29-11-2015، 17:39
راه های نفوذ شیطان از نگاه قرآن؛
پچ پچه کردن،شمشیرشیطان برای شکستن دلها
اگرچه در قرآن کریم، نجوا کردن به طور کلی مذموم دانسته نشده اما آنچه از محتوای آیه ۱۰ سوره مجادله برمی آید این است که نجوا کردن از شیوه های شیطان برای ایجاد غم و اندوه، تفرقه و بدگمانی میان انسان هاست.
آیه دهم سوره مجادله آیه زیبایی است که یکی از مهم ترین کمینگاه های شیطان برای ایجاد تفرقه و بدگمانی میان انسان ها را گوشزد می کند. متن آیه دهم و ترجمه آن از این قرار است:
"إِنَّمَا النَّجْوَىٰ مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ / هر آینه نجواکردن کار شیطان است که مى خواهد مؤمنان را محزون کند و حال آنکه هیچ زیانى، جز به فرمان خداوند، به آنها نمى رساند. و مؤمنان باید که بر خدا توکل کنند."
اما برای درک بهتر فضای این آیه و تفسیر آن بهتر است که به آیه پیشین هم بپردازیم آنجا که خداوند در آیه نهم همین سوره می فرماید: "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَیْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِیَتِ الرَّسُولِ وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ/ اى کسانى که ایمان آورده اید، اگر با یکدیگر نجوا مى کنید، در باب گناه و دشمنى و نافرمانى از پیامبر نجوا مکنید، بلکه در باب نیکى و پرهیزگارى نجوا کنید. از آن خدایى که همگان نزد او گرد مى آیید بترسید."
اما علامه طباطبایی در تفسیر المیزان با اشاره به فحوای همین آیه می فرماید: سیاق آیات خالى از این دلالت نیست که آیه شریفه در مقام تخفیف و رخصت نازل شده، و در آن خطاب را متوجه مؤمنین واقعى کرده، مى فرماید: شما مى توانید نجوى کنید، به شرطى که نجوایتان توأم با اثم و عدوان و معصیت رسول نباشد، بلکه تناجى به بر و تقوا باشد.
منظور از" بر" تمامى کارهاى خیر است که در مقابل کلمه" عدوان" قرار گرفته، و منظور از" تقوى" آن عملى است که" اثم" نباشد. آن گاه مطلب را با أمر به مطلق تقوا و تهدید از قیامت تاکید نموده، مىفرماید:" وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ".
در ادامه بحث های مربوط به این آیه، مفسر بزرگ معاصر علامه طباطبایی، متن آیه 10 سوره مجادله را که موضوع مورد بحث ماست مدنظر قرار می دهند و می فرماید: مراد از"نجوى"- به طورى که از سیاق آن استفاده مى شود نجوایى است که آن روز در بین منافقین و بیماردلان جریان داشته، نجوایى که از ناحیه شیطان بوده. به این معنا که شیطان این عمل را در دلهایشان جلوه داده بود و تشویقشان کرده بود که با یکدیگر نجوى کنند تا مسلمانان را اندوهگین و پریشان خاطر کنند، تا خیال کنند مى خواهد بلایى بر سرشان بیاید.
خداى سبحان بعد از آنکه نجوى را با آن شرایط براى مؤمنین تجویز کرد، مؤمنین را دلگرم و خاطر جمع کرد که این توطئه ها نمى تواند به شما گزندى برساند، مگر به اذن خدا، چون زمام امور همه به دست خدا است، پس بر خدا توکل کنید، و از ضرر نجواى منافقین اندوهگین نشوید که خدا تصریح کرده به اینکه:" وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ" و وعده داده که هر کس بر او توکل کند خدا برایش کافى است، و با این وعده وادارشان مىکند بر توکل و مى فرماید: که توکل از لوازم ایمان مؤمن است، اگر به خدا ایمان دارند باید بر او توکل کنند که او ایشان را کفایت خواهد کرد. این بود معناى" وَ لَیْسَ بِضارِّهِمْ شَیْئاً إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ".
اما در تفسیر نمونه نیز با اشاره به متن و ترجمه آیه هشت همین سوره به این موضوع پرداخته شده که: بحث در این آیات هم چنان ادامه بحثهاى نجوى است. نخست مى فرماید:" آیا ندیدى کسانى را که از نجوى نهى شدند سپس به کارى که از آن نهى شدهاند باز مى گردند، و براى انجام گناه و تعدى و نافرمانى رسول خدا به نجوى مى پردازند.
از این تعبیر به خوبى استفاده مىشود که قبلا به آنها هشدار داده شده بود که از نجوى بپرهیزند، کارى که ذاتا تولید بدگمانى در دیگران و نگرانى مى کند، ولى آنها نه تنها به این دستور گوش فرا ندادند، بلکه محتواى نجواى خود را انجام گناه و امورى بر خلاف دستور خدا و پیامبر(ص) انتخاب کردند.
اما تفاوت میان" اثم" و" عدوان" و" معصیة الرسول" در آیه نهم این سوره - یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَیْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِیَتِ الرَّسُولِ وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ - از این نظر است که" اثم" شامل گناهانى مىشود که جنبه فردى دارد(مانند شرب خمر) و" عدوان" ناظر به امورى است که موجب تعدى بر حقوق دیگران است، و اما" معصیة الرسول" مربوط به فرمانهایى است که شخص پیامبر(ص) به عنوان رئیس حکومت اسلامى در زمینه مصالح جامعه مسلمین صادر مىکند.
بنا بر این آنها در نجواهاى خود هر گونه عمل خلاف را مطرح مىکردند، اعم از اعمالى که در رابطه با خودشان بود یا دیگران و یا حکومت اسلامى و شخص پیامبر.
