10-09-2014، 20:07
متن آهنگ چشماش از مسعود امامی
خودم بودم با تنهایی
با حسرت های رویایی
خودم بودم ولی دلخوش
بدور از عشق آدمکش
خودم بودم ولی آزاد
غریب افتاده و آباد
اگه کم دشت اگه کم رود
ولی دنیام دستم بود
یهو چشماش پیدا
یهو دنیام زیبا شد
یه چیزایی بهم گفت و
همه خوابامو آشفتو
زدم از زندگیم بیرون
زدم بیرون از دنیا
ازون لحظه از اون موقه هنوز
اینجام
یهو رفت و زمستون شد هوا بد شد دلم خون شد
یهو دستام خالی شد یهو بدجور حالی شد
کنارش عمرو سوزوندم یهو رفت و خودم موندم
خودم موندم ولی ناخوش کنار عشق آدمکش
خودم موندم با کلی آه هزارتا شب بدون ماه
خودم موندم با ویرونی دیگه باقیشو می دونی
به هر سمتی بگی رفتم به هرکس که بگی گفتم
یه جورایی همه بو بردن از دنیای آشفتم
به هر سمتی بگی رفتم به هرکس که بگی گفتم
یه جورایی همه بو بردن از دنیای آشفتم
با حسرت های رویایی
خودم بودم ولی دلخوش
بدور از عشق آدمکش
خودم بودم ولی آزاد
غریب افتاده و آباد
اگه کم دشت اگه کم رود
ولی دنیام دستم بود
یهو چشماش پیدا
یهو دنیام زیبا شد
یه چیزایی بهم گفت و
همه خوابامو آشفتو
زدم از زندگیم بیرون
زدم بیرون از دنیا
ازون لحظه از اون موقه هنوز
اینجام
یهو رفت و زمستون شد هوا بد شد دلم خون شد
یهو دستام خالی شد یهو بدجور حالی شد
کنارش عمرو سوزوندم یهو رفت و خودم موندم
خودم موندم ولی ناخوش کنار عشق آدمکش
خودم موندم با کلی آه هزارتا شب بدون ماه
خودم موندم با ویرونی دیگه باقیشو می دونی
به هر سمتی بگی رفتم به هرکس که بگی گفتم
یه جورایی همه بو بردن از دنیای آشفتم
به هر سمتی بگی رفتم به هرکس که بگی گفتم
یه جورایی همه بو بردن از دنیای آشفتم