى سهگانه بالا هیچ منافاتى با هم ندارد و جمله" وَسِعَ كُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ" مىتواند هم اشاره به نفوذ حكومت مطلقه و قدرت پروردگار در آسمان ها و زمین باشد و هم نفوذ علمى او و هم جهانى وسیعتر از این جهان كه آسمان و زمین را در بر گرفته است. و در هر صورت این جمله، جملههاى ما قبل آیه را كه در باره وسعت علم پروردگار بود تكمیل مىكند.
خداوند بر همه آسمان ها و زمین حكومت مىكند و منطقه نفوذ او همه جا را در بر گرفته و به این ترتیب كرسى خداوند مجموعه عالم ماده اعم از زمین و ستارگان و كهكشان ها و سحاب ها است
نتیجه این كه حكومت و قدرت پروردگار، همه آسمان ها و زمین را فرا گرفته و كرسى علم و دانش او به همه این عوالم احاطه دارد و چیزى از قلمرو حكومت و نفوذ علمى او بیرون نیست.
در جمله وَ لا یَۆُدُهُ حِفْظُهُما- "یۆده" در اصل از ریشه" اود" بر وزن "قول" به معنى ثقل و سنگینى مىباشد- یعنى حفظ آسمان ها و زمین براى خداوند هیچ گونه سنگینى و مشقتى ندارد؛ زیرا او همانند مخلوقات و بندگان خود نیست كه قدرتشان محدود باشد و گاهى از نگهدارى چیزى خسته و ناتوان شوند، بلکه قدرت او نامحدود است و براى یك قدرت نامحدود اصولاً سنگینى و سبكى، مشقت و آسانى مفهومى ندارد و این مفاهیم همه در مورد قدرت هاى محدود صدق مىكند! از آنچه در بالا گفتیم روشن مىشود كه ضمیر "یۆده" به خداوند بر مىگردد و جملههاى سابق آیه و جمله بعد نیز گواه بر این معنى است؛ زیرا ضمایر آنها نیز، همه بازگشت به خداوند مىكند. بنابراین احتمال بازگشت ضمیر به كرسى به این معنى كه "حفظ آسمان ها و زمین براى كرسى سنگین و ثقیل نیست" بسیار ضعیف به نظر مىرسد.
پیام قسمت بحث شده از آیة الکرسی در این مقاله:
1ـ حكومت و قدرت او محدود نیست. «وَسِعَ كُرْسِیُّهُ»
2ـ حفاظت هستى براى او سنگین نیست. «وَ لا یَۆُدُهُ»
3ـ كسى كه از هستى حفاظت مىكند، مىتواند ما را در برابر خطرات حفظ كند: «حِفْظُهُما» لذا براى حفاظت، سفارش به خواندن آیة الكرسى شده است.
آیه الکرسی
اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِما شاءَ وَسِعَ كُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا یَۆُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ (بقره ـ 255)
در چند مقاله قبل که بحث در مورد آیة الکرسی را آغاز کردیم قسمت های اول آیه را بررسی کردیم. در این نوشتار به ادامه بحث می پردازیم:
در نهمین و دهمین توصیف، مىفرماید:" كرسى (حكومت) او آسمان ها و زمین را در بر گرفته و حفظ و نگاهدارى آسمان و زمین براى او گران نیست" (وَسِعَ كُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا یَۆُدُهُ حِفْظُهُما).
و در یازدهمین و دوازدهمین، توصیف مىگوید:" و او است بلند مرتبه و با عظمت" (وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ).
منظور از عرش و كرسى چیست؟
در روایتى از امام صادق علیه السلام آمده است: مراد از «عرش»، علومى از خداوند است كه انبیاء و رسل را به آنها آگاه كرده است (تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 259) ولى «كرسى»، علومى هستند كه آنها را هیچ كس نمىداند. (تفسیر برهان، ج 1، ص 240)
" كرسى" از نظر ریشه لغوى از" كرس" (بر وزن ارث) گرفته شده كه به معنى اصل و اساس مىباشد و گاهى نیز به هر چیزى كه به هم پیوسته و تركیب شده است گفته مىشود و به همین جهت به تخت هاى كوتاه " كرسى" مىگویند و نقطه مقابل آن "عرش" است كه به معنى چیز "مسقف" یا خود سقف و یا تخت پایه بلند می باشد.
