23-02-2020، 12:55
1) نفرین فرعون
این نفرین باستانی مبتنی بر این باور است که اگر شخصی برای مومیایی هر یک از مصریان باستان مزاحمت ایجاد نماید، بخصوص مومیایی فراعنه، نفرین خواهد شد. این لعنت برای هیچ کس تبعیضی قائل نمیشود و مهم نیست که متهم یک دزد باشد یا یک باستان شناس؛ اقبال بد، بیماری یا مرگ، هزینه بر هم زدن آرامش یک فرعون در حال استراحت میباشد. مباحثی وجود دارد که میگوید این نفرین واقعی نیست.
یکی از دلایلی که بسیاری نسبت به صحّت این نفرین شکّ دارند، وجود پایه علمی برای بیماری و مرگ است. باکتری هایی که در قبرهای زیرزمینی پادشاهان در خواب رشد میکنند، میتواند موجب آسیب های جبران ناپذیری در سیستم تنفسی انسان شود. این امر میتواند علّت هر بیماری یا مرگی تلقی شود.
نسخه های متعددی گزارش شده است که با باز کردن مقبره توت آنخآمون، در ارتباط است؛ در یکی از این نسخه ها آمده است که هووآرد کارتر، یک لوح گِلی غیر معمولی را در سرسرای قبر پادشاه از دست رفته، یافته است.
چند روز پس از فهرست نویسی آن، داستان اظهار میدارد که، آلن گاردینر موفّق به رمزگشایی خط هیروگلیف روی آن شده است. بر روی لوح این طور نوشته شده است: مرگ بال های خود را بر روی هر فردی میگشاید که موجب بر هم زدن آرامش فرعون شود.
هم کارتر و هم گاردینر، این نفرین را به عنوان هشداری برای دزدان مقبره ها تلقی کردند، امّا این لوح ترس را در وجود کارگران محلی بیدار نمود؛ تمام گزارش های مربوط به لوح مرموز از نسخه های مستند حذف شدند.
البتّه، لوح نیز خود ناپدید شد و هرگز نه عکسی از آن گرفته شده و نه ترسیمی از آن ایجاد. بنابراین، هیچ دلیل قطعی برای وجود داشتن این لوح موجود نيست و این تنها حدس و گمان است.
نسخه دوم این نفرین مدّعی است که هنگام ورود به مقبره طلایی، بالای در اینگونه نوشته شده است: آنهایی که وارد این مقبره مقدس میشوند، باید منتظر باشند تا بال های مرگ آنها را در آغوش بکشد.
• از 26 نفری که در مقبره را باز کردند، 6 نفر از دنیا رفتند.
• از 22 نفری که هنگام باز کردن تابوت، در آنجا بودند، 2 نفر از دنیا رفته اند.
• کارتر در سال 1939 در سن 64 سالگی، هری برتون در سال 1940 در سن 60 سالگی، و سِر آلن گاردینر در سال 1963 در سن 84 سالگی، از دنیا رفتند.مقبره، اولیّن بار در سال 1922 باز شد. هیچ کس از واقعی بودن این نفرین مطمئن نیست، امّا بسیاری هنوز با دیده تردید به این موضوع نگاه میکنند.
درحالیکه خرافات و افسانه ممکن است با آثار موجود در این لیست همراه باشند، برخی مردم اعتقاد دارند که نفرین مرتبط با هر یک از این آثار واقعی میباشد و نتایج مستند آن، که دلیل زنده آن این است که برخی آثار باستانی بهتر است پنهان بمانند و از زیر زمین بیرون کشیده نشوند.
هر چند بسیاری از این آثار، یافته های ارزشمند باستان شناسی محسوب میشوند، امّا بدبختی، بیماری و مرگ که گریبان گیر برخی از این آثار میباشد، ممکن است تصادفی بوده
یا رویدادها و بدشانسی های ناگواری باشد که همراه با هر یک از این آثار است. ممکن است هیچ کس حقیقت را نداند، امّا بسیاری از مردم در سراسر جهان، تاثیر این دست از نفرین ها را حس کرده اند.
