مرد سلطان خانواده است اما برخلاف تصور هرچه مرد مقتدرتر و مسئولیت پذیرتر باشد استرس بیشتری را تحمل میکند.
یک زن عاقل میداند چگونه با همسرش رفتار کند اما معمولا زنان بلندپرواز که شغلشان را به منزل میآورند، در این زمینه ناموفق هستند. مردان معمولا نانآور خانواده هستند و بیشترین مسئولیت برعهده آنان است به همین دلیل استرس بیشتری را تحمل میکنند. هیچ کاری در دنیا بدون استرس نیست بنابراین نسبت به مقدار استرس فرد شاغل، تحت فشار روانی قرار میگیرد. مردان هرچه مقتدرتر و مسئولیتپذیرتر باشند استرس بیشتری را تحمل میکنند، مرد سلطان خانواده است و تعهدات بیشتری نسبت به افراد خانواده دارد، از این رو فشار روانی بیشتری را تحمل میکنند. از طرفی احتمال بیکاری، بیم از بیکاری و حتی چندشغله بودن میتواند استرسزا باشد.
هیچ پژوهشی ثابت نمیکند که مردان به لحاظ روحی و روانی از زنان قویتر باشند و این بسته به تربیت گذشته افراد دارد. گاهی روحیه روانی یک زن بالاتر است و گاهی برعکس و نمیتوان گفت به دلیل استخوانبندی قوی کسی توانایی روحی بیشتری داشته باشد. جامعه به مردان بیشتر میدان میدهد تا زنان و به دلیل فرصت اجتماعی بیشتری که به مردان داده میشود انتظارات بیشتری نیز از آنها میرود به همین دلیل آنها ناچارند نقاب به چهره زده و خود را قوی نشان دهند و این مساله باعث اضطراب و تشویش در آنان میشود.
ما نمیتوانیم جلوی باران را بگیریم اما چتری به ما دادهاند تا خیس نشویم، مردان برای تحمل استرس کمتر و اختلالات روانی باید به چند نکته توجه کنند؛ نظم بالاترین نقش را در زندگی افراد دارد، برنامهریزی موجب آرامش بیشتر انسانها میشود، بهتر است مردان و حتی زنان شبها قبل از خواب مجموعه کارهایی را که فردا قرار است انجام دهند، بنویسند. ورزش، خندیدن و تفریح میتواند موجب سلامت روان و کاهش استرس شود، حتی خنده مصنوعی موجب آزادشدن آندروفین مغز میشود و ثابت شده موقع خنده ۱۵ عضله صورت در حرکت است. در هندوستان ۳۰۰ باشگاه خنده وجود دارد، درحالیکه در جامعه ما گاهی خنده بهعنوان رفتاری ناپسند تلقی میشود.
زنان نقش فوقالعاده ارزنده و آرامبخشی در خانواده دارند. یک زن باید روانشناسی خود و همسرش را بداند، وقتی مرد وارد خانه میشود از نحوه انداختن کیف، کلید خودرو ، بستن در و حتی درآوردن کفش میتوان حال و روز او را تشخیص داد. در نیم ساعت اول باید به مرد فرصت داد تا آرامش خود را به وقتی در منزل آرامش برقرار باشد توانمندی مرد در بیرون از خانه مضاعف است.
بيحوصلگي هنگامي روي ميدهد كه ما ديگر به اطرافيان و اشياء پيرامون خود و فعاليتهاي روزمره علاقمند نبوده و از آنها لذت نميبريم.بيحوصلگي در واقع فقدان تنوع و انگيزه در زندگي است. يكي از خصوصيات انسان تنوعطلبي و نياز به تغيير مداوم در شكل و نوع محركات بيروني ميباشد.
سازگاري حسي سبب ميشود ما از فعاليتهاي تكراري به ستوه آييم. سازگاري حسي يعني: كاهش حساسيت حواس زماني كه در معرض مداوم يك عامل محرك ثابت و تغييرناپذير قرار ميگيرند.