و از آنجا كه استاد و معلم به هنگام تدریس و تعلیم بر كرسى مىنشیند گاهى كلمه كرسى كنایه از علم مىباشد و نظر به اینكه "كرسى" تحت اختیار و زیر نفوذ و سیطره انسان است گاهى به صورت كنایه از" حكومت" و " قدرت" و "فرمانروایى بر منطقهاى" به كار مىرود.
تفسیرهاى سهگانه بالا هیچ منافاتى با هم ندارد و جمله" وَسِعَ كُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ" مىتواند هم اشاره به نفوذ حكومت مطلقه و قدرت پروردگار در آسمان ها و زمین باشد و هم نفوذ علمى او و هم جهانى وسیعتر از این جهان كه آسمان و زمین را در بر گرفته است. و در هر صورت این جمله، جملههاى ما قبل آیه را كه در باره وسعت علم پروردگار بود تكمیل مىكند
در آیه بالا مىخوانیم كه كرسى خداوند همه آسمان ها و زمین را در بر مىگیرد، كرسى در اینجا به چند معنى مىتواند باشد:
الف: منطقه قلمرو حكومت
برخى «كرسى» را كنایه از قدرت و حكومت خدا مىدانند كه آسمانها و زمین را در برگرفته است. با آنكه جهان بس وسیع است و زمین نسبت به آن همچون حلقه انگشترى در بیابان است، ولى با همه اینها حفظ و نگهدارى آنها براى خداوند سنگین نیست. آیة الكرسى به مردم مىفهماند كه خداوند نه تنها مالكِ عالَم و عالِم به تمام مملوكهاى خود است، بلكه سراسر هستى با همهى مخلوقاتش، تحت سلطه و قدرت اوست. («بَلْ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ» (بقره، 116) و «إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْكُمْ وَ یَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ» (ابراهیم، 19) و مردم قدرت نامحدود خالق را با قدرت مخلوق مقایسه نكنند. زیرا خستگى، از عوارض ماده است، امّا توانایى خداوند عین ذات اوست. «إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِیُّ الْعَزِیزُ» (هود، 66)
به عبارت دیگر می توان نتیجه گرفت که خداوند بر همه آسمان ها و زمین حكومت مىكند و منطقه نفوذ او همه جا را در بر گرفته و به این ترتیب كرسى خداوند مجموعه عالم ماده اعم از زمین و ستارگان و كهكشان ها و سحاب ها است.
طبیعى است كه عرش، طبق این معنى باید مرحلهاى بالاتر و عالىتر از جهان ماده بوده باشد (زیرا گفتیم عرش در لغت به معنى سقف و سایه بان و تخت هاى پایه بلند است به عكس كرسى) و در این صورت معنى عرش، عالم ارواح و فرشتگان و جهان ماوراء طبیعت خواهد بود البته این در صورتى است كه عرش و كرسى در مقابل هم قرار گیرند كه یكى به معنى"عالم ماده و طبیعت" و دیگرى به معنى"عالم ماوراء طبیعت" است ولى چنان كه در ذیل آیه 54 سوره اعراف آمده عرش معانى دیگرى نیز دارد و مخصوصاً اگر در مقابل كرسى ذكر نشود، ممكن است به معنى مجموع عالم هستى بوده باشد.
ب: منطقه نفوذ علم
یعنى علم خداوند به جمیع آسمان ها و زمین احاطه دارد و چیزى از قلمرو نفوذ علم او بیرون نیست؛ زیرا همان طور كه گفتیم كرسى، گاهى كنایه از علم مىباشد.
در روایات متعددى نیز روى این معنى تكیه شده است (مانند حدیثی که در طلیعه سخن ذکر کردیم.)
ج: موجودى وسیعتر از تمام آسمان ها و زمین
موجودى وسیعتر از تمام آسمان ها و زمین كه از هر سو آنها را احاطه كرده است و به این ترتیب معنى آیه چنین مىشود: كرسى خداوند همه آسمان ها و زمین را در برگرفته و آنها را احاطه كرده است.
در حدیثى از امیر مومنان على علیه السلام این تفسیر نقل شده، آنجا كه مىفرماید: " الكرسى محیط بالسماوات و الارض و ما بینهما و ما تحت الثرى" (تفسیر نور الثقلین، جلد اول، صفحه 260 حدیث شماره 1042) " كرسى احاطه به زمین و آسمان ها و آنچه ما بین آنها و آنچه در زیر اعماق زمین قرار گرفته است ، دارد".
