09-05-2020، 1:27
(آخرین ویرایش در این ارسال: 09-05-2020، 1:35، توسط The moon.
دلیل ویرایش: افزودن تصاویر/
)
فمینیسم اسلامی یکی از گرایشها یا فرمی از فمینیسم است. فیمینیسم اسلامی گرایشی نظری و عملی است که از درون به یک پارادایم اسلامی متصل است و بهطور کلی در ارتباط با نقش زنان در اسلام بحث میکند که به نحوی خواستار برابری کامل همهٔ مسلمانان در وجوه زندگی عمومی و خصوصی بدون هیچ نوع تبعیض جنسیتی میباشد. به عبارت دیگر فیمینیستهای اسلامی از حقوق زنان، برابری جنسیتی و عدالت اجتماعی بر پایه و اساس یک چارچوب اسلامی، دفاع میکنند. فیمینیسم اسلامی فهم و قدرتش را از قرآن میگیرد و در جستجوی حقوق و عدالت برای زنان و مردان در تمامیت وجودشان است.
برهان اساسی فمینیسم اسلامی این است که قرآن بر اصل برابری تمام افراد بشر تأکید میکند؛ بنابراین مردسالاری و تبعیض جنسی را مردود دانسته و خواستار برابری زن و مرد (همچون دیگر برابریها در اجتماع) است.
اگرچه نمیتوان منکر این مسئله شد که فیمینیسم اسلامی نیز به نوعی نشأت گرفته و متأثر از جریان فمینیستی سکولار از نوع غربی آن است (هرچند مورد مخالفت بسیاری از فمینیستهای مسلمان است)؛ بهطوریکه پیشگامان جنبش فمینیسم اسلامی؛ خواسته یا ناخواسته از گفتمانهای رایج فمینیسم غیر اسلامی استفاده کردهاند و آن را به عنوان بخشی از جریان یکپارچه جنبش فمینیسم جهانی شناساندهاند. این گرایش فمینیسم به شدت توسط برخی مورد اعتراض قرار گرفته و توسط برخی دیگر با شور و شوق حمایت شدهاست. به گفته مارگوت بدران پژوهشگر مصری تبار آمریکایی و استاد تاریخ در دانشگاه جورج تاون، بدفهمی بسیار و معرفیهای اشتباه و احمقانه حول فمینیسم اسلامی وجود دارد.
نظرات
فمینیستهای مسلمان فمینیسم را غربی محسوب نمیکنند، هرچند منشأ فمینیسم و نامگذاری آن از فرانسه بودهاست، مسایل زنان را امری جهانی میدانند. کتاب «فمینسم و ناسیونالیسم» کوماری جایاواردنا، بنیانگذار دانشگاه سری لانکا که در سال ۱۹۸۶ چاپ شد، توضیح دهنده تاریخچه پیدایش جنبشهای فمینیستی در کشورهای مختلف آسیا و خاورمیانهاست.
فمینیستهای مسلمان معتقدند احکام اسلامی یا فقه که شکل کلاسیک آن در قرن نهم میلادی تثبیت شدهاست با مفاهیم و رفتارهای مردسالارانه زمان خود ترکیب شدهاست و این تعبیر مردسالارانه از احکام، شریعتهای متفاوت معاصر را شکل دادهاست. همچنین، حدیث (گفتهها و اعمال نقل شده از پیامبر اسلام، اما نه همیشه معتبر) نیز اغلب در خدمت توجیه ایدهها و اعمال مردسالارانه قرار گرفتهاست. گاهی منشأ یا قابل اعتماد بودن احادیث مورد اعتراض هستند و کم نیستند مواردی که این حدیثها در خارج از بافت خود استفاده شدهاند؛ بنابراین یکی از اولویتهای فمینیسم اسلامی رفتن مستقیم به سوی قرآن به عنوان قلب و ستون دین اسلام، برای فهمیدن پیام برابری خواهانه اسلام است.
روششناسی پایه فمینیسم اسلامی شامل روشهای کلاسیک اجتهاد (بررسی استقلال منابع دینی) و تفسیر است و علاوه بر این دو روش، روشهای تحلیل زبانشناختی، تاریخی، تحلیل ادبی، جامعهشناختی، مردمشناختی و… نیز به کار گرفته میشوند. و سه دیدگاه را در بر میگیرد:
- بازخوانی آیاتی از قرآن به شیوهای که اشتباهات تاریخی رایج همچون داستانهای خلقت و اپیزود بهشت را که در خدمت تقویت ایده برتری مذکر هستند، تصحیح کند.
- معلوم کردن آیاتی که بر برابری زن و مرد بدون هیچ ابهامی تأکید میکنند.
- شالوده شکنی از آیاتی که تفاوت میان دوجنس را مطرح میکنند و به صورت گستردهای برای توجیه سلطه مذکر تفسیر شدهاند.
به اعتقاد این افراد تفسیرهای موجود از اسلام حاوی مفهوم برتری مذکر، انعکاس دهنده فرهنگ مردسالارانه پیش از قرآن هستند. آنان معتقدند آیات زیادی از قرآن هستند که برابری زن و مرد را تأیید میکنند. مانند آیات سوره حجرات:
پس نتیجه میگیرند در اساس، از نظر هستی شناختی اسلامی، تمام افراد بشر برابرند. فمینیستهای اسلامی فمینیسم را به عنوان آگاهی نسبت به اجبار و محدودیتهایی که زنان تحت انقیاد آن هستند، دور انداختن محدودیتهایی که زنان در آنها قرار داده شدهاند و تلاش برای ایجاد یک نظام روابط منصفانهتر و عادلانهتر بین زن و مرد میدانند و هیچ تناقضی میان فمینیست بودن و مسلمان بودن خود نمیبینند.
فمینیسم اسلامی و فمینیستهای مسلمان
برخی از اسلامگرایان مانند محمدرضا زیبایینژاد میان گرایش فمینیستهای اسلامی و فمینیستهای مسلمان تفاوت قائل میشوند. او میگوید فمینیسم اسلامی نه به معنای دفاع از زنان بر اساس آموزههای اسلام، بلکه به معنای تفسیری فمینیستی از اسلام است. فمینیستهای اسلامی دین را به عنوان مهمترین و نافذترین رکن فرهنگ در کشورهای اسلامی درک کرده و ادبیات دینی را بستری برای طرح مباحث فمینیستی قرار دادهاند. آنها اهداف برابریطلبانۀ فمینیستی را در همسویی با فرهنگ دینی پنداشته و هرچند اندیشه و راهکارهای آنان برخاسته از آموزههای دینی نیست،اما نوگرایی و اصلاح را درون دین جستجو میکنند. این در حالی است که فمینیستهای مسلمان به کسانی اطلاق میشود که بر اساس آموزههای دین اسلام به دفاع از زنان میپردازند.
زیبایینژاد البته مورد نخست را جمع اضداد دانسته و معتقد است بازتفسیر متون اسلامی بر اساس آموزههای غربی فمینیسم منجر به تریف و تفسیر به رأی این متون میشود، اما او جانب گرایش دوم را گرفته و معتقد است در متون دینی این ظرفیت وجود دارد که بدون بهرهگیری از فمینیسم غربی از آنها در دفاع از حقوق زنان استفاده کرد. او میخواهد گرایش دینداران مسلمان به تجدیدنظر در رویکرد خود دربارهٔ مسئلهٔ زن را از گرایش افرادی که خارج از جریان رسمی دینداران و یا حوزه به دنبال تفسیر مجدد اسلام هستند جدا کند. حتی اگر این تفکیک چندان درست نیز به نظر نیاید، میتوان نتیجه گرفت که این دو جریان قادر به همزیستی با یکدیگر ذیل یک عنوان نیستند، هرچند هردو گرایش با مسامحه با همان عنوان فمینیسم اسلامی برچسب میخورند.
