10-03-2021، 12:18
بسیاری از ناظران غربی ناتوانی ایران از جلوگیری از تجاوز میگ-۲۵های شوروی به خاک ایران را عامل اصلی خرید هواپیمای اف-۱۴ تامکت میدانند؛ ولی واقعیت اندکی متفاوت است. از اواخر دههٔ ۱۹۵۰ میلادی نیروی هوایی شاهنشاهی ایران با همکاری نیروی هوایی آمریکا پروازهای فوق محرمانهای را بر فراز خاک شوروی انجام میدهد. در آغاز هواپیماهای سبک (حتی ترابری) برای این منظور به کار میرفت و چند فروند آنها به وسیلهٔ جنگندههای شوروی سرنگون شدند. پس از تحویل نخستین سفارش اف-۴ فانتوم۲ که نوع شناسایی هم جزء سفارشها بود، این عملیات تشدید شد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
شورویها نگران قدرت تسلیحاتی ایران بودند و مأموریتهای شناسایی خود را بر روی ایران انجام میدادند. هواپیماهای رهگیر نیروی هوایی شاهنشاهی به ویژه هواپیماهای اف-۴ فانتوم ۲ بارها سعی کردند تا میگ-۲۵هایی که وارد خاک ایران میشدند را رهگیری کنند ولی موفق نمیشدند. شاه علاقهای به رویارویی مستقیم با شوروی نداشت و هنگامی که تجاوز مرزی از سوی هر دو طرف شدت گرفت شاه پیشنهاد داد که اگر شورویها تجاوز هوایی خود را متوقف کنند نیروی هوایی ایران و آمریکا نیز ورود به حریم هوایی شوروی را متوقف سازند. این پیشنهاد بارها و بارها تکرار شد و هر بار رد شد؛ بنابراین شاه به نیروی هوایی دستور داد که در ازاء هر تجاوز هوایی فاکسبتهای شوروی دو یا چند مأموریت بر فراز خاک شوروی به عنوان مقابله به مثل انجام شود، ولی برای این منظور سلاحی نیرومندتر از اف-۴ فانتوم ۲ ایران مورد نیاز بود تا جلوی تجاوز شورویها را بگیرد. در خلال این کشمکشها، محمد رضا شاه در راستای برنامههای توسعهٔ نظامی ایران در دههٔ ۱۹۷۰ میلادی و همچنین همکاری با ایالات متحده، به دنبال هواپیمای رهگیری بود که توانایی تهدیدهای پیشبینی شده را تا بیست سال آینده داشته باشد. هواپیمایی که بتواند پهنهٔ گستردهای از آسمان ایران را با سنسورها و سلاحهای نیرومند پوشش دهد و دارای توانایی رزمی بالای باشد و همچنین هواپیمایی باشد که برای سیطره بر خلیج فارس و حتی اقیانوس هند نیز کارایی داشته باشد.در تابستان ۱۹۷۲ نامهای از سوی محمدرضا پهلوی شاه وقت به پنتاگون فرستاده شد. در این نامه قصد شاه از بازدید از ایالات متحده آمریکا به منظور گفتگو دربارهٔ هواپیمای رهگیری بود که قرار بود در نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا به خدمت گرفته شود. در این نامه برنامهریزی او برای تماشای نمایش هوایی این نوع جنگندهها به قصد الگوگیری برای شاخهٔ مورد علاقهٔ او در نیروهای مسلح یعنی نیروی هوایی قید شده بود. علاقهٔ اصلی شاه به هواپیمای اف-چهارده بود. این ملاقات آغاز یک معاملهٔ مناقشهبرانگیز بود که منجر به استقرار مدرنترین هواپیمای جنگندهای میشد که آمریکا به یکی از متحدانش فروخته بود. این برای نخستین بار بود که آمریکاییها موافقت کرده بودند یک چنین جنگنده پیشرفته و استراتژیک را به یک مشتری خارجی بفروشند. از سوی دیگر این اقدام برای ایران یک اقدام جسورانه بود. زیرا هنوز در حال تجربهاندوزی در زمینهٔ سیستمهای با تکنولوژی مدرن و تأسیسات لازم برای عملیاتی کردن آنها بود.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
