22-07-2014، 14:49
قدمه
اختصاص دادن بخشي از سايت مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران، براي ارائه بحثهاي مربوط به بررسي ” نقش زن در تاريخ “ تنها يک پيشنهاد است درباره پژوهش گوشههايي از تاريخ که چندان بدان پرداخته نشده و يا به درستي تحليل و تبيين نگرديده است وگرنه مسئله تجزيه اين بحث از بقيه مباحث تاريخي اگر به معناي جدايي آنها از هم باشد ــ که در نهايت به بزرگنمايي غيرواقعي و نادرست اين مبحث خاص منجر خواهد شد ــ نه تنها کمکي به حل بسياري از معماها نخواهد کرد، بيان مقصود و منظور ما نيز نخواهد بود؛ چرا که عقل حکم ميکند که ” تاريخ، بيان و تحليل و تبيين واقعات مختلفي است که در جوامع انساني رخ ميدهد“ و جوامع انساني نيز متشکل از خانوادههاست و خانواده نيز از عناصر مختلف زن، مرد و فرزندان تشکيل ميشود و بدون وجود هر يک از آنها، اين تشکل صورت نيافته و يا امتداد نمييابد. زن نيز به عنوان يکي از ارکان مهم اين تشکيلات، نقشدهنده به صورتهايي از جامعه است که در آن تبلور مييابد.
با بررسي مجموعه مطالعات تاريخي و تاريخنويسيهايي که تا به حال انجام شده، اين موضوع روشن ميشود که پژوهش واقعي پيرامون اين نقش فعال و مؤثر ــ نقش زن در تاريخ ــ چندان مورد لحاظ قرار نگرفته و يا بسيار اندک ميباشد و همين مسئله نيز باعث شده که مؤلفين و محققين اين حوزه غالباً به دامن افراط و تفريط سقوط کرده و واقعيت امر همچنان در هالهاي از ابهامات و ترديدها باقي بماند.
هدف ما در اين بخش ارائه بخشهايي از تاريخ است که زن را به عنوان يک موجود انساني که داراي نقش خاصي در تاريخ هم هست، لحاظ کرده و معرفي مينمايد.
دوره مورد بحث جهت ارائه اين ديدگاه، تاريخي را شامل است که از دوره صفويه آغاز و تا انقلاب اسلامي خاتمه مييابد. اين دوره نسبتاً طولاني، به دليل فرازها و فرودهايي که به دليل تغييرات اوضاع اجتماعي و نيز تأثير و تأثراتي که جامعه جهاني در تاريخ ايران به وجود آورد، دوره پرتلاطمي است که تمامي شاخصهها و افراد جامعه متأثر از آن بودند و اين تغييرات را خواه ناخواه و کم و بيش پذيرا شدند. زنان در اين عرصه نيز قرار داشته و ضمن ثبات در برخي از مناسبات اجتماعي و فرهنگي، بعضي از اين تغييرات را نيز به خود ديده و پذيرفتند.
مطالعه و تحقيق درباره اين دگرگونيها و معرفي زنان در عرصه اجتماع و نقش ايشان هدف اين مجموعه است.
2-فساد مالي در تاريخ معاصر ايران ـ حسن دادگر
فساد مالي دولتها و حكومتها در زمره اندوهبارترين فرازهاي مطالعات مربوط به تاريخ تحولات سياسي اجتماعي است و متاسفانه حجم زيادي از رويدادهاي مربوط به تاريخ معاصر ايران با زمينهها و بسترها و لايهها و نمايههاي شرمآوري از انواع مفاسد مالي دولتي و گروهي در آميخته است.
اختاپوس فساد مالي در تاريخ معاصر ايران نه تنها قهرمانان ملي بزرگي چون ميرزاتقيخان اميركبير را به خاطر مبارزه با آن قرباني خود ساخته بلكه با پريشان ساختن به موقع رشتههاي اقتصاد و فرهنگ و سياست ملي، ملت و سرزمين ايران را چمبره هزارگونه محنت و ابتلا فرو برده است كه متاسفانه ريشهها و شاخههاي آن هنوز هم بر جاي مانده است. اكنون كه بزرگترين هدف و نياز سفينةالنجاة انقلاب اسلامي مبارزه با مفاسد اقتصادي و مالي و اداري عنوان ميشود، هر گونه تحقيق و تاليف و جد و جهدي كه در اين زمينه از سوي آگاهان و نخبگان مردم انجام ميشود قابل توجه و تامل است. به همين خاطر مقاله حاضر را به عنوان گوشهاي از اين بايستهها تقديم حضورتان ميكنيم.