مثلاً پس از خريد يك تلفن همراه نو شوق و ذوق فراواني داريم اما پس از گذشت يكي دو ماه تلفن همراه برايمان تكراي و ملالآور ميشود. همين عامل در روابط زن و مرد نيز مصداق دارد. افراد بسياري از اين مسئله شكايت ميكنند كه دوستان آنها برايشان عادي و خستهكننده شده و هيجان و شور اوايل آشنايي در روابط شان رنگ باخته است.
اما بايد آگاه بود كه تنوعطلبي يك ويژگي ذاتي انسانها بوده و ميبايست در برخي موارد آن را تحت كنترل درآورد و برايش محدوديت قائل شد. حتي اگر مردي همسر زيبايي هم داشته باشد ممكن است به زنان ديگر مخفيانه نگاه كند حتي اگر آنها زشت باشند.
چرا كه نزد آن مرد، زيبايي همسرش ديگر تكراري و عادي گشته و به عبارتي به چهره وي عادت كرده و به دنبال يك محرك بصري جديد ميگردد. اما همين مرد بايد مطلع باشد كه اين دور باطل هيچگاه به كمال خوشنودي منتهي نميگردد جايي كه ديگر چيزي دلش را نزند و برايش تكراري نگردد.
بنابراين بايد براي برخي امور در تنوعطلبي محدوديت قائل شويم و گرنه مجبور خواهيم شد هميشه بيحوصله و دلزده باقي بمانيم و طعم رضايت رانچشيم. يكي از نكات بسيار مهم در روابط اين است كه زن و مرد هر آنچه را كه دارند، يكباره رو نكنند. يعني تمام مهارتها، خصوصيات اخلاقي و شخصيتي، آرزوها، اسرار، برنامههاي آينده، اهداف بلندمدت و كوتاهمدت و غيره.
چون زماني كه مثلاً دختري از تمام راز و رمز، مهارتها و شيرينكاريهاي يك پسر آگاه شود ديگر چيزي باقي نميماند كه حس كنجكاوي دختر را نسبت به آن پسر برانگيزد و رابطه از هيجان و تب و تاب ميافتد مانند فيلمي كه وقتي از ابتدا تا انتهاي آن را مشاهده ميكنيم ديگر به ندرت پيش ميآيد كه بخواهيم مجدداً نگاهش كنيم اما اگر همين فيلم به صورت سريال نمايش داده شود هم هيجانش بيشتر ميشود و هم كنجكاوي بيننده براي سردرآوردن از ادامه داستان اما اين بدين معنا هم نيست كه به طرف مقابلمان دروغ بگوييم و شخصيت اصلي خود را كتمان كنيم. خلاصه بايد پيشبيني ناپذير باشيم. براي غلبه بر بيحوصلگي در زندگي از اين راهكارها سود ببريد:
بی حوصله
1 - سعي كنيد هر ازچندگاهي درخود تغييراتي هر چند جزئي ايجاد كنيد.
2 - بيكاري و فقدان فعاليت يك عامل مهم در ايجاد بيحوصلگي است. دست به كار شويد با نشستن و به نقطهاي خيره شدن چيزي را عوض نميكند. برخيزيد و به كاري مشغول شويد.
3 - حس پوچي و اين باور كه زندگي،شغل و فعاليتهاي شما بيمعنا ميباشند، ميتواند شما را تا مرز خودكشي پيش برد. شما نبايد زندگي خود را يك دايره بيپايان و هدف بدانيد. اين وظيفه خود شما است كه به زندگي خود معنا بخشيد.
4 - هر روز يك چيز جديد ياد بگيريد و به علم خود بيفزاييد.
5 - خود را به چالش بكشانيد. به فعاليتي دست بزنيد كه در شما استرس ملايمي ايجاد ميكند. مانند برد و باخت (در بازي، ورزش) و يا پذيرش ايدههاي جديد.
6 - تكراري نباشید.
![آیا استرس در مردان مقتدرتر بیشتر است؟ 1](https://www.beytoote.com/images/stories/psychology/be2.jpg)