27-11-2022، 20:12
میکلآنجلو دی لودوویکو بوئوناروتی سیمونی (به ایتالیایی: Michelangelo di Lodovico Buonarroti Simoni) شناختهشده به عنوان میکلآنژ (به فرانسوی: Michel-Ange) (زاده ۶ مارس ۱۴۷۵ - درگذشتهٔ ۱۸ فوریهٔ ۱۵۶۴)، نقاش، پیکرتراش، معمار و چکامهسرای ایتالیایی رنسانس والا∗ و زادهٔ جمهوری فلورانس بود که اثری شگرف بر گسترش هنر غربی داشت. استعدادهای چند جانبهٔ هنریاش چنان بود که از سوی خیلی از بزرگترین هنرمندان معاصر خودش و نیز برخی از بزرگترین هنرمندان تاریخ، وی را در کنار فلورانسیِ دیگری یعنی لئوناردو داوینچی غالباً به عنوان یکی از نامزدهای الگوی مثالی یک همهچیزدان∗ در نظر میگیرند.
زادهٔ : ۶ مارس ۱۴۷۵، ایتالیا
درگذشت : ۱۸ فوریهٔ ۱۵۶۴ (۸۸ سال)رم، ایالات پاپی، ایتالیای کنونی
آرامگاه:فلورانس
محل زندگی: جمهوری فلورانس ایتالیا
ملیت : ایتالیایی
دیگر نامها : ایل دیوینو (خداگونه)
تحصیلات : دومنیکو گرلاندایو
شناختهشده برای هنر رنسانس
کارهای برجسته :
پیه تا (پایان یافته در ۱۴۹۹)
داوود (پایان یافته در ۱۵۰۴)
نقاشی سقف پرستشگاه سیستین (پایان یافته در ۱۵۱۲)
موسی (پایان یافته در ۱۵۱۶)
واپسین داوری (پایان یافته در ۱۵۴۱)
سبک : تکلف گرایی
جنبش : رنسانس والا، رنسانس
شریک(های)
زندگی : توماسو دی کاوالیری (مرد)
چکینو دی براچی (مرد)
شماری از آثار هنری میکل آنژ در زمینه نقاشی، پیکرتراشی و معماری در میان نامآورترین آثار هنری که وجود دارند، به ثبت رسیدهاند.آثار هنری وی در زمینههای نامبرده تعداد شگرفی دارند؛ با نگاه به فزونی تعداد نامههای بازمانده، شرح حالها و مستندات تاریخی، وی برترین هنرمند سده شانزدهمی است که در موردش مستنداتی تاریخی وجود دارند. دو عدد از شناخته شدهترین آثارش، پیئتا∗ و داوود∗، را پیش از سن سیسالگی خلق کردهبود. به رغم این که او احترام اندکی برای نقاشی قائل بود، دو تا از تأثیرگذارترین فرسکوها در تاریخ هنر غرب یعنی صحنههایی از آفرینش (بر سقف پرستشگاه سیستین در رم) و واپسین داوری∗ (بر روی دیوارهایش) را خود آفریده بود. طراحی کتابخانه لورنزی∗ توسط وی، کاری پیشرو در معماری تکلفگرا∗ بود.در سن ۷۴ سالگی، وی به عنوان معمار کلیسای سن پیترو، جانشین آنتونیو دا سانگالو∗ گردید تا پایانه غربی کلیسا و نیز گنبد آن با انجام برخی تغییرات، با معماری وی (البته پس از مرگش) به اتمام برسد.
میکل آنجلو (آنژ) نخستین هنرمند غربی بود که زندگینامهاش در دوران زندگیاش به رشته تحریر درآمد.در حقیقت، دو زندگینامه از وی در طول حیاتش نوشتهشدند. در یکی از آنان که نگارنده اش جورجو وازاری∗است، ادعا شده که آثار هنری میکل آنژ از آثار هر هنرمند زنده یا مُردهای فراتر رفتهاند و «نه تنها در یک هنر برجسته میباشند، بلکه در تمامی سه هنر نامبرده نیز.»
میکل آنژ در طول زندگیاش اغلب «ایل دیوینو» (به ایتالیایی: Il Divino) به معنای خداوار یا خداگونه خوانده میشد.معاصران وی اغلب فره و شکوهش را میستودند. تلاشهایی که توسط هنرمندانِ پس از او برای تقلیدفراوردههای هنریاش به عمل آمدند، به سبک بسیار شخصی تکلفگرایی منتج شدند که خود جنبش بزرگ بعدی در تاریخ هنرِ پس از رنسانس والا بود.
این پرستشگاه اند که نمایانگر شماری از دکترینهای کلیسای کاتولیک میباشند.
این ترکیبها حدود ۵۰۰ متر مربع از سقف پرستشگاه سیستین را در بر میگیرند و شامل بیش از ۳۰۰ چهره میباشنددر میانهٔ سقف، نگارگری (نقاشی)های نُه بخش از سِفر پیدایش به چشم میخورد که به سه گروه بخشبندی شدهاند: آفرینش انسان به دست خداوند∗، سقوط آنان از رحمت الهی∗، و سرانجام احوال انسانها در زمان نوح و خانواده اش∗. بر روی ستونهای سه گوش کروی ای که سقف پرستشگاه را نگه میدارند نیز نگارههایی از مردها و زنهایی که آمدن مسیح را پیش گویی میکنند، نقش بستهاست؛ آنها شامل هفت پیامبر از اسرائیل∗، و پنج زن هاتف میباشند. در میان نامدارترین نگارهها بر روی سقف میتوان به آفرینش آدم، آدم و حوا در باغ عدن، طوفان بزرگ، ارمیای نبی و هاتف کومای اشاره نمود.
