25-08-2015، 12:07
از حالا نباید درباره شکست یا موفق شدن سری نوساخته بازی های ویدئویی که سال ها در سینما جزو آثار پر افتخار هالیوود بوده یعنی Mad Max اظهار نظر قطعی داد. هر چند باید این قاعده را به خوبی یاد بگیریم که نه فیلمی که از روی یک بازی ساخته شده است توانسته موفق شود و نه بازی ای که از روی فیلم بوجود می آید توانسته به موفقیت برسد. حضور مستقل شالوده هایی مثل ip های پر افتخار با ایده های بزرگشان با توجه یه اینکه حتی یک عنوان بین نسلی را در برمی گیرد، باعث می شود هیچ اثر تجاری ای که از روی فیلم ساخته می شود نتواند در دنیای بازی جاودانه شود و در ذهن همگان باقی بماند. اما اینجا مکس دیوانه می تواند ساختاری باشد که در میان جمع کثیری که نتوانستند موفق شوند ساختار شکنی کند. وجود فاکتور بی نظیری همچون جاودانه شدن فیلمش بر پرده نقره ای شاید بتواند این عنوان را در میان طرفداران قبل از عرضه به عنوانی مورد توجه تبدیل کند. Mad Max قرار است بازسازی ای باشد برای حضور پر رونق دوباره این سری بعد از سال ها دوری اما این بار در آوردگاه بازی های ویدئویی.مکس دیوانه تقریبا از اوایل حضور نسل هشتم به صورت رسمی توسط کمپانی برادران وارنر(WB)تایید شد و وظیفه ساخت این بازی نیز بر عهده استودیوی صاحب سبک یعنی Avalanch Studio قرار گرفته است.
عنوان Mad Max فیلم بزرگ تجاری ای بود که در 2 دهه کهن پیش توسط جرج میلر (George Miller) خلق شد و داستان کلانتر سابق به نام Max Rockatansky را روایت می کند که در دنیایی آخرالزمان همسر و فرزندش را از دست می دهد و حال، برای انتقام وارد درگیری شدیدی بین یاغیان غارتگر صحرای استارک که خود را Nightrider می نامند می شود. داستان در اوایل تقریبا ساده است اما روایت در فضای اکشن به قدری زیبا می شود که بیننده را تا پایان میخکوب می کند. داستان بازی نیز تقریبا با کمی تغییر همانند سری این فیلم دنبال می شود. البته با وضعیت نمایش های با شکوهش هم میتوان نتیجه گرفت که شاید بخاطر دیالوگ های بی نظیر مکس و چند شخصیت اصلی بازی یک عنوان با داستان سرایی کاملا بدون اقتباس را دید و شاید حتی جزو برترین عناوین سال نیز خود را قرار دهد. شاید بتوان چیز جالبی که نظر ها را نسبت به سایر عناوین ساخته شده از بازی و این عنوان تغییر داد و MM را جزو عناوینی دانست که اینبار تغییر می دهند نمایش های خیره کننده و آن قابلیت های بی نظیر در نمایش باشد.
داستان بازی که غالبا باید اظهار کرد از اقتباس یکی از برترین فیلم های تاریخ گرفته شده. فضای بازی نیز بدون شک به خاطر اقتباس و به لطف فضا نویسی جرج میلر یکی از خارق العاده ترین اتمسفر ها را در خود گنجانده است. وجود محیط بی نظیر از بیابان ها و استفاده جالب توجه از این فضاها توانسته است تا یک محیط شاهکار را خلق کند. مد مکس همواره در بیابان، باعث می شود بازی دارای یک تم داغ و وحشیانه شود. وجود نور ها و فضاسازی دیوانه کننده از بیابان باعث می شود که بازی شاهکاری در فضاسازی شود. کل فضای بازی بخاطر تم بیابان بدون هیچ بحثی در سطح و کلاس بسیار بالا لقب میگیرد. یکی دیگر از جالب ترین فاکتور های بازی در نمایش ها وجود امکانات بازی است. قابلیت های مکس به زیبایی می تواند ساختار بازی را شکل دهد از اینکه چه کار هایی از او ساخته است و چگونه می تواند در این دنیا زنده بماند. قابلیت جنون به مکس این اجازه را می دهد که بازیباز توسط او دست به اعمالی بزند که تا به حال انجام نداده است. سیستم جهان آزاد نیز یکی از بهترین تصمیم هایی بود که می توانست در این سبک اتخاذ شود. شما در اولین سری این عنوان می توانید شاهد گشت و گذار در دنیای دیوانه مکس باشید و همانند اکثر عناوین جهان باز نیز شما قادر خواهید بود که با وسایل نقلیه در جای جای این دنیا پا بگذارید و ماموریت های نفسگیر خود را به پایان برسانید.
