22-07-2014، 18:04
در دوران حاکمیت رضا خان و محمد رضا شاه ، علاوه بر حاكمیت استبداد و دیكتاتوری ، مردم هیچ گونه نقش و جایگاهی در نظام سیاسی نداشته و بیگانگان تعیین كننده سرنوشت كشور بودند ، مفاسد اخلاقی و اقتصادی دولتمردان در كشور بیداد می كرد و هرصدای حقیقت جو ، عدالتخواه و آزاده ای با خشونت تمام ساكت می شد.
فقدان نهادهای مردم سالار در حکومت پهلوی مردم و نهادهای مردم سالار کوچکترین جایگاهی نداشتند ، و شاه نقش انحصاری در تصمیم گیری ها ، تعیین مناصب اجرایی کشور داشت .مفاسد رژیم پهلوی یکی از عوامل بروز نارضایتیهای گسترده از رژیم شاه، فساد بیحد و حصر دربار بود.
فساد مالی و تباهی اقتصاد خاندان پهلوی عقده و حرص و ولع سیر ناشدنی در جمع ثروت داشتند. رضاخان با زور و قلدری املاک مردم را در مقابل بهای اندکی تملک میکرد. و محمدرضا نیز از همان روزی که به حکومت رسید به فکر ثروتاندوزی افتاد. پس از آن که قیمت نفت به شکل سرسامآوری بالا رفت، شاه به بهانههای مختلف هر روز بر ثروت ، املاک و کاخ های خود و اطرافیانش در داخل و خارج می افزود. او در سال 1337 برای عادی جلوه دادن فعالیتهای اقتصادی به پیشنهاد علم، سازمانی اقتصادی را تحت عنوان «بنیاد پهلوی» تأسیس کرد. این بنیاد با استفاده از موقعیت و اقدامات غیرقانونی خود نظیر کازینوهای قماربازی و کابارهها، رانتخواری و استفادههای انحصاری از امکانات، معاملات، صنایع و وامها ، مواد مخدر ، قاچاق عتیقه و... منابع مالی سرشاری را عاید خانواده پهلوی نمود. مطبوعات آمریکایی اموال و دارایی شاه را تا 35 میلیارد دلار برآورد کردهاند.
اشرف پهلوی نیز توانست از راههای غیرقانونی و سوء استفاده از موقعیتش یکی از «ثروتمندترین افراد خاندان پهلوی و از سرمایهداران بزرگ جهان» شود و اکنون نیز در نیویورک، پاریس، رم، مونتکارلو و چند نقطه مصفای دیگر جهان هم اقامتگاههای مجلل و باشکوه دارد.»
همچنین از جمله فعالیت های اشرف پهلوی بر ضد جمهوری اسلامی ایران كمك های مالی وی به دفتر سیاسی رضا پهلوی است كه در جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی تشكیل شده و از حمایت سازمان های سیاسی آمریكا نیز برخوردار است
از سوی دیگر شاه و دربارش با مسافرتهای پرخرج به داخل و خارج از کشور هزینههای سرسامآوری را به بودجه کشور تحمیل میکردند. در سال 1348 که درآمد عمومی ایران حدود یک میلیارد دلار بوده است شاه دویست هزار دلار خرج یک مسافرت به آمریکا نمود . و با گران شدن نفت در دهه پنجاه، هزینه این مسافرتها به دهها برابر افزایش یافت. به عنوان نمونه در یک سفر اشرف پهلوی به آمریکا در سال 1356 ، نیم میلیون دلار هزینه به بیتالمال تحمیل شد. افزون بر این شاه و درباریان او با دست و دلبازی بیحد حصر خود بیتالمال را به کسانی میبخشیدند که هرگز سزاوار نبودند. از پادشاهان سرنگون شده افغانستان، یونان، آلبانی و بلغارستان وهمسرانشان گرفته تا مقامات آمریکایی و اروپایی و بالآخره ندیمه ها ، معشوقه های شاه و درباریان و این دست و دلبازیها زمانی است که اکثر روستاهای ایران از آب آشامیدنی بهداشتی و برق و راه محروم بودند و در حاشیه تهران حلبیآباد روئیده بود. جشن های 2500ساله شاهنشاهی كه بیش از سیصد میلیون دلار هزینه دربر داشت و با ولخرجیها و اتلاف بی حد و حصر سرمایههای ملی کشورمان انجام شد ، درحالی بود كه متجاوز از نیمی از جمعیت كشور در روستاها و حومه شهرهای بزرگ در فقر و فلاكت و تنگدستی به سر میبردند و در اكثر شهرها و روستاهای كشور، اثری ازوسایل اولیه و مقدماتی رفاه عمومی و حداقل امتیازات زندگی ساده برای عامه مردم وجود نداشت.
