24-07-2014، 12:43
علت جنگهای ایران و روسیه :
1- هدف روسیه برای دست یافتن به دریای آزاد .
2- دست اندازی روسها به خاک قفقاز که ساکنان آن طالب خود مختاری بودند و همچنین قفقاز مرکزی و جنوبی که جزئی از خاک ایران محسوب می شد و ساکنان آن هواخواه ایران بودند.
3- مردم مناطق قفقاز شرقی یعنی گنجه ، شیروان ، طالش ، باکو علاوه بب مسلمان بود، هواخواه حکومت ایران بودند .
4- الحاقق گرجستان به روسیه ( گرجستان درزمان آقا محمد خان به تصرف ایران درآمده بود ) و تلاشهای فتحعلیشاه دربازگرداندن به ایران
5-همه این عوامل بهانه ای شد برای روسها که سیاستهای توسعه طلبانه خود را درمرزهای ایران دنبال کنند.
جنگ اول ایران و روس
جنگهای دوره اول ایران و روس به مدت ده سال به طول انجامید و در نهایت به پیروزی روسیه منتهی شد؛ اما در طول این مدت ایرانیان نیز پیروزیهایی به دست آوردند. تعرض روسها در شوال 1218هـ.ق. به گنجه آغاز شد و مقاومت دلیرانه مردم توانست قوای روس را از تصرف گنجه منصرف کند؛ اما خیانت یکی از اطرافیان حاکم شهر به نام "نصیببیگ شمسالدین لو" باعث شد، گنجه به دست روسها بیفتد. بار دیگر در سال 1219هـ.ق. "سیسانف" سپاه خود را به طرف «اوچ میاذین» اعزام داشت و در نزدیکی «قصبه شوره گل» اردو زد. "عباسمیرزا" توانست با رشادت و فداکاری سپاه روس را مجبور به عقبنشینی کند و با فرستادن نیروی کمکی از طرف فتحعلی شاه، عباسمیرزا توانست سپاه روس را به طرف «تفلیس» به عقب براند. از جنگهای 1219هـ.ق. نتیجه قطعی حاصل نشد و تنها آتش جنگ به مدت 4 ماه خاموش شد و در سال 1220هـ.ق. در «عسگران» نزدیک شوشی بین قوای روس و ایران جنگ شدیدی در گرفت و به شکست روسها منتهی شد. قلعه شوشی به تصرف قوای ایران در آمد و روسها تا «باکو» عقب نشستند. جنگهای تعرضی ایران در سال 1220هـ.ق. قوای روس را چندین کیلومتر به طرف کوهستان قفقاز عقب راند و معابر شرق قفقاز به تصرف ایران در آمد؛ ولی در سال 1221هـ.ق. به واسطه خیانت بعضی حکام قفقاز، سپاه روس مواضع سوقالجیشی خود را که از دست داه بود، دوباره تصرف کرد و بار دیگر میدان جنگ به ولایت «ایروان» منتقل شد. در همین ایام هیئت نظامی "ناپلئون" به ریاست "گاردان" وارد ایران شد. در سال 1223هـ.ق. ناگهان روسیه جنگ را شروع کرد و قوای خود را به طرف ایروان حرکت داد که سواران «جالایر و افشار» شهر را نجات دادند و در این درگیری غنایم زیادی نصیب ایرانیان شد. هرچند تا سال 1226هـ.ق. فتوحات دیگری نصیب ایرانیان شد؛ ولی معابر جنوبی و شرقی قفقاز به دست سپاه روس افتاد و راه پیشرفت را برای عباسمیرزا بست. در سال 1217هـ.ق. قوای روس دست به حمله عمومی زده و با هجوم به مواضع ارتش ایران در «اصلاندوز» شكست جبرانناپذیری به عباسمیرزا وارد كردند. در این جنگ ولیعهد(عباس میرزا) به سختی توانست از «رود ارس» عبور كند و جانش را نجات دهد؛ سپس نیروهای روسی، ایروان را محاصره كردند و آماده عبور از رود ارس گردیدند.