در نمایش های اخیر این عنوان ما شاهد بهبود چشمگیر گرافیکی بودیم و بخاطر سابقه بین نسلی بودن گرافیک سابق این عنوان این بار ما شاهد یک اسانس خیره کننده در جلوه های ویژه طبیعی هستیم. هنگام گشت و گذار در نمایش ها شاهد این بودیم که نورهای دیوانه وار و خیره کننده با توجه به قابلیت تغییر شب و روز به زیبایی لحظات واقعی را خلق کرد.همه چیز در گرافیک واقعی و در نسل هشتم قابل قبول بوده است اما به نظر بهینه سازی می تواند یکی از بدترین لطمه ها تا عرضه بازی باشد چون در برخی سکانس ها با توجه به محیط بیابانی و آبجکت های بسیار کم ما شاهد افت چند لحظه ای فریم هنگام پردازش بودیم. اما به سراغ جالب ترین بخش این نمایش خیره کننده آخر می رویم. جایی که باعث می شود تمام آدرنالین و هیجان بازی به آنجا ختم شود. سیستم رانندگی در بازی حرف اول را میزند و باید گفت 70 درصد بازی بر پاییه رانندگی است.
قابلیت تیر اندازی در اتومبیل و شلیک به سرنشینان همانند سری GTA یکی از مناسب ترین سیستم هایی بود که در نمایش قرار گرفت. به نظر می رسد همانند GTA قادر خواهید بود از درون اتومبیل و با توجه به قابلیت های جالب توجه مکس به وسایل نقلیه دیگر شلیک کرده و آن ها را از پا در آوردی. قابلیت ارتقا وسیله نقلیه نیز یکی از فاکتور های جالب توجه در محیط باز است. رانندگی در هر جهت و گشت و گذار به سرزمین های دوردست حتما در بازی جالب توجه است و با توجه به اینکه درصد بیشتر ماموریت ها باید با وسیله نقلیه صورت بگیرد پس باید وجود ماشین ها را در بازی بیشتر حس کنیم به طوری که باید MM را جزو عناوین در سبک Vehicular Combat همانند سری Flatout و یا Split Second دانست. چون علاوه بر شلیک از ماشین قابلیت هایی همچون نصب اسلحه بر روی ماشین و یا قرار گرفتن تله و تجهیزاتی مثل زره نیز در نمایش به وضوح حس شد.
این نمایش ها فقط به نبرد های جاده ای ختم نمی شود بلکه مکس می تواند قابلیت های جالب توجه بیشتری را در خود جای دهد تا بیشتر از این ها حس آزادی عمل در بازیکن تزریق شود. مکس می تواند از سیستمی به نام Gearbox استفاده کند. در این سیستم سلاح هایی مثل تله بالنی و یا تله سیمی دیده شد که باعث می شوند در جای جای محیط هایی که دشمن قرار دارند به کار گرفته شوند. شاید ممکن باشد سلاح های قابل استفاده مکس به یک شاتگان دو لول و یک هفت تیر کلیشه ای ختم شود اما با توجه به کاریزمای بازی و وجود کلی آن همین ها هم زیاد باشند. اساس گیم پلی مکس بر روی حالت پیاده بیشتر به سیستم مبارزه وی و المان دکمه زنی دیوانه وار(QTE) برمی گردد و این نکته را به ظرافت تبدیل به فاکتوری عظیم می کند. مکس می تواند در اکثر محیط ها و مراحلی که دشمنان قرار دارند به صورت مخفیانه پیش برود و با حالت Real Time و با انیمیشنی بی نظیر دشمنان را بصورت مخفیانه تنها با یک دکمه از پای در آورد. البته این حالت نیز در سیستم پر سر و صدا هم قرار می گیرد اما در حالت مخفیانه باید دقت بازیباز بیشتر باشد چون در نمایش ها دیده شد که دشمنان هوش مصنوعی بی نظیری در سیستم مخفی کاری دارند و به راحتی گول نمی خورند. سیستم کاورگیری با توجه با ساختار عناوین مدرن جدید کماکان نیز در این بازی دیده می شود اما جالب توجه ترین بخش بازی به همان مبارزات فردی مکس برمی گردد که می تواند با یک غفلت او را از پای دار آورد.
