22-10-2019، 11:05
ارتباط با ارواح
کسانی که علاقه مند میباشند که با ارواح ارتباط بر قرار کنند با این 5 روش را انجام دهند .
1- میز و فنجان- ميزي گزینه مي شود كه حروف الفباء و اعداد به شكل دايره دراطراف آن نوشته شده و نيز دو كلمه بله و خير در آن آمده . حاضران از زن و مرد در اطراف ميز گرد مي نشينند و كف دستهاي خود را وصل بهم روي ميز قرار مي دهند و يك فنجان هم روي ميز مي گذارند .
حاضران با خلوص نيت به ذكر دعا و نياز مي پردازند در اين وقت فنجان هم در حالي كه وارونه شده در مركز ميز قرار مي گيرد .
در آن حال دو يا سه نفر از حاضران انگشت سبابه خود را در گودي به فنجان مي گذراند بطوري كه لمس شود و شرط اين هست كه انگشت خود را فشار ندهند و يا حركات ارادي بر فنجان دارد نسازند و بهتر هست براي رفع شبهه چشمان خود را به بندند.
پس از اين مقدمات از روح نام وی را مي پرسند فنجان به طرف حروفي حركت مي كند كه نام روح از انها تركيب يافته مثلا اگر اسمش رضا باشد فنجان بطرف ر مي رود و به مركز ميز بر مي گردد و دوباره بطرف حرف « ض » ميرود بهمين ترتيب حروف الف را نشان داري مي نمايد .
و انگشتان حاضران روي قسمت گودي ظرف قرار دارد و در همين حال يكي از حاضران حروف مختلفي را كه پي در پي بوسيله فنجان مشخص مي شود يادداشت مي كنند و از آن كلمات و بعد جمله ها تشكيل مي شود و سوال ادامه مي يابد در اينجا اكتو پلاسم از سر انگشتان نزديك فنجان نشات مي گيرد و روحي كه مايل به تماس گرفتن هست مي تواند از طريق تماس انگشتان فنجان را به حركت در آورد.
2- ميز و عقربه – مي توان در وسط ميزي عقربه ای شبيه به عقربه ساعت نصب كرد و بطوري آن را قرار داد كه به آساني بچرخد … اين عقربه را هيچيك از حاضران نبايد لمس كند و گرچه در اطراف ميز حروف و اعداد نيز نوشته شده كه عقربه در برابر هر يك قرار مي گيرد وخود روح هم مي تواند براي تشكيل كلمه و جمله عقربه را بچرخاند.
3- تماس بوسيله نوشتن – به اين معني كه مديوم قلمي بدست مي گيرد بطريقي كه مي خواهد چيزي بنويسد در اينجا يك دوربين به كار مي افتد و حركت دست وی را تعقيب مي كند لحظه ای بعد دست مديوم «واسطه» كه قلم را در دست دارد به حركت مي آيد و بدون دخالت يا تمايل او با سرعت چيزهائي را كه لازم هست و مورد سوال مي باشد مي نويسد.
اين در واقع دست روح هست كه به مديوم تسلط دارد حتي گاهي نگارش به زباني نوشته مي شود كه مديوم آنرا نمي داند. در اينجا هم جريان به صورت سوال و جواب اولي شفاهي دومي كتبي انجام مي گيرد.
4- در حال خلسه «غش» – در اين حال و سيط «مديوم» دچار حالت مخصوصي مي گردد مثل غش و از خود بيخود شدن وبيهوشي … كه شباهت به خواب مغناطيسي دارد و وی را از اين حالت حتي بزور و عنف هم نمي توان خارج تولید.
در اين وضع روحي كه خواهان ارتباط و احضار هست بطور موقت به بدن مديوم وارد مي شود و اين روح از دستگاه صوتي مديوم بهرهگیری مي كند و به زبان او سخن مي گويد و حاضران سخنانش را مي شنوند.
