24-12-2013، 12:24
يك روز بعد از مسيح
براي هوادار پرسپوليس، دفاع كردن تمام قد از عابدزاده، عين حفاظت بود از ناموس. مهم نبود كه در آزادي روبروييها عليهاش شعار بدهند يا در خيابان كسي لقبي زننده به او الصاق كند. همين كه پرسپوليسي بودي خونت به جوش ميآمد. رسته آنهايي كه ناموس شدند پرتعداد نبود. پروين بود و عابدزاده! سالها بعد كريمي و باقري به سايه اين دو نزديك شدند اما الحق هرگز به خودشان نرسيدند. عابدزاده حتي با رفتنش هم چيزي را در يادها تغيير نداد. براي متولدين دهههاي چهل و پنجاه و شصت، او بيهمتا بود. نوعي قديس و شايد همان ناموسي كه نبايد كسي جايش را ميگرفت.
مقايسه هر يك از جانشينهاي احمدرضا با او، خود خبط بود. عين اينكه در استقلال حتي همين امروز كسي خود را جايگزين حجازي بداند. عابدزاده رفته بود اما جانشينهايش هرگز از زير سايه سنگين او بيرون نيامدند. نه فنايي، نه فرشيد كريمي، نه ايليچ، نه محمدي، نه رحمان احمدي و نه واعظي و معمارزاده و حقيقي و... ! سايه خاطرههاي اين ناموس، آنقدر سنگين بود كه حتي كمر جانشينهايش را خم كند. هر اشتباه، هر خطا، هر دايو بيموقع، هر خروج متزلزل، شماتت سي ميليوني و به رخ كشيدن ابدي را به همراه ميآورد. آن پيراهن شماره يك پرسپوليس دقيقا بوي پيراهن مادري را ميداد كه از خانه رفته بود و حالا فرزندانش تحمل ديدن همان پيراهن بر تن نامادري را نداشتند. عابدزاده، چنين ناموسي براي دروازه پرسپوليس بود.
9 سال بعد از تولد عابدزاده، در برزيل پسري متولد شده بود كه تا همين دو سال قبل هم تصور نميكرد روزي پايش به خاورميانه باز شود، چه برسد به ايران. قدش 9 سانتيمتر كوتاهتر از عابدزاده است و يك روز بعد از تولد عيسي مسيح (ع) متولد شده. يعني 5 دي ماه 1354. وقتي وارد تهران شد تا با پرسپوليس زندگي جديدش را تجربه كند، نه خودش ميدانست دقيقا پشت چه صف طويلي از ناكامين دايمي اسطوره پرسپوليس ايستاده و نه كسي انتظار داشت كه اين تازه وارد جاي خالي يك قهرمان را پر كند. پر هم نكرد.
هرچند ركورد كلين شيت عابدزاده را شكست اما بيترديد او هرگز براي هواداري كه فقط يك فصل نمايش پرسپوليس را با احمدرضا ديده باشد جاي عابدزاده را نخواهد گرفت اما يك تابوي قديمي و منحوس بعد از 12 سال شكسته شد. نيلسون اين حسن را داشت كه بعد از دوازده سال به هوادار پرسپوليس اين حقيقت را تفهيم كند كه ميتوان اسطورهها را در خاطرهها نگه داشت و با حال زندگي كرد. ميتوان يك نيلسون را به پرسپوليس آورد، خيالها را آسوده كرد، يك ركورد جديد را با او تجربه كرد و باز هم گفت: «هيچكس عابدزاده نميشود!» واقعيت هم همين است. هيچكس نه براي استقلال حجازي ميشود نه براي پرسپوليس عابدزاده!
نه همســرم بازيهايم را ميبيند، نه دختــرم!
وقتي پرسپوليس گل ميزند، شاديهاي تو در نوع خود جالب است. دستهايت را مشت ميكني و به اينطرف و آنطرف محوطه 18 قدم ميدوي.این عادت توست یا با منظور خاصی این جوری شادی می کنی؟
به هيچ وجه. اصلا طرح يا برنامهاي در اين زمينه ندارم و لحظهاي تصميم ميگيرم كه چهكار كنم. زدن گل، مهمترين اتفاق يك بازي براي پرسپوليس است و من هم بابت اين موضوع واقعا و از ته دل خوشحال ميشوم. البته من تنها هستم و كسي نزديك من نيست كه شاديام را با او تقسيم كنيم. همه دنبال گلزن ميدوند و به سوي او ميروند. من ميمانم و به همين خاطر در تنهايي شادي ميكنم.
نيلسون: مقايسـه با عابدزاده مـرا ذوقزده ميكند
وقتي به ايرانآمد كمتر كسي تصور اين روزها را ميكرد. روزهايي خوش براي دروازهباني كه با نظر مانوئل ژوزه آمد، شهاب گردان را كنار زد و به دروازه پرسپوليس رسيد. نيلسون اما وقتي وارد شد ديگر خارج نشد. ماند و ركوردها را يكي پس از ديگري جابجا كرد. محبوب هواداران شد، بهخصوص حالا كه پرسپوليس صدرنشين است و او 12 كلين شيت از خود بهجا گذاشته. نيلسون را با عابدزاده مقايسه ميكنند او اما از اين مقايسه خوشحال ميشود و در پوست خود نميگنجد. عابدزاده را نديده اما آوازه او را شنيده، به همين خاطر آرزوي رو در رو شدن با دروازهبان سابق پرسپوليس و تيم ملي را در سر ميپروراند. با نيلسون چند روز قبل از تولد 38 سالگياش صحبت كرديم؛ گفتوگويي كه پيش رويتان است.
همين ابتدا برويم سراغ تعداد گلهاي خورده پرسپوليس. 8 گل خورده در 19 بازي. رويايي است و فوقالعاده. دليلش چيست؟ نيلسون؟ سيد جلال و بنگر؟ يا تمام عناصر خط دفاعي پرسپوليس؟ دوست داريم جواب اين سوال را كليشهاي ندهي...
وقتي تيمي كم گل ميخورد بايد تلاش كند كه بازي را ببرد. چون با توجه به اينكه تيم، گلي دريافت نكرده، شانس براي بردن و كسب سه امتياز بالاتر ميرود. به نظر من در بسته ماندن دروازه پرسپوليس، سازماندهي فوقالعاده تيم، مهمترين دليل است. حمايت كل تيم و بازيكنان باعث ميشود تا در خط دفاع تنها نباشم. همه بازيكنان پشت هم هستند، از مهاجم نوك گرفته تا من كه درون دروازه هستم.
منظورت اين است كه دفاع تيمي باعث شده كه كم گل بخوريد؟
دقيقا. من ميگويم در پرسپوليس كسي براي خودش بازي نميكند. همه براي تيم بازي ميكنند و هر بازيكني به نوبه خودش در كم گل خوردن ما دخيل است و نقش دارد.
اما نقش تو پررنگتر از بقيه است،وقتي يك تيم گل نميخورد، اين گل نخوردن را اول بهحساب دروازهبان ميگذارند و بعد خط دفاع. خودت چقدر نقش داري در اين موفقيت؟
من كارم را به خوبي انجام ميدهم و اگر دقت كنيد در برخي بازيها به تيم هم كمك ميكنم اما اينجا يك نكته وجود دارد. بهتنهايي نميشود كاري انجام داد. پس نتيجه ميگيريم كه من بهتنهايي در بسته ماندن دروازه پرسپوليس و عملكرد خوب تيم در خط دفاعي نقشي ندارم. خط دفاع هم نقش خودش را بازي ميكند و البته ساير بازيكنان نيز همينطور.