دولت ایران از جریان قرارداد تیلسیت اطلاعی نداشت و به امید وعدههای ناپلئون خود را آماده میكرد كه شهرهای از دست رفته را پس بگیرد.
دخالت انگلستان
در آن زمان انگلستان به شدت نگران شده بود كه مبادا ایران به یكباره به دست روسها بیفتد. بنابراین فتحعلی شاه را برای انعقاد پیمان صلح تحت فشار قرار داد و فتحعلی شاه علیرغم مخالفت عباسمیرزا و از روی اجبار با انعقاد صلح موافقت كرد؛ سرانجام دولت ایران و روسیه با میانجیگری انگلیس در سال 1218هـ.ق. «عهدنامه گلستان» را امضا كردند.
انعقاد معاهده صلح گلستان
به موجب این عهدنامه ایران سهم بزرگی از سرزمین خود از جمله «گرجستان» و «ولایت ساحلی دریای سیاه»، «باكو»، «دربند»، «شیروان»، «قراباغ»، «گنجه»، «شكی»، »موقان»، «داغستان» و «قسمت علیای طالش» را به روسیه واگذار كرد.
دولت ایران همچنین قبول كرد، هیچ کشوری غیر از روسیه نمیتواند در دریای خزر كشتی جنگی داشته باشد و شرایط كشتیرانی بازرگانی دو دولت را دریای خزر مشخص کرده و مساحت و حق داشتن نیروی دریایی در این دریا به اضافه یك سلسله مزایای گمركی، منحصراً به روسیه داده شد.
در ضمن ایران طی این عهدنامه به دولت روسیه متعهد شد كه عباس میرزا را برای به دست آوردن تاج و تخت كمك كند و دربار ایران از جانب روسیه تقویت شود.
اما در این عهدنامه خط مرزی بین دو كشور صریحاً تعیین نشد؛ یعنی قرار شد نواحیای كه تا آن تاریخ به دست دولت ایران بود، متعلق به ایران بماند و نواحیای كه روسها متصرف شده بودند به روسیه تعلق گرفت.
دوران فترت
تنها سود عهدنامه گلستان این بود که صلح موقت ناپایداری تا سیزده سال بعد؛ یعنی تا سال 1242هـ.ق. بین ایران و روسیه برقرار گردید.
دولت ایران از این عهدنامه سرپیچی كرد و ادعا كرد كه در این معامله فریب خورده است. پس از انعقاد این پیمان، دولت ایران "میرزا ابوالحسنخان شیرازی" را به عنوان نماینده خود با هدایایی گرانبها به دربار روسیه فرستاد تا برای باز پس گرفتن سرزمینهای از دست رفته تلاش نماید؛ اما تلاش او بینتیجه بود.
1- هدف روسیه برای دست یافتن به دریای آزاد .
2- دست اندازی روسها به خاک قفقاز که ساکنان آن طالب خود مختاری بودند و همچنین قفقاز مرکزی و جنوبی که جزئی از خاک ایران محسوب می شد و ساکنان آن هواخواه ایران بودند.
3- مردم مناطق قفقاز شرقی یعنی گنجه ، شیروان ، طالش ، باکو علاوه بب مسلمان بود، هواخواه حکومت ایران بودند .
4- الحاقق گرجستان به روسیه ( گرجستان درزمان آقا محمد خان به تصرف ایران درآمده بود ) و تلاشهای فتحعلیشاه دربازگرداندن به ایران
5-همه این عوامل بهانه ای شد برای روسها که سیاستهای توسعه طلبانه خود را درمرزهای ایران دنبال کنند.