حتى از پارهاى از روایات استفاده مىشود كه كرسى به مراتب از آسمان ها و زمین وسیعتر است، به طورى كه مجموعه آنها در برابر كرسى همچون حلقهاى است كه در وسط بیابانى قرار داشته باشد.
از جمله از امام صادق علیه السلام نقل شده كه فرمودند: " ما السماوات و الارض عند الكرسى الا كحلقة خاتم فى فلاة و ما الكرسى عند العرش الا كحلقة فى فلاة " (مجمع البیان، جلد 1 و 2 صفحه 362) (آسمان ها و زمین در برابر كرسى، همچون حلقه انگشترى است در وسط یك بیابان و كرسى در برابر عرش، همچون حلقهاى است در وسط یك بیابان.)
نتیجه گیری از معانی کرسی:
البته معنى اول و دوم كاملاً مفهوم و روشن است ولى معنى سوم چیزى است كه هنوز علم و دانش بشر نتوانسته است از آن پرده بردارد زیرا؛ وجود چنان عالمى كه آسمان ها و زمین را در بر گرفته باشد و به مراتب وسیعتر از جهان ما باشد، هنوز از طرق متداول علمى اثبات نشده است، در عین حال هیچ گونه دلیلى بر نفى آن نیز در دست نیست، بلكه همه دانشمندان معترفند كه وسعت آسمان و زمین در نظر ما، با پیشرفت وسایل و ابزار مطالعات نجومى روز به روز بیشتر مىشود و هیچ كس نمىتواند ادعا كند كه وسعت عالم هستى به همین اندازه است كه علم امروز موفق به كشف آن شده است بلكه به احتمال قوى عوالم بىشمار دیگرى وجود دارد كه از قلمرو دید وسائل امروز ما بیرون است.
ناگفته نماند كه تفسیرهاى سهگانه بالا هیچ منافاتى با هم ندارد و جمله" وَسِعَ كُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ" مىتواند هم اشاره به نفوذ حكومت مطلقه و قدرت پروردگار در آسمان ها و زمین باشد و هم نفوذ علمى او و هم جهانى وسیعتر از این جهان كه آسمان و زمین را در بر گرفته است. و در هر صورت این جمله، جملههاى ما قبل آیه را كه در باره وسعت علم پروردگار بود تكمیل مىكند.
خداوند بر همه آسمان ها و زمین حكومت مىكند و منطقه نفوذ او همه جا را در بر گرفته و به این ترتیب كرسى خداوند مجموعه عالم ماده اعم از زمین و ستارگان و كهكشان ها و سحاب ها است
نتیجه این كه حكومت و قدرت پروردگار، همه آسمان ها و زمین را فرا گرفته و كرسى علم و دانش او به همه این عوالم احاطه دارد و چیزى از قلمرو حكومت و نفوذ علمى او بیرون نیست.
در جمله وَ لا یَۆُدُهُ حِفْظُهُما- "یۆده" در اصل از ریشه" اود" بر وزن "قول" به معنى ثقل و سنگینى مىباشد- یعنى حفظ آسمان ها و زمین براى خداوند هیچ گونه سنگینى و مشقتى ندارد؛ زیرا او همانند مخلوقات و بندگان خود نیست كه قدرتشان محدود باشد و گاهى از نگهدارى چیزى خسته و ناتوان شوند، بلکه قدرت او نامحدود است و براى یك قدرت نامحدود اصولاً سنگینى و سبكى، مشقت و آسانى مفهومى ندارد و این مفاهیم همه در مورد قدرت هاى محدود صدق مىكند! از آنچه در بالا گفتیم روشن مىشود كه ضمیر "یۆده" به خداوند بر مىگردد و جملههاى سابق آیه و جمله بعد نیز گواه بر این معنى است؛ زیرا ضمایر آنها نیز، همه بازگشت به خداوند مىكند. بنابراین احتمال بازگشت ضمیر به كرسى به این معنى كه "حفظ آسمان ها و زمین براى كرسى سنگین و ثقیل نیست" بسیار ضعیف به نظر مىرسد.
پیام قسمت بحث شده از آیة الکرسی در این مقاله:
1ـ حكومت و قدرت او محدود نیست. «وَسِعَ كُرْسِیُّهُ»
2ـ حفاظت هستى براى او سنگین نیست. «وَ لا یَۆُدُهُ»
3ـ كسى كه از هستى حفاظت مىكند، مىتواند ما را در برابر خطرات حفظ كند: «حِفْظُهُما» لذا براى حفاظت، سفارش به خواندن آیة الكرسى شده است.