براي دست يابي به چنين حالتي حضار در يك اطاق در بسته مجهز به چراغهائي كه يكي نور سفيد و ديگري قرمز دارد جمع مي شوند در حالي كه در قسمتي تاريك موسيقي نواخته مي شود تا مديوم به «بيخودي» فرو رود. وقتي روحي كه بر مديوم مسلط شده به زبان و با دهان او به سخن مي آيد آهنگ موسيقي را متوقف مي كنند
و چراغ روشن مي شود. حاضران خاموش مي مثل و وقتي روح اطاق را ترك مي كنند بايد چراغ سفيد روشن شود. شركت كنندگان در سكوت كامل مي مثل تا بدون دخالت انها مديوم بهوش بيايد و به حال عادي باز گردد در اين حالت مديوم مي تواند به زبان های گوناگون تكلم كند و در سخنانش و يا نوشته هايش – آثار ادبي مهم و اصطلاحات ارزنده علمي مي آيد در حالي كه ممكن هست اصولا سواد نداشته باشد.
در مورد بيماران اصطلاحات مخصوص پزشك را بكار مي برد و قادر هست به علاج روحي مريضي كه در جلسه حضور دارد يا غايب هست بپردازد.
اين نوع تماس از بهترين انواع آن هست زيرا روح بعد از بيهوشي مد يوم بوسيله اكتو پلاسم يك « ماسك » در صورتش و بخصوص در نواحي دهان ماديش پديدار مي شود و آنرا مي پو شاند و« ارتعاش صوتي» در اين قسمت موجب مي شود كه صدايش به گوش حاضران برسد.
5- تجسد كامل- در اين وضع پس از بيهوشي « حالت خلسه » مد يوم و انتشار اكتو پلاسم كافي از او روح مي تواند تجسد يابد يعني شكل بگيرد در ست مثل بدن انسان اين روح تجسد يافته كه تصور ميكردد لباس به تن دارد در كنار حاضران مي نشيندوبا آن ها گفت و گو مي پردازد.
به گزارش تالاب درست مثل انسان زنده يا كسي كه مجددا به دنيا آمده وفتي نيروي اوكاهش مي يابد جسمش بتدريج به تحليل مي رود تا مخفي شود. اگر يكي از حاضران دست اين روح را بدست گيرد كم كم ذوب مي شود تا انيكه بكلي نا پديد گردد.
با سپاس از کاربران انجمن فلشخور
کسانی که علاقه مند میباشند که با ارواح ارتباط بر قرار کنند با این 5 روش را انجام دهند .
1- میز و فنجان- ميزي گزینه مي شود كه حروف الفباء و اعداد به شكل دايره دراطراف آن نوشته شده و نيز دو كلمه بله و خير در آن آمده . حاضران از زن و مرد در اطراف ميز گرد مي نشينند و كف دستهاي خود را وصل بهم روي ميز قرار مي دهند و يك فنجان هم روي ميز مي گذارند .
حاضران با خلوص نيت به ذكر دعا و نياز مي پردازند در اين وقت فنجان هم در حالي كه وارونه شده در مركز ميز قرار مي گيرد .
در آن حال دو يا سه نفر از حاضران انگشت سبابه خود را در گودي به فنجان مي گذراند بطوري كه لمس شود و شرط اين هست كه انگشت خود را فشار ندهند و يا حركات ارادي بر فنجان دارد نسازند و بهتر هست براي رفع شبهه چشمان خود را به بندند.
پس از اين مقدمات از روح نام وی را مي پرسند فنجان به طرف حروفي حركت مي كند كه نام روح از انها تركيب يافته مثلا اگر اسمش رضا باشد فنجان بطرف ر مي رود و به مركز ميز بر مي گردد و دوباره بطرف حرف « ض » ميرود بهمين ترتيب حروف الف را نشان داري مي نمايد .
و انگشتان حاضران روي قسمت گودي ظرف قرار دارد و در همين حال يكي از حاضران حروف مختلفي را كه پي در پي بوسيله فنجان مشخص مي شود يادداشت مي كنند و از آن كلمات و بعد جمله ها تشكيل مي شود و سوال ادامه مي يابد در اينجا اكتو پلاسم از سر انگشتان نزديك فنجان نشات مي گيرد و روحي كه مايل به تماس گرفتن هست مي تواند از طريق تماس انگشتان فنجان را به حركت در آورد.