بیشتر مردم هنگامیکه کلمه “نفرین” را با آثار باستانی، اشیاء، مکان ها و مصنوعات تداعی میکنند، در واقع درباره پرفروش ترین رمان های داستانی، فیلم هایی با تاثیرگذاری بالا، بازی های ویدئویی محبوب و البتّه “ایندیانا جونز” فکر میکنند.
با تمام این حرفها، چه میتوان گفت اگر گزارش هایی واقعی از اتفاقات ناگوار رخ داده مرتبط با یک نقاشی، گردنبند یا جنسی عتیقه به گوش تان برسد. در اینجا لیستی از آثار نفرین شده را که با بدبختی، بیماری، و حتّی مرگ در ارتباط است، آورده ایم.
2) نفرین الماس امید
الماس امید در موزه اسمیت سونیان نگهداری میشود. این الماس 45.52 قیراطی به چشم آبی میآید، زیرا در ساختار آن بورون وجود دارد. شکل گیری آن در زمین بیش از یک میلیارد سال طول کشیده است.
این الماس در سرزمین ها و دست های بسیاری، از جمله چند پادشاه، چرخیده است. متاسفانه، هر جایی که رفته است، لعنت بدنامیاش را نیز با خود برده است.گفته میشود که این الماس، بخت بد و تراژدی را برای هر یک از مالکان خود به ارمغان میآورد.
اکثر مردم باور دارند که این افسانه ساخته شده است تا ارزش و اعتبار الماس را افزایش دهد. با این حال، چندین داستان عجیب در این رابطه وجود دارد که به مرموز بودن این جواهر آبی و بزرگ کمک شایان توجهی کرده است. متاسفانه، هیچ یک از این داستان ها دلپذیر نیست.
یکی از این داستان ها مربوط به خریداری به نام ژاک کولِت است که این الماس را از مردی دیگر میخرد؛ او بعدها خودکشی میکند. مردی که این الماس را از کولِت میخرد، توسط انقلابی های روس کشته میشود. زنی هم که این الماس را از آن مرد قرض گرفته بود، توسط عاشقش به قتل میرسد.
چندین داستان دیگر نیز در این رابطه وجود دارد که در سال 1911 در روزنامه نیویورک تایمز به چاپ رسیدند. هنوز هیچ یک از این داستان ها به تایید واقعی نرسیده است.
برخی از مردم بر این باورند که پیر کارتیِر این داستان ها را ساخته است تا خریداران را اغوا کند این الماس را بخرند. به نظر نمیآید که موزه بخواهد این الماس را قرض داده یا بفروشد.
3) نفرین حرام زاده کوچک
حرامزاده کوچک نامی بود که جیمز دین در سال 1955 به پورشه اسپایدر خود داد. این پورشه، یکی از 90 پورشه ای است که از این مدل ساخته شده است. دوستش سعی کرد تا هنگام خرید به او در این باره هشدار دهد.
آنها احساس کرده بودند که این اتومبیل اخبار بدی را با خود دارد. متاسفانه، آنها درست میگفتند. جیمز دین، در 30 سپتامبر سال 1955، در حرامزاده کوچک خود از دنیا رفت.
مشتری اصلی، جرج باریس، این وسیله نقلیه لاشه را کمتر از 3000 دلار خرید. هنگامی که اتومبیل را به مغازه آوردند، در هنگام تخلیه بر روی یکی از مکانیک ها افتاد. دو پای مکانیک شکست. باریس در همان لحظه فهمید که این اتومبیل دردسر است.
در پاییز سال 1956، این احساس باریس به حقیقت تبدیل شد. در جریان یک مسابقه، دو اتومبیلی که هر یک قطعاتی از این حرامزاده کوچک را در خود داشتند، با یکدیگر تصادف میکنند.
