30-06-2012، 22:49
اوزیریس ، ایزیس و هوروس
مصریان قدیم مى گفتند اوزیریس (خداى کشاورزى ) با خواهرش ایزیس (الهه مادر) ازدواج کرد و از ایشان فرزندى به نام هوروس (خداى آفتاب ) به دنیا آمد. اوزیریس به دست برادر خود به نام ست (خداى خشکسالى ) کشته شد. ایزیس جسد شوهر مقتول خویش اوزیریس را با زحمت فراوان به دست آورد و آن را به مصر برگرداند و پنهان کرد. هنگامى که ست از این قضیه آگاه شد جسد را پیدا کرد و آن را به چهارده قطعه پاره پاره ساخت و هر قطعه را در مکانى در مصر به خاک سپرد. آن مکانها به برکت پاره هاى آن جسد آباد و بارور شدند. هوروس که اکنون بزرگ شده بود، به خونخواهى پدر، با عموى خود جنگید و با آنکه یک چشم خود را از دست داد، بر عمو پیروز شد و او را اسیر کرد و نزد مادر خویش ایزیس آورد. ایزیس برادر شوهر خود را بخشید. آنگاه هوروس قطعات جسد پدر را به یکدیگر پیوند داد و به کمک خداى حکمت او را زنده کرد. اوزیریس از آن پس ، در جهان نماند و این عالم را به فرزندش هوروس سپرده به جهان زیر زمین رفت و فرمانرواى مردگان شد.
پرستش آفتاب
پرستش آفتاب در مناطق مختلف جهان سابقه اى دیرینه دارد و در مواردى از قرآن مجید (از جمله در سوره نمل ، آیه 24) به آن اشاره شده است . به راستى در میان تمام خدایانى که در کنار آفریدگار پرستیده مى شدند، هیچ یک از آنها برکات بى پایان خورشید را نداشت . در مصر قدیم براى ساعات مختلف روز، خدایانى که نماینده خورشید بودند، قرار داده شد: مثلا خداى بامداد خپرع ، خداى نیمروز رع و خداى شامگاهان اتوم بود.
همچنین سوسکى که سرگین گردان نامیده مى شود، نماینده خورشید در روى زمین به شمار مى رفت . مصریان قدیم آن حشره را بسیار مقدس مى دانستند و تصویر او را در طلسمات و بر سینه و پیشانى مجسمه پادشاهان ترسیم مى کردند و از آن برکت و نیکبختى مى خواستند.
"آمون" خداوند خورشید طلوع کننده
آمون خداوند بزرگ مصر بلقب شاه خدایان ملقب بود و وی را در یونان با زئوس تطبیق می کردند اما این خداوند در عهد قدیمتر شهرت نداشته و لفظ آمون بمعنی ان است که " از انظار مخفی و پنهان باشد " . آمون یکی از هشت خداوندی است که در خلقت و آفرینش جهان مداخله داشته است . برای امون در شهر طب معبدی درست کرده بودند و این شهر در ان زمان یکی از شهرهای کوچک شهرستان چهارم مصر علیا بشمار می رفت و مرکز این شهرستان در هرمونتس بمعنی شهر مانت قرار داشت . مانت نام خداوندی است که در این شهر پرستیده می شد و لفظ آمون جزء نام آمنمحت ، نخستین پادشاه از سلسله دوازدهم مصر است و اهمیت این خداوند بجایی رسید که دو نفر از فراعنه سلسه هجدهم مصر یکی موسوم به تاتموس و دیگری امن هوتپ خودشان را با این دو نام فرزند خداوند نامیده اند .
آمون به شکل انسانی مجسم میشد که تاج بر سر و دو پر بلند و مستقیم به موازات یکدیگر در بالای تاج قرار داشت.
این نقوش و مجسمه ها گاهی به حالت نشسته بر روی تخت و گاهی ایستاده و گاهی به شکل قوچی است که شاخهای وی بپائین پیچیده باشد .
آمون خدای فراوانی و حاصلخیزی بود و از وی تصویری بدست آمده که فرعون ، در حضور او دانه می پاشد و یا درو می کند.
