16-08-2014، 19:49
نیما کرمی مجری برنامه صبحگاهی شبکه آموزش یعنی «صبحی دیگر» میگوید از دوران دبیرستان در صبحگاه مدرسه برنامههایی را اجرا میکرده و شعر میخوانده، تا دیپلم بگیرد و پس از آن و از طریق دوبلاژ به شبکه تهران میآید. او با گذشت زمان پیشرفت میکند و به رادیو جوان دعوت میشود.
نیما کرمی از نقطه آغاز اجرا در رادیو و تلویزیون میگوید، اینکه نخستین سریالی که بازی کرده مربوط به چه زمانی است، او تأکید دارد در حالی که سکوت گاهی به دیده شدن مجری کمک هم میکند اما برخی مجریان با آن آشنایی ندارند، کرمی معتقد است جذابیت تصویری هم نمیتواند بیسوادی یک مجری را برای طولانیمدت پنهان کند.
نیما کرمی مجری برنامه صبحگاهی شبکه آموزش یعنی «صبحی دیگر» میگوید از دوران دبیرستان در صبحگاه مدرسه برنامههایی را اجرا میکرده و شعر میخوانده، تا دیپلم بگیرد و پس از آن و از طریق دوبلاژ به شبکه تهران میآید. او با گذشت زمان پیشرفت میکند و به رادیو جوان دعوت میشود. تا اینکه کم کم با گذشت زمان و کسب تجربه میتواند به عنوان مجری ماندگار بسیار از برنامههای تلویزیونی چون «صبحی دیگر» به جایگاه تثبیت شدهای برسد.
به بهانه اجرای او در «صبحی دیگر» پای گپ و گفتی با او نشستیم که در ادامه میآید:
نیما کرمی مجری برنامه صبحگاهی شبکه آموزش یعنی «صبحی دیگر» میگوید از دوران دبیرستان در صبحگاه مدرسه برنامههایی را اجرا میکرده و شعر میخوانده، تا دیپلم بگیرد و پس از آن و از طریق دوبلاژ به شبکه تهران میآید. او با گذشت زمان پیشرفت میکند و به رادیو جوان دعوت میشود. تا اینکه کم کم با گذشت زمان و کسب تجربه میتواند به عنوان مجری ماندگار بسیار از برنامههای تلویزیونی چون «صبحی دیگر» به جایگاه تثبیت شدهای برسد.
به بهانه اجرای او در «صبحی دیگر» پای گپ و گفتی با او نشستیم که در ادامه میآید:
*نقطه آغاز اجرا برای شما کجا بود؟
- از دوران دبیرستان در صبحگاه مدرسه برنامههایی را اجرا میکردم و در گروههای مختلف چون تئاتر نیز شرکت میکردم. فعالیت قابل توجهی در جشنهای مختلف و تئاتر داشتم و به صورت آماتور در همه حوزهها فعالیت میکردم تا دیپلم گرفتم و پس از دادن تستی وارد هنر دوبله شدم و کارهای مختلفی را انجام دادم و با دستیاری فعالیت خود را شروع کردم. با گذشت زمان توانستم به عنوان نریتور آثار مستند کارم را آغاز کنم. به یاد دارم که وقتی که همکاران پدرم در رادیو صدای من را شنیدند، از پدرم خواستند که من را به رادیو جوان ببرد. تا به حال 18 سال از فعالیت حرفهای من در عرصه اجرا و گویندگی میگذرد.
*زمانی میگفتند که گویندگان رادیو و تلویزیون نباید در حوزه کاری یکدیگر وارد شوند و به خصوص نباید تیزرخوانی کنند، شما در این راستا چگونه عمل کردید؟
- معنای حضور در رادیو و تلویزیون فرق کرده و به یاد دارم زمانی که تازه به رادیو آمده بودم، پدرم سخت گیرانه به من گفت که گوینده رادیو نباید تیزرخوانی کند اما اکنون بهترین گویندهها بهترین تیزرخوانها هستند.
*چه اتفاقی افتاد که فکر کردید در تصویر هم موفق هستید؟
- دبیرستان که بودم بر حسب یک اتفاق رفتم پیش پدرم که نهار بخورم یکی از کارگردانان در مرکز اصفهان من را دید و در همان زمان داشتند پیش تولید یک سریال را برای گروه کودک آغاز میکردند و از پدرم خواستند که من در آن به ایفای نقش بپردازم و من هم مشتاقانه این کار را پذیرفتم.
*نام آن مجموعه را به خاطر دارید؟
- بله «روزهداران کوچک» بود که در 15 قسمت تولید شد و روی آنتن شبکه یک سیما رفت. سال 73 در یک اجرای تلویزیونی در برنامهای با نام «جنگ جوان» به شبکه سه سیما آمدم که در آن زمان این شبکه تلویزیونی تازه تأسیس بود و مجری در آن برنامه باید از شهرهای مختلف و فعالیت مردم آنجا صحبت میکرد. سال 74 به تهران آمدم که با دوبلاژ همکاری کردم و در سال 76 با خواندن فرستوریک مستند به رادیو رفتم.
