27-06-2015، 22:10
چهارم تیرماه روزنامهی اعتماد مصاحبهای از مستر کیلوماتی و ژئو دوتا از هنرمندان خیابانی فعال در شهر تهران چاپ کرد. این مصاحبه در صفحهی دوازدهم این روزنامه با عنوان «زيرزمين، سهم من از زمين فقط همين» جای گرفته است.
در ادامه میتوانید متن این مصاحبه را بخوانید:
گرافيتی در خيابان متولد شده است در كوچه پس كوچههايی كه كسی به آنها توجه نمیكند و يكي از راههای اعتراض رنگ كردن در و ديوار با واژههای بسيار بزرگ و در اندازههای غولپيكر است. مصاحبهای كه میخوانيد با دو تن از گرافيتیكارانی است كه مدتها در اين حوزه فعاليت كردهاند. از دغدغهها و مشكلات گرافيتی و لذتی كه به آدم میدهد با ما صحبت كردند.
Mr.k: اگر دنبال هنر بوديم كه میاومديم تو كافهها مینشستيم يا كلی راه ديگه هست كه كارتو نشون بدی. كلا از نظر من تو فضای هنری حال حاضر، هنری توش نمونده و همه چی به فنا رفته، تو جمعهای هنری كه باشی صرفا يه سری ادا هست ولی يكی از چيزايی كه خيلی واقعیتر مونده به خاطر سودی كه توش وجود نداره در واقع همين گرافيتيه.
– خودتون رو معرفی كنيد.
Mr.k: من Mr.k يا Mr. killuminati هستم. حتما بگيد Mr رو بگید، اگه نگيد اشاره به مفهومش داريد. من street artist هستم. متولد ١٣٧٢.
Geo: من Geo هستم. متولد ١٣٧٣ گرافيتی كار میكنم.
– بهتره بگيم street artist يا گرافيتیكار؟
Mr.k: اگه فارسی بخوايم بگيم بهتره بگيم گرافيتیكار. گرافيتی خيلی گستردهتره كه يه بخشیاش ميشه street art يه بخشیاش ميشه font وحالا بخشای متفاوت ديگهای هم داره.
Geo: مثل يه بيمارستان ميمونه با بخشهای مختلف.
– چند وقته گرافيتیكار هستيد؟
Geo: حدود پنج، شش سالی ميشه كه فعالم.
Mr.k: سه، چهار سالی ميشه كه فعاليت میكنم.
– سبک كاری شما چيه؟
Mr.k: ما سبک نداريم. هركاری كه بخوايم میتونيم انجام بديم. كار free hand داشتيم، كار stanseel داشتيم، اصلا دنبال سبك نبوديم. كار piece هم زديم، مثل همون كار لعنت به ايلوميناتی ولی چون مخاطب زيادی نداره ترجيح ميديم بيشتر كارای ديگه كنيم.
– اولين بار چی باعث شد كه به گرافيتی علاقه پيدا كنی؟ يا بهتره بپرسم گرافيتی برای خودت چی داره؟
Mr.k: نداشتن چارچوب، اون استرسش، راحت بودنش، تعداد بالای مخاطب، يه رسانه خيلی خوبه.
Geo: بيشتر حرفام با mr.k يكيه ولی برای من خيلی مهمه كه يه مفهومی رو برسونم و خيليا ببيننش و چيزی كه من ميگم رو رعايت كنن و به سمت يه چيز درستی برن.
Mr.k: مردم بعضی چيزا رو قبول نميكنن ولی ماحرفمون رو میزنيم.
– چرا فكر میكنی چنين چيزی درمورد مردم ايران درسته؟ كاری كردی كه جواب نگرفتی ازش؟
Geo: جواب میگيرم. حرف من اينه از ١٠٠ نفر يه نفر هم حرف منو بشنوه من كلی خوشحال ميشم و برام كافيه.
