24-07-2014، 12:27
آخرین یادواره شهدایی که شرکت کرده اید کی بوده ؟ یک ماه پیش ؟ شش ماه پیش ؟ یک سال پیش ؟ یا اصلا تا کنون شرکت نکرده اید ؟
بسیار خوب سنتی در ایران بعد از جبهه ها به راه افتاد و آن هم برگزاری هر ساله یادواره شهدا بوده که بسیار جای تحسین دارد برای طراح یا طراحان این سنت و جای شکر دارد از خداوند به خاطر اینکه خود با قرار دادن چنین مراسماتی باعث شد تا یاد و نام شهدا زنده بماند و از بین نرود .
البته بدون این مراسم ها هم بود روش هایی که بتوان راه و یاد شهدا را زنده نگه داشت ولی خوب این شیوه انتخاب شد که بسیار خوب بوده و مفید است.
نکته ای که در این میان وجود دارد و بنده قصد بررسی آن را دارم تا شما خواننده محترم هم از جزییات مطلع شوید بررسی این اصل که ایا نوگرایی در این زمینه لازم نیست ؟
متاسفانه این موضوع در یادواره ها رواج پیدا کرده و عین اصلاح طلبی با مفهومی ورای مفهوم واقعی اش ؟ نوگرایی در یادوراه های شهدا شده وارد کردن ارگ و آهنگ و دود به مراسم برای جلوه ظاهری دادن به مجلس و یا چاپ بنرهایی با اندازه های بالای 12-10 متر ! آیا واقعا نوگرایی چنین مفهومی دارد ؟ ایا این راه درست است ؟ و یا ادامه دادن این راه یادواره های شهدا به چه سمتی می روند ؟
بنده برای یادواره های شهدا چنین طرحی دارم و از آن هم دفاع می کنم و امیدوارم این طرح نو مورد توج دوستان قرار بگیرد . طرح پیشنهادی بنده در حال حاضر در حال بررسی برای اجرا در یادواره های دانشجویی استان مازندران می باشد ( بنده مسئول برگزاری یادواره های شهدای دانشجو استان مازندران هستم ) لازم به ذکر است این یادوراه ها در سطح دانشگاه های استان برگزار می شود .
آنچه که شهدا به خاطر آن جنگیدن اسلام بوده و بس . اگر ما می خواهیم این مراسم ها برای دانشجویان مفید باشد باید ماندگاری آن را در ذهن دانشجو بالا ببریم . چرا ؟ عرض میکنم . ببینید در یک مراسمی که در حال حاضر برگزار می شود دانشجو در آن حاضر می شود ، و بعد از اجرای برنامه که نوعا با یک ریتم خاص اجرا می شود ( مجری – سرود – قرآن – سخنرانی – خاطره – پذیرایی ) از مراسم خارج می شود ، حالا اگر این دانشجو ، انسانی با ایمان قوی باشد تاثیر می گیرد و وقتی در دانشگاه یا خیابان قدم بر می دارد به یاد شهدا می افتد و از انجام گناه خودداری می کند و سعی می کند که خود را چون شهدا پاک نگه دارد .
اما اگر از ایمان قوی ای برخوردار نباشد حداقل تا چند هفته ماندگار خواهد بود و بعد با دوبار گشتن در شهر فراموش می کنند آنچه را در که در این مراسم ها دیده و شنیده بودند .
حالا راه حل چیست و چه کار های نویی باید انجام داد ؟
1- مشکل اولی که وجود دارد این است که بیشتر در این مراسم ها بچه های بسیجی را دعوت می کنند و کمتر از بچه های دیگر دعوت می کنند و بسیار مضر است این حرکت و پیشنهاد میکنم که این کار را انجام ندهند .
2- در این مراسم ها قرآن قرائت می شود و آن هم چند دقیقه . ولی به نظر من باید این شیوه قرآن خواندن جمع شود ! پیشنهاد من این است که حتما چند ایه خوانده شود ولی معنی آن نیز به همراهش خوانده شود .
3- یا سخنرانی مسئولین حذف شود و یا اینکه به حدود 3 تا 5 دقیقه یعنی در حد خوش آمد گویی خلاصه شود .
4- از دادن گزارش فعالیت ها و یا بیان جزئیات یک عملیات خاص خودداری شود .
5- پخش نماهنگ و فیلم خوب است ولی باید با هدف خاصی تولید شود . یعنی در نهایت بیننده به یک نتیجه برسد .
6- و کار اصلی ، نو و مهم این بخش .