راننده اتومبیلی که با موتور پورشه حرکت میکرد، میمیرد. راننده دیگر جان سالم به در میبرد، امّا اظهار داشته است که هنگام رسیدن به پیچ، اتومبیل قفل میکند.پس از مدّتی، فرد جوانی که سعی داشت تا پورشه را بدزدد، از ناحیه بازو آسیب میبیند.
مرد دیگری نیز در هنگام رانندگی با اتومبیل خود جان خود را از دست میدهد؛ دو تایر او به طور همزمان منفجر میشود؛ این دو تایر در اصل، تایرهای حرامزاده کوچک بودند.
اتفاقات ناگواری با این اتومبیل تا قبل از سال 1960 رخ داد. پس از مدّتی، این اتومبیل در راه بردن به یک نمایشگاه، ناپدید میشود. کسی خبری از محل اختفاء این اتومبیل ندارد.
4) نفرین گنج آراگونات
آندری چامکین، باستان شناسی بود که به مدّت 15 سال به دنبال یافتن گنج آراگونات بود؛ او امید داشت تا به این ثروت ژرف و شناخته شده دست یابد. در نهایت، چامکین گنجی حیرت انگیز را با ارزش تقریبی 50 میلیون دلار برای هر قطعه، پیدا کرد.
این کشف واقعا شگفت انگیز بود، سرشار از طلا و نقره؛ بسیاری سعی کردند تا در بازار سیاه به یکی از این عتیقه های گران قیمت گنج آراگونات و با قیمت هایی باورنکردنی دست یابند.
هرچند این گنج اکنون در موزه میباشد، خانواده باستان شناس که این گنج پنهان را یافته بود، بدبختی حاصل از نفرین گنج آراگونات را کاملا حس کرده بودند. 15 نفر از اعضای این خانواده به طرز مرموزی جان خود را از دست دادند.
5) نفرین ارتش تراکووتا
این نفرین باستانی مبتنی بر این باور است که اگر شخصی برای مومیایی هر یک از مصریان باستان مزاحمت ایجاد نماید، بخصوص مومیایی فراعنه، نفرین خواهد شد. این لعنت برای هیچ کس تبعیضی قائل نمیشود و مهم نیست که متهم یک دزد باشد یا یک باستان شناس؛ اقبال بد، بیماری یا مرگ، هزینه بر هم زدن آرامش یک فرعون در حال استراحت میباشد. مباحثی وجود دارد که میگوید این نفرین واقعی نیست.
یکی از دلایلی که بسیاری نسبت به صحّت این نفرین شکّ دارند، وجود پایه علمی برای بیماری و مرگ است. باکتری هایی که در قبرهای زیرزمینی پادشاهان در خواب رشد میکنند، میتواند موجب آسیب های جبران ناپذیری در سیستم تنفسی انسان شود. این امر میتواند علّت هر بیماری یا مرگی تلقی شود.
نسخه های متعددی گزارش شده است که با باز کردن مقبره توت آنخآمون، در ارتباط است؛ در یکی از این نسخه ها آمده است که هووآرد کارتر، یک لوح گِلی غیر معمولی را در سرسرای قبر پادشاه از دست رفته، یافته است.
چند روز پس از فهرست نویسی آن، داستان اظهار میدارد که، آلن گاردینر موفّق به رمزگشایی خط هیروگلیف روی آن شده است. بر روی لوح این طور نوشته شده است: مرگ بال های خود را بر روی هر فردی میگشاید که موجب بر هم زدن آرامش فرعون شود.
هم کارتر و هم گاردینر، این نفرین را به عنوان هشداری برای دزدان مقبره ها تلقی کردند، امّا این لوح ترس را در وجود کارگران محلی بیدار نمود؛ تمام گزارش های مربوط به لوح مرموز از نسخه های مستند حذف شدند.