با 12 كلين شيت در 19 بازي، يك ركورد جاودانه خلق كردهاي. گروهي ركورد تو را بهترين ركورد تاريخ پرسپوليس ميدانند و مقايسهات ميكنند با احمدرضا عابدزاده. اصلا عابــــدزاده را ميشناسي؟ او را ديدهاي؟
او را ميشناسم و ميدانم كه بهترين دروازهبان تاريخ پرسپوليس است. وقتي مرا با عابدزاده مقايسه ميكنند خوشحال ميشوم. احساس غرور ميكنم و ذوقزده ميشوم. وقتي ميگويند نيلسون شبيه عابدزاده است يا ركورد او را جابجا كرده.
بازيهاي عابدزاده را ديدهاي؟
متاسفانه بازيهايش را نديدهام. فقط ميدانم كه كيفيت بالايي داشته و هميشه ستاره پرسپوليس و تيم ملي ايران بوده. هيچگاه با او در تماس نبودهام اما دوست دارم و آرزو ميكنم كه يك روز او را رو در رو ببينم و با او حرف بزنم.
البته گفته ميشد شايد مربي دروازهبانهاي پرسپوليس شود، اگر او بيايد ميتواني فنون جديد دروازهباني را از او ياد بگيري و آيا او ميتواند براي عملكرد تو مثمر ثمر باشد؟
در تيمهاي قبلي به اندازه كافي ياد گرفتهام اما اگر عابدزاده بيايد فرصت دست من است و اين فرصت را دارم كه با او كار كنم. البته غلامپور زحمات بسياري براي من و ساير دروازهبانها كشيده. بهنظرم او هم در تعداد كم گلهاي خورده ما نقش داشته. درست مثل من، مدافعان و ساير بازيكنان.
بدن تو آماده است. خيليها اين را ميگويند. حالا حالاها ميخواهي بازي كني يا برنامهاي براي خداحافظي داري؟
فعلا ميتوانم بازي كنم. اين آمادگي را در خود ميبينم كه حالا حالاها تمرين كنم، در زمين حاضر شوم و مقابل مهاجمان حريف بايستم. اگر بدنم جواب بدهد دوست دارم تا 45 سالگي بازي كنم؛ يعني تا 7 سال ديگر. البته شايد هم بيشتر!
خانوادهات در ايران حضور دارند؟
همسر و دخترم كنارم هستند و زندگي در ايران را دوست دارند.
بازيهايت را ميبينند؟
همسرم به هيچوجه دوست ندارد بازيهايم را ببيند و دخترم هم كه 4 سالش است نميتواند تشخيص دهد كه فوتبال ببيند يا برنامهاي ديگر.
الان 19 هفته از ليگ برتر گذشته و پرسپوليس به صدر جدول تكيه زده، ميتواني خطي بين مدعيان قهرماني در ليگ برتر بكشي و آنها را از تيمهاي ديگر جدا كني؟
من كه اميدوارم پرسپوليس قهرمان شود اما تيمهايي چون استقلال، فولاد، تراكتورسازي، نفت تهران و سپاهان هم مدعي هستند و رقابت فشردهاي را با ما انجام ميدهند.
اما فعلا كه شما صدرنشين هستيد...
درست است كه الان پرسپوليس در صدر جدول است اما اين دليل نميشود ما از رقباي خود غفلت كنيم و آنها را ناديده بگيريم. بايد مراقب همه آنها باشيم، بهخصوص استقلال و تراكتورسازي كه اگر يك لحظه از آنها غافل شويم، صدر را از چنگ ما درميآورند.
جام جهاني 2014 در كشور شما برگزار ميشود. براي تماشاي اين بازيها به برزيل ميروي؟
صددرصد به كشورم ميروم، با دوستانم قرار ميگذارم و همراه آنها به ورزشگاه ميروم.
چه تيمي قهرمان جام جهاني ميشود؟
بدون شك برزيل.
اين را بهخاطر تعصبت گفتي؟
نه، چون به برزيل ايمان دارم و ميدانم كه در حضور تماشاگران خودي، تيم ما قهرمان جام جهاني خواهد شد.
