19-12-2015، 19:21
هفته ای که گذشت به "شعر نو" و " خیلی نو!" گذشت! در باره پیدایش شعر حجم گرا و موج نو و شعر ناب گفتیم و با "شعر متفاوط" آشنا شدیم ، نمونه هایی را با هم خواندیم و نظریاتی را دانستیم. در این مقاله که کم و بیش حکم فصل الخطاب را برای این مبحث دارد ، جریان های معاصر را با دقت بیشتری می کاویم . البته این به آن معنا نیست که دیگر از نوگرایان شعر معاصر سخن نخواهیم گفت بلکه مطالب این چند روز را بستری برای خوانش های مکرر آینده قرار خواهیم داد.
از آنجا که این مقاله با عنوان "شعر «موج نو» و شعر «حجم گرا»ی معاصر فارسی" کمی طولانی و البته تخصصی و تحقیقی است از ترس آنکه حوصله ی فضای سایبر آنرا بر نتابد!! تنها چکیده و مقدمه را در متن ذکر کرده و اصل مقاله را برای دانلود به پیشگاه خواهندگان و خوانندگان ادب دوست تبیان تقدیم می کنیم. امید که مفید افتد.
شعر «موج نو» و شعر «حجم گرا»ی معاصر فارسی"
چکیده :
در دهه چهل قرن شمسی حاضر جریان جدیدی در شعر معاصر فارسی ظهور کرد که به دلیل گسست کامل از جریانهای شعری پیش از خود و به سبب غرابتی که در اندیشهها و اشعار بانیان و شاعران آن وجود داشت، به «موج نو» مشهور شد، و پس از گذشت مدتی کوتاه، با تغییراتی اندک، در هیأت «شعر حجم گرا» نمودار شد. این جریان در مقایسه با جریان شعر «سنت گرا» شعری بود «سنت گریز» یا حتی «سنت ستیز» و در مقایسه با جریان «شعر نو یا نیمایی»، مدرن مینمود چنان که شعر «نو»ی نیمایی پیش از خود را نیز «کهنه» میانگاشت. همچنین در قیاس با «شعر متعهد و ملتزم» که طرفدار نظریه «هنر برای مردم» بود و شعر را وسیله میدانست نه هدف، این جریان شعری هوادار نظریه «هنری برای هنر» بود و در جستجوی دستیابی به «شعر محض یا ناب» به غیر متعهد بودن شعر تأکید داشت. به همین دلیل، «جامعه گرایی» و «محتوا گرایی» که از اصول جریان شعر نیمایی بود، در این جریان جایگاهی نداشت، و «فرد گرایی» اساس کار را تشکیل میداد. در یک کلام، در این جریان با شاعرانی روبرو هستیم سنت ستیز، تعهد گریز، رویگردان از جامعهگرایی و محتواگرایی، و مدعی شعر مدرن و طرفدار شعر محض که از هر قید و بند فکری، اجتماعی، اخلاقی و ادبی آزاد باشد.
مقدمه:
از نیمه نخست دهه چهل و به طور مشخص از سال 1341 ش، سال انتشار مجموعه طرح از احمدرضا احمدی، طرحی نو در شعر معاصر در انداخته شد و جریانی جدید در شعر فارسی به راه افتاد که به «موج نو» مشهور شد. این حرکت، حرکتی بود عصبانی و افراطی که تغییر و تخریب تمام شالودههای صوری و ساختاری و معنایی شعر سنتی و حتی شعر نیمایی پیش از خود را وجهه همت خویش قرار داده بود.
این جریان در نیمه دوم دهه چهل با قوت و قدرت بیشتری ادامه یافت و گروه بیشتری از شاعران طرفدار مدرنیسم به رهبری یدالله رویایی بدان پیوستند و سعی کردند که این موج بنیان کن را تا حدودی مهار کنند و جهت بخشند و با صدور بیانیه و قطعنامه و شناسنامه شعری، رسمیت و هویت آن را به همه اعلام کنند. این حرکت اخیر، که در حقیقت، صورت بازسازی و بازآفرینی شده همان جریان «موج نو» بود، "شعر حجم گرا "نام گرفت.