البتّه، لوح نیز خود ناپدید شد و هرگز نه عکسی از آن گرفته شده و نه ترسیمی از آن ایجاد. بنابراین، هیچ دلیل قطعی برای وجود داشتن این لوح موجود نيست و این تنها حدس و گمان است.
نسخه دوم این نفرین مدّعی است که هنگام ورود به مقبره طلایی، بالای در اینگونه نوشته شده است: آنهایی که وارد این مقبره مقدس میشوند، باید منتظر باشند تا بال های مرگ آنها را در آغوش بکشد.
• از 26 نفری که در مقبره را باز کردند، 6 نفر از دنیا رفتند.
• از 22 نفری که هنگام باز کردن تابوت، در آنجا بودند، 2 نفر از دنیا رفته اند.
• کارتر در سال 1939 در سن 64 سالگی، هری برتون در سال 1940 در سن 60 سالگی، و سِر آلن گاردینر در سال 1963 در سن 84 سالگی، از دنیا رفتند.مقبره، اولیّن بار در سال 1922 باز شد. هیچ کس از واقعی بودن این نفرین مطمئن نیست، امّا بسیاری هنوز با دیده تردید به این موضوع نگاه میکنند.
درحالیکه خرافات و افسانه ممکن است با آثار موجود در این لیست همراه باشند، برخی مردم اعتقاد دارند که نفرین مرتبط با هر یک از این آثار واقعی میباشد و نتایج مستند آن، که دلیل زنده آن این است که برخی آثار باستانی بهتر است پنهان بمانند و از زیر زمین بیرون کشیده نشوند.
هر چند بسیاری از این آثار، یافته های ارزشمند باستان شناسی محسوب میشوند، امّا بدبختی، بیماری و مرگ که گریبان گیر برخی از این آثار میباشد، ممکن است تصادفی بوده
یا رویدادها و بدشانسی های ناگواری باشد که همراه با هر یک از این آثار است. ممکن است هیچ کس حقیقت را نداند، امّا بسیاری از مردم در سراسر جهان، تاثیر این دست از نفرین ها را حس کرده اند.
بیشتر مردم هنگامیکه کلمه “نفرین” را با آثار باستانی، اشیاء، مکان ها و مصنوعات تداعی میکنند، در واقع درباره پرفروش ترین رمان های داستانی، فیلم هایی با تاثیرگذاری بالا، بازی های ویدئویی محبوب و البتّه “ایندیانا جونز” فکر میکنند.
با تمام این حرفها، چه میتوان گفت اگر گزارش هایی واقعی از اتفاقات ناگوار رخ داده مرتبط با یک نقاشی، گردنبند یا جنسی عتیقه به گوش تان برسد. در اینجا لیستی از آثار نفرین شده را که با بدبختی، بیماری، و حتّی مرگ در ارتباط است، آورده ایم.
2) نفرین الماس امید
الماس امید در موزه اسمیت سونیان نگهداری میشود. این الماس 45.52 قیراطی به چشم آبی میآید، زیرا در ساختار آن بورون وجود دارد. شکل گیری آن در زمین بیش از یک میلیارد سال طول کشیده است.
این الماس در سرزمین ها و دست های بسیاری، از جمله چند پادشاه، چرخیده است. متاسفانه، هر جایی که رفته است، لعنت بدنامیاش را نیز با خود برده است.گفته میشود که این الماس، بخت بد و تراژدی را برای هر یک از مالکان خود به ارمغان میآورد.
اکثر مردم باور دارند که این افسانه ساخته شده است تا ارزش و اعتبار الماس را افزایش دهد. با این حال، چندین داستان عجیب در این رابطه وجود دارد که به مرموز بودن این جواهر آبی و بزرگ کمک شایان توجهی کرده است. متاسفانه، هیچ یک از این داستان ها دلپذیر نیست.