براي هوادار پرسپوليس، دفاع كردن تمام قد از عابدزاده، عين حفاظت بود از ناموس. مهم نبود كه در آزادي روبروييها عليهاش شعار بدهند يا در خيابان كسي لقبي زننده به او الصاق كند. همين كه پرسپوليسي بودي خونت به جوش ميآمد. رسته آنهايي كه ناموس شدند پرتعداد نبود. پروين بود و عابدزاده! سالها بعد كريمي و باقري به سايه اين دو نزديك شدند اما الحق هرگز به خودشان نرسيدند. عابدزاده حتي با رفتنش هم چيزي را در يادها تغيير نداد. براي متولدين دهههاي چهل و پنجاه و شصت، او بيهمتا بود. نوعي قديس و شايد همان ناموسي كه نبايد كسي جايش را ميگرفت.
مقايسه هر يك از جانشينهاي احمدرضا با او، خود خبط بود. عين اينكه در استقلال حتي همين امروز كسي خود را جايگزين حجازي بداند. عابدزاده رفته بود اما جانشينهايش هرگز از زير سايه سنگين او بيرون نيامدند. نه فنايي، نه فرشيد كريمي، نه ايليچ، نه محمدي، نه رحمان احمدي و نه واعظي و معمارزاده و حقيقي و... ! سايه خاطرههاي اين ناموس، آنقدر سنگين بود كه حتي كمر جانشينهايش را خم كند. هر اشتباه، هر خطا، هر دايو بيموقع، هر خروج متزلزل، شماتت سي ميليوني و به رخ كشيدن ابدي را به همراه ميآورد. آن پيراهن شماره يك پرسپوليس دقيقا بوي پيراهن مادري را ميداد كه از خانه رفته بود و حالا فرزندانش تحمل ديدن همان پيراهن بر تن نامادري را نداشتند. عابدزاده، چنين ناموسي براي دروازه پرسپوليس بود.
9 سال بعد از تولد عابدزاده، در برزيل پسري متولد شده بود كه تا همين دو سال قبل هم تصور نميكرد روزي پايش به خاورميانه باز شود، چه برسد به ايران. قدش 9 سانتيمتر كوتاهتر از عابدزاده است و يك روز بعد از تولد عيسي مسيح (ع) متولد شده. يعني 5 دي ماه 1354. وقتي وارد تهران شد تا با پرسپوليس زندگي جديدش را تجربه كند، نه خودش ميدانست دقيقا پشت چه صف طويلي از ناكامين دايمي اسطوره پرسپوليس ايستاده و نه كسي انتظار داشت كه اين تازه وارد جاي خالي يك قهرمان را پر كند. پر هم نكرد.
هرچند ركورد كلين شيت عابدزاده را شكست اما بيترديد او هرگز براي هواداري كه فقط يك فصل نمايش پرسپوليس را با احمدرضا ديده باشد جاي عابدزاده را نخواهد گرفت اما يك تابوي قديمي و منحوس بعد از 12 سال شكسته شد. نيلسون اين حسن را داشت كه بعد از دوازده سال به هوادار پرسپوليس اين حقيقت را تفهيم كند كه ميتوان اسطورهها را در خاطرهها نگه داشت و با حال زندگي كرد. ميتوان يك نيلسون را به پرسپوليس آورد، خيالها را آسوده كرد، يك ركورد جديد را با او تجربه كرد و باز هم گفت: «هيچكس عابدزاده نميشود!» واقعيت هم همين است. هيچكس نه براي استقلال حجازي ميشود نه براي پرسپوليس عابدزاده!
نه همســرم بازيهايم را ميبيند، نه دختــرم!