همچنین فروش این هواپیما از سوی آمریکا به یک کشور دیگر به این معنای بود که کل پروژهٔ اف-۱۴ به وسیلهٔ ایران نجات پیدا میکرد. زیرا ایران موافقت کرده بود که کل هزینه تحقیقات و تمام هزینه راه اندازی خط تولید هواپیما که شرکت گرومن احتیاج دارد برای تولید هواپیما پرداخت کند.نشنال اینترست مینویسد: کارشناسان آمریکایی شاه ایران را در زمینهٔ انتخاب هواپیما بدسلیقه میدانستند. روزی یکی از مقامات آمریکایی درمورد شاه ایران به همکارانش گفت: “He’ll buy anything that flies” به معنای اینکه "او هرچه را که پرواز کند، میخرد!" چندی بعد، میگهای ۲۵ شوروی در ارتفاع ۶۰هزار پایی با سرعت ۳ ماخ در آسمان ایران پرواز میکردند و هواپیماهای نیروی هوایی ایران اف ۵ تایگر و اف ۴ فانتوم یارای مقابله با آن هواپیمای پیشرفته را نداشتند. دولت ریچارد نیکسون نیز تمایل زیادی به فروختن هواپیمای پیشرفته به ایران داشت تا موازنهٔ قدرت با شوروی را دوباره برقرار کند؛ بنابراین در سال ۱۹۷۲ ریچارد نیکسون و هنری کسینجر شخصاً به ایران سفر کردند و یک برگهٔ سفید به شاه دادند تا هر جنگافزاری که شاه توان پرداخت هزینهاش را دارد، در آن برگه بنویسد. اینگونه بود که ایران در کنار آمریکا به برترین و پیچیدهترین جنگندهٔ رهگیر تاریخ دست پیدا کرد که با رادار برد بلند و موشکهای ایم-۵۴ فونیکس مجهز بود.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
نشنال اینترست ادامه میدهد: "منصفانه است که بگوییم سیاستگذاران آمریکایی، بلافاصله از دادن اف-۱۴ به ایران پشیمان شدند. با انقلاب ۵۷ و ظهور تندرویان اسلامگرا، ایران به دشمن آمریکا تبدیل شد و فناوری بهکار رفته در اف-۱۴ به خطر افتاد. حالا آمریکا دشمنی داشت که دارای ۷۹ جنگنده رهگیر ترسناک بود. امروز با گذشت ۵۰ سال از آن معامله و پس از گذشت ۸ سال جنگ ایران با عراق، مهندسان ایرانی توانستهاند بدون وابستگی به آمریکا، این جنگنده را عملیاتی نگهدارند. آمریکا همهٔ تامکتهای خود را در سال ۲۰۰۶ بازنشسته کرد و امروز ایران درحالی تنها کاربر این جنگنده است که اف-۱۴ در زمرهٔ بهترین هواپیماهای جنگنده در خاورمیانه محسوب میشود." اف-۱۴ تامکت درواقع محصول یک شکست به نام اف-۱۱۱ بود. در دهه ۶۰ میلادی، پنتاگون امیدوار بود که همهٔ هواپیماهای جنگنده خود را با یک محصول کامل جایگزین کند؛ بنابراین هواپیمای اف-۱۱۱ که سرشار از فناوریهای نوین بود معرفی شد که یک بعنوان یک بمبافکن دوربرد بسیار خوب از آب درآمد؛ ولی اف-۱۱۱ برای نیروی دریایی یک فاجعه بود و قدرت کمی داشت؛ بطوریکه از ۳ پیشنمونهٔ ساخته شده از اف-۱۱۱ سه فروند سقوط کردند. سرانجام شاه تعداد ۸۰ تامکت و ۲۸۴ موشک فونیکس به ارزش ۲ میلیارد دلار سفارش داد که همین اقلام در جنگ ایران و عراق مانع شکست خوردن ایران شدند. مشکل اینجا