10-08-2020، 11:51
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
خبرنگاری که روی پروندههای ماوراءالطبیعه کار میکند، با بازیگر زنی آشنا میشود که در زندگی روزمره با پدیدههایی غیرقابل توضیح مواجه شده و در خانهاش صداهای مرموزی میشنود. کنجکاوی برای سردرآوردن از این پدیدههای ناشناخته، از کینهای شوم و قدیمی پرده برمیدارد؛ این خلاصه داستان سریال جدیدی است که بر اساس مجموعه فیلمهای ترسناک و پرطرفدار «کینه» ساخته شده و مورد توجه طرفداران ژانر وحشت قرار گرفته است. بعد از سالها محبوبیت فیلمها و بازیهای ویدیویی ترسناک شرقی، نتفلیکس در اولین گام برای تولید محصول اوریجینال ژاپنی تصمیم گرفته که یکی از محبوبترین آثار ترسناک این کشور را احیا کند: «کینه: ریشهها» (با عنوان اصلی Origins: Ju-On) که پیشدرآمدی است بر مجموعه فیلمهای ترسناک «کینه».
وقتی با ژانر وحشت سروکار داریم، در اصل با انواع مختلفی از عوامل وحشت طرف هستیم: قاتلهای زنجیرهای، موجودات فضایی، خونآشامها، هیولاهای درنده و البته پدیدههای ماوراءالطبیعه. به احتمال زیاد میدانیم که احتمال برخوردمان با گرگینهها یا هیولاهای فضایی خیلی زیاد نیست و بهمحض تمام شدن فیلم، با خیال راحت برمیگردیم پی کار و زندگیمان. اما در بحث ماوراءالطبیعه چه؟
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
حتی در مدرنترین و سکولارترین جوامع هم مردم هنوز نسبت به پدیدههایی غیرقابل توضیح و گاه توصیفناپذیر هراس دارند. کافی است چند ساعت در خانه تنها باشید و صدای لولای در و چکه کردن شیر آب ذهنتان را تسخیر کند. این که برای ناشناختههای روزمره دنبال چه توجیهی میگردیم و چطور میترسیم، برمیگردد به ریشههای فرهنگی و خرافههای بومی. در هیچ فرهنگی نیست که از موجوداتی نامرئی و خبیث خبری نباشد. با اتکا به همین جنس از وحشت و هراس، سالهاست که موج آثار ترسناک ژاپنی (معروف به جی هارور) دنیای سرگرمی را تسخیر کرده.
در همه جای دنیای قصههایی درباره ارواح خبیثه و شیاطین شنیدهایم و در هالیوود هم بیشمار فیلم با موضوع اشباح و اجنه ساخته شده. اما چرا وقتی که نوبت به فیلمهای ترسناک ژاپنی میرسد، همهچیز فرق میکند و تماشاگران تا سر حد جنون به وحشت میافتند؟ ریشه را باید در فرهنگ شرقیها نسبت به ماوراءالطبیعه پیدا کرد و البته رویکردی که پیشگامان این ژانر نسبت به این فرهنگ دنبال کردهاند.
معمولاً در داستانهای غربی، ارواح و شیاطین پدیدههایی غیرمعمول هستند که ناگهان سر از زندگی شخصیتها درمیآورند. خانههای تسخیرشده و دورافتاده یا طلسمهایی که از سرزمینهای دور آمدهاند. بهطورکلی، خباثت فراطبیعی پدیدهای است که از فرامتن زندگی روزمره به سراغ شخصیتها میآید و معمولاً در موقعیتی آنها را گیر میاندازد که امکان کمک یا نجات وجود ندارد. در ضمن، از آنجایی که همواره این پدیدهها با عوامل مذهبی و مسیحی دفع میشوند، همیشه فاصلهای محفوظ میان عموم مخاطبان و شخصیتهای قصه باقی میماند.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
در مورد آثار ترسناک شرقی و بهخصوص ژاپنی، ماجرا فرق میکند. اینجا دیگر شر و موجودات خبیث عاملی بیرونی نیستند؛ در متن زندگی هرروزه ما وجود دارند و انگار که فقط تازه متوجه آنها شدهایم. جدای از این، در ترسناکهای ژاپنی، عوامل شر که در باور مخاطب ریشهای قدیمی و بومی دارند، با پدیدههای مدرن پیوند میخورند و از آنجایی که ریشه شرارت هم کینههای ناتمام زمینی است، عملاً هیچ راه گریزی از دست آنها وجود ندارد و فقط مجبورید که با آنها کنار بیایید. درنتیجه، وقتی فیلم تمام میشود تازه وحشت برای تماشاگر آغاز میشود و به دلیل استفاده از المانهای روزمره برای یادآوری شر، مانند تلویزیون، شیر آب، دوربین عکاسی و…، این وحشت تمامی هم ندارد!
