
واقعیت گریزی آن است که شاعر در شعر خود،واقعیت های جهان و پیرامون خود را بیان نکند و فقط تصور ذهنی خود را از واقعیت نشان دهد.به عبارت دیگر،واقعیت آن چیزی نیست که شاعر بیان می کند،بلکه شاعر فقط تصور ذهنی خود را بیان می کند.
برخی از واقعیت گریزی ها در زبان روزمره به کار می روند،اینگونه برجسته سازی در زبان روزمره،نوعی خودکارشدگی است.
واقعیت گریزی در زبان هنجار،اختیاری است اما در شعر الزامی و اجباری است و کمتر شعری را می توان یافت که عاری از واقعیت گریزی باشد.
واقعیت گریزی در بسیاری از موارد شبیه به اغراق است.مانند بیت زیر:
یکی آتش انگیزم اندر جهان
کز آن جا به کیوان رسد دود آن
واقعیت گریزی در نهایت به دو صنعت " بزرگ نمایی "و " کوچک نمایی " منجر می شود.
برخی از واقعیت گریزی ها در زبان روزمره به کار می روند،اینگونه برجسته سازی در زبان روزمره،نوعی خودکارشدگی است.
واقعیت گریزی در زبان هنجار،اختیاری است اما در شعر الزامی و اجباری است و کمتر شعری را می توان یافت که عاری از واقعیت گریزی باشد.
واقعیت گریزی در بسیاری از موارد شبیه به اغراق است.مانند بیت زیر:
یکی آتش انگیزم اندر جهان
کز آن جا به کیوان رسد دود آن
واقعیت گریزی در نهایت به دو صنعت " بزرگ نمایی "و " کوچک نمایی " منجر می شود.