امتیاز موضوع:
  • 6 رأی - میانگین امتیازات: 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انقلاب روسیه

#1
در مارس 1917م، انقلابی در روسیه، تزار روسی نیکولای دوم را سرنگون ساخت. یک دولت لیبرال اداره امور را در دست گرفت.بلشویکها به رهبری لنین و تروتسکی از شوراهای کارگری خواستند تا قدرت را در دست گیرند. بلشویکها در طی انقلابی مجدد در نوامیر 1917 کنترل دولت را در اختیار گرفتند. آنها به حرکت خود برای تاسیس اولین دولت کمونیستی ادامه دادند.

شوراها

شورا (soviet) نامی بود که توسط کارگران در کارخانه ها و یا سربازان در واحدهایشان به کمیته انقلابی منتخب داده شد. در طی انقلاب روسیه، شوراها از سر تا سر کشور نمایندگانی را به مجلسی که تمام اعضای آن زا شوراهای روسیه بودند، فرستادند، که مانند یک مجلس انقلابی گردید.

بلشویکها

حزب بلشویک که توسط لنین در سال 1903 تشکیل شد، خود را وقف انقلاب روسیه و نهایتا انقلاب جهانی نموده بود. در سال 1918 بلشویکها نام خود را به حزب کمونیست تغییر دادند. انقلاب روسیه در نوامبر 1917، اغلب انقلاب بلشویک خوانده می شود.

15 مارس 1917م

بعد از اینکه سربازان از سرکوب تظاهرات کارگران در پتروگراد «سنت پترزبورگ امروزی) خودداری کردند، تزار روسیه، نیکلای دوم، از سلطنت استعفا می دهد. یک دولت موقت قدرت را در اختیار می گیرد.

آوریل 1917

لنین از تبعید در سوئیس به روسیه باز می گردد. او خواستار انقلابی دیگر برای ایجاد دولت کارگری می شود.

7 نوامبر 1917

گارد سرخ بلشویک (کارگران مسلح) و سربازان انقلابی و ملوانان ، اداره امور پتروگراد را در دست می گیرند. لنین در راس دولت انقلابی بلشویک، رهبر روسیه می گردد.

5 ژانویه 1918

مجمع موسسان برگزیده دموکراتیک، یک روز پیش از تعطیل شدن توسط دولت بلشویک تشکیل جلسه می دهد.

تابستان 1918

جنگهای داخلی در روسیه بین ارتش سرخ بلشویک و ارتشهای سفید مختلف که توسط حامیان تزار و قدرتهای خارجی مخالف بلشویک ها ، پشتیبانی می شدند، آغاز شد. فجایع و قتل عامهای بسیاری از هر دو طرف رخ داد. بلشویکها تزار و خانواده اش را در اکاترینبورگ واقع در اورال «قزاقستان امروزی) کشتند.

1920

بلشویکها در جنگ های داخلی پیروز شدند و تسلط خود را بر اکثر نواحی امپراتوری روسیه سابق برقرار کردند.

مارس 1921

ملوانان در شورش کرونستاد، خواستار بازگشت دموکراسی شدند. ارتش سرخ، شورش را با خونریزی بسیار سرکوب می کند.

1921

اقتصاد در حال ویرانی است. لنین سیاسیت اقتصادی جدید خود را معرفی می نماید و بازار آزاد به شکل محدود را مجاز می شمارد. با این وجود، قحطی حداقل 5 میلیون انسان را در طول زمستان از بین می برد.

1923

USSR (اتحاد جماهیر سوسیالیست شوروی موسوم به اتحاد شوروی، تاسیس می گردد.

1924

لنین از دنیا می رود، سپس کشمکش بر سر اینکه چه کسی بعد از مرگ او بر اتحاد شوروی تسلط خواهد یافت، در می گیرد.

1926

استالین در درگیری قدرت، تروتسکی را شکست می دهد. دو سال بعد، تروتسکی اجبارا به خارج از کشور تبعید می شود.

1929

استالین همه قدرت را در دست گرفته و حرکتی سریع به سوی صنعتی شدن را آغاز می کند. رعیتها به کار در مزارع اشتراکی وادار می گردند. در نتیجه چنین حرکتی، تغییرات بسیار وسیعی در ساختار اجتماعی کشور رخ می دهد . دهقانان بسیاری از زمین های خود رانده می شوند و به کار در مزارع اشتراکی مجبور می شوند . اما حاصل همه اینها تغییر وضعیت کشور از اقتصادی عقب مانده ، به سوی توسعه بیشتر و افزون تر است .