صداگذاری در نمایش ها نیز به زیبایی توانسته از صداگذاری های عنوان آخر جرج میلر یعنی Fury Road الهام بگیرد. وجود موسیقی های ستاریسمی دهه 80 این فیلم هنوز قدرت نمایی می کند. موسیقی ها در حالت اکشن به زیبایی تزریق می شوند و جو واقعی یک اکشن هیجان انگیز و دیوانه وار را می رساند. صداگذاری مکس و چند شخصیت دیده شده در بازی به نظر بسیار قدرتمند است اما طراحی حالت ظاهری مکس چندان جالب توجه به نظر نرسیده است اما صدای کلی بازی کاملا با جو خشک و فوق العاده آن هم راستا است. ساختار کلی بازی بسیار همانند سری Just Cause می باشد و به نظر می رسد شما در حال تجربه یک Just Cause بی نقص هستید با این تفاوت که این بار به جای جنگل و دار و درخت از یک بیابان بی آب و علف استفاده شده. شاید بخاطر همین باشد که وظیفه ساخت بازی بر عهده استودیوی سازنده JC بوده است.
نمایش های اخیر عنوان Mad Max که حدود 10 روز دیگر به انتشار آن باقی مانده توانست قبل از عرضه حرف های زیادی برای گفتن داشته باشد. وجود سیستم مبارزه و رانندگی بازی که از آزادی عمل بالایی برای بازیباز برخوردار بود توانست دید هواداران را به ip جدید برادران وارنر تغییر دهد و برگ برنده را به سوی این کمپانی بازگرداند.گرافیک هنری و کاملا Real Time بازی در این نمایش ها خارق العاده بود و توانست بگوید که سازندگان برای ساخت این بازی حرف های زیادی برای گفتن دارند. به طور کلی مکس دیوانه از روز معرفی اش تا به اینجا فاکتور ها و نمایش هایی را ارائه کرده که امسال می تواند در میان جایگاه عناوین بزرگ هم سبکش حرف زیادی برای گفتن داشته باشد.
منبع : پردیس گیم
عنوان Mad Max فیلم بزرگ تجاری ای بود که در 2 دهه کهن پیش توسط جرج میلر (George Miller) خلق شد و داستان کلانتر سابق به نام Max Rockatansky را روایت می کند که در دنیایی آخرالزمان همسر و فرزندش را از دست می دهد و حال، برای انتقام وارد درگیری شدیدی بین یاغیان غارتگر صحرای استارک که خود را Nightrider می نامند می شود. داستان در اوایل تقریبا ساده است اما روایت در فضای اکشن به قدری زیبا می شود که بیننده را تا پایان میخکوب می کند. داستان بازی نیز تقریبا با کمی تغییر همانند سری این فیلم دنبال می شود. البته با وضعیت نمایش های با شکوهش هم میتوان نتیجه گرفت که شاید بخاطر دیالوگ های بی نظیر مکس و چند شخصیت اصلی بازی یک عنوان با داستان سرایی کاملا بدون اقتباس را دید و شاید حتی جزو برترین عناوین سال نیز خود را قرار دهد. شاید بتوان چیز جالبی که نظر ها را نسبت به سایر عناوین ساخته شده از بازی و این عنوان تغییر داد و MM را جزو عناوینی دانست که اینبار تغییر می دهند نمایش های خیره کننده و آن قابلیت های بی نظیر در نمایش باشد.