فلورانس زیر فرمان پاپهای مدیچی، ۱۵۳۴_۱۵۱۳
در ۱۵۱۳، پاپ یولیوس دوم درگذشت و پاپ لئون دهم، دومین پسر لورنتسو د مدیچی، جانشین وی گردید.پاپ لئو به میکل آنژ سفارش بازساخت نمای بیرونی بازیلیکای سن لورنتسوی فلورانس و آراستن آن با تندیسها را کرد. وی با بی میلی پذیرفت و سه سال را در آفرینش نگارهها و الگوها برای نمای بیرونی ساختمان پی گذاشت و در همان حال کوشش میکرد معدن مرمر تازه ای در پیِتراسانتا برای این پروژه بگشاید. این طرح در ۱۵۲۰ به سبب مشکلات مالی پیمانکارها، پیش از هرگونه پیشرفت مشهودی بهطور ناگهانی متوقف گردید و اکنون این بازیلیکا فاقد نمای بیرونی است.
آرامگاه پاپ ژولیوس دوم که از سال ۱۵۰۵ توسط میکل آنژ تراشیده شده و در کلیسای سن پیترو این وینکولی جای دارد. تندیس میانی که یک شخص نشسته با کتابی در دست را نشان میدهد، همان موسی است که در ۱۵۱۶ ساخت آن به فرجام رسید اما کار باقی تندیسها تا ۱۵۴۵ به طول انجامید.
در ۱۵۲۰ مدیچی بار دیگر با پیشنهادی بزرگ به میکل آنژ رو کرد: این بار با هدف ساختمان یک پرستشگاه و آرامگاه خانوادگی در بخشی از بازیلیکای سن لورنتسو∗ که معبد مدیچی نام داشت.برای آیندگان، این پروژه که بیشترِ سالهای ۱۵۲۰ تا ۱۵۳۰ از زندگی هنرمند را به خود مشغول داشت، بیشتر مفهوم و درک شده بود. میکل آنژ از اختیار شخصی خود برای طراحی و ساخت معماری پرستشگاه مدیچی (یکی از قسمتهای چندگانهٔ بازیلیکای سن لورنتسو) بهره گرفت؛ به طوری که این پرستشگاه دو تن از اعضای جوانتر خاندان مدیچی را در خود جای دادهاست: جولیانو یا دوکِ نمورس که سومین پسر لورنتسوی شکوهمند نیز هست، و دیگری لورنتسوی دوم یا دوک اوربینو که برادرزادهٔ جولیانو است. این پرستشگاه همچنین به پاسداشت نام و یاد دو تن از پیشینگان آنها نیز ساخته شده بود: لورنتسوی شکوهمند و برادر وی جولیانو دِ مدیچی (معمولاً با جولیانو دوک نمورس که برادرزاده اش است، اشتباه میشود) که در کنار یکدیگر آرمیدهاند. این آرامگاه خانوادگی افزون بر تندیسهای جولیانو دوک نمورس و لورنتسوی دوم دارای چهار تندیس به نامهای شب و روز (که در زیر تندیس جولیانو دوک نمورس جای گرفتهاند) و دوسک و داون (که در زیر تندیس لورنتسوی دوم جای گرفتهاند) نیز میباشند. این پرستشگاه همچنین دربردارندهٔ مریم مدیچی∗ نیز هست. در ۱۹۷۶ یک کریدور مخفی که بر دیوارهایش نگارههای میکل آنژ دیده میشد، کشف گردید.
پاپ لئوی دهم در ۱۵۲۱ درگذشت و برای مدت کوتاهی آدریان ششم و سپس پسرعمویش کلمنت هفتم (فرزند جولیانو د مدیچی و برادرزادهٔ لورنتسوی شکوهمند) جانشین وی گردید. در ۱۵۲۴ میکل آنژ این بار سفارش معماری برای کتابخانه لورنزی در همان کلیسای سن لورنتسوی فلورانس از سوی پاپ جدید را پذیرفت. وی هم ورودی کتابخانه و هم راهروی آن را طراحی نمود؛ ساختمانی که دارای چنان تأثیر پویایی در اشکال معماری اش است که به عنوان پیشگامی برای معماری باروک دانسته میشود. تفسیر طرح معماری و اجرای دستور العملهای آن بر عهدهٔ دستیاران میکل آنژ سپرده شد. کتابخانه تا ۱۵۷۱ گشایش نیافت و راهرو تا ۱۹۰۴ ناکامل ماند.
