15-05-2014، 11:28
دوره حکومت ساسانیان بالغ بر چهارصد سال بطول انجامید و این عصر را در میان اعصار تاریخ ایران پیش از اسلام، درخشانترین دوره موسیقی نام نهاده اند. در این دوره قدرت متمرکز به جای قدرتهای پراکنده در ایران حاکمیت یافت و با تمرکز قدرت و جذب تدریجی ارباب هنر به دربار، زمینه رشد، پیشرفت و پرورش هنرمندان، بویژه موسیقی دانان فراهم آمد.
آگاهی ما از اوضاع خنیاگری در زمان ساسانیان در مقایسه با زمان هخامنشیان و پارتیان ( اشکانیان ) نسبتاً بیش تر است. خوشبختانه بعضی از نوشتههای زمان ساسانیان یا به همان زبان پارسی میانه و یا ترجمه ی آنها به دست ما رسیده است که حاوی اطلاعات ارزنده ای درباره ی خنیاگری و خنیاگران آن زمان میباشند. آن چه مسلم است، خنیاگری در زمان ساسانیان رونق به سزایی داشته است. شاهان ساسانی این هنر را ارج مینهادند تا جایی که اردشیر بابکان بانی اسن سلسله در نواختن تنبور مهارت داشته است. خنیاگران را در آن زمان هُنیاگر، رامشگر و نواگر مینامیدند. بنابه گفته جاح1 اردشیر بابکان بنیان گذار سلسله ساسانی، مردم ایران را به چهار طبقه به شرح زیر تقسیم کرد:
طبقه یکم: اسواران: آنها که آزادگانند و شاهزادگان.
طبقه دوم: ناسکان و خدمت گذاران آتشکدهها.
طبقه سوم: پزشکان و نویسندگان و اختر شماران.
طبقه چهارم: برزگران و مهان و آنها که در ردیف ایشانند.
موقعیت ممتاز خنیاگران در دربار سلاطین ساسانی، دال بر اهمیت و توجه به امور خنیاگری و خنیاگران در آن روزگار میباشد. خنیاگری نه تنها در دربار سلاطین ساسانی پر رونق بود، بلکه در بین توده مردم نیز خواهان فراوانی داشته است. در زمان بهرام گور بازار خنیاگران به حدی رونق داشته است که جامعه با کمبود خنیاگر رو به رو شده، و این پادشاه ناگزیر هزاران خنیاگر را از هند به ایران آورده است.
بطوری که در تاریخ ایران آمده است این تنها نام مشاهیر هنری دوره ساسانی است که باقیمانده و از مشاهیر دورههای قبل، حتی نامی هم در بین نیست. تا جایی که عده ای به وجود نوابغ علوم و هنر در ایران تا پیش از این اعتقاد ندارند و ایرانیان قدیم را تنها افرادی که دارای استعداد نظامی و اقتصادی بودند، میشناسند.
اردشیر بابکان طبقات مختلف موسیقیدان ها را نیک میشناخت و برای هریک قانون مخصوصی وضع کرده بود. انوشیروان در رعایت قانون و حقوق هنرمندان سعی آشکار داشت و بهرام گور خود چکام سرایی چیره دست بود.
با تشویق و حمایت دربار ساسانی از موسیقیدان ها، مردم نیز بتدریج علاقمند به موسیقی شدند، بطوریکه در این دوره موسیقیدانان از رفاه و احترام بسیاری برخوردار بودند. نام اولین موسیقیدان بزرگ ایرانی از قبیل باربد، نکیسا، بامشاد و رامتین نیز از همان زمان برای ما به یادگار مانده است. همچنین نام بسیاری از الحان سازنده موسیقی و سازهای آن زمان.
تعیین نظام طبقاتی مردم و همچنین موسیقیدانها از ابتکارهای او بود. در این زمان خنیاگران و رامشگران که از دیرباز جزو طبقات متوسط و گاهی حتی پست جامعه بودند، به سطح درباریان ترقی داده شدند. او درباریان را به هفت طبقه تقسیم کرده بود که موسیقیدانان در طبقه پنجم محسوب میشدند.
علم موسیقی به علت اهمیتی که در دوره ساسانی یافت، توانست به حد اعلای خود برسد، به گونه ای که کشیشان و روحانیان بزرگ مسیحی از امپراتوری رم شرقی برای فراگرفتن آهنگهای موسیقی ایرانی به پایتخت ایران میآمدند.
آگاهی ما از اوضاع خنیاگری در زمان ساسانیان در مقایسه با زمان هخامنشیان و پارتیان ( اشکانیان ) نسبتاً بیش تر است. خوشبختانه بعضی از نوشتههای زمان ساسانیان یا به همان زبان پارسی میانه و یا ترجمه ی آنها به دست ما رسیده است که حاوی اطلاعات ارزنده ای درباره ی خنیاگری و خنیاگران آن زمان میباشند. آن چه مسلم است، خنیاگری در زمان ساسانیان رونق به سزایی داشته است. شاهان ساسانی این هنر را ارج مینهادند تا جایی که اردشیر بابکان بانی اسن سلسله در نواختن تنبور مهارت داشته است. خنیاگران را در آن زمان هُنیاگر، رامشگر و نواگر مینامیدند. بنابه گفته جاح1 اردشیر بابکان بنیان گذار سلسله ساسانی، مردم ایران را به چهار طبقه به شرح زیر تقسیم کرد:
طبقه یکم: اسواران: آنها که آزادگانند و شاهزادگان.
طبقه دوم: ناسکان و خدمت گذاران آتشکدهها.
طبقه سوم: پزشکان و نویسندگان و اختر شماران.
طبقه چهارم: برزگران و مهان و آنها که در ردیف ایشانند.
موقعیت ممتاز خنیاگران در دربار سلاطین ساسانی، دال بر اهمیت و توجه به امور خنیاگری و خنیاگران در آن روزگار میباشد. خنیاگری نه تنها در دربار سلاطین ساسانی پر رونق بود، بلکه در بین توده مردم نیز خواهان فراوانی داشته است. در زمان بهرام گور بازار خنیاگران به حدی رونق داشته است که جامعه با کمبود خنیاگر رو به رو شده، و این پادشاه ناگزیر هزاران خنیاگر را از هند به ایران آورده است.
رواج موسیقی در عصر ساسانی با نام اردشیر بابکان تداعی میشود. اردشیر بابکان طی سلطنت خود که کمتر از بیست سال بود (241-226 میلادی) ، ایران را به مدارج بالایی از نظم و اعتبار جهانی رساند.
با ظهور شخصیتهایی همچون مانی و مزدک، انواع ادبیات هنری (غیر شعری) و هنرهای ظریفه رشد پیدا کرده و طرفدارانی را به خود جلب کرد. در این میان میتوان به نقاشیهای مکتب مانی، کتابهایی نظیر کارنامه اردشیر بابکان، خداینامه (خواتای نامک) و دهها اثر دیگر که از آن دوره برجای مانده است اشاره کرد. بطوری که در تاریخ ایران آمده است این تنها نام مشاهیر هنری دوره ساسانی است که باقیمانده و از مشاهیر دورههای قبل، حتی نامی هم در بین نیست. تا جایی که عده ای به وجود نوابغ علوم و هنر در ایران تا پیش از این اعتقاد ندارند و ایرانیان قدیم را تنها افرادی که دارای استعداد نظامی و اقتصادی بودند، میشناسند.
اردشیر بابکان طبقات مختلف موسیقیدان ها را نیک میشناخت و برای هریک قانون مخصوصی وضع کرده بود. انوشیروان در رعایت قانون و حقوق هنرمندان سعی آشکار داشت و بهرام گور خود چکام سرایی چیره دست بود.
با تشویق و حمایت دربار ساسانی از موسیقیدان ها، مردم نیز بتدریج علاقمند به موسیقی شدند، بطوریکه در این دوره موسیقیدانان از رفاه و احترام بسیاری برخوردار بودند. نام اولین موسیقیدان بزرگ ایرانی از قبیل باربد، نکیسا، بامشاد و رامتین نیز از همان زمان برای ما به یادگار مانده است. همچنین نام بسیاری از الحان سازنده موسیقی و سازهای آن زمان.
موقعیت ممتاز خنیاگران در دربار سلاطین ساسانی، دال بر اهمیت و توجه به امور خنیاگری و خنیاگران در ن روزگار میباشد. خنیاگری نه تنها در دربار سلاطین ساسانی پر رونق بود، بلکه در بین توده مردم نیز خواهان فراوانی داشته است
رواج موسیقی در عصر ساسانی با نام اردشیر بابکان تداعی میشود. اردشیر بابکان طی سلطنت خود که کمتر از بیست سال بود (241-226 میلادی) ، ایران را به مدارج بالایی از نظم و اعتبار جهانی رساند. تعیین نظام طبقاتی مردم و همچنین موسیقیدانها از ابتکارهای او بود. در این زمان خنیاگران و رامشگران که از دیرباز جزو طبقات متوسط و گاهی حتی پست جامعه بودند، به سطح درباریان ترقی داده شدند. او درباریان را به هفت طبقه تقسیم کرده بود که موسیقیدانان در طبقه پنجم محسوب میشدند.
علم موسیقی به علت اهمیتی که در دوره ساسانی یافت، توانست به حد اعلای خود برسد، به گونه ای که کشیشان و روحانیان بزرگ مسیحی از امپراتوری رم شرقی برای فراگرفتن آهنگهای موسیقی ایرانی به پایتخت ایران میآمدند.