09-05-2020، 19:35
(آخرین ویرایش در این ارسال: 23-05-2020، 3:11، توسط The moon.
دلیل ویرایش: افزودن تصاویر/
)
یکی از جنجالیترین و بحث برانگیزترین شاهان معاصر ایران آقامحمدخان قاجار، بنیانگذار سلسله قاجاریه است. یکی از دلایل بحث و اختلاف شدید بر سر این شخصیت تاریخی، افسانهها و داستانهایی است که در مورد او نقل شده است. ریشه این افسانهها و حکایات غالباً به اواخر سلطنت قاجاریه بازمیگردد که موج سیاه نمایی گستردهای نسبت به سلسله قاجاریه آغاز و در نهایت در کنار دیگرعوامل منجر به عزل احمدشاه قاجار از سلطنت و سقوط قاجاریه شد. این روند با به سلطنت رسیدن خاندان پهلوی به اوج خود رسید و رضاخان از زمان کودتا یکی از راههای کسب مشروعیت برای خود را در تأکید بر نقاط ضعف خاندان قاجار و جلوه دادن خود بهعنوان یگانه فرشته نجات ایران یافت. از جمله نام سرسلسله قاجاریه هم مورد هدف واقع شده و حتی توسط برخی از پژوهشگران تاریخ یا در اماکن تاریخی همچون موزهها به طور دانسته یا نادانسته از لفظ «آغا» (با غین) که مخصوص خواجگان و زنها بوده است برای نام او استعمال شده است.
به طور مثال، در یکی از تصحیحات کتاب معروف «تاریخ عضدی» که در سال ۱۳۲۸ه. ش چاپ شده، مصحح علاوه بر اینکه در مقدمه علناً یکی از اهداف تصحیح و چاپ کتاب را «مقایسه ما بین خانواده سلطنتی پهلوی و خانوادههای سلطنتی قاجاریه»(۱) مطرح کرده، بر بیکفایتی خاندان قاجار تأکید کرده و در مقدمه و عناوینی که خودش اضافه کرده، بر خلاف نسخه خطی، از لفظ «آغا» برای سر سلسله قاجاریه استفاده کرده است. حال آنکه لفظ «آقا» که بر سر نام آقامحمدخان وجود دارد بر نقصان جسمانی او دلالت ندارد و او را نه برای خواجگی حرمسرا، بلکه برای مقطوع النسل کردن خاندان قاجار مُثلِه کردند. بررسی منابع دست اول تاریخ زندیه از جمله گلشن مراد، تاریخ گیتی گشا و مجمل التواریخ نیز گواه این مطلب است که لفظ «آقا» بر سر نام او وجود داشته و با اینکه عمده این تواریخ در عهد زندیه نوشته شده و از زاویه دید دشمن به آقامحمدخان مینگریستهاند، هرگز در این باب از صراط حقیقت عدول نکرده اند. در بخشی از کتاب گلشن مراد ذیل عنوان «پناه آوردن آقامحمدخان به کریم خان — پادشاه ایران — و مهربانی آن شهریار جناب ایشان را» میخوانیم: «بعد از وفات آن نواب، آقامحمدخان خلف ارشد محمدحسنخان، که در شب شورش استرآبادبه اتفاق جمعی از طایفه آشاقی باش به میانه جماعت ترکمان رفته بود، هوای شهر استرآباد کرده در نیمه شبی با فوجی از ترکمانیه غفلتاً به شهر یورش آورده داخل استرآباد شدند.»(۲) در بخشی از «تاریخ گیتی گشا» که در عهد حکومت محمدجعفرخان زند نوشته شده نیز درباره آقامحمدخان میخوانیم: «آقامحمدخان قاجار ولد اکبر محمدحسن خان و سه چهار نفر برادران او در دارالعلم شیراز سعادت طراز شرف اندوز خدمت نواب غفران مآب (کریم خان زند) بوده، به لوازم خدمت اقدام می کردند.»(۳) همچنین در منابع دست اول قاجاریه و تواریخ رسمی این دوره از احسن التواریخ (تاریخ محمدی) تا افضل التواریخ از لفظ «آقا» برای مؤسس قاجاریه استفاده شده است.