در ۱۵۲۷، شهروندان فلورانس با رویداد غارت رم∗ تشویق شده و خاندان مدیچی را بار دیگر همانند سال ۱۴۹۴ برانداخته و حکومت جمهوری را برپا ساختند. در نتیجه شهر محاصره گردید و میکل آنژ از ۱۵۲۸ تا ۱۵۲۹ با کار کردن بر روی مواضع دفاعی فلورانس به یاری شهر نازنینش شتافت. شهر در ۱۵۳۰ سقوط کرد و خاندان مدیچی بار دیگر قدرت را در دست گرفتند. میکل آنژ علاقه ای نسبت به الساندرو مدیچی جوان که به عنوان نخستین دوک فلورانس برگزیده شده بود، نداشت. از ترس جان خود به رُم گریخت و دستیاران خود را جا گذاشت تا ساختمان پرستشگاه مدیچی و کتابخانه لورنزی را به پایان برسانند. با وجود پشتیبانی هنرمند نابغه از جمهوری و ایستادگی اش در برابر حکومت مدیچی، وی توسط پاپ کلمنت مورد خوش آمدگویی قرار گرفت، کسی که بار دیگر مجوز وی را احیاء و قرارداد جدیدی با هنرمند بر سر آرامگاه پاپ یولیوس دوم بست
رُم و سقف پرستشگاه سیستین، ۱۵۱۲_۱۵۰۵
سقف پرستشگاه سیستین که به دست میکل آنژ (آنجلو) نگارگری شدهاست؛ این کار نزدیک به چهار سال(۱۵۱۲_۱۵۰۸) به درازا انجامید.
در ۱۵۰۵ میکل آنجلو (آنژ) این بار توسط پاپ یولیوس دوم به رم فراخوانده شد و پاپ یولیوس به وی سفارش ساخت آرامگاه پاپ یولیوس دوم را داد که قرار بود دربرگیرنده چهل تندیس باشد و در مدت پنج سال ساختمان آن به پایان رسد.با پشتیبانی پاپ، میکل آنژ تعویق و دیرکردهای پرشماری در کار ساختمان آرامگاه داشت تا بتواند به سایر سفارشهای فراوان خود نیز رسیدگی کند. هرچند میکل آنژ برای ۴۰ سال بر روی آرامگاه کار کرد(۱۸۴۵_۱۸۰۵)، اما آرامگاه هیچگاه چنانکه خود میخواست به پایان نرسید. این آرامگاه در کلیسای کلیسای سَن پیترو این وینکولی (به ایتالیایی: San Pietro in Vincoli/ به پارسی: قدیس پطرس در زنجیر) در رُم جای دارد و بیش از همه به خاطر تندیس میانی اش یعنی موسی که کار ساخت آن در ۱۵۱۶ به پایان رسید، شهرت دارد. دو تا از تندیسهایی که قرار بود برای همین آرامگاه ساخته شوند، یعنی برده شورش گر و برده محتضر اکنون در موزه لوور نگه داری میشوند.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
در همان هنگامه، میکل آنژ سقف پرستشگاه سیستین را نگارگری (نقاشی) نمود که نزدیک به چهار سال به درازا کشید(1512_1508).به توجه به گزارش آسکانیو کوندیوی (نگارندهٔ زندگینامه میکل آنژ) دوناتو برامانته که در حال کار بر روی بازیلیکای سن پیترو (با کلیسای سن پیترو این وینکولی اشتباه نشود) بود، از این که میکل آنژ مأمور ساختمان آرامگاه پاپ ژولیوس دوم شده بود، در خشم شده و پاپ را متقاعد ساخت این هنرمند نابغه را به کاری بگمارد که بدان ناآشنا بود؛ هدفش این بود که او در کارش شکست بخورد شاید منظور از کاری که بدان گماشته شد، همان نگارگری سقف کلیسای سیستین باشد. م). میکل آنژ در آغاز مأمور نگارگری (نقاشی) حواریون دوازدهگانه بر روی سه گوش کروی ای که سقف را نگه میداشت، و نیز آراستن بخش میانی سقف شده بود.میکل آنژ اما پاپ یولیوس را قانع ساخت که به وی آزادی عمل بدهد و پیشنهاد طرحی دگرگونه و پیچیدهتر را نمود که داستان آفرینش، هبوط انسان، وعده رستگاری از سوی پیامبرها، و تبار شناسیِ (شجره نامهٔ) مسیح را شامل میشد. این فراوردههای هنری بخشی از طرحی بزرگتر (از جمله واپسین داوری) از آرایش این پرستشگاه اند که نمایانگر شماری از دکترینهای کلیسای کاتولیک میباشند.
این ترکیبها حدود ۵۰۰ متر مربع از سقف پرستشگاه سیستین را در بر میگیرند و شامل بیش از ۳۰۰ چهره میباشند. در میانهٔ سقف، نگارگری (نقاشی)های نُه بخش از سِفر پیدایش به چشم میخورد که به سه گروه بخشبندی شدهاند: آفرینش انسان به دست خداوند∗، سقوط آنان از رحمت الهی∗، و سرانجام احوال انسانها در زمان نوح و خانواده اش∗. بر روی ستونهای سه گوش کروی ای که سقف پرستشگاه را نگه میدارند نیز نگارههایی از مردها و زنهایی که آمدن مسیح را پیش گویی میکنند، نقش بستهاست؛ آنها شامل هفت پیامبر از اسرائیل∗، و پنج زن هاتف میباشند. در میان نامدارترین نگارهها بر روی سقف میتوان به آفرینش آدم، آدم و حوا در باغ عدن، طوفان بزرگ، ارمیای نبی و هاتف کومای اشاره نمود.
فلورانس، ۱۵۰۵_۱۴۹۹
تندیس داوود تکمیل شده در سال ۱۵۰۴ به دست میکل آنژ (آنجلو)؛ یکی از معروفترین آثار رنسانس.