2- ميز و عقربه – مي توان در وسط ميزي عقربه ای شبيه به عقربه ساعت نصب كرد و بطوري آن را قرار داد كه به آساني بچرخد … اين عقربه را هيچيك از حاضران نبايد لمس كند و گرچه در اطراف ميز حروف و اعداد نيز نوشته شده كه عقربه در برابر هر يك قرار مي گيرد وخود روح هم مي تواند براي تشكيل كلمه و جمله عقربه را بچرخاند.
3- تماس بوسيله نوشتن – به اين معني كه مديوم قلمي بدست مي گيرد بطريقي كه مي خواهد چيزي بنويسد در اينجا يك دوربين به كار مي افتد و حركت دست وی را تعقيب مي كند لحظه ای بعد دست مديوم «واسطه» كه قلم را در دست دارد به حركت مي آيد و بدون دخالت يا تمايل او با سرعت چيزهائي را كه لازم هست و مورد سوال مي باشد مي نويسد.
اين در واقع دست روح هست كه به مديوم تسلط دارد حتي گاهي نگارش به زباني نوشته مي شود كه مديوم آنرا نمي داند. در اينجا هم جريان به صورت سوال و جواب اولي شفاهي دومي كتبي انجام مي گيرد.
4- در حال خلسه «غش» – در اين حال و سيط «مديوم» دچار حالت مخصوصي مي گردد مثل غش و از خود بيخود شدن وبيهوشي … كه شباهت به خواب مغناطيسي دارد و وی را از اين حالت حتي بزور و عنف هم نمي توان خارج تولید.
در اين وضع روحي كه خواهان ارتباط و احضار هست بطور موقت به بدن مديوم وارد مي شود و اين روح از دستگاه صوتي مديوم بهرهگیری مي كند و به زبان او سخن مي گويد و حاضران سخنانش را مي شنوند.
براي دست يابي به چنين حالتي حضار در يك اطاق در بسته مجهز به چراغهائي كه يكي نور سفيد و ديگري قرمز دارد جمع مي شوند در حالي كه در قسمتي تاريك موسيقي نواخته مي شود تا مديوم به «بيخودي» فرو رود. وقتي روحي كه بر مديوم مسلط شده به زبان و با دهان او به سخن مي آيد آهنگ موسيقي را متوقف مي كنند
و چراغ روشن مي شود. حاضران خاموش مي مثل و وقتي روح اطاق را ترك مي كنند بايد چراغ سفيد روشن شود. شركت كنندگان در سكوت كامل مي مثل تا بدون دخالت انها مديوم بهوش بيايد و به حال عادي باز گردد در اين حالت مديوم مي تواند به زبان های گوناگون تكلم كند و در سخنانش و يا نوشته هايش – آثار ادبي مهم و اصطلاحات ارزنده علمي مي آيد در حالي كه ممكن هست اصولا سواد نداشته باشد.
در مورد بيماران اصطلاحات مخصوص پزشك را بكار مي برد و قادر هست به علاج روحي مريضي كه در جلسه حضور دارد يا غايب هست بپردازد.
اين نوع تماس از بهترين انواع آن هست زيرا روح بعد از بيهوشي مد يوم بوسيله اكتو پلاسم يك « ماسك » در صورتش و بخصوص در نواحي دهان ماديش پديدار مي شود و آنرا مي پو شاند و« ارتعاش صوتي» در اين قسمت موجب مي شود كه صدايش به گوش حاضران برسد.
5- تجسد كامل- در اين وضع پس از بيهوشي « حالت خلسه » مد يوم و انتشار اكتو پلاسم كافي از او روح مي تواند تجسد يابد يعني شكل بگيرد در ست مثل بدن انسان اين روح تجسد يافته كه تصور ميكردد لباس به تن دارد در كنار حاضران مي نشيندوبا آن ها گفت و گو مي پردازد.
به گزارش تالاب درست مثل انسان زنده يا كسي كه مجددا به دنيا آمده وفتي نيروي اوكاهش مي يابد جسمش بتدريج به تحليل مي رود تا مخفي شود. اگر يكي از حاضران دست اين روح را بدست گيرد كم كم ذوب مي شود تا انيكه بكلي نا پديد گردد.
با سپاس از کاربران انجمن فلشخور