بود که دولت ایالات متحده آمریکا، انتقال هواپیماهای اف-۱۴ تامکت از آمریکا به ایران را دست کم گرفته بود و این انتقال سختترین کار ممکن برای خلبانان نیروی هوایی آمریکا بود. مشکل دیگر آنجا بود که تامکت برای نیروی دریایی آمریکا ساخته شده بود و خلبانان نیروی هوایی توانایی خلبانی آن را نداشتند و تنها خلبانان نیروی دریایی آمریکا از تجربهٔ کافی برای هدایت این هواپیما برخوردار بودند. خلبانان نیروی دریایی آمریکا، از پایگاه لانگ آیلند در گروههای سهتایی به سوی ایران حرکت کردند. بسیاری از خلبانان آمریکایی برای اولین بار بود که در هواپیمایی مینشستند که هنوز سلیفونهای صندلی آن کنده نشده بود و بوی خودروی نو را میداد. یکی از خلبانان انتقال تامکتها به ایران چند سال بعد نوشت: " خب باید بگویم تجربهٔ شگفتانگیزی بود. تامکتها با رنگآمیزی شکاری نیروی هوایی ایران بودند؛ ولی روی دُم هواپیما، نماد نیروی هوایی آمریکا نقش بسته بود. قرار بود وقتی به ایران رسیدیم محلول ویژهای را روی آن نماد بریزیم. پس از انجام اینکار، نماد آمریکایی پاک شد و نماد نیروی هوایی ایران که زیر آن حک شده بود، پدیدار شد. ".پرواز به ایران دو مرحلهای بود. مرحله یکم از لانگ آیلند آمریکا به پایگاه هوایی توررخن در اسپانیا و پس از استراحت خلبانان، از اسپانیا به پایگاه اصفهان. در این میان هواپیماهای کی. سی ۱۳۰ سوخترسان بهطور پیاپی به تامکتها سوخت میدادند. یکی از خدمهٔ سوخترسان مینویسد: " این مأموریت برای همهٔ خلبانان بسیار سخت بود. چون باید در طول این سفر ۷ ساعته، بهطور پیاپی به سه تامکت سوخترسانی میکردیم تا همیشه باک سوخت آنها پر باشد تا درصورت بروز مشکل در سوختگیری یکی از هواپیماها و بروز مشکل، هواپیماهای دیگر سوخت تمام نکنند. یعنی در هر مرحله میبایست ۶ بار به هر هواپیما سوخت میدادیم. یعنی ۱۸ بار به سه تامکت سوخت رساندیم تا مرحله یکم تمام شود. مرحله دوم نیز به همین صورت سوخترسانی کردیم. "با همکاری نیروی هوایی و نیروی دریایی آمریکا، ۷۹ تامکت به ایران رسیدند. تعدادی از ایرانیان برای دریافت آموزش به آمریکا سفر کردند و گروهی آمریکایی نیز برای آموزش مسائل مهم به ایران سفر کردند تا بخشی از آموزشها در ایران انجام شود. تامکتهای شاه به ایران رسیدند ولی شاه از این بابت ناراحت و عصبانی بود. شاه از سفارت آمریکا در ایران گلایه کرد که چرا شرکت گرومن، ۲۴ میلیون دلار به مأمورانی در ایران رشوه داده بود تا کار فروش اف-۱۴ را ساده کنند تا ایران بین اف۱۵ و اف۱۴، این گزینه را انتخاب کند. بهنظر میرسد اصرار آمریکاییها از فروش اف-14-A بهجای اف-۱۵ به ایران این باشد که این نسخه از اف-۱۴ از موتور پرت اند ویتنی تیاف۳۰ بهره میبردهاست. شاه این پول را رشوه قلمداد کرد و خواستار آن شد که رشوهگیرندگان، آن پول را به شرکت گرومن بازگردانند. شاه که بسیار عصبانی بود، به پنتاگون نامه نوشت و ماجرا را درجریان گذاشت و حتی تهدید کرد که پرداخت هزینهٔ هواپیماها به شرکت گرومن را به تأخیر خواهد انداخت. پنتاگون نیز