میکل آنجلو (آنژ) در ۱۴۹۹ به فلورانس بازگشت. پس از سقوط رهبر کشیش جمهوری یعنی جیرولامو ساونارولای رنسانس ستیز، که در ۱۴۹۸ اعدام گردید و به قدرت رسیدن پیه رو سودرینی اکنون اوضاع سیاسی جمهوری تغییر کرده بود. مشاورین صنف بازرگانان پشم از میکل آنژ درخواست کردند پروژه ای ناتمام مربوط به ۴۰ سال گذشته که آگوستینو دی دوچو آن را آغاز کرده بود را به پایان برساند؛ پیکر غول آسایی از جنس مرمر کارارا که پرتره داوود را به عنوان نماد آزادی فلورانس به تصویر میکشید و قرار بود بر شیروانی کلیسای جامع فلورانس نهاده شود.میکل آنژ درخواست آنان را با تکمیل مشهورترین فراوردهٔ خود یعنی تندیس داوود در ۱۵۰۴ پاسخ داد. این شاهکار مُعرفاً برجستگی میکل آنژ را به عنوان یک پیکرتراشِ دارای مهارت فنی فراطبیعی و نیروی تجسم نمادین نشان داد. یک تیم متشکل از خبرگان از جمله بوتیچلی و لئوناردو دا وینچی فراخوانده شدند تا دربارهٔ محل جای دادن تندیس تصمیم بگیرند؛ سرانجام «پیاتسا دلا سینیوریه» روبروی کاخ وکیو به عنوان محل تندیس برگزیده شد. این فراورده اکنون در گالری آکادمی فلورانس جای دارد. با این حال یک رو گرفت (کپی) از آن در بیرون کاخ وکیو (Palazzo Vecchio) نیز قرار دارد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
با پایان گرفتن کار تندیس داوود سفارش دیگری به میکل آنژ سپرده شد. در آغاز ۱۵۰۴ به لئوناردو دا وینچی سفارش شده بود نگاره (نقاشی) نبرد آنگیاری را در اتاق مشورت کاخ وکیو ترسیم کند؛ نگاره ای که نبرد بین فلورانس و میلان در ۱۴۴۰ را به تصویر میکشید. سپس میکل آنژ سفارش ترسیم نگارهٔ نبرد کاشینا (Battle of Cascina) را دریافت داشت. دو نگاره از این دو هنرمند نامبرده بسیار با یکدیگر تفاوت دارند؛ نگارهٔ دا وینچی سربازانی را به تصویر کشانده که سوار بر اسبانی در حال نبرد اند در حالی که نگارهٔ میکل آنژ سربازانی را نشان میدهد که در حین آبتنی در رودخانه، ناگهان مورد یورش دشمن قرار گرفتهاند. هر دو نگاره ناتمام ماندند و زمانی که اتاق کاخ در حال نوسازی بود، برای همیشه ناپدید شدند. هر دو اثر بس ستوده شده بودند و روگرفت (کپی)هایی از آنان برجای ماندهاست؛ نگارهٔ دا وینچی توسط روبنس روگرفت شدهاست و نگارهٔ میکل آنژ نیز توسط باستیانو دا سانگالو.
همچنین در طول همین دوره، میکل آنژ توسط آنجلو دونی سفارش ترسیم نقاشی «خانواده مقدس» را به عنوان هدیه ای به همسر دونی، مادالنا استروتزی، دریافت داشت. این فراوردهٔ هنری با نام دونی توندو∗ شناخته میشود و در موزه هنر اوفیتزی در فلورانس با قاب باشکوهی که دارد (ممکن است میکل آنژ خود آن قاب را نیز طراحی کرده باشد) آویزان است.وی همچنین ممکن است نگارهٔ مریم (مدونا) و کودک همراه با یحیای تعمید دهنده را نیز ترسیم کرده باشد که به مریمِ منچستر شهرت دارد و اکنون در نگارخانه ملی لندن جای دارد.
.
پیه تا(Pieta) آفریده شده در ۹۹_۱۴۹۸. .
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
در همان سال، مدیچی در نتیجهٔ به قدرت رسیدن جیرولامو ساونارولا از فلورانس اخراج گردید. میکل آنژ شهر را پیش از پایان گرفتن انقلاب سیاسی ترک گفت و رهسپار ونیز و سپس بولونیا گردید. در بولونیا، وی مأمور تراش دادن آخرین پیکرههای کوچک ضریح ومینیک قدیس∗ در کلیسایی که وقف قدیس نامبرده شده بود، گردید تا کار ساخت ضریح به پایان خود برسد. در همین زمان، میکل آنژ برجستهکاریهای سفت و محکمی که توسط جاکوپو دلا کوئرچا∗ در دورادور در ورودی «بازیلیکای قدیس پترونیوس»∗ تراشیده شدهبود و بهویژه قاب نقاشیِ پانل∗ «آفرینش حوا»∗ را مطالعه نمود؛ ترکیبی که بعدها در نگارهای که خود بر سقف کلیسای سیستین ترسیم کرد، دیده شد.در پایان ۱۴۹۴ اوضاع سیاسی فلورانس آرامتر بود. این شهر که در گذشته زیر تهدید فرانسویان قرار داشت، دیگر خطری احساس نمینمود؛ چرا که شارل هشتم فرانسه از شکستهای خود در رنج بود. میکل آنژ به فلورانس بازگشت اما از حاکم جدید این شهر یعنی ساونارولا سفارشی دریافت نکرد پس به خدمت خاندان مدیچی بازگشت.در طول شش ماهی که در فلورانس سپری نمود، وی بر روی دو تندیس کوچک کار کرد، یکی کودکیِ یحیای تعمید دهنده∗ و کوپیدِ خفته∗. لورنتسو پیِرفرانچسکو دِ مدیچی∗ (با لورنتسو د مدیچی که قبلاً نامبرده شد اشتباه نشود) که به میکل آنژ سفارش ساخت تندیس «قدیس یحیای تعمید دهنده» را دادهبود، از این هنرمند خواست «آن را تعمیر نماید تا چنین به نظر برسد که انگاری مدفون شده بود». بنابراین وی توانست «آن [تندیس] را به رم بفرستد… و در حد یک اثر باستانی نشانش دهد و… به قیمت خیلی بیشتری آن را بفروشد».