نداشتن برنامه مشخص اقتصادی، تک محصولی شدن اقتصاد و وابستگی به صادرات نفتی ، رشد سرمایه داری در دامان امپریالیسم ، نابودی کشاورزی ، افزایش وابستگی در بخش صنعت گسترش صنایع مصرفی ،سطح بالای بیكاری و كم كاری ،سطح نازل درآمد سرانه ، سطح پایین بهره وری ، وضع بد بهداشت همگانی ، بی اعتنایی به علم ، مراكز علمی و تحقیقاتی ، بی توجهی به بازسازی زیرساختهای اقتصادی و رشد و توسعه كشور ، ایجاد تأسیسات نظامی وابسته ، اجرای سیاست ریخت و پاش و ولخرجی های سرسام آور شاهانه در امور مبتذل، توزیع ناعادلانه درآمدهای ملی ، و تشدید فاصله طبقاتی و در یك كلام، فساد، اسراف، ظلم اقتصادی و فقر اكثریت مردم ایران از ویژگی های برجسته مدیریت فاسد ، بی کفایت و ناکارآمد این دوران می باشد.
«از آنجا كه سازمان « سیا» بر آن شده بود كه رضا پهلوی و دفترش را رسماً و به طور كامل در اختیار بگیرد، بودجه خاصی برای آن دفتر تعیین كرد. . . با تصویب این بودجه، اشرف پهلوی كه همیشه اهل عمل است و به قول معروف سرش برای این كارها درد می كند، وارد كار شد و یك میلیون و سیصدهزار دلار هم او به بودجه عملیات كمك كرد و بدین ترتیب بودجه فعالیت سیاسی دفتر رضا را قوت بخشید. »
واضح است كه این نوع كمك های مالی بیانگر ثروت هنگفتی است كه اشرف طی سال ها حكومت شاهنشاهی به طرق مختلف و با لطایف الحیل برای خود جمع كرده بود و حال كه اساس حكومت پهلوی برچیده شده، به خیال براندازی نظام اسلامی و بازگشت حكومت پهلوی از هیچ كمكی دریغ نمی ورزد:
«گفتنی است كه ثروت اشرف حداقل تا پیش از آنكه تمام ثروت شاه به وراث او انتقال یابد، از تمامی افراد این خاندان بیشتر است. وی كه سال ها، پیش از همه در خارج سرمایه گذاری كرده و ماجرای فعالیت های وی در قاچاق فروشی و غیره زبانزد خاص و عام است، آنچنان ثروتی دارد كه این ارقام برای او به حساب نمی آیند. حتی هفتاد و پنج میلیون دلاری كه در دو معامله از دست داد خم به ابرویش نیاورد. گویی از چشمه ای پرآب دو سطل آب برداشته باشند. یكی از این دو رقم سی و پنج میلیون دلاری بود كه در جریان ایجاد بانكی در هنگ كنگ در اوایل دهه 80 از دست داد و گفته می شود كه شریك آمریكایی او این پول را به جیب زد و برد. دیگری حدود چهل میلیون دلاری بود كه ظاهراً چند سال پس از آن در جریان سرمایه گذاری در چین كه توسط رضا گلسرخی انجام گرفت، از دست داد. اما به حق باید گفت كه اگر در پشت این ثروت شخصیت اشرف نبود هرگز اینگونه كمك ها صورت نمی گرفت. . . هر جا كه به كمك مالی نیاز بود اشرف با جاه طلبی فراوانش وارد عمل می شد، از آن جمله پنج میلیون دلار در قاهره به فرح داد و یا به اویسی كمك كرد و یا حدود دو میلیون دلار برای طرح «سیا» با فعالیت آرمئو اختصاص داد و یا برای ایجاد «بنیاد مطالعات فرهنگ ایران». . . چند میلیون دلار سرمایه گذاری كرد. . . »
فقدان نهادهای مردم سالار در حکومت پهلوی مردم و نهادهای مردم سالار کوچکترین جایگاهی نداشتند ، و شاه نقش انحصاری در تصمیم گیری ها ، تعیین مناصب اجرایی کشور داشت .مفاسد رژیم پهلوی یکی از عوامل بروز نارضایتیهای گسترده از رژیم شاه، فساد بیحد و حصر دربار بود.
