18-12-2015، 12:58
ارزیابی اسماعیل امینی، رضا ساکی، فاضل ترکمن، جلال سمیعی، نقی سلیمانی، امیرمهدی ژوله، امید مهدینژاد، رحیم رسولی، مهدی استاداحمد و عباس سجادی درباره طنز دههی پیش.
ارزیابی طنز در دههی 80
اسماعیل امینی:
نگاه به طنز بدبینانه است
اسماعیل امینی معتقد است: به علت سطحینگریها، فکاهه جایگزین طنز شده و از سوی دیگر، نگاه بدبینانه به طنز، عرصه را بر طنزنویسان تنگ کرده است.
این طنزپرداز، در ارزیابی خود از طنز در دههی 80، عنوان کرد: من با تقسیمبندی زمانی برای تحلیل ادبیات موافق نیستم و اگر بخواهیم برای ادبیات دستهبندیای را قائل شویم، باید آن را بر اساس رخدادهای اجتماعی انجام دهیم؛ مانند طنز جنگ یا طنز انقلاب. اگر بخواهیم طنز سالهای اخیر را بررسی کنیم، مهمترین ویژگی این دوران، نبود نشریات طنز است.
امینی دربارهی این موضوع که چرا طنزپردازان در این سالها کمتعداد ظاهر شدهاند، گفت: تعداد طنزپردازان کم نیست؛ اما اینکه کمتعداد مینمایند، به علت این است که عرصهای برای عرضه ندارند.
او همچنین افزود: مشکل دیگری که بر سر راه طنزپرداز وجود دارد، فضای فرهنگی جامعه است که در آن تنها تولیدات فرهنگیای که تفننی هستند، با استقبال مواجه میشوند.
رضا ساکی:
جای ستون طنز در روزنامهها خالی است
این دهه برای طنز، دههی خوبی بود؛ زیرا در نیمهی دوم آن ما با چاپ آثار خوبی روبهرو شدیم. کسانی چون عباس صفاری، ناصر غیاثی و بلقیس سلیمانی نیز که نامشان به عنوان طنزپرداز مطرح نبود، کارهای خوبی انجام دادند. در این دهه همچنین کارهای پژوهشی را داشتیم. دفتر طنز حوزهی هنری کارهای خوبی را در حوزهی پژوهش منتشر کرد و نشرهایی چون نیلوفر، مروارید و ققنوس نیز به کار طنز بها دادند.
کتابهای طنزی که در دههی 80 منتشر شدند، بیشتر تألیف مستقل بودند و ستون روزنامهها نبودند که به صورت کتاب منتشر شوند.
جلال سمیعی:
مسؤولان دیدگاه خود را نسبت به طنز عوض کنند
سمیعی ، در ارزیابی خود از طنز در دههی 80، گفت: من به عنوان کسی که در رسانههای مختلف کار طنز انجام دادهام که شامل رسانههای مکتوب و رسانههای دیداری و شنیداری میشود و اتفاقا کار خود را از دههی 80 آغاز کردهام، یعنی از سال 80 در مطبوعات و از سال 83 در رادیو و تلویزیون شروع به کار کردهام، همچنین در فضای سایبر هم درگیر طنزنویسی بودهام، مهمترین اتفاق طنز در دههی 80 را مینیمال شدن آن میدانم. در واقع، این اتفاق به علت وجود تکنولوژیها و رسانههای کوچک رخ داده است.
تعداد طنزپردازان کم نیست؛ اما اینکه کمتعداد مینمایند، به علت این است که عرصهای برای عرضه ندارند.
فاضل ترکمن:
چاپ کتابهای طنز با ترس و لرز
فاضل ترکمن دههی 80 را دههی رونق ادبیات طنز دانست و در عین حال گفت: در سالهای پایانی این دهه، شرایط برای طنزنویسی دشوار شد و به دلیل محدودیتها و ممیزی، ناشرها کتابهای طنز را با ترس و لرز چاپ میکنند.
این طنزپرداز جوان در ارزیابی وضعیت طنز در دههی 80 ، گفت: طنز در دههی 80 رونق بیشتری پیدا کرد و تعداد طنزپردازان و کاریکاتوریستها بیشتر شد. حتی برخی شاعران شعر جدی به طنز پردازی روی آوردند؛ مانند «ناصر فیض» که کار خود را با شعر جدی شروع کرد؛ اما با چاپ کتاب «املت دستهدار» به طنز ورود کرد. از سوی دیگر، طنز در مطبوعات هم رونق گرفت و ستون طنز در روزنامهها به وجود آمد. حتی روزنامهها از طنزنویسان درخواست میکردند که برای آنها طنز بنویسند.