زادهٔ : ۶ مارس ۱۴۷۵، ایتالیا
درگذشت : ۱۸ فوریهٔ ۱۵۶۴ (۸۸ سال)رم، ایالات پاپی، ایتالیای کنونی
آرامگاه:فلورانس
محل زندگی: جمهوری فلورانس ایتالیا
ملیت : ایتالیایی
دیگر نامها : ایل دیوینو (خداگونه)
تحصیلات : دومنیکو گرلاندایو
شناختهشده برای هنر رنسانس
کارهای برجسته :
پیه تا (پایان یافته در ۱۴۹۹)
داوود (پایان یافته در ۱۵۰۴)
نقاشی سقف پرستشگاه سیستین (پایان یافته در ۱۵۱۲)
موسی (پایان یافته در ۱۵۱۶)
واپسین داوری (پایان یافته در ۱۵۴۱)
سبک : تکلف گرایی
جنبش : رنسانس والا، رنسانس
شریک(های)
زندگی : توماسو دی کاوالیری (مرد)
چکینو دی براچی (مرد)
شماری از آثار هنری میکل آنژ در زمینه نقاشی، پیکرتراشی و معماری در میان نامآورترین آثار هنری که وجود دارند، به ثبت رسیدهاند.آثار هنری وی در زمینههای نامبرده تعداد شگرفی دارند؛ با نگاه به فزونی تعداد نامههای بازمانده، شرح حالها و مستندات تاریخی، وی برترین هنرمند سده شانزدهمی است که در موردش مستنداتی تاریخی وجود دارند. دو عدد از شناخته شدهترین آثارش، پیئتا∗ و داوود∗، را پیش از سن سیسالگی خلق کردهبود. به رغم این که او احترام اندکی برای نقاشی قائل بود، دو تا از تأثیرگذارترین فرسکوها در تاریخ هنر غرب یعنی صحنههایی از آفرینش (بر سقف پرستشگاه سیستین در رم) و واپسین داوری∗ (بر روی دیوارهایش) را خود آفریده بود. طراحی کتابخانه لورنزی∗ توسط وی، کاری پیشرو در معماری تکلفگرا∗ بود.در سن ۷۴ سالگی، وی به عنوان معمار کلیسای سن پیترو، جانشین آنتونیو دا سانگالو∗ گردید تا پایانه غربی کلیسا و نیز گنبد آن با انجام برخی تغییرات، با معماری وی (البته پس از مرگش) به اتمام برسد.
میکل آنجلو (آنژ) نخستین هنرمند غربی بود که زندگینامهاش در دوران زندگیاش به رشته تحریر درآمد.در حقیقت، دو زندگینامه از وی در طول حیاتش نوشتهشدند. در یکی از آنان که نگارنده اش جورجو وازاری∗است، ادعا شده که آثار هنری میکل آنژ از آثار هر هنرمند زنده یا مُردهای فراتر رفتهاند و «نه تنها در یک هنر برجسته میباشند، بلکه در تمامی سه هنر نامبرده نیز.»
میکل آنژ در طول زندگیاش اغلب «ایل دیوینو» (به ایتالیایی: Il Divino) به معنای خداوار یا خداگونه خوانده میشد.معاصران وی اغلب فره و شکوهش را میستودند. تلاشهایی که توسط هنرمندانِ پس از او برای تقلیدفراوردههای هنریاش به عمل آمدند، به سبک بسیار شخصی تکلفگرایی منتج شدند که خود جنبش بزرگ بعدی در تاریخ هنرِ پس از رنسانس والا بود.
این پرستشگاه اند که نمایانگر شماری از دکترینهای کلیسای کاتولیک میباشند.
این ترکیبها حدود ۵۰۰ متر مربع از سقف پرستشگاه سیستین را در بر میگیرند و شامل بیش از ۳۰۰ چهره میباشنددر میانهٔ سقف، نگارگری (نقاشی)های نُه بخش از سِفر پیدایش به چشم میخورد که به سه گروه بخشبندی شدهاند: آفرینش انسان به دست خداوند∗، سقوط آنان از رحمت الهی∗، و سرانجام احوال انسانها در زمان نوح و خانواده اش∗. بر روی ستونهای سه گوش کروی ای که سقف پرستشگاه را نگه میدارند نیز نگارههایی از مردها و زنهایی که آمدن مسیح را پیش گویی میکنند، نقش بستهاست؛ آنها شامل هفت پیامبر از اسرائیل∗، و پنج زن هاتف میباشند. در میان نامدارترین نگارهها بر روی سقف میتوان به آفرینش آدم، آدم و حوا در باغ عدن، طوفان بزرگ، ارمیای نبی و هاتف کومای اشاره نمود.