درعوض اعلام کرد که هرگونه دیرکرد در پرداخت پول، موجب لغو شدن قرارداد خواهد شد. این موضوع برای مدتی موجب برهم خوردن روابط ایران و آمریکا شد؛ ولی درهرصورت ایران با کمک تامکت توانست، فاکسبت شوروی را از ایران بیرون کند. در سال ۱۹۷۷ یک تامکت ایران توانست یک پهپاد هدف مدل BQM-34E را در ارتفاع ۵۰هزار پایی سرنگون کند و شوروی این موضوع را تهدید بزرگی برای فاکسبتهای خود دانست که باعث شد فاکسبتها برای همیشه، آسمان ایران را ترک کنند. جواد فکوری مینویسد: با آغاز انقلاب اسلامی، تکنسینهای آمریکایی و ۲۷ خلبان ایرانی تامکت از ترس جانشان از ایران فرار کردند. تعدادی که باقی ماندند دستگیر و چند نفر از خلبانان نیز توسط رژیم جمهوری اسلامی به قتل رسیدند. مهندسان شرکت هیوز که هنوز در ایران بودند، ۱۶ موشک فونیکس را ناقص کردند تا ایرانیان نتوانند از آنها استفاده کنند؛ ولی نیروهای ایرانی آن موشکها را بازسازی و تعمیر کردند. با آغاز جنگ ایران و عراق، میگهای ۲۵ فاکسبت بهخوبی از عهدهٔ سرنگون کردن اف۵ و اف۴ ایرانی برآمدند و بتنهایی توانستند بیش از ۱۰ هواپیما را سرنگون کنند. یکی از آن هواپیماهای سقوط کرده، لاکهید ئیسی-۱۳۰اچ کمپس کال ویژهٔ جنگ الکترونیک بود که ارزش بسیار بالایی برای ایران داشت. خلبانان تامکت در مجموع ۲۰۰ پیروزی هوایی برای ایران بدست آوردند و جلیل زندی با ۱۱ پیروزی هوایی، با اختلاف زیاد نسبت به بقیهٔ خلبانان، توانست پرافتخارترین خلبان جنگ ایران و عراق شود. درمجموع هشت تامکت در جنگ با عراق سقوط کردند که یکی از آنها به اشتباه توسط اف-۴ فانتوم ایرانی مورد هدف قرار گرفت؛ سه عدد بهدست میراژ اف-۱ عراقی، یکی به دست میگ ۲۱ عراقی، و دو عدد دیگر توسط مهاجمان ناشناس سقوط کردند. تقوایی ادعا کرد مأموران آمریکایی در عراق به فعالیت افتاده بودند و تلاش میکردند با نابود کردن لاشهٔ هواپیماهای سقوط کردهٔ اف-۱۴، از دست یافتن شوروی به این جنگندههای پیشرفته جلوگیری کنند. مأمور نیروی دریایی آمریکا به نیویورک تایمز گفت: " در سال ۱۹۸۱ یک مأمور معامله تسلیحات ایرانی به شعبهٔ شرکت گرومن در لندن درخواست خرید قطعات تامکت را داد و پنتاگون این اجازه را به گرومن نداد. امروز سیاست پنتاگون این است که هیچ تولیدکنندهای اجازهٔ فروختن قطعات مورد نیاز ایران را ندارند. نصیرخانی گفت: در سال ۱۹۸۴ تنها ۱۵ هواپیما توان پرواز داشتند و حدود ۵۰ تامکت به دلیل نداشتن قطعه، زمینگیر بودند. در سال ۱۹۸۱ ایران طرحی با نام خودکفایی صنعت هوایی ارائه کرد و مأموران تسلیحاتی ایرانی با به خطر انداختن جان خود، در کشورهای غربی به دنبال دلالی قطعات مورد نیاز تامکت بودند. البته آمریکا نیز خودخواسته کمکهایی هرچند اندک به ایران کرد. در لبنان با گروگانگیری شهروندان آمریکایی، ایران درخواست موشکهای خود را در عوض آزادی گروگانها در لبنان به آمریکا ارائه داد. دولت رونالد ریگان با این پیشنهاد موافقت کرد و تعدادی موشک فونیکس و ریل بمب به ایران داد. ایران ریلهای بمب را بر روی تامکتها نصب و آنها را تبدیل به بمبافکن پشتیبانی هوایی نزدیک کرد. بعدها آمریکا نیز از این ترفند الگوبرداری کرد. با پایان جنگ ایران و عراق در سال ۱۹۸۸ میلادی، ۶۸ تامکت باقی مانده بودند که ۳۴ فروند توان پرواز داشتند. از آن میان، تنها رادار دو تامکت فعال بود و بقیه از کار افتاده بودند.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