فساد مالی و تباهی اقتصاد خاندان پهلوی عقده و حرص و ولع سیر ناشدنی در جمع ثروت داشتند. رضاخان با زور و قلدری املاک مردم را در مقابل بهای اندکی تملک میکرد. و محمدرضا نیز از همان روزی که به حکومت رسید به فکر ثروتاندوزی افتاد. پس از آن که قیمت نفت به شکل سرسامآوری بالا رفت، شاه به بهانههای مختلف هر روز بر ثروت ، املاک و کاخ های خود و اطرافیانش در داخل و خارج می افزود. او در سال 1337 برای عادی جلوه دادن فعالیتهای اقتصادی به پیشنهاد علم، سازمانی اقتصادی را تحت عنوان «بنیاد پهلوی» تأسیس کرد. این بنیاد با استفاده از موقعیت و اقدامات غیرقانونی خود نظیر کازینوهای قماربازی و کابارهها، رانتخواری و استفادههای انحصاری از امکانات، معاملات، صنایع و وامها ، مواد مخدر ، قاچاق عتیقه و... منابع مالی سرشاری را عاید خانواده پهلوی نمود. مطبوعات آمریکایی اموال و دارایی شاه را تا 35 میلیارد دلار برآورد کردهاند.
اشرف پهلوی نیز توانست از راههای غیرقانونی و سوء استفاده از موقعیتش یکی از «ثروتمندترین افراد خاندان پهلوی و از سرمایهداران بزرگ جهان» شود و اکنون نیز در نیویورک، پاریس، رم، مونتکارلو و چند نقطه مصفای دیگر جهان هم اقامتگاههای مجلل و باشکوه دارد.»
همچنین از جمله فعالیت های اشرف پهلوی بر ضد جمهوری اسلامی ایران كمك های مالی وی به دفتر سیاسی رضا پهلوی است كه در جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی تشكیل شده و از حمایت سازمان های سیاسی آمریكا نیز برخوردار است
از سوی دیگر شاه و دربارش با مسافرتهای پرخرج به داخل و خارج از کشور هزینههای سرسامآوری را به بودجه کشور تحمیل میکردند. در سال 1348 که درآمد عمومی ایران حدود یک میلیارد دلار بوده است شاه دویست هزار دلار خرج یک مسافرت به آمریکا نمود . و با گران شدن نفت در دهه پنجاه، هزینه این مسافرتها به دهها برابر افزایش یافت. به عنوان نمونه در یک سفر اشرف پهلوی به آمریکا در سال 1356 ، نیم میلیون دلار هزینه به بیتالمال تحمیل شد. افزون بر این شاه و درباریان او با دست و دلبازی بیحد حصر خود بیتالمال را به کسانی میبخشیدند که هرگز سزاوار نبودند. از پادشاهان سرنگون شده افغانستان، یونان، آلبانی و بلغارستان وهمسرانشان گرفته تا مقامات آمریکایی و اروپایی و بالآخره ندیمه ها ، معشوقه های شاه و درباریان و این دست و دلبازیها زمانی است که اکثر روستاهای ایران از آب آشامیدنی بهداشتی و برق و راه محروم بودند و در حاشیه تهران حلبیآباد روئیده بود. جشن های 2500ساله شاهنشاهی كه بیش از سیصد میلیون دلار هزینه دربر داشت و با ولخرجیها و اتلاف بی حد و حصر سرمایههای ملی کشورمان انجام شد ، درحالی بود كه متجاوز از نیمی از جمعیت كشور در روستاها و حومه شهرهای بزرگ در فقر و فلاكت و تنگدستی به سر میبردند و در اكثر شهرها و روستاهای كشور، اثری ازوسایل اولیه و مقدماتی رفاه عمومی و حداقل امتیازات زندگی ساده برای عامه مردم وجود نداشت.
