22-08-2014، 15:25
در اين روز كه پايان دوره نوروزي تلقي مي شود، مردم در دشت و بيابان و در فضاي سبز بهاري گرد مي آيند و به شادي مي پردازند. در اين روز پاياني نيز چون روزهاي ديگر عيد، خوراكي ويژه همچون آش رشته و ديگر خوراك هاي سبزي دار مي پزند. گندم هايي را كه براي سفره هفت سين رويانيدهاند با خود به صحرا مي برند و با انداختن آن در جوي و رود و بيرون از خانه نحسي سيزده را كه يا به آن معتقدند و يا بنا به رسم كهن، آن را خوش يمن تلقي نمي كنند از خود و خانواده دور مي سازند.
رسوم جشن سيزده بدر
بسياري از مردم به نحسي عدد سيزده نه تنها اعتقادي ندارند بلكه در اساس تأثير عددي خاص را در سرنوشت خود مؤثر نميدانند اما اين باور كه در قديم عدد سيزده را خوش يمن تلقي نمي كردهاند شايد به اين دليل باشد كه در طالع نماي نجومي، قدما معتقد بودند كه آسمان دوازده برج دارد و هر تولدي كه صورت مي گيرد داراي ستارهاي در يكي از دوازده برج است و بنا براين اينكه كدام ستاره در كدام برج قرار گرفته، طالع و خوي فرد متولد شده شكل مي گيرد و خارج از دوازده برج كه عدد سيزده است ،نابجا و نحس به شمار مي آمده است. در هر حال اكنون ديگر نحسي عدد سيزده مورد پذيرش همگان قرار ندارد و بيشتر جنبه خرافي دارد.
گروهي از مردم معتقدند كه براي دوركردن نحسي اين روز بايد از خانه خارج شوند و سيزده بدر كنند تا نحسي روز در طبيعت به در شود. در اين روز سبزهها سبز شده را كه چند روز اول سال نو مهمان سفره هفت سين بوده به آب روان ميسپارند. خوراكي هاي باقيمانده نوروز، به مصرف ميرسد، بساط بازيهاي دستهجمعي پهن است.
روز سيزدهم، كمتر كسي در منزل ميماند. در ساعت اول روز خيابانها شلوغ و پررفت و آمد است. پاركها مناظر طبيعي اطراف شهر پذيراي ميليونها زن و مردم و جوان و پير و كودك است. خانوادهها با صفا و صميميت در كنار هم مينشينند و گل ميگويند و گل ميشنوند. مردمي كه در طول سال در هياهوي شهر پي نام و نان هستند و با هم روابطي سرد و خشك دارند در اين روز تغييري در رفتارشان روي ميدهد همه مهربان و شادمان هستند. گويي بهترين روز سال همين روز است. هرچند گروهي آن را نحس ميشمارند اما در اين روز همه چيز و همه كس رنگ شادي دارد.
بسياري از مردم به نحسي عدد سيزده نه تنها اعتقادي ندارند بلكه در اساس تأثير عددي خاص را در سرنوشت خود مؤثر نميدانند اما اين باور كه در قديم عدد سيزده را خوش يمن تلقي نمي كردهاند شايد به اين دليل باشد كه در طالع نماي نجومي، قدما معتقد بودند كه آسمان دوازده برج دارد و هر تولدي كه صورت مي گيرد داراي ستارهاي در يكي از دوازده برج است و بنا براين اينكه كدام ستاره در كدام برج قرار گرفته، طالع و خوي فرد متولد شده شكل مي گيرد و خارج از دوازده برج كه عدد سيزده است ،نابجا و نحس به شمار مي آمده است. در هر حال اكنون ديگر نحسي عدد سيزده مورد پذيرش همگان قرار ندارد و بيشتر جنبه خرافي دارد.
