04-08-2021، 0:15
وندواره
«وندواره» اصطلاحی است که برخی دستورپژوهان برای اشاره به عنصری به کار میبرند که از برخی جنبهها شبیه یک واژه مستقل است و از برخی جنبهها شبیه به وند. برای نمونه، برخی اسمها را که در واژههای مرکب زیادی در مقام جزء پایانی به کار میروند و معنای آنها در ترکیب با معنایشان در مقام واژهای مستقل اندکی تفاوت دارد و مثلاً کلیّت یافته است نیز میتوان پسوندواره به شمار آورد؛ مانند «خانه» در واژههایی مانند رودخانه و وزارتخانه و زورخانه. «سان» نیز واژهای است که میتوان آن را در واژههای مرکب نوعی وندواره (در اینجا پسوندواره) به شمار آورد. این عنصر گاهی مانند یک واژه مستقل به کار می رود، چنان که در عبارتهایی مانند «بدین سان» و «آن سان» میبینیم. ولی چون چنین عبارتهایی فقط در فارسی ادبی به کار میروند و از زبان گفتار خارج شدهاند شاید بتوان گفت که «سان» در واژههایی مانند «گربهسانان» و «سگسانان» پسوندواره است.
هر چند وندواره در میان زبانشناسان و دستورپژوهان اصطلاح چندان جاافتادهای نیست، به نظر میرسد برای توجیه آن میتوان دلایلی آورد. یکی از این دلایل این است که میان اشتقاق و ترکیب مرز عبورناپذیری وجود ندارد. اگر از دیدگاهی «در زمانی» به زبان بنگریم درمییابیم که بسیاری از وندهای کنونی روزگاری واژههایی مستقل بودهاند. برای اثبات این ادعا مثالهای زیادی میتوان شاهد آورد. مثلاً پسوند «گاه» که امروز زایاترین پسوند اسم مکان است در زبان پهلوی به معنی «تخت» و نیز به معنی «جا و مکان» به کار میرفته، اما در فارسی بعد از اسلام دیگر در مقام یک واژهٔ مستقل به معنی «جا و مکان» به کار نرفته است. همین طور است پسوند «کده» که در زبان پهلوی واژهای مستقل بوده است. افزون بر این در فارسی معاصر چندین واژه وجود دارد که در پیوند با برخی واژهها معنایی میدهند که با معنای آنها در مقام یک واژۀ مستقل تفاوت دارد و در این معنای جدید وند به شمار میآیند. برای مثال، «کار» در «ورزشکار» و «ستمکار» و «خیانتکار» تقریباً همان معنایی را دارد که در مقام یک واژه مستقل دارد، اما در «بدهکار» و «طلبکار» و چند واژهٔ دیگر چنین نیست و حکم یک پسوند را دارد.
«وندواره» اصطلاحی است که برخی دستورپژوهان برای اشاره به عنصری به کار میبرند که از برخی جنبهها شبیه یک واژه مستقل است و از برخی جنبهها شبیه به وند. برای نمونه، برخی اسمها را که در واژههای مرکب زیادی در مقام جزء پایانی به کار میروند و معنای آنها در ترکیب با معنایشان در مقام واژهای مستقل اندکی تفاوت دارد و مثلاً کلیّت یافته است نیز میتوان پسوندواره به شمار آورد؛ مانند «خانه» در واژههایی مانند رودخانه و وزارتخانه و زورخانه. «سان» نیز واژهای است که میتوان آن را در واژههای مرکب نوعی وندواره (در اینجا پسوندواره) به شمار آورد. این عنصر گاهی مانند یک واژه مستقل به کار می رود، چنان که در عبارتهایی مانند «بدین سان» و «آن سان» میبینیم. ولی چون چنین عبارتهایی فقط در فارسی ادبی به کار میروند و از زبان گفتار خارج شدهاند شاید بتوان گفت که «سان» در واژههایی مانند «گربهسانان» و «سگسانان» پسوندواره است.
هر چند وندواره در میان زبانشناسان و دستورپژوهان اصطلاح چندان جاافتادهای نیست، به نظر میرسد برای توجیه آن میتوان دلایلی آورد. یکی از این دلایل این است که میان اشتقاق و ترکیب مرز عبورناپذیری وجود ندارد. اگر از دیدگاهی «در زمانی» به زبان بنگریم درمییابیم که بسیاری از وندهای کنونی روزگاری واژههایی مستقل بودهاند. برای اثبات این ادعا مثالهای زیادی میتوان شاهد آورد. مثلاً پسوند «گاه» که امروز زایاترین پسوند اسم مکان است در زبان پهلوی به معنی «تخت» و نیز به معنی «جا و مکان» به کار میرفته، اما در فارسی بعد از اسلام دیگر در مقام یک واژهٔ مستقل به معنی «جا و مکان» به کار نرفته است. همین طور است پسوند «کده» که در زبان پهلوی واژهای مستقل بوده است. افزون بر این در فارسی معاصر چندین واژه وجود دارد که در پیوند با برخی واژهها معنایی میدهند که با معنای آنها در مقام یک واژۀ مستقل تفاوت دارد و در این معنای جدید وند به شمار میآیند. برای مثال، «کار» در «ورزشکار» و «ستمکار» و «خیانتکار» تقریباً همان معنایی را دارد که در مقام یک واژه مستقل دارد، اما در «بدهکار» و «طلبکار» و چند واژهٔ دیگر چنین نیست و حکم یک پسوند را دارد.