نداشتن برنامه مشخص اقتصادی، تک محصولی شدن اقتصاد و وابستگی به صادرات نفتی ، رشد سرمایه داری در دامان امپریالیسم ، نابودی کشاورزی ، افزایش وابستگی در بخش صنعت گسترش صنایع مصرفی ،سطح بالای بیكاری و كم كاری ،سطح نازل درآمد سرانه ، سطح پایین بهره وری ، وضع بد بهداشت همگانی ، بی اعتنایی به علم ، مراكز علمی و تحقیقاتی ، بی توجهی به بازسازی زیرساختهای اقتصادی و رشد و توسعه كشور ، ایجاد تأسیسات نظامی وابسته ، اجرای سیاست ریخت و پاش و ولخرجی های سرسام آور شاهانه در امور مبتذل، توزیع ناعادلانه درآمدهای ملی ، و تشدید فاصله طبقاتی و در یك كلام، فساد، اسراف، ظلم اقتصادی و فقر اكثریت مردم ایران از ویژگی های برجسته مدیریت فاسد ، بی کفایت و ناکارآمد این دوران می باشد.
اشرف پهلوی نیز توانست از راههای غیرقانونی و سوء استفاده از موقعیتش یکی از «ثروتمندترین افراد خاندان پهلوی و از سرمایهداران بزرگ جهان» شود و اکنون نیز در نیویورک، پاریس، رم، مونتکارلو و چند نقطه مصفای دیگر جهان هم اقامتگاههای مجلل و باشکوه دارد.» از سوی دیگر شاه و دربارش با مسافرتهای پرخرج به داخل و خارج از کشور هزینههای سرسامآوری را به بودجه کشور تحمیل میکردند
همچنین از جمله فعالیت های اشرف پهلوی بر ضد جمهوری اسلامی ایران كمك های مالی وی به دفتر سیاسی رضا پهلوی است كه در جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی تشكیل شده و از حمایت سازمان های سیاسی آمریكا نیز برخوردار است: «از آنجا كه سازمان « سیا» بر آن شده بود كه رضا پهلوی و دفترش را رسماً و به طور كامل در اختیار بگیرد، بودجه خاصی برای آن دفتر تعیین كرد. . . با تصویب این بودجه، اشرف پهلوی كه همیشه اهل عمل است و به قول معروف سرش برای این كارها درد می كند، وارد كار شد و یك میلیون و سیصدهزار دلار هم او به بودجه عملیات كمك كرد و بدین ترتیب بودجه فعالیت سیاسی دفتر رضا را قوت بخشید. »
واضح است كه این نوع كمك های مالی بیانگر ثروت هنگفتی است كه اشرف طی سال ها حكومت شاهنشاهی به طرق مختلف و با لطایف الحیل برای خود جمع كرده بود و حال كه اساس حكومت پهلوی برچیده شده، به خیال براندازی نظام اسلامی و بازگشت حكومت پهلوی از هیچ كمكی دریغ نمی ورزد:
«گفتنی است كه ثروت اشرف حداقل تا پیش از آنكه تمام ثروت شاه به وراث او انتقال یابد، از تمامی افراد این خاندان بیشتر است. وی كه سال ها، پیش از همه در خارج سرمایه گذاری كرده و ماجرای فعالیت های وی در قاچاق فروشی و غیره زبانزد خاص و عام است، آنچنان ثروتی دارد كه این ارقام برای او به حساب نمی آیند. حتی هفتاد و پنج میلیون دلاری كه در دو معامله از دست داد خم به ابرویش نیاورد. گویی از چشمه ای پرآب دو سطل آب برداشته باشند. یكی از این دو رقم سی و پنج میلیون دلاری بود كه در جریان ایجاد بانكی در هنگ كنگ در اوایل دهه 80 از دست داد و گفته می شود كه شریك آمریكایی او این پول را به جیب زد و برد. دیگری حدود چهل میلیون دلاری بود كه ظاهراً چند سال پس از آن در جریان سرمایه گذاری در چین كه توسط رضا گلسرخی انجام گرفت، از دست داد. اما به حق باید گفت كه اگر در پشت این ثروت شخصیت اشرف نبود هرگز اینگونه كمك ها صورت نمی گرفت. . . هر جا كه به كمك مالی نیاز بود اشرف با جاه طلبی فراوانش وارد عمل می شد، از آن جمله پنج میلیون دلار در قاهره به فرح داد و یا به اویسی كمك كرد و یا حدود دو میلیون دلار برای طرح «سیا» با فعالیت آرمئو اختصاص داد و یا برای ایجاد «بنیاد مطالعات فرهنگ ایران». . . چند میلیون دلار سرمایه گذاری كرد. . . »