23-02-2017، 0:08
وسط تابستون بود که دوستم منو ادد کرد تو گروه خودش میدونستم گروهش مختلطه بعد از یه مدت هر روز به امید اینکه برم تو گروه و سر به سر یکی از پسرای گروه به اسم علی بزارم میرفتم تلگرام چند روز بعد علی اومد پی ویم گفت که ازم خوشش اومده و میخواد باهام دوست شه منم اول تعجب کردم ما که فقط سر به سر هم میزاشتیم چرا از من خوشش اومده خلاصه قبول کردم بعد از یه مدت مدرسه ها شروع شد و من هروز علی رو جلو مدرسه میدیدم من قبل علی خیلی دوس پسر داشتم اما به هیچکدومشون اون حسی که به علی داشتم رو نداشتم وسط های مهر ماه بود که علی ازم سرد شد بهم گفت دیگه منو نمیخواد اون موقع فهمیدم که عاشقش شدم بعد اینکه کات کردیم با تیغ رو رگم کلی خط انداختم و بهش فرستادم اونم انگاری نتونسته بود بدون من دووم بیاره و برگشت بعد از چند هفته دوباره ازم سرد شد و گفت نمیخوامت منم گفتم به درک اما اون پشیمون شد اما من با یکه دیگه دوس شده بودم ایندفعه اون با تیغ افتاد به جون دستش منم وقتی عکس دستشو دیدم کلی گریه کردم دوباره دوست شدیم بعد چند هفته هردو از هم سرد شدیم و کات کردیم اما بعد یه مدت جای خالیش تو زندگیم خیلی حس شد اما غرورم نمی ذاشت بهش بگم برگرد خیلی داغون شده بودم اونقدر با تیغ دستامو خط خطی کرده بودم دیگه جای سالم نمونده بود اکثر زخما خیلی عمیق بود و اگه میرفتم بیمارستان قطعا بخیه میزدن یه بار با قرص خودکشی کردم اما مامانم فهمید و بردن معدم رو شستشو دادن یه بارم رگمو داشتم میزدم که ابجیم اونقدر گریه کرد نزاشت بعد یه مدت فهمیدم که حال علی بهتر از من نیست و اونم داغونه بعد یه مدت هردو غرورمون رو شکستیم و برگشتیم و دوست شدیم الانم دوستیم دعا کنید بهم برسیم خیلی همو دوس داریم