نقی سلیمانی:
دربارهی طنز سختگیری میشود
این طنز پرداز در ارزیابی وضعیت طنز در دههی 80، با اشاره به شرایط جامعه برای طنزپردازی، گفت: این حوزه باید مورد بررسی دقیق قرار گیرد و پژوهشهایی در این زمینه انجام شود. اما اگر بخواهیم با نگاهی گزارشی به آن نگاه کنیم، شاهد این هستیم که طنز به صورت یک اتفاق جمعی شکل نمیگیرد و کار زیادی روی آن انجام نمیشود که به صورتی باشد که توجه رسانهها یا مجامع هنری را داشته باشد.
امیرمهدی ژوله:
این طنزپرداز در ارزیابی خود از طنز دههی 80، عنوان کرد: احساس من از طنز دههی 80 این است که اتفاق بزرگی در این دهه نیفتاده و تنها اتفاقهای کوچک خوبی افتاده است. در دههی 80، طنزپردازانی مثل چهرههای شاخص دهههای 60 و 70 به وجود نیامدند و تنها طنزپردازان جوانی حضور داشتند که یا طنز گلآقایی مینوشتند و یا ادامهدهندهی سبک طنزهای تند و تیز امثال نبوی بودند و در واقع، طنز دههی 80 متأثر از اینها بود.
او افزود: ویژگی دیگر طنز دهه 80 این است که محدودیت داشت؛ البته این محدودیت نه به اندازه محدودیتهای دهه 60 بود و نه به اندازه دههی 70، فضا باز بود.
ژوله تأکید کرد: فکر میکنم طنز دههی 80، پختگی، دانش و عمق طنز طنزپردازان دههی قبل را نداشت. شاید بتوان گفت که طنز دههی 80 عاصیتر، جسورتر و یا بدیعتر شده بود؛ اما از رندی و عمق و دوپهلوگوییهای آن کم شده است.
امید مهدینژاد
امید مهدینژاد:
از طنـز میتـرسنـد
این طنزپرداز در ارزیابی خود از ادبیات طنز در دههی 80، عنوان کرد: به نظرم، آنچه طنزنویسی دههی 80 را از سالهای پیش از خودش متمایز میکند، رواج طنزنویسی در وب است. وبلاگها این فرصت را به کسانی که فکر میکنند میتوانند بنویسند، داده است که فارغ از ملاحظات درست یا غلطی که در جریان انتشار نوشته در نشریات بر ذهن نویسنده تحمیل میشوند، بنویسند و نوشتهشان را منتشر کنند.
او افزود: این از یک طرف موجب شده استعدادهای عجیب و غریبی که شاید هیچگاه این امکان را نداشتند که برای مطبوعات بنویسند، به فعل درآیند و از طرفی هم خیلی از قلمزنان سطحی و بیارزش را دچار توهم نویسنده بودن کرده است.
رحیم رسولی:
ادبیات طنز جایگاه اصلی خود را از دست داده است
این طنزپرداز با اشاره به این موضوع که برای پرداختن به ادبیات طنز در دههی 80 اول باید ببینیم طنز جایگاه واقعی خودش را پیدا کرده است یا نه، گفت: برای پرداختن به طنز دههی 80 ابتدا باید سؤالاتی را پاسخ داد؛ مانند اینکه طنزپردازانی که اکنون دارند کار میکنند، تثبیت شدهاند یا نه؟ اینکه طنز ما چقدر به طنز واقعی نزدیک است؟ و دیگر اینکه آیا هنرمند آنچه را که مخاطب میخواهد، به او میدهد یا آنچه را که خود میخواهد؟
او در ادامه افزود: اکنون سلیقه طنز ما به این صورت است که تنها دارد افشاگری میکند؛ در حالیکه این وظیفه طنز نیست؛ این کار ژورنالیستی است و شاید چون روزنامهها نمیتوانند و یا نمیگذارند کار خود را انجام بدهند، ما به این وضعیت رسیدهایم.