شورویها نگران قدرت تسلیحاتی ایران بودند و مأموریتهای شناسایی خود را بر روی ایران انجام میدادند. هواپیماهای رهگیر نیروی هوایی شاهنشاهی به ویژه هواپیماهای اف-۴ فانتوم ۲ بارها سعی کردند تا میگ-۲۵هایی که وارد خاک ایران میشدند را رهگیری کنند ولی موفق نمیشدند. شاه علاقهای به رویارویی مستقیم با شوروی نداشت و هنگامی که تجاوز مرزی از سوی هر دو طرف شدت گرفت شاه پیشنهاد داد که اگر شورویها تجاوز هوایی خود را متوقف کنند نیروی هوایی ایران و آمریکا نیز ورود به حریم هوایی شوروی را متوقف سازند. این پیشنهاد بارها و بارها تکرار شد و هر بار رد شد؛ بنابراین شاه به نیروی هوایی دستور داد که در ازاء هر تجاوز هوایی فاکسبتهای شوروی دو یا چند مأموریت بر فراز خاک شوروی به عنوان مقابله به مثل انجام شود، ولی برای این منظور سلاحی نیرومندتر از اف-۴ فانتوم ۲ ایران مورد نیاز بود تا جلوی تجاوز شورویها را بگیرد. در خلال این کشمکشها، محمد رضا شاه در راستای برنامههای توسعهٔ نظامی ایران در دههٔ ۱۹۷۰ میلادی و همچنین همکاری با ایالات متحده، به دنبال هواپیمای رهگیری بود که توانایی تهدیدهای پیشبینی شده را تا بیست سال آینده داشته باشد. هواپیمایی که بتواند پهنهٔ گستردهای از آسمان ایران را با سنسورها و سلاحهای نیرومند پوشش دهد و دارای توانایی رزمی بالای باشد و همچنین هواپیمایی باشد که برای سیطره بر خلیج فارس و حتی اقیانوس هند نیز کارایی داشته باشد.در تابستان ۱۹۷۲ نامهای از سوی محمدرضا پهلوی شاه وقت به پنتاگون فرستاده شد. در این نامه قصد شاه از بازدید از ایالات متحده آمریکا به منظور گفتگو دربارهٔ هواپیمای رهگیری بود که قرار بود در نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا به خدمت گرفته شود. در این نامه برنامهریزی او برای تماشای نمایش هوایی این نوع جنگندهها به قصد الگوگیری برای شاخهٔ مورد علاقهٔ او در نیروهای مسلح یعنی نیروی هوایی قید شده بود. علاقهٔ اصلی شاه به هواپیمای اف-چهارده بود. این ملاقات آغاز یک معاملهٔ مناقشهبرانگیز بود که منجر به استقرار مدرنترین هواپیمای جنگندهای میشد که آمریکا به یکی از متحدانش فروخته بود. این برای نخستین بار بود که آمریکاییها موافقت کرده بودند یک چنین جنگنده پیشرفته و استراتژیک را به یک مشتری خارجی بفروشند. از سوی دیگر این اقدام برای ایران یک اقدام جسورانه بود. زیرا هنوز در حال تجربهاندوزی در زمینهٔ سیستمهای با تکنولوژی مدرن و تأسیسات لازم برای عملیاتی کردن آنها بود.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