یکی از این داستان ها مربوط به خریداری به نام ژاک کولِت است که این الماس را از مردی دیگر میخرد؛ او بعدها خودکشی میکند. مردی که این الماس را از کولِت میخرد، توسط انقلابی های روس کشته میشود. زنی هم که این الماس را از آن مرد قرض گرفته بود، توسط عاشقش به قتل میرسد.
چندین داستان دیگر نیز در این رابطه وجود دارد که در سال 1911 در روزنامه نیویورک تایمز به چاپ رسیدند. هنوز هیچ یک از این داستان ها به تایید واقعی نرسیده است.
برخی از مردم بر این باورند که پیر کارتیِر این داستان ها را ساخته است تا خریداران را اغوا کند این الماس را بخرند. به نظر نمیآید که موزه بخواهد این الماس را قرض داده یا بفروشد.
3) نفرین حرام زاده کوچک
حرامزاده کوچک نامی بود که جیمز دین در سال 1955 به پورشه اسپایدر خود داد. این پورشه، یکی از 90 پورشه ای است که از این مدل ساخته شده است. دوستش سعی کرد تا هنگام خرید به او در این باره هشدار دهد.
آنها احساس کرده بودند که این اتومبیل اخبار بدی را با خود دارد. متاسفانه، آنها درست میگفتند. جیمز دین، در 30 سپتامبر سال 1955، در حرامزاده کوچک خود از دنیا رفت.
مشتری اصلی، جرج باریس، این وسیله نقلیه لاشه را کمتر از 3000 دلار خرید. هنگامی که اتومبیل را به مغازه آوردند، در هنگام تخلیه بر روی یکی از مکانیک ها افتاد. دو پای مکانیک شکست. باریس در همان لحظه فهمید که این اتومبیل دردسر است.
در پاییز سال 1956، این احساس باریس به حقیقت تبدیل شد. در جریان یک مسابقه، دو اتومبیلی که هر یک قطعاتی از این حرامزاده کوچک را در خود داشتند، با یکدیگر تصادف میکنند.
راننده اتومبیلی که با موتور پورشه حرکت میکرد، میمیرد. راننده دیگر جان سالم به در میبرد، امّا اظهار داشته است که هنگام رسیدن به پیچ، اتومبیل قفل میکند.پس از مدّتی، فرد جوانی که سعی داشت تا پورشه را بدزدد، از ناحیه بازو آسیب میبیند.
مرد دیگری نیز در هنگام رانندگی با اتومبیل خود جان خود را از دست میدهد؛ دو تایر او به طور همزمان منفجر میشود؛ این دو تایر در اصل، تایرهای حرامزاده کوچک بودند.
اتفاقات ناگواری با این اتومبیل تا قبل از سال 1960 رخ داد. پس از مدّتی، این اتومبیل در راه بردن به یک نمایشگاه، ناپدید میشود. کسی خبری از محل اختفاء این اتومبیل ندارد.
4) نفرین گنج آراگونات
آندری چامکین، باستان شناسی بود که به مدّت 15 سال به دنبال یافتن گنج آراگونات بود؛ او امید داشت تا به این ثروت ژرف و شناخته شده دست یابد. در نهایت، چامکین گنجی حیرت انگیز را با ارزش تقریبی 50 میلیون دلار برای هر قطعه، پیدا کرد.
این کشف واقعا شگفت انگیز بود، سرشار از طلا و نقره؛ بسیاری سعی کردند تا در بازار سیاه به یکی از این عتیقه های گران قیمت گنج آراگونات و با قیمت هایی باورنکردنی دست یابند.
هرچند این گنج اکنون در موزه میباشد، خانواده باستان شناس که این گنج پنهان را یافته بود، بدبختی حاصل از نفرین گنج آراگونات را کاملا حس کرده بودند. 15 نفر از اعضای این خانواده به طرز مرموزی جان خود را از دست دادند.
5) نفرین ارتش تراکووتا