09-08-2014، 18:21
با تمـام مـداد رنگـی هـای دنـیا
بـه هـر زبـانی که بـدانی یـا نـدانی !
خـالی از هـرتشبیه و استعـاره و ایهـام ...
تنهـا یکــ جملـه برایـت خـواهـم نوشت :
دوستت دارمــ مــرد مـــنــ
امـــــروز
یه روز خیلی خـــــــاصه
واسه
مـــنــ و مــرد مــــ
پیـــــوند ی همیشــــــــــگی...
دَر ذِهن ِ دخترانه ی مـَن ...
مـَرد یـَعـنـے
تـِکـیـﮧ گـآهـے اَمـن
یـَعـنـے بـوسـﮧ اے اَز روے دوست دآشتـَن ،
بــِدون ِاَنـدَکـے شـَرم!
دَر ذِهـن دخترانه ی مـَن ...
مـَرد یـَعـنـے کـوه بـودَن ..
پـُر اَز سـِخـآوَت ،
پـُر اَز حـَیـآے مـَردآنـﮧ
دَر کـِنـآر ِ ایـن اُبـُهـَت ،
لـوس شـُدَن ـهـآے کـودَکـآنـﮧ مـَن ...
ﮔﺎﻫﯽ ﻭﻗﺘﻬﺎ ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﮕﻮﯾﻢ :
ﻣﻦ ﺭﻓﺘﻢ ؛ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻗﻬﺮﻡ ،
ﺩﯾﮕﻪ ﺗﻤﻮﻡ ! ﺩﯾﮕﻪ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ..…
ﻭﭼﻘﺪﺭ ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﺸﻨﻮﻡ :
ﮐﺠﺎ ﺑﭽﻪ ﻟﻮﺱ ! ؟
ﻏﻠﻂ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺮﯼ ..…
ﻣﮕﻪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﺗﻪ ؟
ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﻧﯿﺴﺖ !
ﺍﻣﺎ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﭼﻪ ﺣﮑﻤﺘﯿﺴﺖ
ﮐﻪ ﺁﺩﻣﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭ ﻭﻗﺘﻬﺎ ﻣﯿﺸﻨﻮﺩ :
به درک هرجور مایلی !!!
حواست باشد بانو !
اگر به مردی
بیش از حد بها دهی
دیگر برای داشتنت تلاش نمی کند...
نگاهش سرد میشود ...
کلامش بی روح...
دستانش یخ زده...
و حرفهایش بوی دل مردگی میگیرد
وقتی از کسی که دوستش داری
هیچ خبری نیست
نگرانش نباش !
چون همه چی ارومو رو به راهه
حالشم خوبه
فقط فراموشت کرده به همین راحتی....
وقتي دلم به درد مياد
و کسي نيست به حرفهايم گوش کند،
وقتي احساس مي کنم
دردمند ترين انسان عالمم...
وقتي تمام عزيزانم
با من غريبه مي شوند...
و کسي نيست که حرمت
اشکهاي نيمه شبم را حفظ کند...
وقتي تمام عالم را قفس مي بينم...
بي اختيار از کنار
آنهايي که دوسشان دارم..
بي تفاوت مي گذرم ..
گـاهــﮯ نـدانـسـتـﮧ از
یــک نـفـر بـتـﮯ درســت مــیـکـنـﮯ
آنــقـدر بـزرگ
کـﮧ از دســت ابـراهـیـم
نـیـز کــارـﮯ بـر نـمـﮯ آیـد
. . . دوست داشتن را نمینویسند
. . . ثابت میکنند . . .
"همین"
دخــ♥ــتری که برای بدست آوردن دلت ،
تنش را به تـــــو هدیه میدهد
فاحشه نیست
و دخــ♥ــتری که برای
بدنبال کشیدن تـــــو و دلت
تنش را از تـــــو دریغ میکند
باکره نیست
من به باکره بودن ذهن فاحشه ها
و به فاحشه بودن ذهن باکره ها
ایمان دارم!
ميـ ـان دِلتَنگـــ♥ـــي هايَـم باشـ ـــ
تا فَراموشَـ ــت نَکُـنَم....
تا بـه ياد داشـ ـته باشَمَـت....
تا بويَـ ـت را حِــس کُنَــم....
تا بِـ ـدانَم که هَستـ ـي....
تَــ ـمامِ دُنيــ ـام قَلبَــ♥ــمه
دنيــ ـام باشـ ـه واسه تــــ♥ـــــو.....
تا بِدانـ ـي
ميانِ ثانيــــ ـه هايِ دِلتَنگيـهامــ
تـو" وجــــــ♥ ــــود "داريــ ـ....