همچنین فروش این هواپیما از سوی آمریکا به یک کشور دیگر به این معنای بود که کل پروژهٔ اف-۱۴ به وسیلهٔ ایران نجات پیدا میکرد. زیرا ایران موافقت کرده بود که کل هزینه تحقیقات و تمام هزینه راه اندازی خط تولید هواپیما که شرکت گرومن احتیاج دارد برای تولید هواپیما پرداخت کند.نشنال اینترست مینویسد: کارشناسان آمریکایی شاه ایران را در زمینهٔ انتخاب هواپیما بدسلیقه میدانستند. روزی یکی از مقامات آمریکایی درمورد شاه ایران به همکارانش گفت: “He’ll buy anything that flies” به معنای اینکه "او هرچه را که پرواز کند، میخرد!" چندی بعد، میگهای ۲۵ شوروی در ارتفاع ۶۰هزار پایی با سرعت ۳ ماخ در آسمان ایران پرواز میکردند و هواپیماهای نیروی هوایی ایران اف ۵ تایگر و اف ۴ فانتوم یارای مقابله با آن هواپیمای پیشرفته را نداشتند. دولت ریچارد نیکسون نیز تمایل زیادی به فروختن هواپیمای پیشرفته به ایران داشت تا موازنهٔ قدرت با شوروی را دوباره برقرار کند؛ بنابراین در سال ۱۹۷۲ ریچارد نیکسون و هنری کسینجر شخصاً به ایران سفر کردند و یک برگهٔ سفید به شاه دادند تا هر جنگافزاری که شاه توان پرداخت هزینهاش را دارد، در آن برگه بنویسد. اینگونه بود که ایران در کنار آمریکا به برترین و پیچیدهترین جنگندهٔ رهگیر تاریخ دست پیدا کرد که با رادار برد بلند و موشکهای ایم-۵۴ فونیکس مجهز بود.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

نشنال اینترست ادامه میدهد: "منصفانه است که بگوییم سیاستگذاران آمریکایی، بلافاصله از دادن اف-۱۴ به ایران پشیمان شدند. با انقلاب ۵۷ و ظهور تندرویان اسلامگرا، ایران به دشمن آمریکا تبدیل شد و فناوری بهکار رفته در اف-۱۴ به خطر افتاد. حالا آمریکا دشمنی داشت که دارای ۷۹ جنگنده رهگیر ترسناک بود. امروز با گذشت ۵۰ سال از آن معامله و پس از گذشت ۸ سال جنگ ایران با عراق، مهندسان ایرانی توانستهاند بدون وابستگی به آمریکا، این جنگنده را عملیاتی نگهدارند. آمریکا همهٔ تامکتهای خود را در سال ۲۰۰۶ بازنشسته کرد و امروز ایران درحالی تنها کاربر این جنگنده است که اف-۱۴ در زمرهٔ بهترین هواپیماهای جنگنده در خاورمیانه محسوب میشود." اف-۱۴ تامکت درواقع محصول یک شکست به نام اف-۱۱۱ بود. در دهه ۶۰ میلادی، پنتاگون امیدوار بود که همهٔ هواپیماهای جنگنده خود را با یک محصول کامل جایگزین کند؛ بنابراین هواپیمای اف-۱۱۱ که سرشار از فناوریهای نوین بود معرفی شد که یک بعنوان یک بمبافکن دوربرد بسیار خوب از آب درآمد؛ ولی اف-۱۱۱ برای نیروی دریایی یک فاجعه بود و قدرت کمی داشت؛ بطوریکه از ۳ پیشنمونهٔ ساخته شده از اف-۱۱۱ سه فروند سقوط کردند. سرانجام شاه تعداد ۸۰ تامکت و ۲۸۴ موشک فونیکس به ارزش ۲ میلیارد دلار سفارش داد که همین اقلام در جنگ ایران و عراق مانع شکست خوردن ایران شدند. مشکل اینجا بود که دولت ایالات متحده آمریکا، انتقال هواپیماهای اف-۱۴ تامکت از آمریکا به ایران را دست کم گرفته بود و این انتقال سختترین کار ممکن برای خلبانان نیروی هوایی آمریکا بود. مشکل دیگر آنجا بود که تامکت برای نیروی دریایی آمریکا ساخته شده بود و خلبانان نیروی هوایی توانایی