در این میان، نوشته رضاقلی خان هدایت امیرالشعرا که از مورخین و رجال فاضل عصر قاجار است، تا حد زیادی در باب افسانههایی که درباره نام و مثله شدن آقامحمدخان نقل شده است، روشنگری میکند. هدایت در کتاب «تاریخ روضه الصفای ناصری» مینویسد: «بر مستعدان دانش پژوه پوشیده مباد که سلطان سعید شهید قاجار محمد حسن خان ابن فتحعلیخان قوانلو را سه فرزند سعادتمند ذکور بوده و ارشد و اکبر آنها نواب آقا محمد خان است و تولد آن جناب سنه یک هزار و پنجاه و چهار در لیله جمعه پانزدهم شعبان المعظم در شهر استرآباد در خانه جناب سعادت مآب آقا سید مفید استرآبادی واقع شد.زیرا که در آن ایام نادر شاه افشار بر ایران و خراسان و هندوستان و خوارزم و بخارا و ترکستان و داغستان استیلا یافته بود و نواب محمد حسنخان در اقاصی دشت ترکمان متواری بود، لهذا والده نواب آقا محمد خان که همشیره محمد خان قوانلو بود در خانه سید مذکور می زیست و این ولادت را پنهان همی خواستند و سید این مولود را به فرزندی خود نسبت داد.
آقا محمد نام نهاد و با فرزندان خود همی پرورد... و آقامحمدخان درخانه سید همی بود و به فرزندی سید معروف شد.در زمان قتل نادر شاه، آقا محمد خان شش ساله بود.در زمان سلطنت علیقلیخان افشار ملقب به عادلشاه ارباب سعایت از وی نزد شاه حکایت کردند، جمعی به استرآباد مأمور و او را گرفته قصد قتلش کردند، بعد از توسط و تشفع جمعی به حکم عادلشاه ظالم آن جناب را که در مراحل هفت و هشت سالگی مرحله پیما بود به جهت قطع نسل فتحعلیخان و محمد حسن خان و اعدام این دودمان مجبوب نمود. و سلطان والاشان محمدحسن خان را بیفرزند و ابتر خواست.»(۴) بنابراین بررسی متون دست اول و منابع معتبر تاریخی نشان میدهد که در هیچ یک از این منابع اصیل لفظ «آغا» برای مؤسس قاجاریه به کار نرفته و لفظ «آقا» بر سر نام آقامحمدخان صحیح است، چرا که این لفظ برای سیادت و تظاهر به اینکه او فرزند آقا سید مفید استرآبادی بوده در هنگام تولد به نام او اضافه شده و بعدها به جهت تبرک حفظ شده است.
منابع:
۱- عضدالدوله-احمدمیرزا-تاریخ عضدی-به کوشش حسین کوهی کرمانی-چاپخانه مظاهری-تهران؛ ۱۳۲۸
۲- غفاری کاشانی-ابوالحسن-گلشن مراد-به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد-نشر زرین-تهران؛۱۳۶۹-ص ۱۱۱
۳- موسوی نامی اصفهانی-محمدصادق-تاریخ گیتی گشا-با مقدمه سعید نفیسی-نشر اقبال-ذیل اول-تهران؛ ۱۳۶۳-ص ۲۴۶
۴- هدایت-رضاقلی خان- تاریخ روضه الصفای ناصری-به تصحیح و تحشیه جمشید کیانفر-انتشارات اساطیر-جلد نهم-تهران؛ ۱۳۸۰-ص۷۱۶۷ / روزنامه ایران
به طور مثال، در یکی از تصحیحات کتاب معروف «تاریخ عضدی» که در سال ۱۳۲۸ه. ش چاپ شده، مصحح علاوه بر اینکه در مقدمه علناً یکی از اهداف تصحیح و چاپ کتاب را «مقایسه ما بین خانواده سلطنتی پهلوی و خانوادههای سلطنتی قاجاریه»(۱) مطرح کرده، بر بیکفایتی خاندان قاجار تأکید کرده و در مقدمه و عناوینی که خودش اضافه کرده، بر خلاف نسخه خطی، از لفظ «آغا» برای سر سلسله قاجاریه استفاده کرده است. حال آنکه لفظ «آقا» که بر سر نام آقامحمدخان وجود دارد بر نقصان جسمانی او دلالت ندارد و او را نه برای خواجگی حرمسرا، بلکه برای مقطوع النسل کردن خاندان قاجار مُثلِه کردند. بررسی منابع دست اول تاریخ زندیه از جمله گلشن مراد، تاریخ گیتی گشا و مجمل التواریخ نیز گواه این مطلب است که لفظ «آقا» بر سر نام او وجود داشته و با اینکه عمده این تواریخ در عهد زندیه نوشته شده و از زاویه دید دشمن به آقامحمدخان مینگریستهاند، هرگز در این باب از صراط حقیقت عدول نکرده اند. در بخشی از کتاب گلشن مراد ذیل عنوان «پناه آوردن آقامحمدخان به کریم خان — پادشاه ایران — و مهربانی آن شهریار جناب ایشان را» میخوانیم: «بعد از وفات آن نواب، آقامحمدخان خلف ارشد محمدحسنخان، که در شب شورش استرآبادبه اتفاق جمعی از طایفه آشاقی باش به میانه جماعت ترکمان رفته بود، هوای شهر استرآباد کرده در نیمه شبی با فوجی از ترکمانیه غفلتاً به شهر یورش آورده داخل استرآباد شدند.»(۲) در بخشی از «تاریخ گیتی گشا» که در عهد حکومت محمدجعفرخان زند نوشته شده نیز درباره آقامحمدخان میخوانیم: «آقامحمدخان قاجار ولد اکبر محمدحسن خان و سه چهار نفر برادران او در دارالعلم شیراز سعادت طراز شرف اندوز خدمت نواب غفران مآب (کریم خان زند) بوده، به لوازم خدمت اقدام می کردند.»(۳) همچنین در منابع دست اول قاجاریه و تواریخ رسمی این دوره از احسن التواریخ (تاریخ محمدی) تا افضل التواریخ از لفظ «آقا» برای مؤسس قاجاریه استفاده شده است.