داستان بازی که غالبا باید اظهار کرد از اقتباس یکی از برترین فیلم های تاریخ گرفته شده. فضای بازی نیز بدون شک به خاطر اقتباس و به لطف فضا نویسی جرج میلر یکی از خارق العاده ترین اتمسفر ها را در خود گنجانده است. وجود محیط بی نظیر از بیابان ها و استفاده جالب توجه از این فضاها توانسته است تا یک محیط شاهکار را خلق کند. مد مکس همواره در بیابان، باعث می شود بازی دارای یک تم داغ و وحشیانه شود. وجود نور ها و فضاسازی دیوانه کننده از بیابان باعث می شود که بازی شاهکاری در فضاسازی شود. کل فضای بازی بخاطر تم بیابان بدون هیچ بحثی در سطح و کلاس بسیار بالا لقب میگیرد. یکی دیگر از جالب ترین فاکتور های بازی در نمایش ها وجود امکانات بازی است. قابلیت های مکس به زیبایی می تواند ساختار بازی را شکل دهد از اینکه چه کار هایی از او ساخته است و چگونه می تواند در این دنیا زنده بماند. قابلیت جنون به مکس این اجازه را می دهد که بازیباز توسط او دست به اعمالی بزند که تا به حال انجام نداده است. سیستم جهان آزاد نیز یکی از بهترین تصمیم هایی بود که می توانست در این سبک اتخاذ شود. شما در اولین سری این عنوان می توانید شاهد گشت و گذار در دنیای دیوانه مکس باشید و همانند اکثر عناوین جهان باز نیز شما قادر خواهید بود که با وسایل نقلیه در جای جای این دنیا پا بگذارید و ماموریت های نفسگیر خود را به پایان برسانید.
در نمایش های اخیر این عنوان ما شاهد بهبود چشمگیر گرافیکی بودیم و بخاطر سابقه بین نسلی بودن گرافیک سابق این عنوان این بار ما شاهد یک اسانس خیره کننده در جلوه های ویژه طبیعی هستیم. هنگام گشت و گذار در نمایش ها شاهد این بودیم که نورهای دیوانه وار و خیره کننده با توجه به قابلیت تغییر شب و روز به زیبایی لحظات واقعی را خلق کرد.همه چیز در گرافیک واقعی و در نسل هشتم قابل قبول بوده است اما به نظر بهینه سازی می تواند یکی از بدترین لطمه ها تا عرضه بازی باشد چون در برخی سکانس ها با توجه به محیط بیابانی و آبجکت های بسیار کم ما شاهد افت چند لحظه ای فریم هنگام پردازش بودیم. اما به سراغ جالب ترین بخش این نمایش خیره کننده آخر می رویم. جایی که باعث می شود تمام آدرنالین و هیجان بازی به آنجا ختم شود. سیستم رانندگی در بازی حرف اول را میزند و باید گفت 70 درصد بازی بر پاییه رانندگی است.
قابلیت تیر اندازی در اتومبیل و شلیک به سرنشینان همانند سری GTA یکی از مناسب ترین سیستم هایی بود که در نمایش قرار گرفت. به نظر می رسد همانند GTA قادر خواهید بود از درون اتومبیل و با توجه به قابلیت های جالب توجه مکس به وسایل نقلیه دیگر شلیک کرده و آن ها را از پا در آوردی. قابلیت ارتقا وسیله نقلیه نیز یکی از فاکتور های جالب توجه در محیط باز است. رانندگی در هر جهت و گشت و گذار به سرزمین های دوردست حتما در بازی جالب توجه است و با توجه به اینکه درصد بیشتر ماموریت ها باید با وسیله نقلیه صورت بگیرد پس باید وجود ماشین ها را در بازی بیشتر حس کنیم به طوری که باید MM را جزو عناوین در سبک Vehicular Combat همانند سری Flatout و یا Split Second دانست. چون علاوه بر شلیک از ماشین قابلیت هایی همچون نصب اسلحه بر روی ماشین و یا قرار گرفتن تله و تجهیزاتی مثل زره نیز در نمایش به وضوح حس شد.
این نمایش ها فقط به نبرد های جاده ای ختم نمی شود بلکه مکس می تواند قابلیت های جالب توجه بیشتری را در خود جای دهد تا بیشتر از این ها حس آزادی عمل در بازیکن تزریق شود. مکس می تواند از سیستمی به نام Gearbox استفاده کند. در این سیستم سلاح هایی مثل تله بالنی و یا تله سیمی دیده شد که باعث می شوند در جای جای محیط هایی که دشمن قرار دارند به کار گرفته شوند. شاید ممکن باشد سلاح های قابل استفاده مکس به یک شاتگان دو لول و یک هفت تیر کلیشه ای ختم شود اما با توجه به کاریزمای بازی و وجود کلی آن همین ها هم زیاد باشند. اساس گیم پلی مکس بر روی حالت پیاده بیشتر به سیستم مبارزه وی و المان دکمه زنی دیوانه وار(QTE) برمی گردد و این نکته را به ظرافت تبدیل به فاکتوری عظیم می کند. مکس می تواند در اکثر محیط ها و مراحلی که دشمنان قرار دارند به صورت مخفیانه پیش برود و با حالت Real Time و با انیمیشنی بی نظیر دشمنان را بصورت مخفیانه تنها با یک دکمه از پای در آورد. البته این حالت نیز در سیستم پر سر و صدا هم قرار می گیرد اما در حالت مخفیانه باید دقت بازیباز بیشتر باشد چون در نمایش ها دیده شد که دشمنان هوش مصنوعی بی نظیری در سیستم مخفی کاری دارند و به راحتی گول نمی خورند. سیستم کاورگیری با توجه با ساختار عناوین مدرن جدید کماکان نیز در این بازی دیده می شود اما جالب توجه ترین بخش بازی به همان مبارزات فردی مکس برمی گردد که می تواند با یک غفلت او را از پای دار آورد.
صداگذاری در نمایش ها نیز به زیبایی توانسته از صداگذاری های عنوان آخر جرج میلر یعنی Fury Road الهام بگیرد. وجود موسیقی های ستاریسمی دهه 80 این فیلم هنوز قدرت نمایی می کند. موسیقی ها در حالت اکشن به زیبایی تزریق می شوند و جو واقعی یک اکشن هیجان انگیز و دیوانه وار را می رساند. صداگذاری مکس و چند شخصیت دیده شده در بازی به نظر بسیار قدرتمند است اما طراحی حالت ظاهری مکس چندان جالب توجه به نظر نرسیده است اما صدای کلی بازی کاملا با جو خشک و فوق العاده آن هم راستا است. ساختار کلی بازی بسیار همانند سری Just Cause می باشد و به نظر می رسد شما در حال تجربه یک Just Cause بی نقص هستید با این تفاوت که این بار به جای جنگل و دار و درخت از یک بیابان بی آب و علف استفاده شده. شاید بخاطر همین باشد که وظیفه ساخت بازی بر عهده استودیوی سازنده JC بوده است.
نمایش های اخیر عنوان Mad Max که حدود 10 روز دیگر به انتشار آن باقی مانده توانست قبل از عرضه حرف های زیادی برای گفتن داشته باشد. وجود سیستم مبارزه و رانندگی بازی که از آزادی عمل بالایی برای بازیباز برخوردار بود توانست دید هواداران را به ip جدید برادران وارنر تغییر دهد و برگ برنده را به سوی این کمپانی بازگرداند.گرافیک هنری و کاملا Real Time بازی در این نمایش ها خارق العاده بود و توانست بگوید که سازندگان برای ساخت این بازی حرف های زیادی برای گفتن دارند. به طور کلی مکس دیوانه از روز معرفی اش تا به اینجا فاکتور ها و نمایش هایی را ارائه کرده که امسال می تواند در میان جایگاه عناوین بزرگ هم سبکش حرف زیادی برای گفتن داشته باشد.
منبع : پردیس گیم