افراد و گرایشها
برخی از این زنان تنها بر قرآن تمرکز میکنند (مانند آمنه ودود، رفعت حسن یا فاطمه نسیف از عربستان سعودی)
برخی دیگر خود را صرف قرائت دوباره از قرآن و اشکال مختلف شریعت میکنند (مانند عزیز ال هیبن لبنانی و سردار علی پاکستانی)
برخی هنوز در فکر بررسی دوباره احادیث هستند (فاطمه مرنیسی از مراکش، لیلا احمد و هدایت توکسال از ترکیه)
در ایران میتوان از ژیلا شریعتپناهی و هاله سحابی به عنوان فمنیست اسلامی نام برد. /wikipedia
برهان اساسی فمینیسم اسلامی این است که قرآن بر اصل برابری تمام افراد بشر تأکید میکند؛ بنابراین مردسالاری و تبعیض جنسی را مردود دانسته و خواستار برابری زن و مرد (همچون دیگر برابریها در اجتماع) است.
اگرچه نمیتوان منکر این مسئله شد که فیمینیسم اسلامی نیز به نوعی نشأت گرفته و متأثر از جریان فمینیستی سکولار از نوع غربی آن است (هرچند مورد مخالفت بسیاری از فمینیستهای مسلمان است)؛ بهطوریکه پیشگامان جنبش فمینیسم اسلامی؛ خواسته یا ناخواسته از گفتمانهای رایج فمینیسم غیر اسلامی استفاده کردهاند و آن را به عنوان بخشی از جریان یکپارچه جنبش فمینیسم جهانی شناساندهاند. این گرایش فمینیسم به شدت توسط برخی مورد اعتراض قرار گرفته و توسط برخی دیگر با شور و شوق حمایت شدهاست. به گفته مارگوت بدران پژوهشگر مصری تبار آمریکایی و استاد تاریخ در دانشگاه جورج تاون، بدفهمی بسیار و معرفیهای اشتباه و احمقانه حول فمینیسم اسلامی وجود دارد.
نظرات
فمینیستهای مسلمان فمینیسم را غربی محسوب نمیکنند، هرچند منشأ فمینیسم و نامگذاری آن از فرانسه بودهاست، مسایل زنان را امری جهانی میدانند. کتاب «فمینسم و ناسیونالیسم» کوماری جایاواردنا، بنیانگذار دانشگاه سری لانکا که در سال ۱۹۸۶ چاپ شد، توضیح دهنده تاریخچه پیدایش جنبشهای فمینیستی در کشورهای مختلف آسیا و خاورمیانهاست.
فمینیستهای مسلمان معتقدند احکام اسلامی یا فقه که شکل کلاسیک آن در قرن نهم میلادی تثبیت شدهاست با مفاهیم و رفتارهای مردسالارانه زمان خود ترکیب شدهاست و این تعبیر مردسالارانه از احکام، شریعتهای متفاوت معاصر را شکل دادهاست. همچنین، حدیث (گفتهها و اعمال نقل شده از پیامبر اسلام، اما نه همیشه معتبر) نیز اغلب در خدمت توجیه ایدهها و اعمال مردسالارانه قرار گرفتهاست. گاهی منشأ یا قابل اعتماد بودن احادیث مورد اعتراض هستند و کم نیستند مواردی که این حدیثها در خارج از بافت خود استفاده شدهاند؛ بنابراین یکی از اولویتهای فمینیسم اسلامی رفتن مستقیم به سوی قرآن به عنوان قلب و ستون دین اسلام، برای فهمیدن پیام برابری خواهانه اسلام است.
![- فمینیسم اسلامی - 1](https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/95/Islamic_Feminism_Symbol.svg/240px-Islamic_Feminism_Symbol.svg.png)
روششناسی پایه فمینیسم اسلامی شامل روشهای کلاسیک اجتهاد (بررسی استقلال منابع دینی) و تفسیر است و علاوه بر این دو روش، روشهای تحلیل زبانشناختی، تاریخی، تحلیل ادبی، جامعهشناختی، مردمشناختی و… نیز به کار گرفته میشوند. و سه دیدگاه را در بر میگیرد:
- بازخوانی آیاتی از قرآن به شیوهای که اشتباهات تاریخی رایج همچون داستانهای خلقت و اپیزود بهشت را که در خدمت تقویت ایده برتری مذکر هستند، تصحیح کند.
- معلوم کردن آیاتی که بر برابری زن و مرد بدون هیچ ابهامی تأکید میکنند.
- شالوده شکنی از آیاتی که تفاوت میان دوجنس را مطرح میکنند و به صورت گستردهای برای توجیه سلطه مذکر تفسیر شدهاند.