چكيده
هر نوع تصرف غيرقانوني در اموال عمومي و استفاده نامشروع از اختيارات و قدرت به منظور بهرهوري از امكانات مالي براي كسب منافع شخصي، فساد مالي نام دارد؛ فساد مالي داراي مصاديق بسياري از جمله اختلاس، رشوه، اخاذي، رانتهاي اقتصادي برداشت و دخل و تصرف غيرقانوني در وجوه و اموال، استفاده از امتيازات و بهرهبرداريهاي مالي، تقلب، كمكاري و... است. اين فساد با تشكيل حكومت و دولت و برپايي تشكيلات اداري و نهادهاي عمومي مطرح گرديد و همواره تهديدي جدي براي جامعه و منافع عمومي به شمار ميرود.
كشور اسلامي ما ايران نيز از اين قاعده مستثني نميباشد و در اعصار مختلف با اين مساله مواجه بوده است؛ اما مهم اين است كه مفاسد به چه دليلي شيوع يافتهاند و عاملان آن چه كساني بودهاند. ايران معاصر پيوسته از فساد برخي رجال حكومتي در عصر قاجار و يا پهلوي اول و دوم رنج برده است. خاندان رژيم سابق و حتي شخص شاه بارها اقدامهاي ناسالمي انجام دادهاند كه در كارنامه رژيم سلطنتي ثبت گرديده است.
به جرأت ميتوان فساد مالي حكومت پهلوي را يكي از دلايل شكلگيري نهضت انقلاب اسلامي دانست. صاحبنظران داخلي و خارجي نيز بر اين مطلب تاكيد بسيار دارند. رژيم سابق داعيه مبارزه با مفاسد مالي را داشت در حالي كه خود به شدت در آن غوطهور بود. اسراف، تجمل، دزدي، رشوه و در يك كلام فساد خاندان سلطنتي و مقامات بلند پايه جامعه آن روز؛ دليل اصلي بحران موجود در كشور به شمار ميرفت.
اين مقاله مروري تاريخي بر بروز و شيوع مفاسد مالي در ايران معاصر دارد. در آغاز مقدمهاي از كليت بحث ارائه ميشود و سپس به، مفاسد مالي عصر قاجار، پهلوي اول و دوم، خاندان يهودي و دولتهاي رژيم سابق پرداخته ميشود. در پايان نيز به علل وجود مفاسد مالي در ايران پس از انقلاب توجه خواهيم كرد.
مقدمه
ايران در تاريخ معاصر خود، شاهد مفاسد مالي بسياري بوده است؛ حكومتهاي فاسد و مستبد، با سوءاستفادههاي مالي هر آنچه خواستند با ملت ايران كردند. مقام و مسووليت، ثروت كلاني به همراه داشت و بسياري با دادن رشوه، به مقامهاي دولتي و حكومتي دست يافتند و بدينترتيب، مسير فساد و بهرهبرداريهاي انتفاعي را در جهت منافع شخصي پيمودند.
عامل اصلي اعتراضات مردمي و بزرگان ديني چه در عصر قاجار و چه در حكومت رضاخان و پهلوي دوم، ساختار استبدادي و فساد مالي، به همراه اختناق و مفاسد اخلاقي بود.1 از طرفي، بحرانهاي اقتصادي به وجود آمده در تاريخ گذشته ايران، ناشي از فساد طبقه حاكم، چپاول ثروتهاي ملي و عمومي و همچنين وجود مقامات بلندپايه حكومتي و دولتهاي فاسد بوده است.2 صاحبنظران خارجي و انديشمندان بسياري بر اين مطلب تاكيد دارند.3 فساد و رشوهخواري مقامات و اعضاي خاندان سلطنتي به شدت با ارزشها و عادتهاي اجتماعي طبقات متوسط و پايين جامعه سنتي ايران در تعارض بود كه منجر به همين دوگانگي شديد طبقاتي گرديد. به عنوان مثال، ملت ايران در سالهاي --54 1352، از خود شاه شنيده بودند كه درآمدهاي نفتي كشور سه و يا چهار برابر شده است. بر همين اساس آنان سوال ميكردند كه چرا دچار فقر و بحران اقتصادي شدهاند و آن همه ثروت به يكباره چه شد و كجا رفت؟ از آن جا كه رشوهخواري و فساد مالي برخي از اعضاي خاندان سلطنتي، شخص شاه و دولتهاي به قدرت رسيده بر همگان آشكار بود، جامعه آگاه ايران با ديده شك، ترديد و انزجار به رژيم نگاه ميكرد و اين وضعيت براي آنان تحملناپذير بود.