در این میان، نوشته رضاقلی خان هدایت امیرالشعرا که از مورخین و رجال فاضل عصر قاجار است، تا حد زیادی در باب افسانههایی که درباره نام و مثله شدن آقامحمدخان نقل شده است، روشنگری میکند. هدایت در کتاب «تاریخ روضه الصفای ناصری» مینویسد: «بر مستعدان دانش پژوه پوشیده مباد که سلطان سعید شهید قاجار محمد حسن خان ابن فتحعلیخان قوانلو را سه فرزند سعادتمند ذکور بوده و ارشد و اکبر آنها نواب آقا محمد خان است و تولد آن جناب سنه یک هزار و پنجاه و چهار در لیله جمعه پانزدهم شعبان المعظم در شهر استرآباد در خانه جناب سعادت مآب آقا سید مفید استرآبادی واقع شد.زیرا که در آن ایام نادر شاه افشار بر ایران و خراسان و هندوستان و خوارزم و بخارا و ترکستان و داغستان استیلا یافته بود و نواب محمد حسنخان در اقاصی دشت ترکمان متواری بود، لهذا والده نواب آقا محمد خان که همشیره محمد خان قوانلو بود در خانه سید مذکور می زیست و این ولادت را پنهان همی خواستند و سید این مولود را به فرزندی خود نسبت داد.
آقا محمد نام نهاد و با فرزندان خود همی پرورد... و آقامحمدخان درخانه سید همی بود و به فرزندی سید معروف شد.در زمان قتل نادر شاه، آقا محمد خان شش ساله بود.در زمان سلطنت علیقلیخان افشار ملقب به عادلشاه ارباب سعایت از وی نزد شاه حکایت کردند، جمعی به استرآباد مأمور و او را گرفته قصد قتلش کردند، بعد از توسط و تشفع جمعی به حکم عادلشاه ظالم آن جناب را که در مراحل هفت و هشت سالگی مرحله پیما بود به جهت قطع نسل فتحعلیخان و محمد حسن خان و اعدام این دودمان مجبوب نمود. و سلطان والاشان محمدحسن خان را بیفرزند و ابتر خواست.»(۴) بنابراین بررسی متون دست اول و منابع معتبر تاریخی نشان میدهد که در هیچ یک از این منابع اصیل لفظ «آغا» برای مؤسس قاجاریه به کار نرفته و لفظ «آقا» بر سر نام آقامحمدخان صحیح است، چرا که این لفظ برای سیادت و تظاهر به اینکه او فرزند آقا سید مفید استرآبادی بوده در هنگام تولد به نام او اضافه شده و بعدها به جهت تبرک حفظ شده است.
منابع:
۱- عضدالدوله-احمدمیرزا-تاریخ عضدی-به کوشش حسین کوهی کرمانی-چاپخانه مظاهری-تهران؛ ۱۳۲۸
۲- غفاری کاشانی-ابوالحسن-گلشن مراد-به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد-نشر زرین-تهران؛۱۳۶۹-ص ۱۱۱
۳- موسوی نامی اصفهانی-محمدصادق-تاریخ گیتی گشا-با مقدمه سعید نفیسی-نشر اقبال-ذیل اول-تهران؛ ۱۳۶۳-ص ۲۴۶
۴- هدایت-رضاقلی خان- تاریخ روضه الصفای ناصری-به تصحیح و تحشیه جمشید کیانفر-انتشارات اساطیر-جلد نهم-تهران؛ ۱۳۸۰-ص۷۱۶۷ / روزنامه ایران