در این زمان بود که مدتی از تصویر فاصله گرفتم تا اینکه در یک برنامه رادیویی در رادیو جوان که با مهناز دوستی گویندگی داشتم او مرا به شبکه تهران معرفی کرد که این اتفاق باعث حضور من در تصویر شد و این مطلب را بگویم که با تست وارد تصویر شدم و رابطهای در این خصوص که پارتی بازی شده باشد هم وجود نداشت. کاملا اتفاقی بود و لطف یک دوست باعث شد که من به تلویزیون بیایم.
*اطلاعات عمومی بالا و سطح دانش چقدر برای یک گوینده یا مجری برنامه زنده در اولویت قرار دارد؟
- در برنامه زنده همه چیز بداهه است، خیلی تکنیک به کار نمیآید. در مواردی خاص و در بخش گفتگومحور که گوینده و مجری باید کسب اطلاعات کند و از دانش بالایی برخوردار باشد که این امر خود 2 وجه دارد. مجری نباید بیخودی حرف بزند و یک سری حرفهای تکراری را که ربطی به سواد گوینده ندارد مطرح کند. هنوز اکثر مجریان ما نمیدانند که سکوت بخشی از رسانه است. در بسیاری از موارد اگر مجری و گوینده سخن نگوید بیشتر شنیده و دیده میشود.
هیچگاه متوجه نشدم که چرا دوستان من زمانی که مهمان دارند بی دلیل شروع به گفتن اطلاعات دم دستی درباره او میکنند و در یک صحبت پنج دقیقهای، آنها 2 دقیقه مقدمه میچینند. می خواهند یک حرفی بزنند و بگویند که ما هم بلدیم و یا میفهمیم. معتقدم مجری باید به اندازه یک اقیانوس و با عمق یک سانتی متر درباره هر موضوعی اطلاعات داشته باشد. زیادهگویی بی سوادی یک مجری و گوینده را نشان میدهد.
من همکاران بسیار خوبی را در حیطههای مختلف اجرا دارم ولی شخصی که خلاقیت دارد برنده است. فرد پرحرف آدم و هنرمند خلاقی نیست. دوست دارم در حوزه معارفی مثالی بزنم. علی درستکار به عنوان مجری آگاه، زمانی که مهمان دارد بیشتر در سکوت است و با زبان نگاه و بدن خود سخن میگوید و مثل یک دانش آموز در محضر استاد خود سکوت میکند و گاه به نیاز مطالبی را به زبان میآورد و همینطور ندا ملکی نیز بسیار مطلع است و در صورت نیاز با مهمان خود سخن میگوید.
من به عنوان یک مجری دوست دارم زمانی که مهمانی در برنامه حضور دارد او بیشتر حرف بزند اما متأسفانه در یک برنامه اجتماعی دیدم که مهمان با داشتن 20 دقیقه وقت فقط پنج دقیقه صحبت کرد و 15 دقیقه آن مجری به زیاده گویی پرداخت. من به زیاده گویی مجری اعتقادی ندارم. گاه پیش آمده نواری پیدا نمیشود و مشکلی پیش میآید که به من گفته میشود کشش دهید که به شدت از این کار متنفرم. معتقدم مهمان مقدمه ندارد و سکوت جذابیت و مخاطب بیشتری را به برنامه و رسانه وصل میکند.
*بهتر نیست که مجریان بی سواد سکوت کنند؟
- اصولا افرادی که سواد کمتری دارند درصد سکوتشان کمتر بوده و از حجم اطلاعاتی بسیار کمی بهرهمند هستند. اگر مجری با مطالعه بسیار سکوت کند من به او جایزه میدهم.
*بسیاری معتقدند که تصویری جذاب عیبهای اطلاعاتی یک فرد را میپوشاند، آیا شما هم موافقید؟
- تصویر هم عیب را میپوشاند و هم نشان میدهد. تصویر یک شمشیر دولبه است. شاید یک مجری خیلی جذاب بتواند تا حدودی ایرادهای بیانی خود را با تصویر بپوشاند ولی این همه چیز نیست و بعد از یک مدت همه چیز عادی شده، جذابیت از بین میرود و عیوب آن مجری آشکار میشود. به عقیده من همه پارامترها باید با هم باشد، هم صدا تصویر را بهتر میکند و هم تصویر در صدا نقش مهمی دارد. معتقدم باید در انتخاب مجریان دقت شود.
* نیما کرمی تا چه اندازه به بالا بردن سطح آگاهی خود اهمیت میدهد؟
- اگر مهمان ویژه داشته باشم به طبع مطالعهای ویژه خواهم داشت و از شب قبل از اجرا این کار را انجام میدهم. اما کسب اطلاعات برای مجریان فقط کتابخوانی نیست، بیشتر اوقات دیدن و شنیدن و دقت به مردم در سطح جامعه خود نیز مطالعه است.
*چرا بازیگری را ادامه ندادید؟
- در طی این سالها چندین کار تئاتر انجام دادم و تله فیلم «بوی عطر کاج» را برای تلویزیون بازی کردم. پیشنهادهای بسیاری به من میشود ولی به دلیل تثبیت شدن جایگاه حرفهایام اگر قرار به ادامه بازی در اثری شود باید آن کار و یا پیشنهاد بسیار ویژه و خاص باشد.