منبع:شبستان
عقیق
پچ پچه کردن،شمشیرشیطان برای شکستن دلها
اگرچه در قرآن کریم، نجوا کردن به طور کلی مذموم دانسته نشده اما آنچه از محتوای آیه ۱۰ سوره مجادله برمی آید این است که نجوا کردن از شیوه های شیطان برای ایجاد غم و اندوه، تفرقه و بدگمانی میان انسان هاست.
آیه دهم سوره مجادله آیه زیبایی است که یکی از مهم ترین کمینگاه های شیطان برای ایجاد تفرقه و بدگمانی میان انسان ها را گوشزد می کند. متن آیه دهم و ترجمه آن از این قرار است:
"إِنَّمَا النَّجْوَىٰ مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ / هر آینه نجواکردن کار شیطان است که مى خواهد مؤمنان را محزون کند و حال آنکه هیچ زیانى، جز به فرمان خداوند، به آنها نمى رساند. و مؤمنان باید که بر خدا توکل کنند."
اما برای درک بهتر فضای این آیه و تفسیر آن بهتر است که به آیه پیشین هم بپردازیم آنجا که خداوند در آیه نهم همین سوره می فرماید: "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَیْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِیَتِ الرَّسُولِ وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ/ اى کسانى که ایمان آورده اید، اگر با یکدیگر نجوا مى کنید، در باب گناه و دشمنى و نافرمانى از پیامبر نجوا مکنید، بلکه در باب نیکى و پرهیزگارى نجوا کنید. از آن خدایى که همگان نزد او گرد مى آیید بترسید."
اما علامه طباطبایی در تفسیر المیزان با اشاره به فحوای همین آیه می فرماید: سیاق آیات خالى از این دلالت نیست که آیه شریفه در مقام تخفیف و رخصت نازل شده، و در آن خطاب را متوجه مؤمنین واقعى کرده، مى فرماید: شما مى توانید نجوى کنید، به شرطى که نجوایتان توأم با اثم و عدوان و معصیت رسول نباشد، بلکه تناجى به بر و تقوا باشد.
منظور از" بر" تمامى کارهاى خیر است که در مقابل کلمه" عدوان" قرار گرفته، و منظور از" تقوى" آن عملى است که" اثم" نباشد. آن گاه مطلب را با أمر به مطلق تقوا و تهدید از قیامت تاکید نموده، مىفرماید:" وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ".
در ادامه بحث های مربوط به این آیه، مفسر بزرگ معاصر علامه طباطبایی، متن آیه 10 سوره مجادله را که موضوع مورد بحث ماست مدنظر قرار می دهند و می فرماید: مراد از"نجوى"- به طورى که از سیاق آن استفاده مى شود نجوایى است که آن روز در بین منافقین و بیماردلان جریان داشته، نجوایى که از ناحیه شیطان بوده. به این معنا که شیطان این عمل را در دلهایشان جلوه داده بود و تشویقشان کرده بود که با یکدیگر نجوى کنند تا مسلمانان را اندوهگین و پریشان خاطر کنند، تا خیال کنند مى خواهد بلایى بر سرشان بیاید.
خداى سبحان بعد از آنکه نجوى را با آن شرایط براى مؤمنین تجویز کرد، مؤمنین را دلگرم و خاطر جمع کرد که این توطئه ها نمى تواند به شما گزندى برساند، مگر به اذن خدا، چون زمام امور همه به دست خدا است، پس بر خدا توکل کنید، و از ضرر نجواى منافقین اندوهگین نشوید که خدا تصریح کرده به اینکه:" وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ" و وعده داده که هر کس بر او توکل کند خدا برایش کافى است، و با این وعده وادارشان مىکند بر توکل و مى فرماید: که توکل از لوازم ایمان مؤمن است، اگر به خدا ایمان دارند باید بر او توکل کنند که او ایشان را کفایت خواهد کرد. این بود معناى" وَ لَیْسَ بِضارِّهِمْ شَیْئاً إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ".
اما در تفسیر نمونه نیز با اشاره به متن و ترجمه آیه هشت همین سوره به این موضوع پرداخته شده که: بحث در این آیات هم چنان ادامه بحثهاى نجوى است. نخست مى فرماید:" آیا ندیدى کسانى را که از نجوى نهى شدند سپس به کارى که از آن نهى شدهاند باز مى گردند، و براى انجام گناه و تعدى و نافرمانى رسول خدا به نجوى مى پردازند.
از این تعبیر به خوبى استفاده مىشود که قبلا به آنها هشدار داده شده بود که از نجوى بپرهیزند، کارى که ذاتا تولید بدگمانى در دیگران و نگرانى مى کند، ولى آنها نه تنها به این دستور گوش فرا ندادند، بلکه محتواى نجواى خود را انجام گناه و امورى بر خلاف دستور خدا و پیامبر(ص) انتخاب کردند.
اما تفاوت میان" اثم" و" عدوان" و" معصیة الرسول" در آیه نهم این سوره - یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَیْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِیَتِ الرَّسُولِ وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ - از این نظر است که" اثم" شامل گناهانى مىشود که جنبه فردى دارد(مانند شرب خمر) و" عدوان" ناظر به امورى است که موجب تعدى بر حقوق دیگران است، و اما" معصیة الرسول" مربوط به فرمانهایى است که شخص پیامبر(ص) به عنوان رئیس حکومت اسلامى در زمینه مصالح جامعه مسلمین صادر مىکند.
بنا بر این آنها در نجواهاى خود هر گونه عمل خلاف را مطرح مىکردند، اعم از اعمالى که در رابطه با خودشان بود یا دیگران و یا حکومت اسلامى و شخص پیامبر.
منبع:شبستان
عقیق