فلورانس زیر فرمان پاپهای مدیچی، ۱۵۳۴_۱۵۱۳
در ۱۵۱۳، پاپ یولیوس دوم درگذشت و پاپ لئون دهم، دومین پسر لورنتسو د مدیچی، جانشین وی گردید.پاپ لئو به میکل آنژ سفارش بازساخت نمای بیرونی بازیلیکای سن لورنتسوی فلورانس و آراستن آن با تندیسها را کرد. وی با بی میلی پذیرفت و سه سال را در آفرینش نگارهها و الگوها برای نمای بیرونی ساختمان پی گذاشت و در همان حال کوشش میکرد معدن مرمر تازه ای در پیِتراسانتا برای این پروژه بگشاید. این طرح در ۱۵۲۰ به سبب مشکلات مالی پیمانکارها، پیش از هرگونه پیشرفت مشهودی بهطور ناگهانی متوقف گردید و اکنون این بازیلیکا فاقد نمای بیرونی است.
آرامگاه پاپ ژولیوس دوم که از سال ۱۵۰۵ توسط میکل آنژ تراشیده شده و در کلیسای سن پیترو این وینکولی جای دارد. تندیس میانی که یک شخص نشسته با کتابی در دست را نشان میدهد، همان موسی است که در ۱۵۱۶ ساخت آن به فرجام رسید اما کار باقی تندیسها تا ۱۵۴۵ به طول انجامید.
در ۱۵۲۰ مدیچی بار دیگر با پیشنهادی بزرگ به میکل آنژ رو کرد: این بار با هدف ساختمان یک پرستشگاه و آرامگاه خانوادگی در بخشی از بازیلیکای سن لورنتسو∗ که معبد مدیچی نام داشت.برای آیندگان، این پروژه که بیشترِ سالهای ۱۵۲۰ تا ۱۵۳۰ از زندگی هنرمند را به خود مشغول داشت، بیشتر مفهوم و درک شده بود. میکل آنژ از اختیار شخصی خود برای طراحی و ساخت معماری پرستشگاه مدیچی (یکی از قسمتهای چندگانهٔ بازیلیکای سن لورنتسو) بهره گرفت؛ به طوری که این پرستشگاه دو تن از اعضای جوانتر خاندان مدیچی را در خود جای دادهاست: جولیانو یا دوکِ نمورس که سومین پسر لورنتسوی شکوهمند نیز هست، و دیگری لورنتسوی دوم یا دوک اوربینو که برادرزادهٔ جولیانو است. این پرستشگاه همچنین به پاسداشت نام و یاد دو تن از پیشینگان آنها نیز ساخته شده بود: لورنتسوی شکوهمند و برادر وی جولیانو دِ مدیچی (معمولاً با جولیانو دوک نمورس که برادرزاده اش است، اشتباه میشود) که در کنار یکدیگر آرمیدهاند. این آرامگاه خانوادگی افزون بر تندیسهای جولیانو دوک نمورس و لورنتسوی دوم دارای چهار تندیس به نامهای شب و روز (که در زیر تندیس جولیانو دوک نمورس جای گرفتهاند) و دوسک و داون (که در زیر تندیس لورنتسوی دوم جای گرفتهاند) نیز میباشند. این پرستشگاه همچنین دربردارندهٔ مریم مدیچی∗ نیز هست. در ۱۹۷۶ یک کریدور مخفی که بر دیوارهایش نگارههای میکل آنژ دیده میشد، کشف گردید.
پاپ لئوی دهم در ۱۵۲۱ درگذشت و برای مدت کوتاهی آدریان ششم و سپس پسرعمویش کلمنت هفتم (فرزند جولیانو د مدیچی و برادرزادهٔ لورنتسوی شکوهمند) جانشین وی گردید. در ۱۵۲۴ میکل آنژ این بار سفارش معماری برای کتابخانه لورنزی در همان کلیسای سن لورنتسوی فلورانس از سوی پاپ جدید را پذیرفت. وی هم ورودی کتابخانه و هم راهروی آن را طراحی نمود؛ ساختمانی که دارای چنان تأثیر پویایی در اشکال معماری اش است که به عنوان پیشگامی برای معماری باروک دانسته میشود. تفسیر طرح معماری و اجرای دستور العملهای آن بر عهدهٔ دستیاران میکل آنژ سپرده شد. کتابخانه تا ۱۵۷۱ گشایش نیافت و راهرو تا ۱۹۰۴ ناکامل ماند.
در ۱۵۲۷، شهروندان فلورانس با رویداد غارت رم∗ تشویق شده و خاندان مدیچی را بار دیگر همانند سال ۱۴۹۴ برانداخته و حکومت جمهوری را برپا ساختند. در نتیجه شهر محاصره گردید و میکل آنژ از ۱۵۲۸ تا ۱۵۲۹ با کار کردن بر روی مواضع دفاعی فلورانس به یاری شهر نازنینش شتافت. شهر در ۱۵۳۰ سقوط کرد و خاندان مدیچی بار دیگر قدرت را در دست گرفتند. میکل آنژ علاقه ای نسبت به الساندرو مدیچی جوان که به عنوان نخستین دوک فلورانس برگزیده شده بود، نداشت. از ترس جان خود به رُم گریخت و دستیاران خود را جا گذاشت تا ساختمان پرستشگاه مدیچی و کتابخانه لورنزی را به پایان برسانند. با وجود پشتیبانی هنرمند نابغه از جمهوری و ایستادگی اش در برابر حکومت مدیچی، وی توسط پاپ کلمنت مورد خوش آمدگویی قرار گرفت، کسی که بار دیگر مجوز وی را احیاء و قرارداد جدیدی با هنرمند بر سر آرامگاه پاپ یولیوس دوم بست
رُم و سقف پرستشگاه سیستین، ۱۵۱۲_۱۵۰۵
سقف پرستشگاه سیستین که به دست میکل آنژ (آنجلو) نگارگری شدهاست؛ این کار نزدیک به چهار سال(۱۵۱۲_۱۵۰۸) به درازا انجامید.
