20-08-2014، 13:15

سامان دین اسلام را برگزید و نام پسر خود را اسد گذاشت. پسران اسد اشخاص با کفایتی بودند و در قرن نهم عهد مامون عباسی به حکمرانی محلی فرارود و هرات برگزیده شدند. مانند: علی در سمرقند، احمد در فرغانه و الیاس در هرات. ابراهیم پسر الیاس بود که بعدها به سپهسالاری دولت طاهری افغانستان رسید. احمد حاکم فرغانه در ۸۷۴ فوت، و نصر پسرش در سمرقند جانشین او گردید. اسمعیل برادر نصر حاکم بخارا شد و همین شخص است که بعدها دولت حسابی سامانی را در سال ۸۹۲ بعد از مرګ نصر ګرفت و درسمرقند پایه ګذاشت. نام و لقب نه تن از پادشاهان اين سلسله با توالي و مدت امارتشان، از اين قرار است :
1- اسماعيل بن احمد، امير ماضي (295 – 279ه.ق.)
2- احمد بن اسماعيل، امير شهيد (301 – 259 ه.ق)
3- نصربن احمد، امير سعيد (331 – 301 ه.ق.)
4- نوح بن نصر، امير حميد (343 – 331 ه.ق.)
5- عبد الملك بن نوح، امير رشيد (350 – 343 ه.ق.)
6- منصوربن نوح، امير سديد (365 – 350 ه.ق.)
7- نوح بن منصور، امير رضي (387 – 365 ه.ق.)
8- منصور بن نوح (389 – 387 ه.ق.)
9- عبدالملك بن نوح (389 – 389 ه.ق.)
ظهور نشانه هاي انحطاط در دولت سامانيان، با غلبه غلامان ترك بركارها و سلطه آنان بر مناصب نظامي در درگاه ايشان آغاز شد. شورشهايي كه در دربار بخارا به وجود آمد و تا حدي ناشي از برخورد بين اهل سپاه و اهل ديوان بود، اين انحطاط را تسريع كرد. انقلابات خراسان كه از ناسازگاري امراي ترك با يكديگر و با سياست تمركز ديوان بخارا و امير ساماني نشاًت مي گرفت، خراسان را به تدريج از سلطه سامانيان خارج كرد و ماوراء النهر را نيز دچار تزلزل ساخت. سرانجام، ماوراء النهر هم با تحريكات مدعيان، مورد تجاوز ايلك خانيان ترك واقع شد. در طي حوادث، قلمرو سامانيان بين ايلك خانيان و غزنويان تقسيم شد. با كشته شدن امير ابراهيم بن نوح (395 ه.ق.) معروف به امير منتصر كه آخرين مدعي امارت آن سامان و آخرين مبارز جدي براي احياي آن بود دولت سامانيان پايان يافت.