آمون خداوندی است که قدرت و توانایی بفرعون عطا میکرد و وی را بر دشمن پیروز می گردانید و به همین جهت است که این خداوند در شهر طب یک خداوند ملی بشمار می رفت و ان را بنام " آمون رع " سلطان خدایان لقب می دادند و تصویر وی در مقبره ها مانند خداوندی است که در کشتی جای گرفته و شب هنگام در مدت دوازده ساعت ، جهان زیرزمین را روشن میکرد و در کتیبه ها و سنگ نوشته های معبد لوکسور نقل شده که جشن ولادت آمنهوتپ فرعون مصر در حقیقت جشن عشق و محبت آمون خداوند بزرگ خورشید می باشد.
پسر و جانشین آمنحوتپ در سال چهارم سلطنت خود درصدد بر امد اصلاحاتی در دین مصریان پدید آورد و دستور داد فقط دین و مذهب آتون یا آتن در تمام مصر به رسمیت شناخته شود و آتن نام دیگر خداوند خورشید است و وی نام خود را از آمنهوتپ به آخناتون تبدیل نمود و پایتخت خود را از شهر طب به آخناتن نزدیک شهر کنونی تل العماره تغییر داد و در این شهر معبد جدید برای خداوند خود بنا کرد و در این معبد هیچگونه مجسمه ای نصب ننمود و خدای خود را فقط در هیکل قرص خورشید نمایان ساخت بحالتی که پرتو ان به اطراف پراکنده می شد و وظایف روحانی را خود فرعون به عهده گرفت و مراسم عبادت و پرستش و عبادت در این معبد مانند مراسمی بود که در عهد قدیمتر در معبد خورشید معمول بود .و در محوطه این معبد یک ستون سنگی بنام " ابلیسک " خورشید بر پا کرد . در مراسم مذهبی فقط میوه و نان پخش می کردند و سرودی را که بوسیله خود اخناتون در ستایش خورشید سروده شده بود می خواندند و خورشید را در این سرود به صفت آفریننده آدمی و بانی خیرات خطاب میکردند و همه افراد در این دین جدید اعم از اهل مصر یا بیگانه فرزندان آتن خداوند بزرگ بشمار میرفتند و در این عقیده یکنوع یکتا پرستی نهفته بود و حتی ساکنان متصرفات آسیایی فرعون را نیز شامل می شد و در این متصرفات ساکنان سوریه خداوندی موسوم به آدونیس و یا یهودیان خدای موسوم به آدونه را می پرستیدند .
زمانی که فرعون مصر " آخناتون " در حیات بود ، هیچکدام از خدایان مصری رسمیت نداشتند و فقط آتن پرستیده می شدو در واقع میتوان گفت که در ان زمان عملا بر ضد خدایان مصر و بالخصوص بر ضد آمون و تثلیث نخستین قیام شده و معابد این خدایان متروک و ثروت این معابد به معبد بزرگ آتن منتقل گشته بود و نام این خدایان از سنگ نوشته ها و کتیبه های معابد و حتی از مقبر آمنحوتپ سوم پدر اخناتون در سلطنت پسر وی تحت نفوذ روحانیان عبادت و پرستش آمون بجای اتن برقرار شد و نام فرعون جدید از توت عنخ آتن به توت عنخ آمون تبدیل گردید و طولی نکشید که عبادت آمون همه جا معمول شد و در معبد وی بقدری ثروت جمع گردید که با سه چهارم ثروت خدایان دیگر برابری میکرد و در کتیبه رامسس سوم نقل شده که از جمله ثروت معبد آمون تعداد 81323 غلام و 421362 عدد دام و گوسفند میباشد و روحانیون این معبد به قدرت بسیار رسیدند تا به جایی که در زمان فراعنه سلسله بیستم سلطنت واقعی مصر در اختیار انان قرار داشت و می توان گفت که خدایان در این زمان مستقیما بوسیله روحانیون در سرزمین مصر سلطنت میکردند و این روحانیان تسلط خود را بسرزمین حبشه نیز وسعت دادند. معابد بزرگ آمون در شهر های طب ، لوکسور و کارناک برقرار بود و ویرانه های این معابد در حال حاضر نظر هزاران جهانگرد و توریست را بخود جلب می نماید