دامنه فساد آنقدر گسترش يافته بود كه يكي از خبرنگاران خارجي با اشاره به جريان مبارزه با فساد در ايران نوشته بود «اين كار، غيرممكن به نظر ميرسد، چرا كه پاي همه به نحوي گيراست.»4 دامنه فساد و سوءاستفادههاي مالي اطرافيان شاه و صاحبان نفوذ و قدرت در حكومتهاي گذشته و بهويژه در دستگاه پهلوي آنقدر وسيع و گسترده بود كه از ديد پژوهشگران خارجي نيز به دور نمانده است؛ آنها بيشترين موارد فساد مالي را مربوط به خانواده پهلوي و دربار شاه ميدانند.5 چه بسيار سوءاستفادههايي كه توسط يك وزير يا مقام بالاي مملكتي صورت ميگرفت و به راحتي از آن ميگذشتند، در حالي كه يك كارمند ساده با دريافت مختصر رشوهاي محاكمه و زنداني ميشد.6
با اين مقدمه كوتاه و اجمالي از وضعيت كلي جامعه ايران در رژيم سابق، اشارات مفصلي نيز به وضعيت جامعه ايران از منظر شيوع مفاسد مالي در عصر قاجار، دوران حكومت رضاخان و پهلوي دوم خواهيم داشت.
اختصاص دادن بخشي از سايت مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران، براي ارائه بحثهاي مربوط به بررسي ” نقش زن در تاريخ “ تنها يک پيشنهاد است درباره پژوهش گوشههايي از تاريخ که چندان بدان پرداخته نشده و يا به درستي تحليل و تبيين نگرديده است وگرنه مسئله تجزيه اين بحث از بقيه مباحث تاريخي اگر به معناي جدايي آنها از هم باشد ــ که در نهايت به بزرگنمايي غيرواقعي و نادرست اين مبحث خاص منجر خواهد شد ــ نه تنها کمکي به حل بسياري از معماها نخواهد کرد، بيان مقصود و منظور ما نيز نخواهد بود؛ چرا که عقل حکم ميکند که ” تاريخ، بيان و تحليل و تبيين واقعات مختلفي است که در جوامع انساني رخ ميدهد“ و جوامع انساني نيز متشکل از خانوادههاست و خانواده نيز از عناصر مختلف زن، مرد و فرزندان تشکيل ميشود و بدون وجود هر يک از آنها، اين تشکل صورت نيافته و يا امتداد نمييابد. زن نيز به عنوان يکي از ارکان مهم اين تشکيلات، نقشدهنده به صورتهايي از جامعه است که در آن تبلور مييابد.
با بررسي مجموعه مطالعات تاريخي و تاريخنويسيهايي که تا به حال انجام شده، اين موضوع روشن ميشود که پژوهش واقعي پيرامون اين نقش فعال و مؤثر ــ نقش زن در تاريخ ــ چندان مورد لحاظ قرار نگرفته و يا بسيار اندک ميباشد و همين مسئله نيز باعث شده که مؤلفين و محققين اين حوزه غالباً به دامن افراط و تفريط سقوط کرده و واقعيت امر همچنان در هالهاي از ابهامات و ترديدها باقي بماند.
هدف ما در اين بخش ارائه بخشهايي از تاريخ است که زن را به عنوان يک موجود انساني که داراي نقش خاصي در تاريخ هم هست، لحاظ کرده و معرفي مينمايد.