گروهي از مردم معتقدند كه براي دوركردن نحسي اين روز بايد از خانه خارج شوند و سيزده بدر كنند تا نحسي روز در طبيعت به در شود. در اين روز سبزهها سبز شده را كه چند روز اول سال نو مهمان سفره هفت سين بوده به آب روان ميسپارند. خوراكي هاي باقيمانده نوروز، به مصرف ميرسد، بساط بازيهاي دستهجمعي پهن است.
روز سيزدهم، كمتر كسي در منزل ميماند. در ساعت اول روز خيابانها شلوغ و پررفت و آمد است. پاركها مناظر طبيعي اطراف شهر پذيراي ميليونها زن و مردم و جوان و پير و كودك است. خانوادهها با صفا و صميميت در كنار هم مينشينند و گل ميگويند و گل ميشنوند. مردمي كه در طول سال در هياهوي شهر پي نام و نان هستند و با هم روابطي سرد و خشك دارند در اين روز تغييري در رفتارشان روي ميدهد همه مهربان و شادمان هستند. گويي بهترين روز سال همين روز است. هرچند گروهي آن را نحس ميشمارند اما در اين روز همه چيز و همه كس رنگ شادي دارد.
سيزدهبدر نحس است يا مبارك؟
گروهي چنين بيان ميدارند كه روز سيزده هرماه در جدول سي روز ايران باستان به فرشته تير يا تيشتر كه ستاره باران است،مربوط است و بسيار روز خجسته و مباركي است. در اعتقادات مردم ايران باستان روز سيزده بدربه هيچ وجه نحس نبوده است. در جدول مربوط به سعد و نحس روزها نيز روز سيزدهم مبارك آمده است.
مردم ايران باستان در مورد اين روز معتقد بودند كه جمشيد شاه (بنيانگذار نوروز) روز سيزده نوروز را در صحراي سبز و خرم، خيمه و خرگاه برپا ميكرد و بار عام ميداد. چندين سال متوالي اين كار را انجام داد كه در نتيجه اين مراسم در ايران زمين به صورت سنت و مراسم درآمد.
در تحليلي ديگر اينطور بيان ميگردد كه ايرانيان پس از دوازده روز جشنگرفتن و شاديكردن كه به ياد دوازده ماه از سال است، روز سيزدهم نوروز را كه فرخنده است به باغ و صحرا ميرفتند و شادي ميكردند و در حقيقت بدين ترتيب رسميبودن دوره نوروز را به پايان ميرسانيدند.
در تحليل ديگري چنين بيان ميگردد كه اعتقاد به عمر 12هزار ساله جهان نزد زرتشتيان، تحت تأثير نجوم بينالنهرين است كه معتقد بودند هريك از دوازده اختر كه خود به يكي از برج هاي دوازدهگانه حاكم است، هزار سال به جهان حكومت خواهد كرد. بدين روي عمر جهان دوازده هزار سال است و در پايان دوازده هزار سال، آسمان و زمين درهم خواهد شد.
بنا براين اصل اعتقاد به دوازده هزار سال و دوازده ماه سال تأثير معتقدات بابلي است. پس از دوازده هزار سال، آشفتگي آغازين باز ميگردد پس جشنهاي دوازده روز در فروردين آغازسال با سال دوازه ماهه و دوره دوازده هزار ساله عمر جهان مربوط است. انسان آنچه را در اين دوازده روز پيش ميآمد، سرنوشت سال خود ميانگاشت. از پيش از نوروز انواع دانهها را ميكاشتند و هر دانه اي كه در طي اين دوازده روزه بهتر و بيشتر رشد ميكرد آن دانه را براي كاشت آن سال بهكار ميبردند و گمان داشتند اگر روزهاي نوروزي به اندوه بگذرد همه سال به اندوه خواهد گذشت.
درادامه آمده است: 12روز فروردين نماد همه سال بود و چون پس از 12هزار سال عمر ، آشفتگي نخستين باري ديگر باز ميگشت پس در پايان دوازده روز نيز يك روز نشان آشفتگي نهايي و پايان سال را بر خود داشت.
علف يا سبزه گره زدن
يكي از كارهاي روز سيزدهبدر، علف گرهزدن است.درمورد سابقه اين رسم ميگويند كه مربوط به فرزندان كيومرث يعني اولين زوج يا اولين پدر و مادر (مشيه و مشيانه)است. زرتشتيان معتقدند چون اين دو با هم ازدواج كردند، دو شاخه «مورد» را گره زدند و پايه ازدواج خود را بنا نهادند و از آن زمان به بعد اين رسم معمول گرديد.
گروهي چنين بيان ميدارند كه روز سيزده هرماه در جدول سي روز ايران باستان به فرشته تير يا تيشتر كه ستاره باران است،مربوط است و بسيار روز خجسته و مباركي است. در اعتقادات مردم ايران باستان روز سيزده بدربه هيچ وجه نحس نبوده است. در جدول مربوط به سعد و نحس روزها نيز روز سيزدهم مبارك آمده است.
مردم ايران باستان در مورد اين روز معتقد بودند كه جمشيد شاه (بنيانگذار نوروز) روز سيزده نوروز را در صحراي سبز و خرم، خيمه و خرگاه برپا ميكرد و بار عام ميداد. چندين سال متوالي اين كار را انجام داد كه در نتيجه اين مراسم در ايران زمين به صورت سنت و مراسم درآمد.
در تحليلي ديگر اينطور بيان ميگردد كه ايرانيان پس از دوازده روز جشنگرفتن و شاديكردن كه به ياد دوازده ماه از سال است، روز سيزدهم نوروز را كه فرخنده است به باغ و صحرا ميرفتند و شادي ميكردند و در حقيقت بدين ترتيب رسميبودن دوره نوروز را به پايان ميرسانيدند.
در تحليل ديگري چنين بيان ميگردد كه اعتقاد به عمر 12هزار ساله جهان نزد زرتشتيان، تحت تأثير نجوم بينالنهرين است كه معتقد بودند هريك از دوازده اختر كه خود به يكي از برج هاي دوازدهگانه حاكم است، هزار سال به جهان حكومت خواهد كرد. بدين روي عمر جهان دوازده هزار سال است و در پايان دوازده هزار سال، آسمان و زمين درهم خواهد شد.
بنا براين اصل اعتقاد به دوازده هزار سال و دوازده ماه سال تأثير معتقدات بابلي است. پس از دوازده هزار سال، آشفتگي آغازين باز ميگردد پس جشنهاي دوازده روز در فروردين آغازسال با سال دوازه ماهه و دوره دوازده هزار ساله عمر جهان مربوط است. انسان آنچه را در اين دوازده روز پيش ميآمد، سرنوشت سال خود ميانگاشت. از پيش از نوروز انواع دانهها را ميكاشتند و هر دانه اي كه در طي اين دوازده روزه بهتر و بيشتر رشد ميكرد آن دانه را براي كاشت آن سال بهكار ميبردند و گمان داشتند اگر روزهاي نوروزي به اندوه بگذرد همه سال به اندوه خواهد گذشت.
درادامه آمده است: 12روز فروردين نماد همه سال بود و چون پس از 12هزار سال عمر ، آشفتگي نخستين باري ديگر باز ميگشت پس در پايان دوازده روز نيز يك روز نشان آشفتگي نهايي و پايان سال را بر خود داشت.
علف يا سبزه گره زدن
يكي از كارهاي روز سيزدهبدر، علف گرهزدن است.درمورد سابقه اين رسم ميگويند كه مربوط به فرزندان كيومرث يعني اولين زوج يا اولين پدر و مادر (مشيه و مشيانه)است. زرتشتيان معتقدند چون اين دو با هم ازدواج كردند، دو شاخه «مورد» را گره زدند و پايه ازدواج خود را بنا نهادند و از آن زمان به بعد اين رسم معمول گرديد.