در مقاله حاضر، ضمن اینکه از زمینهها و عوامل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی پیدایش و گسترش شعر موج نو و شعر حجمگرا سخن به میان آمده، اصطلاح «موج نو» و «شعر حجم گرا» و وجه تسمیه آنها، شاعران موج نویی و حجم گرا و مجموعههای شعری آنها، و پیشینه اشعار موج نویی در شعر معاصر تبیین گردیده است. در ادامه مقاله نیز ویژگیهای ادبی و محتوایی شعر موج نو و شعر حجم گرا به تفصیل و با ذکر نمونههای متناسب، بیان شده است....
از آنجا که این مقاله با عنوان "شعر «موج نو» و شعر «حجم گرا»ی معاصر فارسی" کمی طولانی و البته تخصصی و تحقیقی است از ترس آنکه حوصله ی فضای سایبر آنرا بر نتابد!! تنها چکیده و مقدمه را در متن ذکر کرده و اصل مقاله را برای دانلود به پیشگاه خواهندگان و خوانندگان ادب دوست تبیان تقدیم می کنیم. امید که مفید افتد.
شعر «موج نو» و شعر «حجم گرا»ی معاصر فارسی"
چکیده :
در دهه چهل قرن شمسی حاضر جریان جدیدی در شعر معاصر فارسی ظهور کرد که به دلیل گسست کامل از جریانهای شعری پیش از خود و به سبب غرابتی که در اندیشهها و اشعار بانیان و شاعران آن وجود داشت، به «موج نو» مشهور شد، و پس از گذشت مدتی کوتاه، با تغییراتی اندک، در هیأت «شعر حجم گرا» نمودار شد. این جریان در مقایسه با جریان شعر «سنت گرا» شعری بود «سنت گریز» یا حتی «سنت ستیز» و در مقایسه با جریان «شعر نو یا نیمایی»، مدرن مینمود چنان که شعر «نو»ی نیمایی پیش از خود را نیز «کهنه» میانگاشت. همچنین در قیاس با «شعر متعهد و ملتزم» که طرفدار نظریه «هنر برای مردم» بود و شعر را وسیله میدانست نه هدف، این جریان شعری هوادار نظریه «هنری برای هنر» بود و در جستجوی دستیابی به «شعر محض یا ناب» به غیر متعهد بودن شعر تأکید داشت. به همین دلیل، «جامعه گرایی» و «محتوا گرایی» که از اصول جریان شعر نیمایی بود، در این جریان جایگاهی نداشت، و «فرد گرایی» اساس کار را تشکیل میداد. در یک کلام، در این جریان با شاعرانی روبرو هستیم سنت ستیز، تعهد گریز، رویگردان از جامعهگرایی و محتواگرایی، و مدعی شعر مدرن و طرفدار شعر محض که از هر قید و بند فکری، اجتماعی، اخلاقی و ادبی آزاد باشد.
مقدمه:
از نیمه نخست دهه چهل و به طور مشخص از سال 1341 ش، سال انتشار مجموعه طرح از احمدرضا احمدی، طرحی نو در شعر معاصر در انداخته شد و جریانی جدید در شعر فارسی به راه افتاد که به «موج نو» مشهور شد. این حرکت، حرکتی بود عصبانی و افراطی که تغییر و تخریب تمام شالودههای صوری و ساختاری و معنایی شعر سنتی و حتی شعر نیمایی پیش از خود را وجهه همت خویش قرار داده بود.
این جریان در نیمه دوم دهه چهل با قوت و قدرت بیشتری ادامه یافت و گروه بیشتری از شاعران طرفدار مدرنیسم به رهبری یدالله رویایی بدان پیوستند و سعی کردند که این موج بنیان کن را تا حدودی مهار کنند و جهت بخشند و با صدور بیانیه و قطعنامه و شناسنامه شعری، رسمیت و هویت آن را به همه اعلام کنند. این حرکت اخیر، که در حقیقت، صورت بازسازی و بازآفرینی شده همان جریان «موج نو» بود، "شعر حجم گرا "نام گرفت.
در مقاله حاضر، ضمن اینکه از زمینهها و عوامل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی پیدایش و گسترش شعر موج نو و شعر حجمگرا سخن به میان آمده، اصطلاح «موج نو» و «شعر حجم گرا» و وجه تسمیه آنها، شاعران موج نویی و حجم گرا و مجموعههای شعری آنها، و پیشینه اشعار موج نویی در شعر معاصر تبیین گردیده است. در ادامه مقاله نیز ویژگیهای ادبی و محتوایی شعر موج نو و شعر حجم گرا به تفصیل و با ذکر نمونههای متناسب، بیان شده است....