38 ـ 1936

استالین شروع به پاکسازی ارتش و حزب کمونیست می نماید. رهبران کمونیست در طی یک محاکمه نمایشی اعتراف و اقرار می کنند. محکومیت متهمین حتی پیش از محاکمه آنها ، مشخص شده و مایه استهزای تمام دستگاه قضائی بود. بسیاری از افسران ارشد ارتش اعدام گشتند.

اوت 1929

استالین توافقنامه ای را با هیتلر به امضاء می رساند. آنها بر سر تقسیم لهستان به توافق می رسند.
همان طور که انگلستان و فرانسه ، کمی پیش از شروع جنگ جهانی دوم ، به هیتلر اجازه دادند تا کشور چکسلاواکی را تصاحب نماید .طبیعی بود که هرکشوری تنها به منافع کشور خود بیاندیشد و از مصالح عمومی جامعه جهانی غافل بماند .

ژوئن 1941

هیتلر در عملیات بارباروسا به اتحاد شوروی حمله می کند.

1942 و 1943

هیتلر تمام اروپا را فتح می کند و تنها ارتشی که مقابلش می ایستد ، ارتش سرخ است . تمام اروپا و تمام جهان در وحشت پیروزی نهایی هیتلر بر شوروی فرو رفته است .
آمریکا و انگلیسبا حمله و تصرف ایران ‌ ، به نیروهای شوروی کمک می رسانند .

آمریکا و انگلیس حاضر به حمله مستقیم به هیتلر در خاک اصلی اروپا نیستند . ( از تلفات این نبردها می هراسند و ترجیح میدهند که این تلفات نصیب مردم شوروی شود تا مردم خودشان )

نبردهای استالینگراد چهره جنگ را تغییر می دهند . چندین لشگر آلمانی به محاصره و اسارت نیروهای ارتش سرخ در می آیند .
ارتش سرخ شروع به آزادسازی شرق اروپا می کند .
در انتهای کار و نزدیک به سقوط نهایی هیتلر ، آمریکا و انگلیس ، جبهه دیگری در خاک فرانسه می گشایند . به سرعت تلاش می کنند تا از قافله پیروزی بر آلمان ها بی بهره نمانند .

مه 1945
پس از شکست آلمان توسط متفقین، انحاد شوروی اداره امور تمام شرق اروپا ونیمی از آلمان را در ست می گیرد.

1953

استالین می میرد. جانشینان وی، رئیس پلیس مخفی، لاورنتی بریا، را دستگیر و اعدام می کنند.

1956

رهبر جدید شوروی، نکیتا خروشچف در بیستمین کنگره حزب کمونیست شوروی، ستمگری های استالین را افشا می نماید.


حکومت قدرتمند اما بسیار سختگیر استالین

ژوزف استالین در سال 1929 م پس از جدال قدرتی که بعد از مرگ لنین در سال 1924 بر سر جانشینی اش در گرفت، رهبر اتحاد شوروی گشت. حکومت استالین یکی از بدترین حکومتهای استبدایی در طول تاریخ بود. او هر کسی را که مخالف رژیمش بود یا به زندان می انداخت و یا می کشت. پلیس مخفی بسیاری از مردم را به علتهای پوچ و ناچیز دستگیر نمود و به گولاگ فرستاد. اما در مقابل تغییرات بسیار شدیدی در قدرت نظامی و صنعتی و علمی این کشور پدید آمد . مرزهای شوروی بسیار به پیش رفت و این کشور از کشوری دسته دوم در اروپا ، تبدیل به ابرقدرت جهانی گشت .

نظری دیگر

به عقیده برخی مورخین ، این قربانیان و سرکوب ها ، بهایی بوده است که برای توسعه شدید شوروی پرداخته شده است .هرچند این عملی غیر انسانی است ، اما به هرحال ، کشورهای صنعتی نظیر آمریکا و انگلستان و فرانسه نیز برای صعنتی شدن و در جریان آن ، به سرکوب کارگران خویش و استثمار آنها پرداخته بودند . بعلاوه بسیاری از اروپایی ها ، کشورهای دیگر جهان را به شدت استعمار کردند و بسیاری از آفریقائی ها را به بردگی کشیدند .

انقلاب ماه مارس 1917

در ماه مارس 1917، تزار از مقام خود استعفا داده، دولتی موقت در روسیه برپاگشت. دولت آزادیخواه جدید نیز مانند تزار نتوانست از عهده مشکلات روسیه بر آید. در مناطق روستایی، کشاورزان با تصاحب زمنیها برای خودشان انقلابی به پا کرده بودند. ارتشی ها شورش کرده و پست های خود را ترک می نمودند؛ در شهرها گرسنگی و بی کاری موج می زد.

بلشویکها

گروهی از تندروهای سیاسی مارکسیت، که بلشویک نامیده می شدند، با دولت موقت به رهبری الکساندر کرنسکی (1924- 1881) به مخالفت برخاستند. رهبر بلشویکها، ولادیمیر ایلیچ لنین (1924 – 1870) اعتقاد داشت که انقلابی سراسری تنها راه حل مشکلات روسیه است. در آغاز، بلشویکها گروه انقلابی کوچکی بودند، اما در سال 1917 سیطره نفوذشان بخصوص در شهرهای بزرگ بیشتر شد، چرا که آنان ظاهرا آنچه را که اکثر مردم بدنبالش بودند نوید می دادند» «صلح، زمین، نان».


انقلاب ماه نوامبر

تا ماه نوامبر 1917، بلشویکها در شوراها (کمیته های انقلابی کارگان) صاحب اکثریت شدند. در روز هفتم نوامبر 1917، بلشویکها در یک کودتای نظامی که از جانب کارگران، نظامیان و ملوانان حمایت می شد، قدرت را در روسیه بدست گرفتند.

آغاز رهبری لنین

لنین اعتقادی به دموکراسی نداشت. او بر این باور بود که بلشویکها نماینده «پرولتاریا» (طبقه کارگر) بوده و بایستی از زیر سلطه سرمایه داران خارج شوند. لنین یک حکومت «استبداد پرولتاریا» اعلام کرد که در واقع به معنی حکومت استبدادی بلشویک بود. (در سال 1918، حزب بلشویک به حزب کمونیست تغییر نام داد.)

بعد از انقلاب

زندگی در روسیه بعد از انقلاب بسیار دشوار گردید. از سال 1918 تا 1920 جنگ شدید داخلی باعث ویرانی کشور گردید. اقتصاد کشور از هم پاشید و مردم برای یافتن غذا شهرا را رها کرده و به روستاها پناه بردند. میلیونها نفر در اثر قحطی جان سپردند. با این همه، بلشویکها به حکومت خود ادامه دادند.

اتحاد شوروی

در دهه 1920، اتحاد شوروی کشوری تک حزبی گردید. تمام قدرت در دست حزب کمونیست بود و رهبر حزب، کشور را اداره می کرد، و به هیچگونه جریان مخالف اجازه فعالیت داده نمی شد. با این همه، زندگی برای اکثر روس ها قابل تحمل بود. به کشاورزان حق داشتن زمین و فروش محصولات کشاورزی اعطاء شده بود. مشاغل سرمایه داری نیز به طور جزئی در جریان بودند.

تبلیغات بلشویکها

بلشویکها در نوامبر 1917، قدرت را در روسیه بدست گرفتند. آنها برای پیشبرد افکار سیاسی خود از پلاکاردها و پوستر ها استفاده نمودند. یکی از شعارها چنین بود: قدرتی جدید به نام کمونیزم، در سراسر اروپا در حال شکل گیری است.

حکومت استالین

در سال 1924، بعد از مرگ لنین، ژوزف استالین (1953- 1879) به قدرت رسید. از سال 1929 به بعد، استالین کشور را در جهت آشوب و ناآرامی سوق داد. او معتقد بود که اتحاد شوروی باید سرعت صنایع خود را رشد داده و انقلابی در صنعت کشاورزی بوجود آورد. او علیه کشاورزان اعلان جنگ کرد و زمینهایی که آنها در زمان انقلاب گرفته بودند را پس گرفت و مجبورشان کرد که در مزارع اشتراکی کار کنند. این اقدام استالین نتایج دهشتناکی به بار آورد. تولید محصولات بدتر از سایر نقاط بود. با این همه، برنامه صنعتی کردن روسیه یک موفقیت بزرگی به شمار می آمد. اتحاد شوروی به سرعت به یک قدرت صنعتی مهم مبدل گشت و خصوصا در جنگ جهانی دوم نشان داد که تبدیل به یکی از ابرقدرت های جهانی شده است .