*در گذشته مجریان و بازیگران کمتر به کار یکدیگر ورود پیدا میکردند اما اکنون وضع به گونهای دیگر تغییر کرده است. شما با این جریان موافق هستید؟
- مخالف ورود افراد در حوزههای هنری نیستم. یک هنرمند مستعد و خلاق در هر شاخه هنری میتواند موفق باشد ولی نباید برای تجربه دیگر کارهای هنری فرد عجله کند. به عنوان مثال شهاب حسینی مجری بسیار خوبی بود و با ورود به بازیگر نیز به یک سوپراستار تبدیل شد ولی اگر به عنوان مجری به کار خود ادامه میداد هیچگاه سوپراستار نمیشد. باید با دقت و با تأمل وارد دیگر شاخههای هنری شویم تا مخاطب از ما روی برنگرداند.
*آیا به داشتن صدایی خاص معتقد هستید؟
- هر آدمی صدای خاص خودش را دارد. در هنر دوبله هر صدایی مناسب بوده و با توجه به بودن کاراکترهای بسیار هر صدایی به شرط داشتن تکنیک، مناسب و قابل قبول است و به اندازه تمام شخصیتهای دنیا میشود از صداهای مختلف استفاده کرد. ولی در رادیو صدا باید از استانداردهایی برخوردار باشد. در رادیو دوبلورهای حرفهای، گویندگان خوبی نیستند چون صدایشان شخصیت داشته و با کارکترهای مختلف شکل خاصی را به خود گرفته است. گوینده رادیو باید صدایی عامهتر و شیک تر داشته باشد که وقتی شنیده میشود، مخاطب لذت ببرد و باز این شاخصهها در تلویزیون به شکلی دیگر است.
*تا به حال از کسی تقلید کردید؟
- خیر فقط از پدرم شهریار کرمی بسیار آموختم ولی هیچگاه از کسی تقلید نکردم.
*شما چند سال است توانسته اید در «صبحی دیگر» بدون افت کیفیت حضور داشته باشید. ویژگی این ماندگاری چیست؟
- «صبحی دیگر» برنامهای اجتماعی و صبحگاهی است که باید نسبت به مطالب مختلف و موضوعاتی که در آن مطرح می شود، اشراف کامل داشت. «صبحی دیگر» جزو برنامههایی است که اجرای مشکلی را به دنبال خواهد داشت به این دلیل که باید هر قشری از مردم را راضی نگه داشت و مطالبی را هم که مجری مطرح میکند باید مناسب حال افراد با سواد و بی سواد باشد. تلفیق اینها کار آسانی نیست.
برنامه «صبحی دیگر» به دلیل برخورداری از بار علمی و آموزشی باید با تکنیکهای بسیاری مطالب در آن مطرح شود تا مخاطب احساس بیسوادی نکند و برای او سوء تفاهمی پیش نیاید که مجری بیشتر از او میفهمد. دقت و به کارگیری همه این نکات الزامی است. این برنامه رویکردی آموزشی برای مخاطبان دارد.
*هدف از پخش پویانماییها و سریالهای قدیمی در برنامه چیست؟
- بخشهای مختلف برنامه زنگ تفریح ما است. بخشهای پویانمایی و سریالهای قدیمی هدفی نهفته است و در آنها هم آموزش برای مخاطبان نیز صورت میگیرد.
*آیا نظرات مخاطبان در اجرای این برنامه در راستای موفقیت بیشتر به شما کمک کرده است؟
- «صبحی دیگر» جزو معدود برنامههای موفق صداوسیما بوده و سالها است که جایگاه خود را پیدا کرده است و پیش از 200 هزار پیامک به دست ما رسیده که حاکی از مشارکت مردم بوده و فضایی ایجاد میکند که ما از نظر یکدیگر استفاده کنیم.
*مهمترین دلیل موفقیت این برنامه را چه میدانید؟
- «صبحی دیگر» به دلیل اینکه یک برنامه مردم محور است و لحظه به لحظه با مردم زندگی میکند، مردم آن برنامه را صمیمی دیده و در خانههای خود احساس میکنند.
*تا چه اندازه تغییر در فضای این برنامه با اجرای شما اتفاق افتاده است؟
- در هر برنامهای که میروم سعی میکنم که در تغییر فضای آن نهایت تلاشم را به کار گیرم، گاه تغییری در شیوه اجرای خود میدهم و در بیشتر موارد از شرایط خودم میگویم و به طبع مخاطب همذات پنداری بیشتری میکند.
*تا به حال این برنامه چه تغییراتی را در زندگی مردم ایجاد کرده است؟
- به غیر از مسائل آموزشی، تابوشکنی کرد و در خصوص مسائل جنسی و زناشویی بسیاری از حرفها را بازگو کرد. معتقدم «صبحی دیگر» آینه اجتماع و انعکاس رفتارهای مردم است. خیلی از برنامهها این استقبال را نداشته است چون از دل مردم نبوده و لاجرم بر دل آنها ننشسته است.