به اعتقاد این افراد تفسیرهای موجود از اسلام حاوی مفهوم برتری مذکر، انعکاس دهنده فرهنگ مردسالارانه پیش از قرآن هستند. آنان معتقدند آیات زیادی از قرآن هستند که برابری زن و مرد را تأیید میکنند. مانند آیات سوره حجرات:
«ما شما را از یک جفت زن و مرد خلق کردیم و شما را در قبایل و ملتهای مختلف قرار دادیم برای این که یکدیگر را بشناسید و همانا بهترین شما نزد خدا، پرهیزگارترین شماست.»
پس نتیجه میگیرند در اساس، از نظر هستی شناختی اسلامی، تمام افراد بشر برابرند. فمینیستهای اسلامی فمینیسم را به عنوان آگاهی نسبت به اجبار و محدودیتهایی که زنان تحت انقیاد آن هستند، دور انداختن محدودیتهایی که زنان در آنها قرار داده شدهاند و تلاش برای ایجاد یک نظام روابط منصفانهتر و عادلانهتر بین زن و مرد میدانند و هیچ تناقضی میان فمینیست بودن و مسلمان بودن خود نمیبینند.
فمینیسم اسلامی و فمینیستهای مسلمان
برخی از اسلامگرایان مانند محمدرضا زیبایینژاد میان گرایش فمینیستهای اسلامی و فمینیستهای مسلمان تفاوت قائل میشوند. او میگوید فمینیسم اسلامی نه به معنای دفاع از زنان بر اساس آموزههای اسلام، بلکه به معنای تفسیری فمینیستی از اسلام است. فمینیستهای اسلامی دین را به عنوان مهمترین و نافذترین رکن فرهنگ در کشورهای اسلامی درک کرده و ادبیات دینی را بستری برای طرح مباحث فمینیستی قرار دادهاند. آنها اهداف برابریطلبانۀ فمینیستی را در همسویی با فرهنگ دینی پنداشته و هرچند اندیشه و راهکارهای آنان برخاسته از آموزههای دینی نیست،اما نوگرایی و اصلاح را درون دین جستجو میکنند. این در حالی است که فمینیستهای مسلمان به کسانی اطلاق میشود که بر اساس آموزههای دین اسلام به دفاع از زنان میپردازند.
زیبایینژاد البته مورد نخست را جمع اضداد دانسته و معتقد است بازتفسیر متون اسلامی بر اساس آموزههای غربی فمینیسم منجر به تریف و تفسیر به رأی این متون میشود، اما او جانب گرایش دوم را گرفته و معتقد است در متون دینی این ظرفیت وجود دارد که بدون بهرهگیری از فمینیسم غربی از آنها در دفاع از حقوق زنان استفاده کرد. او میخواهد گرایش دینداران مسلمان به تجدیدنظر در رویکرد خود دربارهٔ مسئلهٔ زن را از گرایش افرادی که خارج از جریان رسمی دینداران و یا حوزه به دنبال تفسیر مجدد اسلام هستند جدا کند. حتی اگر این تفکیک چندان درست نیز به نظر نیاید، میتوان نتیجه گرفت که این دو جریان قادر به همزیستی با یکدیگر ذیل یک عنوان نیستند، هرچند هردو گرایش با مسامحه با همان عنوان فمینیسم اسلامی برچسب میخورند.
![- فمینیسم اسلامی - 1](https://cdn-blogs.tribune.com.pk/2018/05/66824-muslimfeministjpg-1526541114-718-640x480.jpg)
افراد و گرایشها
برخی از این زنان تنها بر قرآن تمرکز میکنند (مانند آمنه ودود، رفعت حسن یا فاطمه نسیف از عربستان سعودی)
برخی دیگر خود را صرف قرائت دوباره از قرآن و اشکال مختلف شریعت میکنند (مانند عزیز ال هیبن لبنانی و سردار علی پاکستانی)
برخی هنوز در فکر بررسی دوباره احادیث هستند (فاطمه مرنیسی از مراکش، لیلا احمد و هدایت توکسال از ترکیه)
در ایران میتوان از ژیلا شریعتپناهی و هاله سحابی به عنوان فمنیست اسلامی نام برد. /wikipedia