30-03-2021، 9:52
جنایت سوژهی مناسبی برای نویسندههاست. بیشتر جنایتها قصهای پشت خود دارند. قصهای که اغلب ساده نیست و ظرافتهای مخصوص خودش را دارد. آگاتا کریستی یکی از نویسندگان فوقالعاده و نوابغ جنایت است که قلم بینظیری در روایت معماهای جنایی دارد. او بهخوبی بلد است ذهن مخاطبش را درگیر کند و داستانش را بهشیوهای بیان کند که مخاطب در آن غرق شود. کتاب نوشابه یا سیانور اثر این نویسنده یک معمای هولناک دیگر است، مرگی که در ابتدا یک خودکشی بهنظر میرسد در ادامه به یک تراژدی دردناک تبدیل میشود. این داستان را بخوانید و از ذهن و قلم خلاق کریستی لذت ببرید.
دربارهی کتاب نوشابه با سیانور اثر آگاتا کریسیتی
نوشابه با سیانور داستانی جذاب با نام اصلی «sparkling cyanide» است که اولین بار سال ۱۹۴۵ منتشر شد. شخصیت اصل این داستان کلنل ریس است که پیشتر هم در داستانهای کریستی حضور داشته است. این بار او باید راز مرگ یک زوج که در فاصلهی یک سال درگذشتهاند را کشف کند. طرح این داستان مشابه طرح داستان کوتاه زنبق زرد از همین نویسنده است.
یک سال قبل ۷ نفر سر میز شام نشستند و یکی، رزماری برایتون هرگز از سر میز بلند نشد. مرگ او ودکشی تشخیص داده شد اما شش ماه بعد همسرش نامههایی دریافت کرد که به او میگفت رزماری کشته شده است. او تلاش کرد راز مرگ همسرش را پیدا کند و به همین دلیل درست یک سال بعد شام را در همان رستوران با همان مهمانان تکرار کرد. جورج نیز به شیوهی مشابه همسرش یعنی با سیانور موجود در نوشیدنی میمیرد اما او همهچیز را با دوستش کلنل ریس درمیان گذاشته بنابراین او میداند که دیگر خودکشیای درکار نیست. جرج و رزماری کشته شدهاند. اما انگیزهی قتل چیست؟
داستان نوشابه با سیانور توجههای زیادی را جلب کرد و از روی آن فیلم و سریالهای مختلفی در تلویزیون انگلستان ساخته شد. این داستان در سراسر جهان نیز طرفداران خود را دارد.
دربارهی آگاتا کریستی نویسندهی کتاب نوشابه با سیانور
آگاتا کریستی نویسندهی زن معروف قرن بیستم و ملکهی جنایت خالق بهترین داستانهای جنایی تاریخ است. او نویسندهای است که پرفروشترین نویسندگان تاریخ را پشت سر گذاشته و در ردهی ژول ورن و شکسپیر قرار گرفته است. کتاب «سپس هیچکدام زنده نماندند» از این نویسنده پرفروشترین داستان جنایی تاریخ است و بیش از صد میلیون نسخه از آن در سراسر انگلیس و جهان فروخته شده است.
او در زمانهی جنگ جهانی اول میزیست و بهعنوان پرستار و نیروی داوطلب پشت جبهه فعالیت میکرد. این مسئله باعث شد او چیزهای زیادی دربارهی داروها و بهخصوص سمها و عملکردشان یادگرفت. این دانستهها بعدها در طراحی بیش از سی قتل به کریستی کمک کردند.
آگاتا کریستی دو بار ازدواج گرد. همسر اولش آرچیبالد کریستی و همسر دومش ماکس مالوان باستانشناس انگلیسی بود. علیرغم اینکه همسر دوم کریستی ۱۴ سال از او کوچکتر بود آنها ازدواج به نسبت موفقی داشتند و باهم نقاط مختلف جهان و بهخصوص شرق را برای کاوشهای باستانشناسی گشتند. آگاتا در این سفرها موجسواری یادگرفت و همچنین عکاسی که علاقهی دومش بود را پی گرفت. آگاتا کریستی به سگها هم علاقهی زیادی داشت و نام اولین سگی که داشت را هم «جرج واشنگتن» گذاشته بود.