بـه هـر زبـانی که بـدانی یـا نـدانی !
خـالی از هـرتشبیه و استعـاره و ایهـام ...
تنهـا یکــ جملـه برایـت خـواهـم نوشت :
دوستت دارمــ مــرد مـــنــ
امـــــروز
یه روز خیلی خـــــــاصه
واسه
مـــنــ و مــرد مــــ
پیـــــوند ی همیشــــــــــگی...
دَر ذِهن ِ دخترانه ی مـَن ...
مـَرد یـَعـنـے
تـِکـیـﮧ گـآهـے اَمـن
یـَعـنـے بـوسـﮧ اے اَز روے دوست دآشتـَن ،
بــِدون ِاَنـدَکـے شـَرم!
دَر ذِهـن دخترانه ی مـَن ...
مـَرد یـَعـنـے کـوه بـودَن ..
پـُر اَز سـِخـآوَت ،
پـُر اَز حـَیـآے مـَردآنـﮧ
دَر کـِنـآر ِ ایـن اُبـُهـَت ،
لـوس شـُدَن ـهـآے کـودَکـآنـﮧ مـَن ...
ﮔﺎﻫﯽ ﻭﻗﺘﻬﺎ ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﮕﻮﯾﻢ :
ﻣﻦ ﺭﻓﺘﻢ ؛ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻗﻬﺮﻡ ،
ﺩﯾﮕﻪ ﺗﻤﻮﻡ ! ﺩﯾﮕﻪ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ..…
ﻭﭼﻘﺪﺭ ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﺸﻨﻮﻡ :
ﮐﺠﺎ ﺑﭽﻪ ﻟﻮﺱ ! ؟
ﻏﻠﻂ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺮﯼ ..…
ﻣﮕﻪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﺗﻪ ؟
ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﻧﯿﺴﺖ !
ﺍﻣﺎ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﭼﻪ ﺣﮑﻤﺘﯿﺴﺖ
ﮐﻪ ﺁﺩﻣﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭ ﻭﻗﺘﻬﺎ ﻣﯿﺸﻨﻮﺩ :
به درک هرجور مایلی !!!
حواست باشد بانو !
اگر به مردی
بیش از حد بها دهی
دیگر برای داشتنت تلاش نمی کند...
نگاهش سرد میشود ...
کلامش بی روح...
دستانش یخ زده...
و حرفهایش بوی دل مردگی میگیرد
وقتی از کسی که دوستش داری
هیچ خبری نیست
نگرانش نباش !
چون همه چی ارومو رو به راهه
حالشم خوبه
فقط فراموشت کرده به همین راحتی....
وقتي دلم به درد مياد
و کسي نيست به حرفهايم گوش کند،
وقتي احساس مي کنم
دردمند ترين انسان عالمم...
وقتي تمام عزيزانم
با من غريبه مي شوند...
و کسي نيست که حرمت
اشکهاي نيمه شبم را حفظ کند...
وقتي تمام عالم را قفس مي بينم...
بي اختيار از کنار
آنهايي که دوسشان دارم..
بي تفاوت مي گذرم ..
گـاهــﮯ نـدانـسـتـﮧ از
یــک نـفـر بـتـﮯ درســت مــیـکـنـﮯ
آنــقـدر بـزرگ
کـﮧ از دســت ابـراهـیـم
نـیـز کــارـﮯ بـر نـمـﮯ آیـد
. . . دوست داشتن را نمینویسند
. . . ثابت میکنند . . .
"همین"
دخــ♥ــتری که برای بدست آوردن دلت ،
تنش را به تـــــو هدیه میدهد
فاحشه نیست
و دخــ♥ــتری که برای
بدنبال کشیدن تـــــو و دلت
تنش را از تـــــو دریغ میکند
باکره نیست
من به باکره بودن ذهن فاحشه ها
و به فاحشه بودن ذهن باکره ها
ایمان دارم!
ميـ ـان دِلتَنگـــ♥ـــي هايَـم باشـ ـــ
تا فَراموشَـ ــت نَکُـنَم....
تا بـه ياد داشـ ـته باشَمَـت....
تا بويَـ ـت را حِــس کُنَــم....
تا بِـ ـدانَم که هَستـ ـي....
تَــ ـمامِ دُنيــ ـام قَلبَــ♥ــمه
دنيــ ـام باشـ ـه واسه تــــ♥ـــــو.....
تا بِدانـ ـي
ميانِ ثانيــــ ـه هايِ دِلتَنگيـهامــ
تـو" وجــــــ♥ ــــود "داريــ ـ....