خلبانی آن را نداشتند و تنها خلبانان نیروی دریایی آمریکا از تجربهٔ کافی برای هدایت این هواپیما برخوردار بودند. خلبانان نیروی دریایی آمریکا، از پایگاه لانگ آیلند در گروههای سهتایی به سوی ایران حرکت کردند. بسیاری از خلبانان آمریکایی برای اولین بار بود که در هواپیمایی مینشستند که هنوز سلیفونهای صندلی آن کنده نشده بود و بوی خودروی نو را میداد. یکی از خلبانان انتقال تامکتها به ایران چند سال بعد نوشت: " خب باید بگویم تجربهٔ شگفتانگیزی بود. تامکتها با رنگآمیزی شکاری نیروی هوایی ایران بودند؛ ولی روی دُم هواپیما، نماد نیروی هوایی آمریکا نقش بسته بود. قرار بود وقتی به ایران رسیدیم محلول ویژهای را روی آن نماد بریزیم. پس از انجام اینکار، نماد آمریکایی پاک شد و نماد نیروی هوایی ایران که زیر آن حک شده بود، پدیدار شد. ".پرواز به ایران دو مرحلهای بود. مرحله یکم از لانگ آیلند آمریکا به پایگاه هوایی توررخن در اسپانیا و پس از استراحت خلبانان، از اسپانیا به پایگاه اصفهان. در این میان هواپیماهای کی. سی ۱۳۰ سوخترسان بهطور پیاپی به تامکتها سوخت میدادند. یکی از خدمهٔ سوخترسان مینویسد: " این مأموریت برای همهٔ خلبانان بسیار سخت بود. چون باید در طول این سفر ۷ ساعته، بهطور پیاپی به سه تامکت سوخترسانی میکردیم تا همیشه باک سوخت آنها پر باشد تا درصورت بروز مشکل در سوختگیری یکی از هواپیماها و بروز مشکل، هواپیماهای دیگر سوخت تمام نکنند. یعنی در هر مرحله میبایست ۶ بار به هر هواپیما سوخت میدادیم. یعنی ۱۸ بار به سه تامکت سوخت رساندیم تا مرحله یکم تمام شود. مرحله دوم نیز به همین صورت سوخترسانی کردیم. "با همکاری نیروی هوایی و نیروی دریایی آمریکا، ۷۹ تامکت به ایران رسیدند. تعدادی از ایرانیان برای دریافت آموزش به آمریکا سفر کردند و گروهی آمریکایی نیز برای آموزش مسائل مهم به ایران سفر کردند تا بخشی از آموزشها در ایران انجام شود. تامکتهای شاه به ایران رسیدند ولی شاه از این بابت ناراحت و عصبانی بود. شاه از سفارت آمریکا در ایران گلایه کرد که چرا شرکت گرومن، ۲۴ میلیون دلار به مأمورانی در ایران رشوه داده بود تا کار فروش اف-۱۴ را ساده کنند تا ایران بین اف۱۵ و اف۱۴، این گزینه را انتخاب کند. بهنظر میرسد اصرار آمریکاییها از فروش اف-14-A بهجای اف-۱۵ به ایران این باشد که این نسخه از اف-۱۴ از موتور پرت اند ویتنی تیاف۳۰ بهره میبردهاست. شاه این پول را رشوه قلمداد کرد و خواستار آن شد که رشوهگیرندگان، آن پول را به شرکت گرومن بازگردانند. شاه که بسیار عصبانی بود، به پنتاگون نامه نوشت و ماجرا را درجریان گذاشت و حتی تهدید کرد که پرداخت هزینهٔ هواپیماها به شرکت گرومن را به تأخیر خواهد انداخت. پنتاگون نیز درعوض اعلام کرد که هرگونه دیرکرد در پرداخت پول، موجب لغو شدن قرارداد خواهد شد. این موضوع برای مدتی موجب برهم خوردن روابط ایران و آمریکا شد؛ ولی درهرصورت ایران با کمک تامکت توانست، فاکسبت شوروی را از ایران بیرون کند. در سال ۱۹۷۷ یک تامکت ایران توانست یک پهپاد هدف