مصریان قدیم مى گفتند اوزیریس (خداى کشاورزى ) با خواهرش ایزیس (الهه مادر) ازدواج کرد و از ایشان فرزندى به نام هوروس (خداى آفتاب ) به دنیا آمد. اوزیریس به دست برادر خود به نام ست (خداى خشکسالى ) کشته شد. ایزیس جسد شوهر مقتول خویش اوزیریس را با زحمت فراوان به دست آورد و آن را به مصر برگرداند و پنهان کرد. هنگامى که ست از این قضیه آگاه شد جسد را پیدا کرد و آن را به چهارده قطعه پاره پاره ساخت و هر قطعه را در مکانى در مصر به خاک سپرد. آن مکانها به برکت پاره هاى آن جسد آباد و بارور شدند. هوروس که اکنون بزرگ شده بود، به خونخواهى پدر، با عموى خود جنگید و با آنکه یک چشم خود را از دست داد، بر عمو پیروز شد و او را اسیر کرد و نزد مادر خویش ایزیس آورد. ایزیس برادر شوهر خود را بخشید. آنگاه هوروس قطعات جسد پدر را به یکدیگر پیوند داد و به کمک خداى حکمت او را زنده کرد. اوزیریس از آن پس ، در جهان نماند و این عالم را به فرزندش هوروس سپرده به جهان زیر زمین رفت و فرمانرواى مردگان شد.
پرستش آفتاب
پرستش آفتاب در مناطق مختلف جهان سابقه اى دیرینه دارد و در مواردى از قرآن مجید (از جمله در سوره نمل ، آیه 24) به آن اشاره شده است . به راستى در میان تمام خدایانى که در کنار آفریدگار پرستیده مى شدند، هیچ یک از آنها برکات بى پایان خورشید را نداشت . در مصر قدیم براى ساعات مختلف روز، خدایانى که نماینده خورشید بودند، قرار داده شد: مثلا خداى بامداد خپرع ، خداى نیمروز رع و خداى شامگاهان اتوم بود.
همچنین سوسکى که سرگین گردان نامیده مى شود، نماینده خورشید در روى زمین به شمار مى رفت . مصریان قدیم آن حشره را بسیار مقدس مى دانستند و تصویر او را در طلسمات و بر سینه و پیشانى مجسمه پادشاهان ترسیم مى کردند و از آن برکت و نیکبختى مى خواستند.
"آمون" خداوند خورشید طلوع کننده
آمون خداوند بزرگ مصر بلقب شاه خدایان ملقب بود و وی را در یونان با زئوس تطبیق می کردند اما این خداوند در عهد قدیمتر شهرت نداشته و لفظ آمون بمعنی ان است که " از انظار مخفی و پنهان باشد " . آمون یکی از هشت خداوندی است که در خلقت و آفرینش جهان مداخله داشته است . برای امون در شهر طب معبدی درست کرده بودند و این شهر در ان زمان یکی از شهرهای کوچک شهرستان چهارم مصر علیا بشمار می رفت و مرکز این شهرستان در هرمونتس بمعنی شهر مانت قرار داشت . مانت نام خداوندی است که در این شهر پرستیده می شد و لفظ آمون جزء نام آمنمحت ، نخستین پادشاه از سلسله دوازدهم مصر است و اهمیت این خداوند بجایی رسید که دو نفر از فراعنه سلسه هجدهم مصر یکی موسوم به تاتموس و دیگری امن هوتپ خودشان را با این دو نام فرزند خداوند نامیده اند .
آمون به شکل انسانی مجسم میشد که تاج بر سر و دو پر بلند و مستقیم به موازات یکدیگر در بالای تاج قرار داشت.
این نقوش و مجسمه ها گاهی به حالت نشسته بر روی تخت و گاهی ایستاده و گاهی به شکل قوچی است که شاخهای وی بپائین پیچیده باشد .
آمون خدای فراوانی و حاصلخیزی بود و از وی تصویری بدست آمده که فرعون ، در حضور او دانه می پاشد و یا درو می کند.