– منظورت اينه كه اگه ما جايی بزنيم لطفا اينجا آشغال نريزيد برای نمونه ميرن اونجا آشغال ميريزن؟
Geo: نه منظورم اينه كه حرف منو درک نميكنن و مثلا ميگم آب كم مصرف كنيد، فقط ميگن خوبه ايول كار خوبی زدی ولی كممصرف نمیكنن. فقط حرف ميزنن در موردش.
– تو چطور دنبال خلق يه اثر هنری هستی يا چيزی كه مفهومی كه تو ميخواي رو برسونه؟ برات هنر مهم تره يا مفهوم؟
Mr.k: اگر دنبال هنر بوديم كه میاومديم تو كافهها مینشستيم يا كلی راه ديگه هست كه كارتو نشون بدی. كلا از نظر من تو فضای هنری حال حاضر، هنری توش نمونده و همه چی به فنا رفته، تو جمعهای هنری كه باشی صرفا يه سری ادا هست ولی يكی از چيزايی كه خيلی واقعیتر مونده به خاطر سودی كه توش وجود نداره در واقع همين گرافيتيه.
– خيلیام اين طور نيست الان كارای Banksy رو از روی ديوار ميكنن و ميفروشن.
Mr.k: بنكسي قضيهاش فرق داره راجع به تهران صحبت كنيم. تو تهرانشم پول درمياد ولی ميگم فعلا از نظر ما توی اين قسمت خيلي art واقعیتر هست. يعنی تو میتونی واقعا توش پيام داشته باشي. كلا چون پول توش دخيل نيست خيلي تميزتره.
– تا حالا به شما پيشنهاد شده در قبال پول بيايد جايی كاری پياده كنيد؟
Geo: آره صددرصد گفتن ولی ما نرفتيم اونجا كار بزنيم.
Mr.k: كار كه خب فرق ميكنه يكی هست ميگه برای من لوگو بزن. ما حتی جايی رو رنگ كرديم كه پول بگيريم ولی اينكه جايی رو گرافيتی كاركرده باشيم بهتره بگيم نه.
– كار اخير شهرداری تهران، نمايشگاهی به وسعت يک شهر رو ديديد، نظر شما در مورد اين كار چي بود؟
Mr.k: به نظر من كه مسخره بود. به نظرم اين برای اين بود كه الكی show off كنن كه ما تو سال ٩٤ يه پروژه خوب هنري داشتيم. به نظرم همه اقداماتش بيفايدهس.
– فكر ميكنی خب به جای اين كار چی كار كنه بهتره؟
Mr.k: شهرداری ساعت كارشو دو ساعت بيشتر كنه. كلا شغلاي دولتي بيشتر دنبال كارنامه كاری هستن تا دنبال كار واقعی كردن. من اين قضيه رو تو قسمتهاي كوچيک ديدم و تو قسمتهاي بزرگترم ديدم چه جوريه. مثلا ما تو يه مدرسهای درس میخونديم كه تو كل سال يه دونه مسابقات ورزشی برگزار نمیكرد، يه دونه ميز پينگپنگ نداشت، كلا هيچی نداشت ولی آخر سال كه میشد اينا میاومدن گزارش ميزدن كه ما سه تا جام برگزار كرديم ما اين كارا رو كرديم و استعداديابی كرديم. درصورتی كه همهاش دروغ بود. اينا هم میگن ما اومديم يه پروژهای انجام داديم كه مردم با هنر آشنا بشن. چشم عموم مردم هنر رو ديده باشه. به نظرم اينا همش الكيه ويه سری پولایی كه بايد خرج بشه. در نهايت هدف اصلي سوده نه اينكه چشم مردم به هنر عادت كنه. خيلی راههای بهتری هست كه ميشه ازشون استفاده كرد ولی اينا دنبال گذروندن تايم مسووليتشونن.
– گرافيتی ذاتا جرمه؟داری يه ديواری رو رنگ ميكنی و يه كار هنری ميكنی…
Mr.k: تو اگه بخواي آزادانه حرف بزني و حرفاتم در راستاي يكسري اهداف نباشه خب جرمه چه آهنگ باشه كه بخوني چه تو امريكا چه تو ايران يا فرانسه، همه جاي دنيا تو حرفي رو بزني كه روديواره يا توي يه sound تو گوشهاي مردم جابهجا بشه به هر حال جرمه.