نوسازی روسیه

حکومت شوروی بالاخره موفق به نوسازی روسیه گشت، که این کار به قیمت جان افراد بیشماری تمام شد. در این حکومت ، اقتصاد و دولت توسط یک حزب اداره می شدند. بسیاری از کشورهای جهان ، در زمان هایی ، از این شیوه برای اصلاح کشور خود بهره گرفته اند . یعنی بصورت متمرکز و برنامه ریزی شده ، نابسامانی ها را تشخیص داده ، به درمانش بپردازند .
اما این شیوه ایرادات و کاستی های خاص خودش را نیز دارد .
انقلاب روسیه  1
پاسخ
 سپاس شده توسط .ali. ، SABER ، 1939 ، mohammadreza... ، ghahreman9090 ، FARID.SHOMPET ، cute flower ، ☭Nicola☭
آگهی
#2
تفاوت های انقلاب اسلامی ایران با انقلاب روسیه

انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه به عنوان یکی از انقلابهای تاثیرگذار در تاریخ سیاسی جهان مطرح است. بررسی و مقایسه انقلاب اسلامی ایران با این انقلاب که بر اساس ایدئولوژی مارکسیسم بوقوع پیوست، می تواند تا اندازه ای راهگشای درک صحیح از انقلاب اسلامی و همچنین برتریهای خیره کننده آن باشد.
به گزارش سرویس بین الملل برنا، پیدایش انقلاب در هر جامعه ای امکان پذیر نیست. تنها جوامعی مستعد انقلابند که قدرت سیاسی حاکم بر آن جوامع از مردم و اقشار جامعه فاصله گرفته و فاقد پایگاه اجتماعی باشد.

در این حالت اگر قدرتی مورد حمایت اکثریت، در جامعه پدید آید و در پی خواسته های اکثریت مخالف نظام حاکم باشد تضاد میان قدرت سیاسی و قدرت اجتماعی شکل می گیرد. این تضاد در بهترین حالت به یک انقلاب موفق تبدیل می شود و این در صورتی است که یا قدرت سیاسی در حالت ضعف خود باشد و یا قدرت اجتماعی از حمایت قوی مردمی و رهبری قدرتمند برخوردار باشد.

مولفه های تشکیل دهنده قدرت سیاسی عبارتند از:

۱) شرایط اقتصادی

۲) عامل نظامی

۳) حمایت بین المللی .

در قدرت اجتماعی هم سه عامل اصلی

۱) مشارکت مردمی

۲) رهبری

۳) ایدئولوژی

مطرح می شوند. با بررسی قدرت سیاسی قبل از انقلاب و قدرت اجتماعی به وجود آورنده انقلاب در انقلابهای فرانسه و روسیه و انقلاب اسلامی ایران می توان به تفاوتهای این سه انقلاب و نقاط امتیاز انقلاب اسلامی از دو انقلاب دیگر پی برد.

● قدرت سیاسی:

▪ شرایط اقتصادی

شرایط اقتصادی روسیه در آغاز قرن بیستم پس از دو جنگ خارجی بسیار نابسامان بود و رکود و بیکاری به شدت بر آن حاکم بود. اوضاع کشاورزی در روسیه در این دوران وضع نامطلوبی داشت. قحطی مرگباری که از کم محصولی سال ۱۹۱۱ ناشی شد وحشت قحطی سال ۱۸۹۱ را تکرار کرد. دهقانان با جوشاندن تخم جارو تغذیه می کردند و بیماری واگیردار تیفوس همه جا را فراگرفته بود.

در اواخر حکومت شاه، رژیم ایران در مطلوب ترین سطح از قدرت اقتصادی قرار داشت که در تمام دوران سلطنت ۵۷ ساله رژیم پهلوی بی سابقه بود. با افزایش سریع و غیر قابل پیش بینی درآمد نفت، رژیم ایران نه تنها تبدیل به یکی از دولتهای ثروتمند شد، بلکه جامعه ایرانی را به یک جامعه کاملا مصرفی تبدیل کرد. و برخلاف رژیم روسیه، نه تنها دولت مقروض نبود، بلکه به بسیاری از دولتها، وام های سخاوتمندانه ای اعطا کرده بود و از ذخایر ارزی قابل توجهی برخوردار بود.

▪ عامل نظامی

موقعیت روسیه در اروپا پس از جنگهای محدود موسوم به کریمه در سال ۱۸۵۴ دچار تغییر اساسی شده بود. کشوری که در ۱۸۱۵ تنها قدرت قوی اروپا بود بعد از جنگ کریمه به یکی از چند قدرت بزرگتر تنزل پیدا کرد. وقوع جنگ جهانی اول نیز تیر خلاصی به ارتش از هم پاشیده روسیه شلیک کرد و درهمان زمان شرایط را برای پیروزی انقلاب روسیه فراهم کرد.

ارتش ایران برخلاف روسیه، در طول پنجاه سال پیش از پیروزی انقلاب در هیچ جنگ خارجی مهمی شرکت نکرده بود. محمد رضا شاه نیز به عنوان فرمانده کل قوا بیش از هر پادشاهی در ایران به قوای مسلح توجه داشت. میزان موافقت نامه های خرید تسلیحاتی که در طول بیست سال از ۱۹۶۹ ۱۹۵۰ تنها ۷۴۱ میلیون دلار بود به رقمی معادل بیست میلیارد دلار در سالهای بعد یعنی از ۱۹۷۰ ۱۹۷۱ رسید. و ایران بزرگترین خریدار سلاح از کشورهای امریکا، انگلیس و فرانسه شد.

▪ حمایت بین المللی

انقلاب روسیه در شرایطی شکل گرفت و به پیروزی رسید که جهان در آتش جنگ اول جهانی می سوخت. دولت روسیه تزاری اگرچه در یک اتحادیه نظامی شرکت داشت اما در زمان بروز بحرانهای انقلابی نه تنها مورد حمایت و کمک بین المللی قرار نگرفت بلکه جناحهای انقلابی توانستند به طرق گوناگون حمایت بین المللی را به سمت خود جلب کنند.

در سالهای دهه پنجاه رژیم شاه از نظر حمایت بین المللی در مطلوبترین موقعیت بود و کمتر کشوری وجود داشت که علی رغم بروز بحران تحت تاثیر رقابتها و تضادهای بین المللی قرار نگیرد و از حمایت بلوک شرق و غرب و کمک مستقیم امریکا برخوردار باشد و در مقابل، انقلابیون از هرگونه کمک و همراهی بین المللی محروم بودند.

● قدرت اجتماعی

▪ مشارکت مردمی

در روسیه اقلیت معدودی از کارگران کارخانجات اعتصابی و سربازان حزب بلشویک معترضین اصلی و مشارکت کنندگان در سرنگونی رژیم تزاری روسیه بودند . نقطه شروع این انقلاب نیز پترزبورگ بود که در پی آن مسکو نیز سقوط کرد.

اما در ایران، سابقه ۱۵ساله مبارزات مردمی که از سال ۱۳۴۲ به صورت جدی شروع شده بود باعث شد تا اکثر مردم ضمن آشنایی با ایدئولوژی نهضت ضمن انزجار از رژیم پهلوی به مشارکت وسیع در مبازات بپردازند و تمام اقشار مردمی اعم از کارگران، کارمندان، دانشگاهیان، حوزویان و بازاریان حضور فعالی در این مبارزه داشته باشند. از سوی دیگر مبارزات مردم منحصر به تهران و یا شهرهای بزرگ نبود بلکه در تمام نقاط کشور، این مبارزه به صورت فعالانه ادامه داشت.

▪ رهبری

سقوط رژیم تزاری در فوریه ۱۹۱۷ ناشی از حرکت و قیامی بود که توسط سربازان پادگان و کارخانجات پتروگراد انجام شد. این قیام از رهبری خاصی برخوردار نبود و همه گروههای چپ و راست معترف هستند که در اعتصابات و تظاهرات فوریه، که منجر به سقوط نیکلای دوم شد، نقشی نداشتند. هیچ گروهی حتی بلشویکها ادعای رهبری انقلاب فوریه را ندارند و حتی لنین پا را فراتر گذارده، ادعا می کند که انقلاب فوریه ناشی از تفکر خرده برژواری بود.