آمون خداوندی است که قدرت و توانایی بفرعون عطا میکرد و وی را بر دشمن پیروز می گردانید و به همین جهت است که این خداوند در شهر طب یک خداوند ملی بشمار می رفت و ان را بنام " آمون رع " سلطان خدایان لقب می دادند و تصویر وی در مقبره ها مانند خداوندی است که در کشتی جای گرفته و شب هنگام در مدت دوازده ساعت ، جهان زیرزمین را روشن میکرد و در کتیبه ها و سنگ نوشته های معبد لوکسور نقل شده که جشن ولادت آمنهوتپ فرعون مصر در حقیقت جشن عشق و محبت آمون خداوند بزرگ خورشید می باشد.
پسر و جانشین آمنحوتپ در سال چهارم سلطنت خود درصدد بر امد اصلاحاتی در دین مصریان پدید آورد و دستور داد فقط دین و مذهب آتون یا آتن در تمام مصر به رسمیت شناخته شود و آتن نام دیگر خداوند خورشید است و وی نام خود را از آمنهوتپ به آخناتون تبدیل نمود و پایتخت خود را از شهر طب به آخناتن نزدیک شهر کنونی تل العماره تغییر داد و در این شهر معبد جدید برای خداوند خود بنا کرد و در این معبد هیچگونه مجسمه ای نصب ننمود و خدای خود را فقط در هیکل قرص خورشید نمایان ساخت بحالتی که پرتو ان به اطراف پراکنده می شد و وظایف روحانی را خود فرعون به عهده گرفت و مراسم عبادت و پرستش و عبادت در این معبد مانند مراسمی بود که در عهد قدیمتر در معبد خورشید معمول بود .و در محوطه این معبد یک ستون سنگی بنام " ابلیسک " خورشید بر پا کرد . در مراسم مذهبی فقط میوه و نان پخش می کردند و سرودی را که بوسیله خود اخناتون در ستایش خورشید سروده شده بود می خواندند و خورشید را در این سرود به صفت آفریننده آدمی و بانی خیرات خطاب میکردند و همه افراد در این دین جدید اعم از اهل مصر یا بیگانه فرزندان آتن خداوند بزرگ بشمار میرفتند و در این عقیده یکنوع یکتا پرستی نهفته بود و حتی ساکنان متصرفات آسیایی فرعون را نیز شامل می شد و در این متصرفات ساکنان سوریه خداوندی موسوم به آدونیس و یا یهودیان خدای موسوم به آدونه را می پرستیدند .
زمانی که فرعون مصر " آخناتون " در حیات بود ، هیچکدام از خدایان مصری رسمیت نداشتند و فقط آتن پرستیده می شدو در واقع میتوان گفت که در ان زمان عملا بر ضد خدایان مصر و بالخصوص بر ضد آمون و تثلیث نخستین قیام شده و معابد این خدایان متروک و ثروت این معابد به معبد بزرگ آتن منتقل گشته بود و نام این خدایان از سنگ نوشته ها و کتیبه های معابد و حتی از مقبر آمنحوتپ سوم پدر اخناتون در سلطنت پسر وی تحت نفوذ روحانیان عبادت و پرستش آمون بجای اتن برقرار شد و نام فرعون جدید از توت عنخ آتن به توت عنخ آمون تبدیل گردید و طولی نکشید که عبادت آمون همه جا معمول شد و در معبد وی بقدری ثروت جمع گردید که با سه چهارم ثروت خدایان دیگر برابری میکرد و در کتیبه رامسس سوم نقل شده که از جمله ثروت معبد آمون تعداد 81323 غلام و 421362 عدد دام و گوسفند میباشد و روحانیون این معبد به قدرت بسیار رسیدند تا به جایی که در زمان فراعنه سلسله بیستم سلطنت واقعی مصر در اختیار انان قرار داشت و می توان گفت که خدایان در این زمان مستقیما بوسیله روحانیون در سرزمین مصر سلطنت میکردند و این روحانیان تسلط خود را بسرزمین حبشه نیز وسعت دادند. معابد بزرگ آمون در شهر های طب ، لوکسور و کارناک برقرار بود و ویرانه های این معابد در حال حاضر نظر هزاران جهانگرد و توریست را بخود جلب می نماید