– كجاهاي شهر بيشتر كار گرافيتي زديد؟ و چرا؟
Geo: همه جاي شهر هر جا كه ديوار باشه ما كار ميكنيم.
Mr.k: همه جا كار كرديم ولي وليعصر رو به همه جا ترجيح ميديم. چون بازديدش زياده. وبراي من خيابون نوستالژيكيه وكلا خيل باهاش حال ميكنم. پياده رو فرهنگي تهران ميشه گفت هست .
– چرا گرافيتيكارها با هم اختلاف و مشكل دارن؟
Mr.k: مشكل و اختلاف همه جا هست مثلا فجر سپاسي با پرسپوليس اختلاف داره و… هدف همه ما يكيه ولي يه جاهايي يه آرتيستي ترجيح ميده يه كاري بكنه ولي يه سريا نه. هر كسي كه داره اين كارو انجام ميده هدفش آگاهسازيه هدفش Hiphop هست البته كسي كه بدونه داره چي كار ميكنه. در كل هدف همه مون يكيه. اختلاف نظر هست ولي پشت هم هستيم به موقعش، جلوي شهرداري هستيم به موقعش. هر كمكي باشه به هم ميكنيم ولي يه وقتايي اختلاف نظر هست.
– شهرداري كه كاراي شما رو پاك ميكنه چه حسي به شما دست ميده؟
Mr.k: بستگي داره اينكه كي پاك بشه. يه كاري هست كه قبل اينكه ديده بشه پاكش ميكنن. مثلا ما تو يه روز دوتا كار زديم ساعت ٣ يه كار زديم واسه كمآبي و ساعت٣:٣٠ هم يه كار زديم تو قيطريه و ميرداماد نزديكاي همون خيابون. كاري كه تو قيطريه زديم يك سال بيشتر مونده. تو همون روز كار ديگهاي كه زديم در مورد عبادت بود، كه اون كار در كمتر از پنج شيش ساعت پاك شده وقتي يكي ساعت ٩ رفته بوده عكس بگيره كار نبوده. ميگم احساسش خيلي فرق داره. يه كاري كه يه سال بيشتر ميمونه پاكش هم كنن دمشون گرم كه ديوارو دوباره تميز كردن ميري يه كار ديگه ميزني. ولي يه كاري كه دو روز نميمونه كه چهار نفر ببين يه ذره احساس اينكه لعنت به تو كه نذاشتي.
– چقدر طول ميكشه يه كاري رو ديوار پياده كني؟
Mr.k: بستگي داره به اندازه كار و… يه كار بوده كه ٤٠ دقيقه يه كار هم بوده شايد يه ربع.
– از چه رنگهايي بيشتر استفاده ميكني؟
Mr.k: ما سعي ميكنيم از همه رنگا استفاده كنيم ولي بيشتر از رنگ مشكي استفاده ميكنيم.
– چرا؟ كاملا سليقهاي از رنگها استفاده ميكنيد؟
Geo: آره اينجا واقعا همين طوري از رنگا استفاده ميكنيم. كاملا دلبخواهي. به نظرم اين دورههاي هنري مختلفي كه اومدن وقتشون تموم شده الان اين هنر دورهاي هست كه توشيم. رنگ رنگه ديگه.
Mr.k: نه نه اين حرفا نيست اسپري رنگ هر كدوم ارزونتر باشه اونو ميخريم. ولي اسپري مشكي از همه رنگا بهتره.
– اسپري رنگ چنده؟ و چقدر ميتوني باهاش كاربزني؟
Mr.k: اسپري ايراني چهار تومن واسپري خارجي ١٠ تومن. بستگي داره يه كار هست كه ممكنه پنج تا اسپري مصرف كنه.
– يعني ممكنه ٥٠ هزار تومان براي يه كار هزينه كني؟
Mr.k: آره ديگه ممكن هم هست يه كار بيشتر هم هزينه كنم براش.
