08-10-2013، 15:48
چون خدا مرده است ، زندگی بی معنی است ،
داستایوفسکی در کتاب برادران کارامازوف می گوید :
... انکار خدا موجب سلب مسئولیت از انسان است در نتیجه«همه چیز مجاز است».
ژان پل سارتر در کتاب اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر جمله«اگر خدا نباشد همه چیز مجاز است »
را سر آغاز فلسفه اگزیستانسیالیسم قرار می دهد.
می خواهم گزاره "اگر خدا نباشد همه چیز مجاز است " را تحلیل منطقی کنم.
1- فرض کنیم همه چیز مجاز باشد ، چه اشکالی دارد ؟ پس فرض بد بودن "مجاز بودن همه چیز " ؛ مقدم بر فرض بر بودن خداست که اگر نباشد همه چیز مجاز است .
2- فرض بد بودن "همه چیز مجاز است " ؛ فرضی عقلی است. خدا نیست ؛، اما "همه چیز مجاز است " بد است.
************************************************************************************
بنظر من ؛ اگر خدا نباشد و جهان هدفی نداشته باشد ؛ زندگی فاقد معنی است .
تفکر نبود خدا که نتیجه آن نیهلیسم و پوچی است ؛ می تواند انتخابی باشد ؛ اما انتخاب دیگری هم هست.
آن انتخاب ؛ عبارت "چون خدا نیست همه چیز مجاز است " را دود می کند می فرستد هوا .
من به عنوان یک انسان می گویم :
چون خدا نیست زندگی بی معنا نیست ؛ و من به زندگی معنا می بخشم. و منظور از من ؛ ابر انسان است.
ابر انسان در جایگاه خدای مرده می نشیند و به زندگی معنا می بخشد.
او جهان را از نو تعریف و برای انسان هدف تعریف می کند.
ابر انسان می گوید ؛ چون من هستم ؛ پس همه چیز مجاز نیست.
چنین گفت زرتشت.
داستایوفسکی در کتاب برادران کارامازوف می گوید :
... انکار خدا موجب سلب مسئولیت از انسان است در نتیجه«همه چیز مجاز است».
ژان پل سارتر در کتاب اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر جمله«اگر خدا نباشد همه چیز مجاز است »
را سر آغاز فلسفه اگزیستانسیالیسم قرار می دهد.
می خواهم گزاره "اگر خدا نباشد همه چیز مجاز است " را تحلیل منطقی کنم.
1- فرض کنیم همه چیز مجاز باشد ، چه اشکالی دارد ؟ پس فرض بد بودن "مجاز بودن همه چیز " ؛ مقدم بر فرض بر بودن خداست که اگر نباشد همه چیز مجاز است .
2- فرض بد بودن "همه چیز مجاز است " ؛ فرضی عقلی است. خدا نیست ؛، اما "همه چیز مجاز است " بد است.
************************************************************************************
بنظر من ؛ اگر خدا نباشد و جهان هدفی نداشته باشد ؛ زندگی فاقد معنی است .
تفکر نبود خدا که نتیجه آن نیهلیسم و پوچی است ؛ می تواند انتخابی باشد ؛ اما انتخاب دیگری هم هست.
آن انتخاب ؛ عبارت "چون خدا نیست همه چیز مجاز است " را دود می کند می فرستد هوا .
من به عنوان یک انسان می گویم :
چون خدا نیست زندگی بی معنا نیست ؛ و من به زندگی معنا می بخشم. و منظور از من ؛ ابر انسان است.
ابر انسان در جایگاه خدای مرده می نشیند و به زندگی معنا می بخشد.
او جهان را از نو تعریف و برای انسان هدف تعریف می کند.
ابر انسان می گوید ؛ چون من هستم ؛ پس همه چیز مجاز نیست.
چنین گفت زرتشت.