جنگ اول ایران و روس
جنگهای دوره اول ایران و روس به مدت ده سال به طول انجامید و در نهایت به پیروزی روسیه منتهی شد؛ اما در طول این مدت ایرانیان نیز پیروزیهایی به دست آوردند. تعرض روسها در شوال 1218هـ.ق. به گنجه آغاز شد و مقاومت دلیرانه مردم توانست قوای روس را از تصرف گنجه منصرف کند؛ اما خیانت یکی از اطرافیان حاکم شهر به نام "نصیببیگ شمسالدین لو" باعث شد، گنجه به دست روسها بیفتد. بار دیگر در سال 1219هـ.ق. "سیسانف" سپاه خود را به طرف «اوچ میاذین» اعزام داشت و در نزدیکی «قصبه شوره گل» اردو زد. "عباسمیرزا" توانست با رشادت و فداکاری سپاه روس را مجبور به عقبنشینی کند و با فرستادن نیروی کمکی از طرف فتحعلی شاه، عباسمیرزا توانست سپاه روس را به طرف «تفلیس» به عقب براند. از جنگهای 1219هـ.ق. نتیجه قطعی حاصل نشد و تنها آتش جنگ به مدت 4 ماه خاموش شد و در سال 1220هـ.ق. در «عسگران» نزدیک شوشی بین قوای روس و ایران جنگ شدیدی در گرفت و به شکست روسها منتهی شد. قلعه شوشی به تصرف قوای ایران در آمد و روسها تا «باکو» عقب نشستند. جنگهای تعرضی ایران در سال 1220هـ.ق. قوای روس را چندین کیلومتر به طرف کوهستان قفقاز عقب راند و معابر شرق قفقاز به تصرف ایران در آمد؛ ولی در سال 1221هـ.ق. به واسطه خیانت بعضی حکام قفقاز، سپاه روس مواضع سوقالجیشی خود را که از دست داه بود، دوباره تصرف کرد و بار دیگر میدان جنگ به ولایت «ایروان» منتقل شد. در همین ایام هیئت نظامی "ناپلئون" به ریاست "گاردان" وارد ایران شد. در سال 1223هـ.ق. ناگهان روسیه جنگ را شروع کرد و قوای خود را به طرف ایروان حرکت داد که سواران «جالایر و افشار» شهر را نجات دادند و در این درگیری غنایم زیادی نصیب ایرانیان شد. هرچند تا سال 1226هـ.ق. فتوحات دیگری نصیب ایرانیان شد؛ ولی معابر جنوبی و شرقی قفقاز به دست سپاه روس افتاد و راه پیشرفت را برای عباسمیرزا بست. در سال 1217هـ.ق. قوای روس دست به حمله عمومی زده و با هجوم به مواضع ارتش ایران در «اصلاندوز» شكست جبرانناپذیری به عباسمیرزا وارد كردند. در این جنگ ولیعهد(عباس میرزا) به سختی توانست از «رود ارس» عبور كند و جانش را نجات دهد؛ سپس نیروهای روسی، ایروان را محاصره كردند و آماده عبور از رود ارس گردیدند.
