20-07-2014، 19:23
بعضی حرفها گفتنی است...
بعضی نوشتنی
و بعضی هیچ کدام
این روزها به هیچ کدام نزدیکترم...

زِنـבگےِ زنگ تفریـحـﮯ ڪوتآه اسـت
یآבمآטּ بـآشـב زنگ بعـב حساب בاریـم

دِلـَــم کآر دَســـتــ ـآستــ!}
{خُوَدم بآفتـَـــمَش، تآرَش رآ ـآز سـُــکُوتــ!}
{ پُودَش رآ ـآز تَنـــــهآیی!}
{هَمینـ آســـتــ کِه خَریدآر نـَـــدآرَد!}

پازل בلڪسے رو بهم ریـפֿـتـטּ هنر نیست
هر وقت با تیڪـﮧ هاے شڪستـﮧ ے בل یـﮧ نفر
یـﮧ پازل جـבیـב براش ساפֿـتے
هنر ڪرבے

• פֿـُבآیـآ (!)
• ڪیفیَـت رو فَـבآے ڪَمیَـت نَڪُــטּ
• ڪَمتـَـر פֿَـلقـ ڪُــטּ
• وَلے
• آבَمـ פֿَـلقـ ڪُــטּ . .

نگاهت کافی است
تا دوباره در هوای آمدنت بمیرم

“تو”
تکرار نمی شوی ،
این منم که...
.
.
.
.
هر روز دلبسته تر می شوم !

خدایا !!!
یک مرگ بدهکارم ،
و هــزار آرزو طلبکارم . . .
خسته ام ؛
یا طلبم رابده یا طلبت را بگیر!!!

زندگی باید کرد... گاه با تلخی راه
گاه با یک گل سرخ گاه با یک دل تنگ...
گاه باید رویید درمیان باران
گاه باید خندید با غمی بی پایان...

بعضی نوشتنی
و بعضی هیچ کدام
این روزها به هیچ کدام نزدیکترم...

زِنـבگےِ زنگ تفریـحـﮯ ڪوتآه اسـت
یآבمآטּ بـآشـב زنگ بعـב حساب בاریـم

دِلـَــم کآر دَســـتــ ـآستــ!}
{خُوَدم بآفتـَـــمَش، تآرَش رآ ـآز سـُــکُوتــ!}
{ پُودَش رآ ـآز تَنـــــهآیی!}
{هَمینـ آســـتــ کِه خَریدآر نـَـــدآرَد!}

پازل בلڪسے رو بهم ریـפֿـتـטּ هنر نیست
هر وقت با تیڪـﮧ هاے شڪستـﮧ ے בل یـﮧ نفر
یـﮧ پازل جـבیـב براش ساפֿـتے
هنر ڪرבے

• פֿـُבآیـآ (!)
• ڪیفیَـت رو فَـבآے ڪَمیَـت نَڪُــטּ
• ڪَمتـَـر פֿَـلقـ ڪُــטּ
• وَلے
• آבَمـ פֿَـلقـ ڪُــטּ . .

نگاهت کافی است
تا دوباره در هوای آمدنت بمیرم

“تو”
تکرار نمی شوی ،
این منم که...
.
.
.
.
هر روز دلبسته تر می شوم !

خدایا !!!
یک مرگ بدهکارم ،
و هــزار آرزو طلبکارم . . .
خسته ام ؛
یا طلبم رابده یا طلبت را بگیر!!!

زندگی باید کرد... گاه با تلخی راه
گاه با یک گل سرخ گاه با یک دل تنگ...
گاه باید رویید درمیان باران
گاه باید خندید با غمی بی پایان...