در ۱۵۰۵ میکل آنجلو (آنژ) این بار توسط پاپ یولیوس دوم به رم فراخوانده شد و پاپ یولیوس به وی سفارش ساخت آرامگاه پاپ یولیوس دوم را داد که قرار بود دربرگیرنده چهل تندیس باشد و در مدت پنج سال ساختمان آن به پایان رسد.با پشتیبانی پاپ، میکل آنژ تعویق و دیرکردهای پرشماری در کار ساختمان آرامگاه داشت تا بتواند به سایر سفارشهای فراوان خود نیز رسیدگی کند. هرچند میکل آنژ برای ۴۰ سال بر روی آرامگاه کار کرد(۱۸۴۵_۱۸۰۵)، اما آرامگاه هیچگاه چنانکه خود میخواست به پایان نرسید. این آرامگاه در کلیسای کلیسای سَن پیترو این وینکولی (به ایتالیایی: San Pietro in Vincoli/ به پارسی: قدیس پطرس در زنجیر) در رُم جای دارد و بیش از همه به خاطر تندیس میانی اش یعنی موسی که کار ساخت آن در ۱۵۱۶ به پایان رسید، شهرت دارد. دو تا از تندیسهایی که قرار بود برای همین آرامگاه ساخته شوند، یعنی برده شورش گر و برده محتضر اکنون در موزه لوور نگه داری میشوند.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
در همان هنگامه، میکل آنژ سقف پرستشگاه سیستین را نگارگری (نقاشی) نمود که نزدیک به چهار سال به درازا کشید(1512_1508).به توجه به گزارش آسکانیو کوندیوی (نگارندهٔ زندگینامه میکل آنژ) دوناتو برامانته که در حال کار بر روی بازیلیکای سن پیترو (با کلیسای سن پیترو این وینکولی اشتباه نشود) بود، از این که میکل آنژ مأمور ساختمان آرامگاه پاپ ژولیوس دوم شده بود، در خشم شده و پاپ را متقاعد ساخت این هنرمند نابغه را به کاری بگمارد که بدان ناآشنا بود؛ هدفش این بود که او در کارش شکست بخورد شاید منظور از کاری که بدان گماشته شد، همان نگارگری سقف کلیسای سیستین باشد. م). میکل آنژ در آغاز مأمور نگارگری (نقاشی) حواریون دوازدهگانه بر روی سه گوش کروی ای که سقف را نگه میداشت، و نیز آراستن بخش میانی سقف شده بود.میکل آنژ اما پاپ یولیوس را قانع ساخت که به وی آزادی عمل بدهد و پیشنهاد طرحی دگرگونه و پیچیدهتر را نمود که داستان آفرینش، هبوط انسان، وعده رستگاری از سوی پیامبرها، و تبار شناسیِ (شجره نامهٔ) مسیح را شامل میشد. این فراوردههای هنری بخشی از طرحی بزرگتر (از جمله واپسین داوری) از آرایش این پرستشگاه اند که نمایانگر شماری از دکترینهای کلیسای کاتولیک میباشند.
این ترکیبها حدود ۵۰۰ متر مربع از سقف پرستشگاه سیستین را در بر میگیرند و شامل بیش از ۳۰۰ چهره میباشند. در میانهٔ سقف، نگارگری (نقاشی)های نُه بخش از سِفر پیدایش به چشم میخورد که به سه گروه بخشبندی شدهاند: آفرینش انسان به دست خداوند∗، سقوط آنان از رحمت الهی∗، و سرانجام احوال انسانها در زمان نوح و خانواده اش∗. بر روی ستونهای سه گوش کروی ای که سقف پرستشگاه را نگه میدارند نیز نگارههایی از مردها و زنهایی که آمدن مسیح را پیش گویی میکنند، نقش بستهاست؛ آنها شامل هفت پیامبر از اسرائیل∗، و پنج زن هاتف میباشند. در میان نامدارترین نگارهها بر روی سقف میتوان به آفرینش آدم، آدم و حوا در باغ عدن، طوفان بزرگ، ارمیای نبی و هاتف کومای اشاره نمود.
فلورانس، ۱۵۰۵_۱۴۹۹
تندیس داوود تکمیل شده در سال ۱۵۰۴ به دست میکل آنژ (آنجلو)؛ یکی از معروفترین آثار رنسانس.