جنگهای دوره اول ایران و روس به مدت ده سال به طول انجامید و در نهایت به پیروزی روسیه منتهی شد؛ اما در طول این مدت ایرانیان نیز پیروزیهایی به دست آوردند
با سقوط «لنگران» در سال 1218هـ.ق. تمام سواحل غربی دریای خزر به دست روسها افتاد. آغاز اقدامات ژنرال گاردان در ایران مقارن ایامی بود كه فرانسه با كمال شدت، جنگ علیه روسها را در اروپا ادامه میداد و چون دولت روسیه نمیتوانست در دو جبهه جنگ كند، آنها نمیتوانستند در جبهه قفقاز دست به اقدامی جدی بزنند و به همین دلیل علاقه داشتند به نحوی با ایران صلح كنند و بعد از آن قوای خود را به جبهه اروپا گسیل دهند. به همین مناسبت نمایندهای از جانب روسیه به نام "استپانف" برای صلح وارد ایران شد و دولت ایران كه به پشتیبانی دولت فرانسه و كمك ناپلئون امیدوار بود و انتظار ورود هیئت نظامی را داشت به پیشنهاد روس اعتنایی نكرد. اما انقلاب عثمانی و خلع "سلطان سلیم" که بلافاصله بعد از انعقاد عهدنامه «فینکنشتاین» رخ داد، اساس سیاست ناپلئون را در شرق به هم ریخت و از آن پس امپراطور فرانسه سیاست جدیدی که مبتنی بر تضعیف عثمانی بود در پیش گرفت و برای مقابله با انگلستان تصمیم گرفت، با روسیه متحد شود. پس از شکست سختی که ناپلئون در «فریدلاند» به روسیه وارد کرد، "الکساندر اول" تزار روسیه تقاضای متارکه نمود و حاضر شد در «تیلسیت» با امپراطور فرانسه ملاقات نماید. ملاقات دو امپراطور منجر به انعقاد عهدنامه در 1807م.(1222هـ.ق.) گردید كه به عهدنامه «صلح تیلسیت» مشهور است و به موجب آن تغییرات مهمی در اوضاع سیاسی اروپا و دنیا به وجود آمد. دولت ایران از جریان قرارداد تیلسیت اطلاعی نداشت و به امید وعدههای ناپلئون خود را آماده میكرد كه شهرهای از دست رفته را پس بگیرد.
دخالت انگلستان
در آن زمان انگلستان به شدت نگران شده بود كه مبادا ایران به یكباره به دست روسها بیفتد. بنابراین فتحعلی شاه را برای انعقاد پیمان صلح تحت فشار قرار داد و فتحعلی شاه علیرغم مخالفت عباسمیرزا و از روی اجبار با انعقاد صلح موافقت كرد؛ سرانجام دولت ایران و روسیه با میانجیگری انگلیس در سال 1218هـ.ق. «عهدنامه گلستان» را امضا كردند.
انعقاد معاهده صلح گلستان
به موجب این عهدنامه ایران سهم بزرگی از سرزمین خود از جمله «گرجستان» و «ولایت ساحلی دریای سیاه»، «باكو»، «دربند»، «شیروان»، «قراباغ»، «گنجه»، «شكی»، »موقان»، «داغستان» و «قسمت علیای طالش» را به روسیه واگذار كرد.
دولت ایران همچنین قبول كرد، هیچ کشوری غیر از روسیه نمیتواند در دریای خزر كشتی جنگی داشته باشد و شرایط كشتیرانی بازرگانی دو دولت را دریای خزر مشخص کرده و مساحت و حق داشتن نیروی دریایی در این دریا به اضافه یك سلسله مزایای گمركی، منحصراً به روسیه داده شد.
در ضمن ایران طی این عهدنامه به دولت روسیه متعهد شد كه عباس میرزا را برای به دست آوردن تاج و تخت كمك كند و دربار ایران از جانب روسیه تقویت شود.
اما در این عهدنامه خط مرزی بین دو كشور صریحاً تعیین نشد؛ یعنی قرار شد نواحیای كه تا آن تاریخ به دست دولت ایران بود، متعلق به ایران بماند و نواحیای كه روسها متصرف شده بودند به روسیه تعلق گرفت.
دوران فترت
تنها سود عهدنامه گلستان این بود که صلح موقت ناپایداری تا سیزده سال بعد؛ یعنی تا سال 1242هـ.ق. بین ایران و روسیه برقرار گردید.
دولت ایران از این عهدنامه سرپیچی كرد و ادعا كرد كه در این معامله فریب خورده است. پس از انعقاد این پیمان، دولت ایران "میرزا ابوالحسنخان شیرازی" را به عنوان نماینده خود با هدایایی گرانبها به دربار روسیه فرستاد تا برای باز پس گرفتن سرزمینهای از دست رفته تلاش نماید؛ اما تلاش او بینتیجه بود.