دنیای غرب در قرن بیستم با ترسناکهای ژاپنی آشنا شد؛ «کوایدان» و «اونیبابا» جزو کلاسیکهای ژاپنی هستند که بر اساس داستانهای فولکور ساخته شدهاند و در زمان خودشان از فضا و فرهنگی ناشناخته برای مردم سایر جهان میگفتند؛ برای همین، توجه مخاطبان بینالمللی را نیز جلب کردند. اواخر دهه نود موج جی هارور از راه رسید که عامل وحشت را در متن زندگی روزمره و مدرن جستجو میکرد. «حلقه» و «کینه» مهمترین فیلمهای این موج بودند.این آثار آنقدر تأثیرگذار بودند که هالیوود بهسرعت برای بازسازی و ساخت دنبالههای آنها دستبهکار شد و کمی بعد نوبت به فیلمهای دیگری همچون «چشم» و «آب سیاه» هم رسید و حتی پای خود شرقیها نیز برای ساخت نسخههای آمریکایی به هالیوود باز شد.
در این میان همچنان «حلقه» و «کینه» در موج بازسازی از بقیه موفقتر بودند و البته «کینه» به دلیل جنس داستان و قابلیت بیشتر برای دنبالهسازی به فرنچایز بزرگتری تبدیل شد. به همین دلیل تصمیم نتفلیکس برای شروع تولید سریال «کینه: ریشه ها» در ژاپن با کمک گرفتن از یک پدیده پرطرفدار کاملاً منطقی به نظر میرسد.
بااینوجود سریال ترسناک «کینه: ریشه ها» هنوز آنطور که بایدوشاید سروصدا نکرده. برای این میتوان چند دلیل عمده را در نظر گرفت. اول این که تعریف کردن یک داستان چند بار گفتهشده ریسک بزرگی به حساب میآید. چون اگر به همان نسخه و روایات قبلی کاملاً وفادار بمانید، از نظر مخاطب ضرورت تعریف دوباره چنین داستانی قابلدرک نیست و درصورتیکه بخواهید اساس و ریشههای قصه را تغییر دهید، صدای طرفدارها در میآید. سازندگان سریال «کینه: ریشه ها» تقریباً راهی در میانه را انتخاب کردهاند. درنتیجه به همان نسبت که با واکنش تند هیچکدام از دو طرف مواجه نشدهاند، توجه و هیجان ویژهای را هم جلب نمیکنند.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
«کینه: ریشهها» مثل خیلی از سریالهای نتفلیکس کمی دیر قلابش را گیر میاندازد و همین امر باعث شده که خیلی از مخاطبان سریال که به دنبالهها و بازسازیهای ضعیف در سالهای گذشته عادت کردهاند، به سریال فرصت کافی ندهند.
جدای از این، «کینه: ریشهها» به غیر از عوامل بیرونی شرارت، پر از عناصر تاریک در روزمرگی شخصیتها مانند قتل و تجاوز است. برای همین با سریالی کاملاً تاریک مواجهیم که در دنیای آن هیچ جای آبادی وجود ندارد و شاید همین مسئله باعث شده که خیلی از بینندهها با سریال کمتر ارتباط برقرار کنند.
بااینوجود، اگر طرفدار جی هارور هستید، سریال ترسناک «کینه: ریشه ها» در مقایسه با خیلی از نمونههای ناموفق سالهای گذشته اثر بهتری است و تماشای آن برای علاقهمندان ژانر وحشت پیشنهاد جذابی خواهد بود.
