06-05-2012، 20:03
تیموریان یا گوركانیان ایران (۷۷۱ – ۹۱۱ ه. ق) (۱۳۷۰ - ۱۵۰۶ م) دودمانی مغول تبار بودند. بنیادگزار این دودمان تیمور گورکانی بود که در آسیای میانه میزیست و سمرقند پایتختش بود. امیرتیمور كشورى وسیع و دولتى عظیم ایجاد كرد و خطهٔ ماوراءالنهر را به مقامى از اهمیت رسانید كه تا آن زمان هیچگاه بدان پایه نرسیده بود. او مرزهای خود را نخست در سرتاسر آسیای میانه و آنگاه سرتاسر خراسان و آنگاه همهٔ بخشهای ایران و عثمانی و بخشهایی از هندوستان گسترد. و چون فتوحات تیمور بیشتر جنبهء یورش و هجوم داشت تا تسخیر واقعى غالب ممالك مفتوح به زودى از تصرف تیموریان خارج شد. با این حال ماوراءالنهر مدتى مركز دولتى شد كه قسمت اعظم ایران و افغانستان را علاوه بر ولایات ماوراءالنهر شامل بود. هنگامى كه ممالك وسیع تیمورى تجزیه یافت دورهء هرج و مرج پیش آمد. به محض اینكه تیمور مرد، تركان عثمانى و آل جلایر و تركمانان درصدد تصرف ممالك ازدسترفتهء خود برآمدند. معهذا، اولاد تیمور موفق شدند كه شمال ایران را در مدت یك قرن جهت خود نگاهدارند. ولى آنان غالباً با یكدیگر در نزاع بودند. با وجود این شاهرخ موفق شد كه مناقشات اقوام خود را تا حدى رفع و قدرت و اعتبار مملكت را حفظ كند. اما پس از مرگ او ممالكش به قسمتهاى كوچكتر مجزا شد و بر اثر همین كیفیت صفویان و امراى شیبانى آنها را به متصرفات خود ضمیمه كردند. با این حال خاندان تیمورى از میان نرفت و نوادگان تیمور چندی پستر فرمانروایی خود را به هندوستان بردند و دولت سلسلهٔ بابرى را بنیاد گذاردند كه اروپائیان آن را «مغول كبیر» مینامند.
افراد خاندان تیمورى از این قرارند:
تیمور (771 – 807 ه. ق) (1370 - 1405 م)
خلیل سلطان (807 – 812 ه. ق) (1405 - 1410 م)
شاهرخ (807 – 850 ه. ق) (1405 - 1447 م)
بایسنقر میرزا
الغ بیك (850 – 853 ه. ق.) (1447 - 1449 م)
عبداللطیف (853 – 854 ه. ق.) (1449 - 1450 م)
عبدالله (854 – 855 ه. ق.) (1450 - 1451 م)
ابوسعید (855 – 873 ه. ق.) (1451 - 1469 م)
سلطان حسین بایقرا در هرات (862 – 911 ه. ق) (1470 - 1506 م)
سلطان احمد (873 – 899 ه. ق.) (1469 - 1494 م)
سلطان محمود (899–900 ه. ق.) (1494 - 1495 م)
دورهٔ هرج و مرج (900 تا 911 ه. ق) (1495 - 1506 م)
این سلسله بدست امرای شیبانی منقرض شد.
دانش و هنر در زمان تیموریان
تیمور با اینکه بسیار خونریز بود ولی به دانش و هنر کشش نشان میداد، از اینرو هنرمندان و صنعتگران از کشتارهایش در امان میماندند. فرزندان او نیز سیاست بنیادگذار دودمان تیموریان را پی گرفتند که میتوان به تأسیس رصدخانه، مسجد و مدرسه اشاره کرد. هنر مینیاتور نیز در این دوره از تاریخ ایران به اوج خود رسید. خلیل نوهء تیمور كه بدو هیچگونه شباهتى نداشت، اهتمام كامل به رفاه و سعادت مملكت معطوف داشت و خدماتى به علم و ادب كرد. شاهرخ طرفدار جدى علوم و صنایع بود و مسجد و بقعهء مقدس رضوى كه زیارتگاه شیعیان است از اوست. پسر او، الغبیك فرمان داد زیجى ترتیب دادند. حسینبن بایقرا نیز حامى علوم و ادبیات بود. ابوسعید پادشاه توانا، با کفایت، هنر دوست این خاندان نیز خود هنرمند بود. او طرفدار متصوفه و اهل عرفان بود و مشایخ صوفیه را گرامی میداشت و بعد او بود که خاندان تیموریان به صوفی گری روی آوردند.