آنچه مهم است این که ما فرهنگ شهادت را گسترش دهیم و با بیان اینکه یک شهید روی مین والمر دراز کشید و یا اینکه یک شهید روی سیم خاردار دراز کشید تا دیگران از رویش رد شوند نمی توان این فرهنگ را تروجی داد . ببینید تعارف که نداریم اگر ما آن روز چنین جوانهایی و با چنین افکاری داشتیم به این خاطر بود که به شناخت واقعی از اسلام رسیده بودند و می دانستند وقتی نماز می خوانند به خاطر چیست ؟ اگر روزه می گرفتند میدانستند هدف چیست . ولی متاسفانه بنده ( نگارنده این سطور) مسلمان و شیعه مادر زاد شده ام و از روزی که متولد شده ام تا کنون هیچ تحقیقی در مورد اسلام و شیعه انجام نداده ام و هیچ شناختی از این دین و مذهب ندارم . یعنی اگر کسی غیر مسلمان مثلا یهود ، گبر ، نصارا ، کافر و ... به دین من توهین کند توانایی دفاع از دینم را ندارم و به خاطر عدم شناخت درست شاید سخنان او را قبول کنم و بعد از نیم ساعت مجادله با او به دین او برگردم و دین خودم را رها کنم . این را هم بگویم که آنچه که تا کنون از اسلام و شیعه در کتب دوران تحصیل خوانده ایم بیان تاریخ بوده و بس و ما را با معارف دین و مذهب مان آشنا نکرده است .
حالا راه حل پیشنهادی چیست ؟ ببینید اگر ما می خواهیم این فرهنگ شهید و شهادت را ترویج دهیم تنها راه حل همین است و بس . ما باید پایه های دینی جوانهای دانشجو را بالا ببریم و وقتی پایه های دینی یک جوان را تقویت کنیم نتیج هاش می شود دانشجویی با بینش های دینی باز و بعد از گذر از این مرحله این جوان دیگر در مقابل تهاجماتی که در بیرون یعنی در متاسفانه در محیط جامعه وجود دارد خود را حفظ می کند و این همان رسیدن به فرهنگ شهید و شهادت است . مگر آنروز شهدا در مقابل استکبار مقاومت نشان ندادند ، مگر آنها آن روز ایستادگی نکردند تا تمامین ارضی کشور را حفظ کنند . اما وقتی امروز جبهه فرق کرده و تبدیل شده به جبهه فرهنگی ، چرا جوان ما نباید توانایی دفاع از خود را داشته باشد و اگر ما این کار را انجام دهیم یعنی به جوان خود این قدرت را بدهیم که از خود در مقابل این سیل گناه حفظ کند . همان کاری را می کند که شهدا کرده اند . البته شهدا آن زمان هم دارای این قدرت بودند و در سایه داشتن چنین قدرتی به قدرت گذشت از جان دست پیدا کردند .
پس من پیشنهاد کردم که در مراسم های یادوراه های شهدا به جای بودجه ای که صرف آماده کردن بنر و پذیرایی های آنچنانی می شود می توان از بنر های آنچنانی و پذیرایی های ملوکانه پشم پوشی کرد و به جایش با چاپ کتابهایی با مضامین اسلامی یعنی مضامینی که اسلام را به گونه ای جدید و دیدی جدید و به زبان جوان دانشجو بیان کند این کار بزرگ را انجام داد . ببینید می توانیم بیائیم برای مثال وقتی از روزه گرفتن یک شهید در روز عملیات و در گرمای بالای 40 درجه سخن می گوئیم آن را ارتباط دهیم با مفهوم اصیل روزه و روزه داری و عرفانی که در پس این کار است پرداخت . یا اینکه وقتی می گوئیم نماز بیان کنیم نماز چیست ؟ نه اینکه بیائیم و از جزئیاتی که در رساله های آمده استفاده کنیم بلکه از معرفتی که در پس نماز وجود دارد بگوئیم .
و کار نو دیگری که می توان انجام داد می توان یک یادواره با محوریت یک شهید برگزار کرد و در آن با برگزاری میزگردی زنده به بررسی ابعاد شخصیتی شهید با حضور اقوام ، دوستان و آنشایان و همرزمان شهید پرداخت .
این همه ذهنیات بنده در مورد برگزاری یادواره های شهدای دانشجویی با شیوه های نو و نوگرایانه بود . امیدوارم که خود شهدا ما را در این راه تایید کنند وما را در پیمودن این مسیر کمک کنند . البته سخت است ، تغییر دادن عادت مردم ( چون مردم به برگزاری مراسماتی این چنین عادت کرده اند ) ولی باید انجام شود تا به سر منزل مقصود خود برسیم .
حرف آخری که باید اول گفته می شد. دشمنان ما به سختی تمام جوانان را به سوی خودشان جذب می کنند و به راحتی هم رهایشان نمی کنند ولی ما برعکس ، به راحتی جذبشان میکنیم و به راحتی هم رهایشان می کنیم . امیدوارم که با این راهکارهایی که عرض شد وضع به شکل زیر تغییر پیدا کند که به راحتی که می آیند به راحتی رهایشان نکنیم .