وقتي پرسپوليس گل ميزند، شاديهاي تو در نوع خود جالب است. دستهايت را مشت ميكني و به اينطرف و آنطرف محوطه 18 قدم ميدوي.این عادت توست یا با منظور خاصی این جوری شادی می کنی؟
به هيچ وجه. اصلا طرح يا برنامهاي در اين زمينه ندارم و لحظهاي تصميم ميگيرم كه چهكار كنم. زدن گل، مهمترين اتفاق يك بازي براي پرسپوليس است و من هم بابت اين موضوع واقعا و از ته دل خوشحال ميشوم. البته من تنها هستم و كسي نزديك من نيست كه شاديام را با او تقسيم كنيم. همه دنبال گلزن ميدوند و به سوي او ميروند. من ميمانم و به همين خاطر در تنهايي شادي ميكنم.
نيلسون: مقايسـه با عابدزاده مـرا ذوقزده ميكند
وقتي به ايرانآمد كمتر كسي تصور اين روزها را ميكرد. روزهايي خوش براي دروازهباني كه با نظر مانوئل ژوزه آمد، شهاب گردان را كنار زد و به دروازه پرسپوليس رسيد. نيلسون اما وقتي وارد شد ديگر خارج نشد. ماند و ركوردها را يكي پس از ديگري جابجا كرد. محبوب هواداران شد، بهخصوص حالا كه پرسپوليس صدرنشين است و او 12 كلين شيت از خود بهجا گذاشته. نيلسون را با عابدزاده مقايسه ميكنند او اما از اين مقايسه خوشحال ميشود و در پوست خود نميگنجد. عابدزاده را نديده اما آوازه او را شنيده، به همين خاطر آرزوي رو در رو شدن با دروازهبان سابق پرسپوليس و تيم ملي را در سر ميپروراند. با نيلسون چند روز قبل از تولد 38 سالگياش صحبت كرديم؛ گفتوگويي كه پيش رويتان است.
همين ابتدا برويم سراغ تعداد گلهاي خورده پرسپوليس. 8 گل خورده در 19 بازي. رويايي است و فوقالعاده. دليلش چيست؟ نيلسون؟ سيد جلال و بنگر؟ يا تمام عناصر خط دفاعي پرسپوليس؟ دوست داريم جواب اين سوال را كليشهاي ندهي...
وقتي تيمي كم گل ميخورد بايد تلاش كند كه بازي را ببرد. چون با توجه به اينكه تيم، گلي دريافت نكرده، شانس براي بردن و كسب سه امتياز بالاتر ميرود. به نظر من در بسته ماندن دروازه پرسپوليس، سازماندهي فوقالعاده تيم، مهمترين دليل است. حمايت كل تيم و بازيكنان باعث ميشود تا در خط دفاع تنها نباشم. همه بازيكنان پشت هم هستند، از مهاجم نوك گرفته تا من كه درون دروازه هستم.
منظورت اين است كه دفاع تيمي باعث شده كه كم گل بخوريد؟
دقيقا. من ميگويم در پرسپوليس كسي براي خودش بازي نميكند. همه براي تيم بازي ميكنند و هر بازيكني به نوبه خودش در كم گل خوردن ما دخيل است و نقش دارد.
اما نقش تو پررنگتر از بقيه است،وقتي يك تيم گل نميخورد، اين گل نخوردن را اول بهحساب دروازهبان ميگذارند و بعد خط دفاع. خودت چقدر نقش داري در اين موفقيت؟
من كارم را به خوبي انجام ميدهم و اگر دقت كنيد در برخي بازيها به تيم هم كمك ميكنم اما اينجا يك نكته وجود دارد. بهتنهايي نميشود كاري انجام داد. پس نتيجه ميگيريم كه من بهتنهايي در بسته ماندن دروازه پرسپوليس و عملكرد خوب تيم در خط دفاعي نقشي ندارم. خط دفاع هم نقش خودش را بازي ميكند و البته ساير بازيكنان نيز همينطور.