رسولی با بیان این موضوع که طنز ما هنوز شکل واقعی خود را پیدا نکرده است، گفت: درک درستی از طنز وجود ندارد و همه احساس میکنند میتوانند از این زمینه استفاده کنند. این درست است که طنز در محدودیتها اتفاق میافتد و ما باید بتوانیم طنز را به لایههای پنهان بکشانیم؛ اما باید پشت آن معنایی باشد و زمانی که میخندیم، فراموش نکنیم که چرا خندیدهایم. خنده سطحی فایدهای ندارد.
مهدی استاداحمد:
جایی برای عرضهی طنز نیست
مهدی استاداحمد طنز را در نیمهی اول دههی 80 خوب ارزیابی کرد و گفت: در نیمهی دوم دههی 80، طنز با ضعفهایی مواجه شد و اکنون جایی برای عرضهی طنز وجود ندارد.
درک درستی از طنز وجود ندارد و همه احساس میکنند میتوانند از این زمینه استفاده کنند.
این طنزپرداز، ادبیات طنز را در پنج سال اول دههی 80 خوب ارزیابی کرد و گفت: طنز در پنج سال اول دههی 80 بهتر جلو میرفت، که یکی به خاطر تازگی طنز بود و دیگر اینکه پیش از دههی 80 به طنز بها داده شده بود؛ در نتیجه، طنزپردازان پنجرههای جدیدی را برای طنز باز کردند؛ مانند شعر طنز که قبل از دههی 80 شاید مخاطب کمتری داشت.
استاداحمد در ادامه تأکید کرد: اما ادبیات طنز در نیمه دوم دهه 80 با ضعفهایی مواجه شد که قسمتی از آن به شرایط و فضا بازمیگردد.
عباس سجادی:
طـنز شـوخـیبردار نیـست
عباس سجادی در ارزیابی خود از طنز دههی 80، طنز این دهه را طنزی اجتماعی خواند و گفت: طنز گونهای ادبی است که نیازمند تلاش جدی است و شوخیبردار نیست.
این شاعر و طنزپرداز، در ارزیابی خود از طنز دهه 80، عنوان کرد: طنز دهه 80 به همت کسانی چون ابوالفضل زرویی نصرآباد کارنامه خوبی دارد و نسبت به دهههای گذشته، دهه پرباری بوده و حرکتهای نوینی در این دهه شروع شده است که از آن میان میتوان به برگزاری اولین جلسه طنز «در حلقه رندان» اشاره کرد که در حوزه هنری آغاز به کار کرد و بستری برای حرکتهای جدی طنز شد.
ارزیابی طنز در دههی 80
اسماعیل امینی:
نگاه به طنز بدبینانه است
اسماعیل امینی معتقد است: به علت سطحینگریها، فکاهه جایگزین طنز شده و از سوی دیگر، نگاه بدبینانه به طنز، عرصه را بر طنزنویسان تنگ کرده است.
این طنزپرداز، در ارزیابی خود از طنز در دههی 80، عنوان کرد: من با تقسیمبندی زمانی برای تحلیل ادبیات موافق نیستم و اگر بخواهیم برای ادبیات دستهبندیای را قائل شویم، باید آن را بر اساس رخدادهای اجتماعی انجام دهیم؛ مانند طنز جنگ یا طنز انقلاب. اگر بخواهیم طنز سالهای اخیر را بررسی کنیم، مهمترین ویژگی این دوران، نبود نشریات طنز است.
امینی دربارهی این موضوع که چرا طنزپردازان در این سالها کمتعداد ظاهر شدهاند، گفت: تعداد طنزپردازان کم نیست؛ اما اینکه کمتعداد مینمایند، به علت این است که عرصهای برای عرضه ندارند.
او همچنین افزود: مشکل دیگری که بر سر راه طنزپرداز وجود دارد، فضای فرهنگی جامعه است که در آن تنها تولیدات فرهنگیای که تفننی هستند، با استقبال مواجه میشوند.
رضا ساکی:
جای ستون طنز در روزنامهها خالی است
این دهه برای طنز، دههی خوبی بود؛ زیرا در نیمهی دوم آن ما با چاپ آثار خوبی روبهرو شدیم. کسانی چون عباس صفاری، ناصر غیاثی و بلقیس سلیمانی نیز که نامشان به عنوان طنزپرداز مطرح نبود، کارهای خوبی انجام دادند. در این دهه همچنین کارهای پژوهشی را داشتیم. دفتر طنز حوزهی هنری کارهای خوبی را در حوزهی پژوهش منتشر کرد و نشرهایی چون نیلوفر، مروارید و ققنوس نیز به کار طنز بها دادند.