بسیار خوب سنتی در ایران بعد از جبهه ها به راه افتاد و آن هم برگزاری هر ساله یادواره شهدا بوده که بسیار جای تحسین دارد برای طراح یا طراحان این سنت و جای شکر دارد از خداوند به خاطر اینکه خود با قرار دادن چنین مراسماتی باعث شد تا یاد و نام شهدا زنده بماند و از بین نرود .
البته بدون این مراسم ها هم بود روش هایی که بتوان راه و یاد شهدا را زنده نگه داشت ولی خوب این شیوه انتخاب شد که بسیار خوب بوده و مفید است.
نکته ای که در این میان وجود دارد و بنده قصد بررسی آن را دارم تا شما خواننده محترم هم از جزییات مطلع شوید بررسی این اصل که ایا نوگرایی در این زمینه لازم نیست ؟
متاسفانه این موضوع در یادواره ها رواج پیدا کرده و عین اصلاح طلبی با مفهومی ورای مفهوم واقعی اش ؟ نوگرایی در یادوراه های شهدا شده وارد کردن ارگ و آهنگ و دود به مراسم برای جلوه ظاهری دادن به مجلس و یا چاپ بنرهایی با اندازه های بالای 12-10 متر ! آیا واقعا نوگرایی چنین مفهومی دارد ؟ ایا این راه درست است ؟ و یا ادامه دادن این راه یادواره های شهدا به چه سمتی می روند ؟
بنده برای یادواره های شهدا چنین طرحی دارم و از آن هم دفاع می کنم و امیدوارم این طرح نو مورد توج دوستان قرار بگیرد . طرح پیشنهادی بنده در حال حاضر در حال بررسی برای اجرا در یادواره های دانشجویی استان مازندران می باشد ( بنده مسئول برگزاری یادواره های شهدای دانشجو استان مازندران هستم ) لازم به ذکر است این یادوراه ها در سطح دانشگاه های استان برگزار می شود .
آنچه که شهدا به خاطر آن جنگیدن اسلام بوده و بس . اگر ما می خواهیم این مراسم ها برای دانشجویان مفید باشد باید ماندگاری آن را در ذهن دانشجو بالا ببریم . چرا ؟ عرض میکنم . ببینید در یک مراسمی که در حال حاضر برگزار می شود دانشجو در آن حاضر می شود ، و بعد از اجرای برنامه که نوعا با یک ریتم خاص اجرا می شود ( مجری – سرود – قرآن – سخنرانی – خاطره – پذیرایی ) از مراسم خارج می شود ، حالا اگر این دانشجو ، انسانی با ایمان قوی باشد تاثیر می گیرد و وقتی در دانشگاه یا خیابان قدم بر می دارد به یاد شهدا می افتد و از انجام گناه خودداری می کند و سعی می کند که خود را چون شهدا پاک نگه دارد .
اما اگر از ایمان قوی ای برخوردار نباشد حداقل تا چند هفته ماندگار خواهد بود و بعد با دوبار گشتن در شهر فراموش می کنند آنچه را در که در این مراسم ها دیده و شنیده بودند .
حالا راه حل چیست و چه کار های نویی باید انجام داد ؟
1- مشکل اولی که وجود دارد این است که بیشتر در این مراسم ها بچه های بسیجی را دعوت می کنند و کمتر از بچه های دیگر دعوت می کنند و بسیار مضر است این حرکت و پیشنهاد میکنم که این کار را انجام ندهند .
2- در این مراسم ها قرآن قرائت می شود و آن هم چند دقیقه . ولی به نظر من باید این شیوه قرآن خواندن جمع شود ! پیشنهاد من این است که حتما چند ایه خوانده شود ولی معنی آن نیز به همراهش خوانده شود .
3- یا سخنرانی مسئولین حذف شود و یا اینکه به حدود 3 تا 5 دقیقه یعنی در حد خوش آمد گویی خلاصه شود .
4- از دادن گزارش فعالیت ها و یا بیان جزئیات یک عملیات خاص خودداری شود .
5- پخش نماهنگ و فیلم خوب است ولی باید با هدف خاصی تولید شود . یعنی در نهایت بیننده به یک نتیجه برسد .
6- و کار اصلی ، نو و مهم این بخش .