آثار آگاتا کریستی بهقدری جذاباند و روایت قویای دارند که فیلمسازان زیادی روی آنها دست گذاشتهاند و آثار ماندگاری نیز از آنها ساخته شده است. از میان میتوان به فیلمهای «قتل در سریعالسیر شرق»، «خانه کج» و «شاهدی برای تعقیب» اشاره کرد.
آگاتا کریستی در ۸۵ سالگی بر اثر مرگ طبیعی در گذشت. او جایزهی استاداعظم را از انجمن جنایینویسان آمریکا دریافت کرده است.
ترجمهی کتاب نوشابه با سیانور به فارسی
داستانهای اگاتا کریستی را میتوانید در تمام کتابفروشیهای دنیا پیدا کنید. کمترین کشوری وجود دارد که آثار کریستی به آنها راه پیدا نکرده باشد. در ایران نیز مترجمان و ناشران زیادی تلاش کردهاند ترجمههای مناسبی از آثار کریستی در اختیار مخاطبان قرار بگیرد. مجتبی عبدالله نژاد مترجمی است که بیش از بیست اثر از آگاتا کریستی به فارسی برگردانده است و معتقد است آثار او تنها داستان نیستند بلکه بازتابی از زندگی اروپاییان در سالهای جنگ جهانی و پس از آن هستند. کتاب نوشابه با سیانور یکی از آثار کریستی است که این مترجم به فارسی است. نشر هرمس این ترجمه را روانهی بازار کتاب ایران کرده است. نسخهی الکترونیک این ترجمه را میتوانید از فیدیبو دانلود کنید.
چرا باید کتاب نوشابه با سیانور را خواند؟
ادبیات پلیسی ذهن را درگیر خودش میکند. این گونه از ادبیات سالها مهجور باقی مانده بود و جدی گرفته نمیشد اما واقعیت این است که این بخش از ادبیات نقش مهمی در دنیا ایفا کرده است. بهخصوص در دنیای پس از جنگ جهانی مردم نیاز داشتند روحیهی خود را افزایش دهند و به زندگی عادی برگردند این نوع داستانها بسیار جذاب و لذتبخش بودند و افراد زیادی را به خود جلب میکردند. آگاتا کریستی در همان سالها بهترین داستانهای پلیسی را مینوشت و داستانهایش بهشدت در تمام اروپا و جهان طرفدار پیدا کرده بود. نوشابه با سیانور یکی از داستان کریستی بسیار لذتبخش و جذاب این نویسنده است اگر اندکی به معما علاقه داشته باشید باید حداقل یکبار هم که شده بخوانید.
در بخشی از کتاب نوشابه با سیانور میخوانیم
-می فهمی که؟ می خواهم زندگی خوب و آرامی داشته باشم،با تو باشم. حوصله عشق و عاشقی و این چیزها را ندارم. ازدواج با عشق معمولاً موفق نیست و عاقبت خوبی ندارد. ولی تو را دوست دارم، جورج، تو آدم خوب و شریف و درستی هستی و فکر میکنی من زن محشری هستم. من هم همین چیزها را میخواهم.
جورج جواب نامفهومی داد:
-مطمئنم زندگی قرص و محکمی داریم و خوشبخت میشویم.
پیش بینی اش تاحدی درست بود. خوشبخت بودند. ولی ته دلش هميشه احساس بدی داشت. به خودش میگفت آخرش به مشکل برمیخورند. رزماری به آدم مشنگی مثل او راضی نمیشود. حتماً انفاقاتی میافتد. به خودش یاد میداد که باید با این شرایط بسازد. ولی میدانست که این طور اتفاقات دوامی ندارد. مطمئن بود که هر اتفاقی بیفتد. رزماری دوباره برمیگردد. وقتی این را به خودش قبولاند. خوشبخت بودند.
به خودش آموخته بود که باید تحمل کند. برای دختر عاطفی و حساسی مثل رزماری با آن زیبایی چشمگیر، چنین چیزهایی طبیعی است و اجتناب ناپذیر است. ولی چیزی که حدس نمیزد واکنشهای خودش بود.
لاس زدن با افراد مسئلهای نبود. ولی وقتی اولین بار فهمید قضیه جدی است و فراتر از لاس زدن خشک و خالی است.
تقریبا فوری فهمید. متوجه شد رفتارش تغییر کرده. شور و شوق بیشتری داشت. خوشگلتر بود، با طراوتتر بود. بعد، یک روز با واقعیتی روبه رو شد که آنچه را به طور غریزی حدس میزد تایید کرد.