بازماندگان تیموریان
نوادگان پادشاهان تیموریان هنوز ساکن ایران هستند و اکثریت آنان در نواحی اطراف تهران(به ویژه رودهن) و همدان پیرو مسلک صوفی گری هستند. زبان مادری بازماندگان این سلسله گویشی از ترکی است که خاص و ویژه خودشان است و پیوندهای خانواگی در بینشان بسیار رایج است. گفته میشود آنان بعضا شاخهای از اهل حق نیز میباشند. ولیکن اختلاف عقیدهٔ بسیاری بین آنان و دیگر پروان اهل حق است. برای مثال سبیل خود را کوتاه نگاه داشته، محمد را خاتم انبیا دانسته و حتی علی را تنها یک انسان اما با روحیات خداوندی میشناسند.
همچنین گفته میشود آنان همچنین به مانند اجداد خویش و بر خلاف دیگر پیروان اهل حق، به علم و هنر بسیار علاقه داشته و در کارهای اقتصادی سالم بسیار فعال هستند.
افراد خاندان تیمورى از این قرارند:
تیمور (771 – 807 ه. ق) (1370 - 1405 م)
خلیل سلطان (807 – 812 ه. ق) (1405 - 1410 م)
شاهرخ (807 – 850 ه. ق) (1405 - 1447 م)
بایسنقر میرزا
الغ بیك (850 – 853 ه. ق.) (1447 - 1449 م)
عبداللطیف (853 – 854 ه. ق.) (1449 - 1450 م)
عبدالله (854 – 855 ه. ق.) (1450 - 1451 م)
ابوسعید (855 – 873 ه. ق.) (1451 - 1469 م)
سلطان حسین بایقرا در هرات (862 – 911 ه. ق) (1470 - 1506 م)
سلطان احمد (873 – 899 ه. ق.) (1469 - 1494 م)
سلطان محمود (899–900 ه. ق.) (1494 - 1495 م)
دورهٔ هرج و مرج (900 تا 911 ه. ق) (1495 - 1506 م)
این سلسله بدست امرای شیبانی منقرض شد.
دانش و هنر در زمان تیموریان
تیمور با اینکه بسیار خونریز بود ولی به دانش و هنر کشش نشان میداد، از اینرو هنرمندان و صنعتگران از کشتارهایش در امان میماندند. فرزندان او نیز سیاست بنیادگذار دودمان تیموریان را پی گرفتند که میتوان به تأسیس رصدخانه، مسجد و مدرسه اشاره کرد. هنر مینیاتور نیز در این دوره از تاریخ ایران به اوج خود رسید. خلیل نوهء تیمور كه بدو هیچگونه شباهتى نداشت، اهتمام كامل به رفاه و سعادت مملكت معطوف داشت و خدماتى به علم و ادب كرد. شاهرخ طرفدار جدى علوم و صنایع بود و مسجد و بقعهء مقدس رضوى كه زیارتگاه شیعیان است از اوست. پسر او، الغبیك فرمان داد زیجى ترتیب دادند. حسینبن بایقرا نیز حامى علوم و ادبیات بود. ابوسعید پادشاه توانا، با کفایت، هنر دوست این خاندان نیز خود هنرمند بود. او طرفدار متصوفه و اهل عرفان بود و مشایخ صوفیه را گرامی میداشت و بعد او بود که خاندان تیموریان به صوفی گری روی آوردند.
بازماندگان تیموریان
نوادگان پادشاهان تیموریان هنوز ساکن ایران هستند و اکثریت آنان در نواحی اطراف تهران(به ویژه رودهن) و همدان پیرو مسلک صوفی گری هستند. زبان مادری بازماندگان این سلسله گویشی از ترکی است که خاص و ویژه خودشان است و پیوندهای خانواگی در بینشان بسیار رایج است. گفته میشود آنان بعضا شاخهای از اهل حق نیز میباشند. ولیکن اختلاف عقیدهٔ بسیاری بین آنان و دیگر پروان اهل حق است. برای مثال سبیل خود را کوتاه نگاه داشته، محمد را خاتم انبیا دانسته و حتی علی را تنها یک انسان اما با روحیات خداوندی میشناسند.
همچنین گفته میشود آنان همچنین به مانند اجداد خویش و بر خلاف دیگر پیروان اهل حق، به علم و هنر بسیار علاقه داشته و در کارهای اقتصادی سالم بسیار فعال هستند.