آنچه مهم است این که ما فرهنگ شهادت را گسترش دهیم و با بیان اینکه یک شهید روی مین والمر دراز کشید و یا اینکه یک شهید روی سیم خاردار دراز کشید تا دیگران از رویش رد شوند نمی توان این فرهنگ را تروجی داد . ببینید تعارف که نداریم اگر ما آن روز چنین جوانهایی و با چنین افکاری داشتیم به این خاطر بود که به شناخت واقعی از اسلام رسیده بودند و می دانستند وقتی نماز می خوانند به خاطر چیست ؟ اگر روزه می گرفتند میدانستند هدف چیست . ولی متاسفانه بنده ( نگارنده این سطور) مسلمان و شیعه مادر زاد شده ام و از روزی که متولد شده ام تا کنون هیچ تحقیقی در مورد اسلام و شیعه انجام نداده ام و هیچ شناختی از این دین و مذهب ندارم . یعنی اگر کسی غیر مسلمان مثلا یهود ، گبر ، نصارا ، کافر و ... به دین من توهین کند توانایی دفاع از دینم را ندارم و به خاطر عدم شناخت درست شاید سخنان او را قبول کنم و بعد از نیم ساعت مجادله با او به دین او برگردم و دین خودم را رها کنم . این را هم بگویم که آنچه که تا کنون از اسلام و شیعه در کتب دوران تحصیل خوانده ایم بیان تاریخ بوده و بس و ما را با معارف دین و مذهب مان آشنا نکرده است .
حالا راه حل پیشنهادی چیست ؟ ببینید اگر ما می خواهیم این فرهنگ شهید و شهادت را ترویج دهیم تنها راه حل همین است و بس . ما باید پایه های دینی جوانهای دانشجو را بالا ببریم و وقتی پایه های دینی یک جوان را تقویت کنیم نتیج هاش می شود دانشجویی با بینش های دینی باز و بعد از گذر از این مرحله این جوان دیگر در مقابل تهاجماتی که در بیرون یعنی در متاسفانه در محیط جامعه وجود دارد خود را حفظ می کند و این همان رسیدن به فرهنگ شهید و شهادت است . مگر آنروز شهدا در مقابل استکبار مقاومت نشان ندادند ، مگر آنها آن روز ایستادگی نکردند تا تمامین ارضی کشور را حفظ کنند . اما وقتی امروز جبهه فرق کرده و تبدیل شده به جبهه فرهنگی ، چرا جوان ما نباید توانایی دفاع از خود را داشته باشد و اگر ما این کار را انجام دهیم یعنی به جوان خود این قدرت را بدهیم که از خود در مقابل این سیل گناه حفظ کند . همان کاری را می کند که شهدا کرده اند . البته شهدا آن زمان هم دارای این قدرت بودند و در سایه داشتن چنین قدرتی به قدرت گذشت از جان دست پیدا کردند .
پس من پیشنهاد کردم که در مراسم های یادوراه های شهدا به جای بودجه ای که صرف آماده کردن بنر و پذیرایی های آنچنانی می شود می توان از بنر های آنچنانی و پذیرایی های ملوکانه پشم پوشی کرد و به جایش با چاپ کتابهایی با مضامین اسلامی یعنی مضامینی که اسلام را به گونه ای جدید و دیدی جدید و به زبان جوان دانشجو بیان کند این کار بزرگ را انجام داد . ببینید می توانیم بیائیم برای مثال وقتی از روزه گرفتن یک شهید در روز عملیات و در گرمای بالای 40 درجه سخن می گوئیم آن را ارتباط دهیم با مفهوم اصیل روزه و روزه داری و عرفانی که در پس این کار است پرداخت . یا اینکه وقتی می گوئیم نماز بیان کنیم نماز چیست ؟ نه اینکه بیائیم و از جزئیاتی که در رساله های آمده استفاده کنیم بلکه از معرفتی که در پس نماز وجود دارد بگوئیم .
و کار نو دیگری که می توان انجام داد می توان یک یادواره با محوریت یک شهید برگزار کرد و در آن با برگزاری میزگردی زنده به بررسی ابعاد شخصیتی شهید با حضور اقوام ، دوستان و آنشایان و همرزمان شهید پرداخت .
این همه ذهنیات بنده در مورد برگزاری یادواره های شهدای دانشجویی با شیوه های نو و نوگرایانه بود . امیدوارم که خود شهدا ما را در این راه تایید کنند وما را در پیمودن این مسیر کمک کنند . البته سخت است ، تغییر دادن عادت مردم ( چون مردم به برگزاری مراسماتی این چنین عادت کرده اند ) ولی باید انجام شود تا به سر منزل مقصود خود برسیم .
حرف آخری که باید اول گفته می شد. دشمنان ما به سختی تمام جوانان را به سوی خودشان جذب می کنند و به راحتی هم رهایشان نمی کنند ولی ما برعکس ، به راحتی جذبشان میکنیم و به راحتی هم رهایشان می کنیم . امیدوارم که با این راهکارهایی که عرض شد وضع به شکل زیر تغییر پیدا کند که به راحتی که می آیند به راحتی رهایشان نکنیم .