کتابهای طنزی که در دههی 80 منتشر شدند، بیشتر تألیف مستقل بودند و ستون روزنامهها نبودند که به صورت کتاب منتشر شوند.
جلال سمیعی:
مسؤولان دیدگاه خود را نسبت به طنز عوض کنند
سمیعی ، در ارزیابی خود از طنز در دههی 80، گفت: من به عنوان کسی که در رسانههای مختلف کار طنز انجام دادهام که شامل رسانههای مکتوب و رسانههای دیداری و شنیداری میشود و اتفاقا کار خود را از دههی 80 آغاز کردهام، یعنی از سال 80 در مطبوعات و از سال 83 در رادیو و تلویزیون شروع به کار کردهام، همچنین در فضای سایبر هم درگیر طنزنویسی بودهام، مهمترین اتفاق طنز در دههی 80 را مینیمال شدن آن میدانم. در واقع، این اتفاق به علت وجود تکنولوژیها و رسانههای کوچک رخ داده است.
تعداد طنزپردازان کم نیست؛ اما اینکه کمتعداد مینمایند، به علت این است که عرصهای برای عرضه ندارند.
فاضل ترکمن:
چاپ کتابهای طنز با ترس و لرز
فاضل ترکمن دههی 80 را دههی رونق ادبیات طنز دانست و در عین حال گفت: در سالهای پایانی این دهه، شرایط برای طنزنویسی دشوار شد و به دلیل محدودیتها و ممیزی، ناشرها کتابهای طنز را با ترس و لرز چاپ میکنند.
این طنزپرداز جوان در ارزیابی وضعیت طنز در دههی 80 ، گفت: طنز در دههی 80 رونق بیشتری پیدا کرد و تعداد طنزپردازان و کاریکاتوریستها بیشتر شد. حتی برخی شاعران شعر جدی به طنز پردازی روی آوردند؛ مانند «ناصر فیض» که کار خود را با شعر جدی شروع کرد؛ اما با چاپ کتاب «املت دستهدار» به طنز ورود کرد. از سوی دیگر، طنز در مطبوعات هم رونق گرفت و ستون طنز در روزنامهها به وجود آمد. حتی روزنامهها از طنزنویسان درخواست میکردند که برای آنها طنز بنویسند.
نقی سلیمانی:
دربارهی طنز سختگیری میشود
این طنز پرداز در ارزیابی وضعیت طنز در دههی 80، با اشاره به شرایط جامعه برای طنزپردازی، گفت: این حوزه باید مورد بررسی دقیق قرار گیرد و پژوهشهایی در این زمینه انجام شود. اما اگر بخواهیم با نگاهی گزارشی به آن نگاه کنیم، شاهد این هستیم که طنز به صورت یک اتفاق جمعی شکل نمیگیرد و کار زیادی روی آن انجام نمیشود که به صورتی باشد که توجه رسانهها یا مجامع هنری را داشته باشد.
امیرمهدی ژوله:
این طنزپرداز در ارزیابی خود از طنز دههی 80، عنوان کرد: احساس من از طنز دههی 80 این است که اتفاق بزرگی در این دهه نیفتاده و تنها اتفاقهای کوچک خوبی افتاده است. در دههی 80، طنزپردازانی مثل چهرههای شاخص دهههای 60 و 70 به وجود نیامدند و تنها طنزپردازان جوانی حضور داشتند که یا طنز گلآقایی مینوشتند و یا ادامهدهندهی سبک طنزهای تند و تیز امثال نبوی بودند و در واقع، طنز دههی 80 متأثر از اینها بود.
او افزود: ویژگی دیگر طنز دهه 80 این است که محدودیت داشت؛ البته این محدودیت نه به اندازه محدودیتهای دهه 60 بود و نه به اندازه دههی 70، فضا باز بود.
ژوله تأکید کرد: فکر میکنم طنز دههی 80، پختگی، دانش و عمق طنز طنزپردازان دههی قبل را نداشت. شاید بتوان گفت که طنز دههی 80 عاصیتر، جسورتر و یا بدیعتر شده بود؛ اما از رندی و عمق و دوپهلوگوییهای آن کم شده است.