خبرنگاری که روی پروندههای ماوراءالطبیعه کار میکند، با بازیگر زنی آشنا میشود که در زندگی روزمره با پدیدههایی غیرقابل توضیح مواجه شده و در خانهاش صداهای مرموزی میشنود. کنجکاوی برای سردرآوردن از این پدیدههای ناشناخته، از کینهای شوم و قدیمی پرده برمیدارد؛ این خلاصه داستان سریال جدیدی است که بر اساس مجموعه فیلمهای ترسناک و پرطرفدار «کینه» ساخته شده و مورد توجه طرفداران ژانر وحشت قرار گرفته است. بعد از سالها محبوبیت فیلمها و بازیهای ویدیویی ترسناک شرقی، نتفلیکس در اولین گام برای تولید محصول اوریجینال ژاپنی تصمیم گرفته که یکی از محبوبترین آثار ترسناک این کشور را احیا کند: «کینه: ریشهها» (با عنوان اصلی Origins: Ju-On) که پیشدرآمدی است بر مجموعه فیلمهای ترسناک «کینه».
وقتی با ژانر وحشت سروکار داریم، در اصل با انواع مختلفی از عوامل وحشت طرف هستیم: قاتلهای زنجیرهای، موجودات فضایی، خونآشامها، هیولاهای درنده و البته پدیدههای ماوراءالطبیعه. به احتمال زیاد میدانیم که احتمال برخوردمان با گرگینهها یا هیولاهای فضایی خیلی زیاد نیست و بهمحض تمام شدن فیلم، با خیال راحت برمیگردیم پی کار و زندگیمان. اما در بحث ماوراءالطبیعه چه؟
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
حتی در مدرنترین و سکولارترین جوامع هم مردم هنوز نسبت به پدیدههایی غیرقابل توضیح و گاه توصیفناپذیر هراس دارند. کافی است چند ساعت در خانه تنها باشید و صدای لولای در و چکه کردن شیر آب ذهنتان را تسخیر کند. این که برای ناشناختههای روزمره دنبال چه توجیهی میگردیم و چطور میترسیم، برمیگردد به ریشههای فرهنگی و خرافههای بومی. در هیچ فرهنگی نیست که از موجوداتی نامرئی و خبیث خبری نباشد. با اتکا به همین جنس از وحشت و هراس، سالهاست که موج آثار ترسناک ژاپنی (معروف به جی هارور) دنیای سرگرمی را تسخیر کرده.
در همه جای دنیای قصههایی درباره ارواح خبیثه و شیاطین شنیدهایم و در هالیوود هم بیشمار فیلم با موضوع اشباح و اجنه ساخته شده. اما چرا وقتی که نوبت به فیلمهای ترسناک ژاپنی میرسد، همهچیز فرق میکند و تماشاگران تا سر حد جنون به وحشت میافتند؟ ریشه را باید در فرهنگ شرقیها نسبت به ماوراءالطبیعه پیدا کرد و البته رویکردی که پیشگامان این ژانر نسبت به این فرهنگ دنبال کردهاند.
معمولاً در داستانهای غربی، ارواح و شیاطین پدیدههایی غیرمعمول هستند که ناگهان سر از زندگی شخصیتها درمیآورند. خانههای تسخیرشده و دورافتاده یا طلسمهایی که از سرزمینهای دور آمدهاند. بهطورکلی، خباثت فراطبیعی پدیدهای است که از فرامتن زندگی روزمره به سراغ شخصیتها میآید و معمولاً در موقعیتی آنها را گیر میاندازد که امکان کمک یا نجات وجود ندارد. در ضمن، از آنجایی که همواره این پدیدهها با عوامل مذهبی و مسیحی دفع میشوند، همیشه فاصلهای محفوظ میان عموم مخاطبان و شخصیتهای قصه باقی میماند.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
در مورد آثار ترسناک شرقی و بهخصوص ژاپنی، ماجرا فرق میکند. اینجا دیگر شر و موجودات خبیث عاملی بیرونی نیستند؛ در متن زندگی هرروزه ما وجود دارند و انگار که فقط تازه متوجه آنها شدهایم. جدای از این، در ترسناکهای ژاپنی، عوامل شر که در باور مخاطب ریشهای قدیمی و بومی دارند، با پدیدههای مدرن پیوند میخورند و از آنجایی که ریشه شرارت هم کینههای ناتمام زمینی است، عملاً هیچ راه گریزی از دست آنها وجود ندارد و فقط مجبورید که با آنها کنار بیایید. درنتیجه، وقتی فیلم تمام میشود تازه وحشت برای تماشاگر آغاز میشود و به دلیل استفاده از المانهای روزمره برای یادآوری شر، مانند تلویزیون، شیر آب، دوربین عکاسی و…، این وحشت تمامی هم ندارد!