میکل آنجلو (آنژ) در ۱۴۹۹ به فلورانس بازگشت. پس از سقوط رهبر کشیش جمهوری یعنی جیرولامو ساونارولای رنسانس ستیز، که در ۱۴۹۸ اعدام گردید و به قدرت رسیدن پیه رو سودرینی اکنون اوضاع سیاسی جمهوری تغییر کرده بود. مشاورین صنف بازرگانان پشم از میکل آنژ درخواست کردند پروژه ای ناتمام مربوط به ۴۰ سال گذشته که آگوستینو دی دوچو آن را آغاز کرده بود را به پایان برساند؛ پیکر غول آسایی از جنس مرمر کارارا که پرتره داوود را به عنوان نماد آزادی فلورانس به تصویر میکشید و قرار بود بر شیروانی کلیسای جامع فلورانس نهاده شود.میکل آنژ درخواست آنان را با تکمیل مشهورترین فراوردهٔ خود یعنی تندیس داوود در ۱۵۰۴ پاسخ داد. این شاهکار مُعرفاً برجستگی میکل آنژ را به عنوان یک پیکرتراشِ دارای مهارت فنی فراطبیعی و نیروی تجسم نمادین نشان داد. یک تیم متشکل از خبرگان از جمله بوتیچلی و لئوناردو دا وینچی فراخوانده شدند تا دربارهٔ محل جای دادن تندیس تصمیم بگیرند؛ سرانجام «پیاتسا دلا سینیوریه» روبروی کاخ وکیو به عنوان محل تندیس برگزیده شد. این فراورده اکنون در گالری آکادمی فلورانس جای دارد. با این حال یک رو گرفت (کپی) از آن در بیرون کاخ وکیو (Palazzo Vecchio) نیز قرار دارد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
با پایان گرفتن کار تندیس داوود سفارش دیگری به میکل آنژ سپرده شد. در آغاز ۱۵۰۴ به لئوناردو دا وینچی سفارش شده بود نگاره (نقاشی) نبرد آنگیاری را در اتاق مشورت کاخ وکیو ترسیم کند؛ نگاره ای که نبرد بین فلورانس و میلان در ۱۴۴۰ را به تصویر میکشید. سپس میکل آنژ سفارش ترسیم نگارهٔ نبرد کاشینا (Battle of Cascina) را دریافت داشت. دو نگاره از این دو هنرمند نامبرده بسیار با یکدیگر تفاوت دارند؛ نگارهٔ دا وینچی سربازانی را به تصویر کشانده که سوار بر اسبانی در حال نبرد اند در حالی که نگارهٔ میکل آنژ سربازانی را نشان میدهد که در حین آبتنی در رودخانه، ناگهان مورد یورش دشمن قرار گرفتهاند. هر دو نگاره ناتمام ماندند و زمانی که اتاق کاخ در حال نوسازی بود، برای همیشه ناپدید شدند. هر دو اثر بس ستوده شده بودند و روگرفت (کپی)هایی از آنان برجای ماندهاست؛ نگارهٔ دا وینچی توسط روبنس روگرفت شدهاست و نگارهٔ میکل آنژ نیز توسط باستیانو دا سانگالو.
همچنین در طول همین دوره، میکل آنژ توسط آنجلو دونی سفارش ترسیم نقاشی «خانواده مقدس» را به عنوان هدیه ای به همسر دونی، مادالنا استروتزی، دریافت داشت. این فراوردهٔ هنری با نام دونی توندو∗ شناخته میشود و در موزه هنر اوفیتزی در فلورانس با قاب باشکوهی که دارد (ممکن است میکل آنژ خود آن قاب را نیز طراحی کرده باشد) آویزان است.وی همچنین ممکن است نگارهٔ مریم (مدونا) و کودک همراه با یحیای تعمید دهنده را نیز ترسیم کرده باشد که به مریمِ منچستر شهرت دارد و اکنون در نگارخانه ملی لندن جای دارد.
.
پیه تا(Pieta) آفریده شده در ۹۹_۱۴۹۸. .
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
در همان سال، مدیچی در نتیجهٔ به قدرت رسیدن جیرولامو ساونارولا از فلورانس اخراج گردید. میکل آنژ شهر را پیش از پایان گرفتن انقلاب سیاسی ترک گفت و رهسپار ونیز و سپس بولونیا گردید. در بولونیا، وی مأمور تراش دادن آخرین پیکرههای کوچک ضریح ومینیک قدیس∗ در کلیسایی که وقف قدیس نامبرده شده بود، گردید تا کار ساخت ضریح به پایان خود برسد. در همین زمان، میکل آنژ برجستهکاریهای سفت و محکمی که توسط جاکوپو دلا کوئرچا∗ در دورادور در ورودی «بازیلیکای قدیس پترونیوس»∗ تراشیده شدهبود و بهویژه قاب نقاشیِ پانل∗ «آفرینش حوا»∗ را مطالعه نمود؛ ترکیبی که بعدها در نگارهای که خود بر سقف کلیسای سیستین ترسیم کرد، دیده شد.در پایان ۱۴۹۴ اوضاع سیاسی فلورانس آرامتر بود. این شهر که در گذشته زیر تهدید فرانسویان قرار داشت، دیگر خطری احساس نمینمود؛ چرا که شارل هشتم فرانسه از شکستهای خود در رنج بود. میکل آنژ به فلورانس بازگشت اما از حاکم جدید این شهر یعنی ساونارولا سفارشی دریافت نکرد پس به خدمت خاندان مدیچی بازگشت.در طول شش ماهی که در فلورانس سپری نمود، وی بر روی دو تندیس کوچک کار کرد، یکی کودکیِ یحیای تعمید دهنده∗ و کوپیدِ خفته∗. لورنتسو پیِرفرانچسکو دِ مدیچی∗ (با لورنتسو د مدیچی که قبلاً نامبرده شد اشتباه نشود) که به میکل آنژ سفارش ساخت تندیس «قدیس یحیای تعمید دهنده» را دادهبود، از این هنرمند خواست «آن را تعمیر نماید تا چنین به نظر برسد که انگاری مدفون شده بود». بنابراین وی توانست «آن [تندیس] را به رم بفرستد… و در حد یک اثر باستانی نشانش دهد و… به قیمت خیلی بیشتری آن را بفروشد».