دوره مورد بحث جهت ارائه اين ديدگاه، تاريخي را شامل است که از دوره صفويه آغاز و تا انقلاب اسلامي خاتمه مييابد. اين دوره نسبتاً طولاني، به دليل فرازها و فرودهايي که به دليل تغييرات اوضاع اجتماعي و نيز تأثير و تأثراتي که جامعه جهاني در تاريخ ايران به وجود آورد، دوره پرتلاطمي است که تمامي شاخصهها و افراد جامعه متأثر از آن بودند و اين تغييرات را خواه ناخواه و کم و بيش پذيرا شدند. زنان در اين عرصه نيز قرار داشته و ضمن ثبات در برخي از مناسبات اجتماعي و فرهنگي، بعضي از اين تغييرات را نيز به خود ديده و پذيرفتند.
مطالعه و تحقيق درباره اين دگرگونيها و معرفي زنان در عرصه اجتماع و نقش ايشان هدف اين مجموعه است.
2-فساد مالي در تاريخ معاصر ايران ـ حسن دادگر
فساد مالي دولتها و حكومتها در زمره اندوهبارترين فرازهاي مطالعات مربوط به تاريخ تحولات سياسي اجتماعي است و متاسفانه حجم زيادي از رويدادهاي مربوط به تاريخ معاصر ايران با زمينهها و بسترها و لايهها و نمايههاي شرمآوري از انواع مفاسد مالي دولتي و گروهي در آميخته است.
اختاپوس فساد مالي در تاريخ معاصر ايران نه تنها قهرمانان ملي بزرگي چون ميرزاتقيخان اميركبير را به خاطر مبارزه با آن قرباني خود ساخته بلكه با پريشان ساختن به موقع رشتههاي اقتصاد و فرهنگ و سياست ملي، ملت و سرزمين ايران را چمبره هزارگونه محنت و ابتلا فرو برده است كه متاسفانه ريشهها و شاخههاي آن هنوز هم بر جاي مانده است. اكنون كه بزرگترين هدف و نياز سفينةالنجاة انقلاب اسلامي مبارزه با مفاسد اقتصادي و مالي و اداري عنوان ميشود، هر گونه تحقيق و تاليف و جد و جهدي كه در اين زمينه از سوي آگاهان و نخبگان مردم انجام ميشود قابل توجه و تامل است. به همين خاطر مقاله حاضر را به عنوان گوشهاي از اين بايستهها تقديم حضورتان ميكنيم.
چكيده
هر نوع تصرف غيرقانوني در اموال عمومي و استفاده نامشروع از اختيارات و قدرت به منظور بهرهوري از امكانات مالي براي كسب منافع شخصي، فساد مالي نام دارد؛ فساد مالي داراي مصاديق بسياري از جمله اختلاس، رشوه، اخاذي، رانتهاي اقتصادي برداشت و دخل و تصرف غيرقانوني در وجوه و اموال، استفاده از امتيازات و بهرهبرداريهاي مالي، تقلب، كمكاري و... است. اين فساد با تشكيل حكومت و دولت و برپايي تشكيلات اداري و نهادهاي عمومي مطرح گرديد و همواره تهديدي جدي براي جامعه و منافع عمومي به شمار ميرود.
كشور اسلامي ما ايران نيز از اين قاعده مستثني نميباشد و در اعصار مختلف با اين مساله مواجه بوده است؛ اما مهم اين است كه مفاسد به چه دليلي شيوع يافتهاند و عاملان آن چه كساني بودهاند. ايران معاصر پيوسته از فساد برخي رجال حكومتي در عصر قاجار و يا پهلوي اول و دوم رنج برده است. خاندان رژيم سابق و حتي شخص شاه بارها اقدامهاي ناسالمي انجام دادهاند كه در كارنامه رژيم سلطنتي ثبت گرديده است.
به جرأت ميتوان فساد مالي حكومت پهلوي را يكي از دلايل شكلگيري نهضت انقلاب اسلامي دانست. صاحبنظران داخلي و خارجي نيز بر اين مطلب تاكيد بسيار دارند. رژيم سابق داعيه مبارزه با مفاسد مالي را داشت در حالي كه خود به شدت در آن غوطهور بود. اسراف، تجمل، دزدي، رشوه و در يك كلام فساد خاندان سلطنتي و مقامات بلند پايه جامعه آن روز؛ دليل اصلي بحران موجود در كشور به شمار ميرفت.