دنیای غرب در قرن بیستم با ترسناکهای ژاپنی آشنا شد؛ «کوایدان» و «اونیبابا» جزو کلاسیکهای ژاپنی هستند که بر اساس داستانهای فولکور ساخته شدهاند و در زمان خودشان از فضا و فرهنگی ناشناخته برای مردم سایر جهان میگفتند؛ برای همین، توجه مخاطبان بینالمللی را نیز جلب کردند. اواخر دهه نود موج جی هارور از راه رسید که عامل وحشت را در متن زندگی روزمره و مدرن جستجو میکرد. «حلقه» و «کینه» مهمترین فیلمهای این موج بودند.این آثار آنقدر تأثیرگذار بودند که هالیوود بهسرعت برای بازسازی و ساخت دنبالههای آنها دستبهکار شد و کمی بعد نوبت به فیلمهای دیگری همچون «چشم» و «آب سیاه» هم رسید و حتی پای خود شرقیها نیز برای ساخت نسخههای آمریکایی به هالیوود باز شد.
در این میان همچنان «حلقه» و «کینه» در موج بازسازی از بقیه موفقتر بودند و البته «کینه» به دلیل جنس داستان و قابلیت بیشتر برای دنبالهسازی به فرنچایز بزرگتری تبدیل شد. به همین دلیل تصمیم نتفلیکس برای شروع تولید سریال «کینه: ریشه ها» در ژاپن با کمک گرفتن از یک پدیده پرطرفدار کاملاً منطقی به نظر میرسد.
بااینوجود سریال ترسناک «کینه: ریشه ها» هنوز آنطور که بایدوشاید سروصدا نکرده. برای این میتوان چند دلیل عمده را در نظر گرفت. اول این که تعریف کردن یک داستان چند بار گفتهشده ریسک بزرگی به حساب میآید. چون اگر به همان نسخه و روایات قبلی کاملاً وفادار بمانید، از نظر مخاطب ضرورت تعریف دوباره چنین داستانی قابلدرک نیست و درصورتیکه بخواهید اساس و ریشههای قصه را تغییر دهید، صدای طرفدارها در میآید. سازندگان سریال «کینه: ریشه ها» تقریباً راهی در میانه را انتخاب کردهاند. درنتیجه به همان نسبت که با واکنش تند هیچکدام از دو طرف مواجه نشدهاند، توجه و هیجان ویژهای را هم جلب نمیکنند.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
«کینه: ریشهها» مثل خیلی از سریالهای نتفلیکس کمی دیر قلابش را گیر میاندازد و همین امر باعث شده که خیلی از مخاطبان سریال که به دنبالهها و بازسازیهای ضعیف در سالهای گذشته عادت کردهاند، به سریال فرصت کافی ندهند.
جدای از این، «کینه: ریشهها» به غیر از عوامل بیرونی شرارت، پر از عناصر تاریک در روزمرگی شخصیتها مانند قتل و تجاوز است. برای همین با سریالی کاملاً تاریک مواجهیم که در دنیای آن هیچ جای آبادی وجود ندارد و شاید همین مسئله باعث شده که خیلی از بینندهها با سریال کمتر ارتباط برقرار کنند.
بااینوجود، اگر طرفدار جی هارور هستید، سریال ترسناک «کینه: ریشه ها» در مقایسه با خیلی از نمونههای ناموفق سالهای گذشته اثر بهتری است و تماشای آن برای علاقهمندان ژانر وحشت پیشنهاد جذابی خواهد بود.