با 12 كلين شيت در 19 بازي، يك ركورد جاودانه خلق كردهاي. گروهي ركورد تو را بهترين ركورد تاريخ پرسپوليس ميدانند و مقايسهات ميكنند با احمدرضا عابدزاده. اصلا عابــــدزاده را ميشناسي؟ او را ديدهاي؟
او را ميشناسم و ميدانم كه بهترين دروازهبان تاريخ پرسپوليس است. وقتي مرا با عابدزاده مقايسه ميكنند خوشحال ميشوم. احساس غرور ميكنم و ذوقزده ميشوم. وقتي ميگويند نيلسون شبيه عابدزاده است يا ركورد او را جابجا كرده.
بازيهاي عابدزاده را ديدهاي؟
متاسفانه بازيهايش را نديدهام. فقط ميدانم كه كيفيت بالايي داشته و هميشه ستاره پرسپوليس و تيم ملي ايران بوده. هيچگاه با او در تماس نبودهام اما دوست دارم و آرزو ميكنم كه يك روز او را رو در رو ببينم و با او حرف بزنم.
البته گفته ميشد شايد مربي دروازهبانهاي پرسپوليس شود، اگر او بيايد ميتواني فنون جديد دروازهباني را از او ياد بگيري و آيا او ميتواند براي عملكرد تو مثمر ثمر باشد؟
در تيمهاي قبلي به اندازه كافي ياد گرفتهام اما اگر عابدزاده بيايد فرصت دست من است و اين فرصت را دارم كه با او كار كنم. البته غلامپور زحمات بسياري براي من و ساير دروازهبانها كشيده. بهنظرم او هم در تعداد كم گلهاي خورده ما نقش داشته. درست مثل من، مدافعان و ساير بازيكنان.
بدن تو آماده است. خيليها اين را ميگويند. حالا حالاها ميخواهي بازي كني يا برنامهاي براي خداحافظي داري؟
فعلا ميتوانم بازي كنم. اين آمادگي را در خود ميبينم كه حالا حالاها تمرين كنم، در زمين حاضر شوم و مقابل مهاجمان حريف بايستم. اگر بدنم جواب بدهد دوست دارم تا 45 سالگي بازي كنم؛ يعني تا 7 سال ديگر. البته شايد هم بيشتر!
خانوادهات در ايران حضور دارند؟
همسر و دخترم كنارم هستند و زندگي در ايران را دوست دارند.
بازيهايت را ميبينند؟
همسرم به هيچوجه دوست ندارد بازيهايم را ببيند و دخترم هم كه 4 سالش است نميتواند تشخيص دهد كه فوتبال ببيند يا برنامهاي ديگر.
الان 19 هفته از ليگ برتر گذشته و پرسپوليس به صدر جدول تكيه زده، ميتواني خطي بين مدعيان قهرماني در ليگ برتر بكشي و آنها را از تيمهاي ديگر جدا كني؟
من كه اميدوارم پرسپوليس قهرمان شود اما تيمهايي چون استقلال، فولاد، تراكتورسازي، نفت تهران و سپاهان هم مدعي هستند و رقابت فشردهاي را با ما انجام ميدهند.
اما فعلا كه شما صدرنشين هستيد...
درست است كه الان پرسپوليس در صدر جدول است اما اين دليل نميشود ما از رقباي خود غفلت كنيم و آنها را ناديده بگيريم. بايد مراقب همه آنها باشيم، بهخصوص استقلال و تراكتورسازي كه اگر يك لحظه از آنها غافل شويم، صدر را از چنگ ما درميآورند.
جام جهاني 2014 در كشور شما برگزار ميشود. براي تماشاي اين بازيها به برزيل ميروي؟
صددرصد به كشورم ميروم، با دوستانم قرار ميگذارم و همراه آنها به ورزشگاه ميروم.
چه تيمي قهرمان جام جهاني ميشود؟
بدون شك برزيل.
اين را بهخاطر تعصبت گفتي؟
نه، چون به برزيل ايمان دارم و ميدانم كه در حضور تماشاگران خودي، تيم ما قهرمان جام جهاني خواهد شد.