اين مقاله مروري تاريخي بر بروز و شيوع مفاسد مالي در ايران معاصر دارد. در آغاز مقدمهاي از كليت بحث ارائه ميشود و سپس به، مفاسد مالي عصر قاجار، پهلوي اول و دوم، خاندان يهودي و دولتهاي رژيم سابق پرداخته ميشود. در پايان نيز به علل وجود مفاسد مالي در ايران پس از انقلاب توجه خواهيم كرد.
مقدمه
ايران در تاريخ معاصر خود، شاهد مفاسد مالي بسياري بوده است؛ حكومتهاي فاسد و مستبد، با سوءاستفادههاي مالي هر آنچه خواستند با ملت ايران كردند. مقام و مسووليت، ثروت كلاني به همراه داشت و بسياري با دادن رشوه، به مقامهاي دولتي و حكومتي دست يافتند و بدينترتيب، مسير فساد و بهرهبرداريهاي انتفاعي را در جهت منافع شخصي پيمودند.
عامل اصلي اعتراضات مردمي و بزرگان ديني چه در عصر قاجار و چه در حكومت رضاخان و پهلوي دوم، ساختار استبدادي و فساد مالي، به همراه اختناق و مفاسد اخلاقي بود.1 از طرفي، بحرانهاي اقتصادي به وجود آمده در تاريخ گذشته ايران، ناشي از فساد طبقه حاكم، چپاول ثروتهاي ملي و عمومي و همچنين وجود مقامات بلندپايه حكومتي و دولتهاي فاسد بوده است.2 صاحبنظران خارجي و انديشمندان بسياري بر اين مطلب تاكيد دارند.3 فساد و رشوهخواري مقامات و اعضاي خاندان سلطنتي به شدت با ارزشها و عادتهاي اجتماعي طبقات متوسط و پايين جامعه سنتي ايران در تعارض بود كه منجر به همين دوگانگي شديد طبقاتي گرديد. به عنوان مثال، ملت ايران در سالهاي --54 1352، از خود شاه شنيده بودند كه درآمدهاي نفتي كشور سه و يا چهار برابر شده است. بر همين اساس آنان سوال ميكردند كه چرا دچار فقر و بحران اقتصادي شدهاند و آن همه ثروت به يكباره چه شد و كجا رفت؟ از آن جا كه رشوهخواري و فساد مالي برخي از اعضاي خاندان سلطنتي، شخص شاه و دولتهاي به قدرت رسيده بر همگان آشكار بود، جامعه آگاه ايران با ديده شك، ترديد و انزجار به رژيم نگاه ميكرد و اين وضعيت براي آنان تحملناپذير بود.
دامنه فساد آنقدر گسترش يافته بود كه يكي از خبرنگاران خارجي با اشاره به جريان مبارزه با فساد در ايران نوشته بود «اين كار، غيرممكن به نظر ميرسد، چرا كه پاي همه به نحوي گيراست.»4 دامنه فساد و سوءاستفادههاي مالي اطرافيان شاه و صاحبان نفوذ و قدرت در حكومتهاي گذشته و بهويژه در دستگاه پهلوي آنقدر وسيع و گسترده بود كه از ديد پژوهشگران خارجي نيز به دور نمانده است؛ آنها بيشترين موارد فساد مالي را مربوط به خانواده پهلوي و دربار شاه ميدانند.5 چه بسيار سوءاستفادههايي كه توسط يك وزير يا مقام بالاي مملكتي صورت ميگرفت و به راحتي از آن ميگذشتند، در حالي كه يك كارمند ساده با دريافت مختصر رشوهاي محاكمه و زنداني ميشد.6
با اين مقدمه كوتاه و اجمالي از وضعيت كلي جامعه ايران در رژيم سابق، اشارات مفصلي نيز به وضعيت جامعه ايران از منظر شيوع مفاسد مالي در عصر قاجار، دوران حكومت رضاخان و پهلوي دوم خواهيم داشت.