امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کارگر و کارفرما

#1
شنیدم کارفرمایی نظر کرد
ز روی کبر و نخوت کارگر را

روان کارگر ازوی بیازرد
که بس کوتاه دانست آن نظر را

بگفت ای گنج ور این نخوت از چیست؟
چو مزد رنج بخشی رنج بر را

من از آن رنج بر گشتم که دیگر
نبینم روی کبر گنج ور را

تو از من زور خواهی من ز تو زر
چه منت داشت باید یکدگر را

تو صرف من نمایی بدره ی سیم
مَنَت تاب روان نور بصر را

منم فرزند این خورشید پر نور
چو گل بالای سر دارم پدر را

مدامش چشم روشن باز باشد
که بیند زور بازوی پسر را

زنی یک بیل اگر چون من در این خاک
بگیری با دو دست خود کمر را

نهال سعی بنشانم در این باغ
که بی منت از آن چینم ثمر را

نخواهم چون شراب کس به خواری
خورم یا کام دل خون جگر را

ز من زور و ز تو زر، این به آن در
کجا باقی است جا عجب و بطر را؟

فشانم از جبین گوهر در آن خاک
ستانم از تو پاداش هنر را

نه باقی دارد این دفتر نه فاضل
گهر دادی و پس دادم گهر را

به کس چون رایگان چیزی نبخشند
چه کبر است این خداوندان زر را؟

چرا بر یکدگر منت گذارند
چو محتاجند مردم یکدگر را
کارگر و کارفرما 1

پاسخ
 سپاس شده توسط Mไ∫∫ ∫MΘKξЯ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  ۱۱ اردیبهشت روز جهانی کار و کارگر

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان