23-04-2014، 18:09
تعريف رشته معماري:
معماري در لغت به معناي علم بنايي و ابعاد سازي آمده است و معمار به معناي بسيار عمارت كننده آنكه عمارت كند وموجب رونق و تعالي گردد وعمارت نيز به معني آبادي است. لغات هم ريشه معماري و عمارت نيز همه معنايي از آباداني و زندگي و حيات را درخود دارند. معمر به معناي طويل العمر، معمر به معناي منزل فراخ با آب و گياه ومردم است. معمور يعني آبادان آباد مسكون و داراي جمعيت از مردمان ( لغت نامه دهخدا).
در قرآن نيز در مواردي به ساختن و معماري و يا عمارت كه ريشه معماري دارد، اشاره شده است. هنگامي كه خدا ميفرمايد "عمروالارض" يعني زمين را آباد كنيد و زمين بنايي والا مي باشد. تعمير هم از همين ماده است و همچنين عمر نيز به معناي تعمير بدان بواسطه روح است واگر زيارت خانه خدا هم عمره مي گويند باز به همين خاطر است كه زيارت مردم مايه آباداني بيت الله الحرام است.
در تفسيرالميزان مجموعه اين معاني ( لغوي وقراني) نشان مي دهد كه مفهوم "معماري" عميقتر از ساختن به تنهايي و ابعادش وسيعتر از به وجود آوردن كالبد يك ساختمان ميباشد كه مفاهيمي مانند زندهسازي و احياء و تداوم وحيات وآباداني را درخود نهفته دارد يا به عبارت ديگرمعماري همواره به معناي ايجاد فضايي با روح و حيات تصور مي گردد.
در اين جا در مقام تعريف معماري بايد به چند نكته زير توجه كنيم :
اول اينكه در معماري هميشه معرفت و عمل به هم پيوسته است وسير ازمعرفت به عمل واجرا معماري را پديد مي آورد. ديگر اينكه اثرمعماري همواره در پيوند با محيط مطر ح است و بدون ارتباط با محيط و بافت اطرافش شكل نميگيرد وتعريف نمي شود.
بدين ترتيب از مجموعه تمامي آنچه به اجمال بيان شد بطور خلاصه ميتوان گفت كه:
معماري نوعي عمل خلاقانه است كه مقصود آن شكل دادن به فضاي زيست انسان درتماميتش ميباشد و گستردة آن از جوابگويي به نيازهاي انساني در پيوند با محيط و طبيعت تا بيان عواطف و اعتقادات او طيف وسيعي را در برميگيرد.
به اين ترتيب هدف اين رشته تربيت افرادي است كه براين طيف عمل خلاقانه تسلط يافته و توان انتقام بخشي به مقتضاي زيست انساني را داشته باشند تا بدين ترتيب ابعاد كمي وشرايط كيفي زيست و رشد درجامعه فراهم گردد.
نقش و توانائي :
فارغالتحصيلان اين رشته با توجه به آنچه گذشت و بر اساس تواناييهايي كه در روند آموزش كسب نمودهاند ميتوانند در زمينههاي زير ابقاء نقش نمايند:
1- طراحي (تك بنا يا مجموعههاي زيستي كوچك)، از طرحهاي اوليه تا مراحل اجرايي كار و طراحي اجزاء و عناصر تشكيل دهنده بنا، اين زمينه از كار معمار در حقيقت وظيفه محوري او را تشكيل ميدهند.
2- راهبري و سرپرستي دفاتر مشاور معماري و شهرسازي
3- نظارت عمومي و عالي بر صحت انجام كار در عمليات اجرايي ساختماني مديريت و هماهنگيهاي اجرايي پروژههاي معماري و شهرسازي (تا حد بناهاي عمومي متوسط) و توانايي مشاركت در مديريت اجرايي پروژههاي معماري گسترده
معماري در لغت به معناي علم بنايي و ابعاد سازي آمده است و معمار به معناي بسيار عمارت كننده آنكه عمارت كند وموجب رونق و تعالي گردد وعمارت نيز به معني آبادي است. لغات هم ريشه معماري و عمارت نيز همه معنايي از آباداني و زندگي و حيات را درخود دارند. معمر به معناي طويل العمر، معمر به معناي منزل فراخ با آب و گياه ومردم است. معمور يعني آبادان آباد مسكون و داراي جمعيت از مردمان ( لغت نامه دهخدا).
در قرآن نيز در مواردي به ساختن و معماري و يا عمارت كه ريشه معماري دارد، اشاره شده است. هنگامي كه خدا ميفرمايد "عمروالارض" يعني زمين را آباد كنيد و زمين بنايي والا مي باشد. تعمير هم از همين ماده است و همچنين عمر نيز به معناي تعمير بدان بواسطه روح است واگر زيارت خانه خدا هم عمره مي گويند باز به همين خاطر است كه زيارت مردم مايه آباداني بيت الله الحرام است.
در تفسيرالميزان مجموعه اين معاني ( لغوي وقراني) نشان مي دهد كه مفهوم "معماري" عميقتر از ساختن به تنهايي و ابعادش وسيعتر از به وجود آوردن كالبد يك ساختمان ميباشد كه مفاهيمي مانند زندهسازي و احياء و تداوم وحيات وآباداني را درخود نهفته دارد يا به عبارت ديگرمعماري همواره به معناي ايجاد فضايي با روح و حيات تصور مي گردد.
در اين جا در مقام تعريف معماري بايد به چند نكته زير توجه كنيم :
اول اينكه در معماري هميشه معرفت و عمل به هم پيوسته است وسير ازمعرفت به عمل واجرا معماري را پديد مي آورد. ديگر اينكه اثرمعماري همواره در پيوند با محيط مطر ح است و بدون ارتباط با محيط و بافت اطرافش شكل نميگيرد وتعريف نمي شود.
بدين ترتيب از مجموعه تمامي آنچه به اجمال بيان شد بطور خلاصه ميتوان گفت كه:
معماري نوعي عمل خلاقانه است كه مقصود آن شكل دادن به فضاي زيست انسان درتماميتش ميباشد و گستردة آن از جوابگويي به نيازهاي انساني در پيوند با محيط و طبيعت تا بيان عواطف و اعتقادات او طيف وسيعي را در برميگيرد.
به اين ترتيب هدف اين رشته تربيت افرادي است كه براين طيف عمل خلاقانه تسلط يافته و توان انتقام بخشي به مقتضاي زيست انساني را داشته باشند تا بدين ترتيب ابعاد كمي وشرايط كيفي زيست و رشد درجامعه فراهم گردد.
نقش و توانائي :
فارغالتحصيلان اين رشته با توجه به آنچه گذشت و بر اساس تواناييهايي كه در روند آموزش كسب نمودهاند ميتوانند در زمينههاي زير ابقاء نقش نمايند:
1- طراحي (تك بنا يا مجموعههاي زيستي كوچك)، از طرحهاي اوليه تا مراحل اجرايي كار و طراحي اجزاء و عناصر تشكيل دهنده بنا، اين زمينه از كار معمار در حقيقت وظيفه محوري او را تشكيل ميدهند.
2- راهبري و سرپرستي دفاتر مشاور معماري و شهرسازي
3- نظارت عمومي و عالي بر صحت انجام كار در عمليات اجرايي ساختماني مديريت و هماهنگيهاي اجرايي پروژههاي معماري و شهرسازي (تا حد بناهاي عمومي متوسط) و توانايي مشاركت در مديريت اجرايي پروژههاي معماري گسترده