مدل BQM-34E را در ارتفاع ۵۰هزار پایی سرنگون کند و شوروی این موضوع را تهدید بزرگی برای فاکسبتهای خود دانست که باعث شد فاکسبتها برای همیشه، آسمان ایران را ترک کنند. جواد فکوری مینویسد: با آغاز انقلاب اسلامی، تکنسینهای آمریکایی و ۲۷ خلبان ایرانی تامکت از ترس جانشان از ایران فرار کردند. تعدادی که باقی ماندند دستگیر و چند نفر از خلبانان نیز توسط رژیم جمهوری اسلامی به قتل رسیدند. مهندسان شرکت هیوز که هنوز در ایران بودند، ۱۶ موشک فونیکس را ناقص کردند تا ایرانیان نتوانند از آنها استفاده کنند؛ ولی نیروهای ایرانی آن موشکها را بازسازی و تعمیر کردند. با آغاز جنگ ایران و عراق، میگهای ۲۵ فاکسبت بهخوبی از عهدهٔ سرنگون کردن اف۵ و اف۴ ایرانی برآمدند و بتنهایی توانستند بیش از ۱۰ هواپیما را سرنگون کنند. یکی از آن هواپیماهای سقوط کرده، لاکهید ئیسی-۱۳۰اچ کمپس کال ویژهٔ جنگ الکترونیک بود که ارزش بسیار بالایی برای ایران داشت. خلبانان تامکت در مجموع ۲۰۰ پیروزی هوایی برای ایران بدست آوردند و جلیل زندی با ۱۱ پیروزی هوایی، با اختلاف زیاد نسبت به بقیهٔ خلبانان، توانست پرافتخارترین خلبان جنگ ایران و عراق شود. درمجموع هشت تامکت در جنگ با عراق سقوط کردند که یکی از آنها به اشتباه توسط اف-۴ فانتوم ایرانی مورد هدف قرار گرفت؛ سه عدد بهدست میراژ اف-۱ عراقی، یکی به دست میگ ۲۱ عراقی، و دو عدد دیگر توسط مهاجمان ناشناس سقوط کردند. تقوایی ادعا کرد مأموران آمریکایی در عراق به فعالیت افتاده بودند و تلاش میکردند با نابود کردن لاشهٔ هواپیماهای سقوط کردهٔ اف-۱۴، از دست یافتن شوروی به این جنگندههای پیشرفته جلوگیری کنند. مأمور نیروی دریایی آمریکا به نیویورک تایمز گفت: " در سال ۱۹۸۱ یک مأمور معامله تسلیحات ایرانی به شعبهٔ شرکت گرومن در لندن درخواست خرید قطعات تامکت را داد و پنتاگون این اجازه را به گرومن نداد. امروز سیاست پنتاگون این است که هیچ تولیدکنندهای اجازهٔ فروختن قطعات مورد نیاز ایران را ندارند. نصیرخانی گفت: در سال ۱۹۸۴ تنها ۱۵ هواپیما توان پرواز داشتند و حدود ۵۰ تامکت به دلیل نداشتن قطعه، زمینگیر بودند. در سال ۱۹۸۱ ایران طرحی با نام خودکفایی صنعت هوایی ارائه کرد و مأموران تسلیحاتی ایرانی با به خطر انداختن جان خود، در کشورهای غربی به دنبال دلالی قطعات مورد نیاز تامکت بودند. البته آمریکا نیز خودخواسته کمکهایی هرچند اندک به ایران کرد. در لبنان با گروگانگیری شهروندان آمریکایی، ایران درخواست موشکهای خود را در عوض آزادی گروگانها در لبنان به آمریکا ارائه داد. دولت رونالد ریگان با این پیشنهاد موافقت کرد و تعدادی موشک فونیکس و ریل بمب به ایران داد. ایران ریلهای بمب را بر روی تامکتها نصب و آنها را تبدیل به بمبافکن پشتیبانی هوایی نزدیک کرد. بعدها آمریکا نیز از این ترفند الگوبرداری کرد. با پایان جنگ ایران و عراق در سال ۱۹۸۸ میلادی، ۶۸ تامکت باقی مانده بودند که ۳۴ فروند توان پرواز داشتند. از آن میان، تنها رادار دو تامکت فعال بود و بقیه از کار افتاده بودند.