رهبری در انقلاب اسلامی ایران سه نقش محوری را به صورت کامل انجام داد. در ابتدا در یک دوره ۱۵ ساله ایدئولوژی نهضت را بر اساس آیین اسلام تدوین کرده و پشتیبانی فکری و عقیدتی نهضت را انجام داد. و پس از حضور در کشور مبارزات نهایی سقوط رژیم و جایگزینی حکومت خواسته مردم را رهبری کرد. و پس از پیروزی انقلاب در یک فرصت ده ساله معماری یک نظام اسلامی را به انجام رساند. امام خمینی در واقع سه نقش اید ئولوگ، فرمانده و معمار انقلاب را به نحو احسن انجام داد.

▪ ایدئولوژی

افکار و اندیشه های سوسیالیستی و به ویژه مارکس و لنین در شکل گیری احزاب و گروههای سیاسی، در روسیه ، از اوایل قرن بیستم نقش مهم و عمده ای داشته است. لنین در این زمینه می گوید: مکتب مارکس همانا مکتب مادیگرایی است. باید دانست چگونه با دین مبارزه کرد و برای این کار باید منابع ایمان و دین توده ها را با مفاهیم مادیگرایی توضیح داد.

در حالی که مکتب اسلام از چهارده قرن پیش وارد ایران شده بود و کاملا با تار و پود زندگی مردم ایران مخلوط شده بود، ایدئولوژی اصلی مردم در مبارزه با رژیم شاه بود. حمایت مردم از رهبری نیز در واقع ریشه در مکتب داشت زیرا امام خمینی نه فقط یک رهبر سیاسی که قبل از آن یک روحانی و رهبر دینی بود. از این رو اساسی ترین تفاوت انقلاب اسلامی با انقلاب فرانسه و روسیه را می توان در ایدئولوژی دانست. هر یک از دو انقلاب پیشین به نوعی به مخالفت با دین و محدود کردن آن در حیات انسان معتقد بودند در حالیکه انقلاب ایران یک انقلاب کاملا دینی و بر اساس و محور اسلام و قائل به حضور دین در همه عرصه های زندگی بود.
در دلم حس غریبی ست که یک مرغ مهاجر دارد

و چه اندوه عجیبی ست که در خلوت دل

یاد یک دوست نباشد که تو را غرق تماشا سازد
پاسخ
 سپاس شده توسط ghahreman9090 ، 1939 ، FARID.SHOMPET
#3
لنین اصلا برنامه اقتصادی منظمی نداشت ودوسیاست اقتصادی در دوران رهبری کمش تغییر داد ودر اثر همین سیاست ها وکشتار های چکا بیست میلیون انسان بیچاره مردند (البته باید شرایط جنگ داخلی ضد لنین را درک کرد)اما هیچ کاری جنایت او علیه تزار نیکلای وجنایت اورسک که شناخته شده نیست ودرآنجا 10شاهزاده وشاهزاده خانم روسی را که اکثرا کودک بودند را درون چاه انداختند ونارنجک روی آنها انداختند.وسزاندن جسدها درآتش واسید وخرد کردن آنها این امررا می رساند.اما انقلاب اکتبر برهمه انقلاب ها تاثیر گذاشت وبسات دزدی امریکا وسرمایه دارها جمع شد(موقت)تا اینکه استالین مرد.هیتلر مرد ولنین هم مرد ودیگر ضد کپیتالیست قدر قدرتی باقی نماند.
پاسخ
 سپاس شده توسط FARID.SHOMPET ، 1939


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  چهارشنبه سوری قبل از انقلاب
  عاقبت مشروب فروشی در انقلاب 57
  آسیب شناسی انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی«قدس سره»
  لاله هاي سرخ انقلاب
  علل و عوامل انقلاب اسلامى (1)
  چرا انقلاب؛ چرا سقوط شاه؟(2)
  چرا انقلاب؛ چرا سقوط شاه؟ (1)
  ظرفیت‌های تاریخی انقلاب اسلامی ایران در بیداری اسلامی(بررسی ده موج تاریخ معاصر
  سیاست روسیه دردوره قاجاریه
  نقش محرم در پیروزی انقلاب اسلامی

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان