21-08-2014، 10:36
زایندهرود خاموش و خشک، این روزها منتظر برآورده شدن آخرین خواسته ریچارد نلسون فرای است. آخرین خواسته این ایرانشناس برجسته، دفن شدن در حاشیه این رود در کنار استادش آرتور پوپ بود؛ خواستهای که اگر تا فردا دولت ایران نتواند آن را برآورده کند شاید در شهر دوشنبه و تاجیکستان صورت واقع به خود گیرد.
ریچارد فرای بیش از ۷۰ سال از زندگی خود را صرف مطالعه و پژوهش درباره تاریخ و فرهنگ فلات ایران کرده بود: از سغد تا تبریز و از خراسان تا خوزستان؛ از شرق تا غرب ایران زمین. او یکی از آخرین بازماندگان و ادامه نسل ایرانشناسان و شرقشناسان بزرگی چون آرتور کریستین سن و آرتور پوپ، رومن گیرشمن و پروفسور آلبرت امستد بود که شرقشناسی را در دانشگاههای جهان بنیان گذاشتند و تالیفات زیادی درباره فرهنگ و هنر و تاریخ ایران داشتند. او یکی از مدافعان نام خلیج فارس در مقابل ادعای جعلی کشورهای عربی بود و همواره بر فارس بودن آن تاکید داشت. فرای سالها پیش وصیت کرده بود وی را مانند آرتور پوپ در کنار زایندهرود و در شهری که تعلق خاصی به آن داشت یعنی اصفهان دفن کنند. خواستی که دو رئیسجمهور سابق ایران قولش را داده بودند؛ اما حالا در انتظار موافقت رئیس دولت یازدهم است که از بوستون به اصفهان منتقل شود؛ موافقتی که به گفته دکتر سید مصطفی محقق داماد، رئیس شورای تولیت بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار اگر تا فردا سهشنبه رخ ندهد توسط دولت تاجیکستان پیگیری میشود. محقق داماد که از روز درگذشت فرای پیگیر انتقال پیکر او به ایران بوده است میگوید تاجیکستان نیز به دنبال انتقال پیکر این استاد ایرانشناسی به دوشنبه است و اگر ایران نتواند زمینه عمل به وصیتنامه او را فراهم کند این کشور آن را انجام میدهد.
زایندهرود منتظر است
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یکی از نهادهای ایرانی است که بعد از درگذشت پروفسور فرای به دنبال انتقال پیکر او به ایران است. دکتر محقق داماد در گفتوگو با «شرق» ضمن تایید این خبر گفت: «پروفسور فرای یکی از چهرههای فرهنگی ایرانشناس است که خدمات زیادی به فرهنگ ایران کرده است. ایشان تالیفات زیادی به زبانهای فارسی و انگلیسی درباره فرهنگ ایران داشتند. از شاگردان آرتور پوپ بود که او هم خدمات زیادی به فرهنگ ایرانی کرده است و در کنار زایندهرود به خاک سپرده شده است. او از کسانی بود که در چند سال گذشته توانست جایزه بنیاد افشار را دریافت کند. ما در ایران میزبان ایشان بودیم و در آن سفر هم ایشان اظهار تمایل کردند که در ایران به خاک سپرده شوند.»
رئیس شورای تولیت موقوفات بنیاد دکتر محمود افشار از خرید قطعهای زمین برای دفن شدن توسط فرای گفت و افزود: «میزان علاقه ایشان به دفن شدن در ایران تا آنجایی بود که پیش از انقلاب قطعهای زمین را هم برای قبر خود در اصفهان خریداری کرده بودند و آن را به نام خودشان ثبت کرده بودند. این قطعه زمین همان اتاقکی است که در کنار پل خواجو است و پروفسور پوپ هم در آنجا به خاک سپرده شده است.»
این قطعه زمین در حاشیه زایندهرود، درست در ضلع شمالی پل خواجوی اصفهان در بافت قدیمی و تاریخی نصف جهان قرار دارد و از سالها پیش دولتهای مختلف اختصاص آن به فرای را تایید کردند. به گفته نزدیکان این ایرانشناس سرشناس، پروفسور فرای در دوران ریاستجمهوری سید محمد خاتمی در نامهای از او خواست که در صورت درگذشتش پیکر او را به این زمین منتقل کنند. سید محمد خاتمی نیز در نامهای به او قول مساعد برای تحقق آخرین خواستهاش را داد. پروفسور فرای در زمان ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، برنده جایزه بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار شد و همین دلیل سفر او به ایران و دیدارش با رئیس دولت دهم بود. در این دیدار او بار دیگر به وصیت خود اشاره کرد. احمدینژاد هم قول داد تا در صورت درگذشت فرای به این درخواست او عمل شود. او همچنین سند خانهای تاریخی را به نام او کرد. خانهای که باعث حمله برخی گروههای اصولگرا به دولت همسو با خودشان شد و البته بنا به نوشته دکتر رسول جعفریان در یک ماه گذشته به فروش رسیده است. دکتر رسول جعفریان در وبلاگ خود روز شنبه نوشت که این خانه در اصفهان برای تبدیل شدن به یک هتل فروخته شده است. بنا به گفته نزدیکان پرفسور فرای بعد از به قدرت رسیدن حسن روحانی در خرداد ۹۲، او با آنکه در بستر بیماری بود بار دیگر در نامهای به دفتر حافظ منافع ایران در واشنگتن، بار دیگر موضوع وصیتش را اعلام کرد. ریچارد فرای هشتم فروردین ۹۳ در بوستون درگذشت و از همان روز بار دیگر موضوع وصیتنامهاش با وجود تعطیلات نوروزی در محافل فرهنگی مطرح شد. محقق داماد میگوید از همان روز نخست انتشار خبر درگذشت پرفسور فرای پیگیر انتقال شدیم: «ما از طریق سازمان ارتباطات اسلامی، بنیاد ایرانشناسی، دفتر ریاستجمهوری و وزارت امور خارجه اقدام و درخواست کردیم که مقدمات انتقال پیکر ایشان را به ایران فراهم کنند اما هنوز به هیچ جواب قطعی نرسیدهایم. امیدوارم هر چه زودتر و طی یکی، دو روز آینده به این نتیجه برسیم که بتوانیم پیکر این استاد ایرانشناسی را به ایران منتقل و در آرامگاهی که خودش وصیت کرده دفن کنیم.»
به گفته استاد دانشگاه شهید بهشتی: «عمل به وصیتنامه ریچارد فرای نه تنها اجابت آخرین خواسته او که احترام به فرهنگ ایران و سپاسگزاری از همه کسانی است که در خارج از ایران برای معرفی فرهنگ ایران در خارج از کشور تلاش میکنند و عمر خودشان را صرف میکنند. اگر ما در ایران نتوانیم به وصیتنامه مرحوم فرای عمل کنیم به پژوهشهای ایرانشناسی در خارج از ایران آسیب رساندهایم.»
خیز تاجیکها برای انتقال پیکر «فرای»
پیکر پروفسور فرای در حال حاضر در بیمارستانی در بوستون نگهداری میشود. محقق داماد میگوید: «از طریق دوستانی که در بوستون هستند نیز در حال پیگیری هستیم و با خانواده ایشان تماس گرفته شده و هزینههای بیمارستان پرداخت شده است. بر اساس اعلام بیمارستان پیکر ایشان تا فردا سهشنبه ۱۹ فروردین در سردخانه بیمارستان خواهد ماند و بعد از آن باید تصمیمی برای تدفین یا انتقال پیکر او گرفته شود. همزمان با ما دولت تاجیکستان هم تلاش زیادی دارد تا بتواند پیکر این استاد شرقشناسی را به این کشور منتقل کند و در خاک خود به خاک بسپارد. اگر ما نتوانیم از طریق وزارت امور خارجه و نهادهای ذیربط تا فردا مقدمات انتقال را فراهم کنیم تاجیکها اقدام میکنند و جنازه ریچارد فرای را به این کشور منتقل میکنند و در آنجا به خاک خواهند سپرد. به همین دلیل امیدواریم که این اتفاق قبل از فردا رخ دهد و ما بتوانیم با ادای وصیت ایشان، به فرهنگ ایرانی هم احترام بگذاریم.»
بهشتی: این وصیتنامه را سیاسی نکنیم
به اعتقاد چهرههای فرهنگی ایرانی با توجه به تلاشهای پروفسور فرای به فرهنگ و تمدن ایرانی باید به وصیتنامه فرای عمل شود و زمینهای برای دفن او در ایران فراهم شود. سید محمد بهشتی یکی از چهرههای فرهنگی است که معتقد است با توجه به تلاشهای فرهنگی فرای به فرهنگ ایرانی عمل به وصیت او کاری در جهت احترام به اندیشههایش است. بهشتی در گفتوگو با «شرق» گفت: «پروفسور فرای خدمات زیادی به فرهنگ و تاریخ ایران کرده و تالیفات زیادی در حوزه تمدنی ایران داشته است. فکر میکنم که همین وصیتنامه او نشان از علاقه او به ایران زمین بوده است و این باید قدردانی شود.» بهشتی اما ابراز امیدواری کرد که به خواست این پژوهشگر و ایرانشناس به صورت فرهنگی نگاه شود و از سیاسی دیدن آن پرهیز شود: «سیاسی نگاه کردن به وصیتنامه و انتقال پیکر فرای به ایران صورت مساله را تغییر میدهد. در صورتی که ایشان چهرهای فرهنگی بود و با توجه به تعلقات فرهنگی و عشقی که به تاریخ فرهنگ ایران داشت آن را مطرح کرد و اجابت آن ارج نهادن به فرهنگ و تمدن ایرانی و کسانی است که برای معرفی آن تلاش میکنند.»
حالا ریچارد فرای با همه سابقه فرهنگیاش، یک روز دیگر وقت دارد تا دولت ایران اقدام لازم را انجام دهد تا برای همیشه در سرزمینی که آرزوی اقامت در آن را داشت، منتقل شود. باید منتظر فردا بود.