امید مهدینژاد
امید مهدینژاد:
از طنـز میتـرسنـد
این طنزپرداز در ارزیابی خود از ادبیات طنز در دههی 80، عنوان کرد: به نظرم، آنچه طنزنویسی دههی 80 را از سالهای پیش از خودش متمایز میکند، رواج طنزنویسی در وب است. وبلاگها این فرصت را به کسانی که فکر میکنند میتوانند بنویسند، داده است که فارغ از ملاحظات درست یا غلطی که در جریان انتشار نوشته در نشریات بر ذهن نویسنده تحمیل میشوند، بنویسند و نوشتهشان را منتشر کنند.
او افزود: این از یک طرف موجب شده استعدادهای عجیب و غریبی که شاید هیچگاه این امکان را نداشتند که برای مطبوعات بنویسند، به فعل درآیند و از طرفی هم خیلی از قلمزنان سطحی و بیارزش را دچار توهم نویسنده بودن کرده است.
رحیم رسولی:
ادبیات طنز جایگاه اصلی خود را از دست داده است
این طنزپرداز با اشاره به این موضوع که برای پرداختن به ادبیات طنز در دههی 80 اول باید ببینیم طنز جایگاه واقعی خودش را پیدا کرده است یا نه، گفت: برای پرداختن به طنز دههی 80 ابتدا باید سؤالاتی را پاسخ داد؛ مانند اینکه طنزپردازانی که اکنون دارند کار میکنند، تثبیت شدهاند یا نه؟ اینکه طنز ما چقدر به طنز واقعی نزدیک است؟ و دیگر اینکه آیا هنرمند آنچه را که مخاطب میخواهد، به او میدهد یا آنچه را که خود میخواهد؟
او در ادامه افزود: اکنون سلیقه طنز ما به این صورت است که تنها دارد افشاگری میکند؛ در حالیکه این وظیفه طنز نیست؛ این کار ژورنالیستی است و شاید چون روزنامهها نمیتوانند و یا نمیگذارند کار خود را انجام بدهند، ما به این وضعیت رسیدهایم.
رسولی با بیان این موضوع که طنز ما هنوز شکل واقعی خود را پیدا نکرده است، گفت: درک درستی از طنز وجود ندارد و همه احساس میکنند میتوانند از این زمینه استفاده کنند. این درست است که طنز در محدودیتها اتفاق میافتد و ما باید بتوانیم طنز را به لایههای پنهان بکشانیم؛ اما باید پشت آن معنایی باشد و زمانی که میخندیم، فراموش نکنیم که چرا خندیدهایم. خنده سطحی فایدهای ندارد.
مهدی استاداحمد:
جایی برای عرضهی طنز نیست
مهدی استاداحمد طنز را در نیمهی اول دههی 80 خوب ارزیابی کرد و گفت: در نیمهی دوم دههی 80، طنز با ضعفهایی مواجه شد و اکنون جایی برای عرضهی طنز وجود ندارد.
درک درستی از طنز وجود ندارد و همه احساس میکنند میتوانند از این زمینه استفاده کنند.
این طنزپرداز، ادبیات طنز را در پنج سال اول دههی 80 خوب ارزیابی کرد و گفت: طنز در پنج سال اول دههی 80 بهتر جلو میرفت، که یکی به خاطر تازگی طنز بود و دیگر اینکه پیش از دههی 80 به طنز بها داده شده بود؛ در نتیجه، طنزپردازان پنجرههای جدیدی را برای طنز باز کردند؛ مانند شعر طنز که قبل از دههی 80 شاید مخاطب کمتری داشت.
استاداحمد در ادامه تأکید کرد: اما ادبیات طنز در نیمه دوم دهه 80 با ضعفهایی مواجه شد که قسمتی از آن به شرایط و فضا بازمیگردد.
عباس سجادی:
طـنز شـوخـیبردار نیـست
عباس سجادی در ارزیابی خود از طنز دههی 80، طنز این دهه را طنزی اجتماعی خواند و گفت: طنز گونهای ادبی است که نیازمند تلاش جدی است و شوخیبردار نیست.
این شاعر و طنزپرداز، در ارزیابی خود از طنز دهه 80، عنوان کرد: طنز دهه 80 به همت کسانی چون ابوالفضل زرویی نصرآباد کارنامه خوبی دارد و نسبت به دهههای گذشته، دهه پرباری بوده و حرکتهای نوینی در این دهه شروع شده است که از آن میان میتوان به برگزاری اولین جلسه طنز «در حلقه رندان» اشاره کرد که در حوزه هنری آغاز به کار کرد و بستری برای حرکتهای جدی طنز شد.