– كار محبوبت كدومه؟
Geo: من اوني كه به تلويزيون دارن حمله ميكنن رو خيلي دوست دارم ولي من بين كارام تبعيض قايل نميشم.
Mr.k: من اون چهارتا بچه رو دوست دارم كه وايستادن و ميخواد با موشك كاشته بزنه بهشون. اون كاري كه گفتم پاك كردن رو هم خيلي دوست داشتم اسمش pray بود.
– از روي كسي الگوبرداري ميكنيد؟
Mr.k: يعني چي؟ كسي كه ميخواد الگوبرداري كنه واسه چي خب كار كنه خود اون طرف هست ديگه. حقيقتا من از artist خاصي الگوبرداري نميكنم واقعا اگه شخص خاصي بود خودم وارد اين كارنمي شدم. كسي اونطوري نيست كه بگم همه كاراشو دوست دارم ولي من تو هنرمندا 2pac shakoor رو دوست دارم. رپره ولي كتابم نوشته، فيلم هم بازي كرده مقالهام نوشته، فعال حقوق بشره، آهنگ ساخته خيلي كارا كرده. به عنوان يه الگوي هنري 2pac، ولي به عنوان يه الگوي اخلاقي حضرت محمد (ص) واقعا.
– كار اصليت چيه؟ واسه زندگيت چي كار ميكني؟
Mr.k: كار اصلي من كه گرافيتيه. تراكت پخش ميكنيم. هر كاري كه پول رو زودتر بدن و زمان كمي بگيره كار كردم و زودتر بتونم اسپري بخرم. كار ميكنم كه هزينه خرجايي كه دارم واسه كارا در بياد و واسه طرحايي كه تو ذهنمونه ولي با اين پولاي كم نميتونيم عمليشون كنيم.
– اگه يه جا بهت بودجه بده بگه برو كاري رو كه ميخواي بزن انجام ميدي؟ مثلا شهرداري كه ديوارا هم دستشه.
Mr.k: نه اصلا من كلا از شهرداري بدم مياد ولي مثلا يه آدمي باشه كه اسپانسر بشه و هدفاشم شبيه به ما باشه آره چرا كه نه.
Geo: اگه كسي رو ميشناسي معرفي كن.
– تو اول استنسيلارو درست ميكني بعد ميبري پيادهاش ميكني؛ يا ميري اونجا درست ميكني؟ جنسشون چيه؟
Mr.k: بستگي داره كاراي بزرگو ميبريم اونجا درست ميكنيم. كاغذ و مقواست كلا كه خيلي وقتا ممكنه با دست روش طرح بكشيم ولي اگه يه چيز سخت باشه چاپ ميكنيم.
– حرف اصلياي كه ميخوايد با كشيدن طرحاتون بزنيد چيه؟ راستی من اسم Geo رو كه ميشنوم ياد محيط زيست و زمين ميافتم كارهات ربطي به اين داره؟
Geo: نه اون ربطي نداره به اون تو لغتنامه دنبال اسم ميگشتم ديدم يه كلمه Geography و ديدم كه چه كلمهاي به اين نزديكه گذاشتتم Geo.
Mr.k: ما هدف ثابتي نداريم هر چيزي كه مخ مارو درگير كنه درموردش كار ميكنيم. اصلا خوبي گرافيتي هم همينه يه بار درمورد يه چيزي كار ميكني فرداشم در مورد چيز ديگه. يه روز ميتوني بياي در مورد قيمت زياد چيپس و پنير يه چي بگي يه روزم ميتوني از يه سياستمدار انتقاد كني. اين ويژگي hiohop است.
– كسي واسه ياد گرفتن اومده پيشت؟
Mr.k: آره ولي ياد دادن نداره كه، البته يادم ميديم. كلا اين سيستم نياز به يادگيري خاصي نداره تو بايد بياي تو خيابون و يه ذره خلاقيت و يه ذره جلوتر بودن از عموم مردم و يه ذره هم اسپري ميخواد همينا كافيه.
– ١٠ سال ديگه كجايي و داري چي كار ميكني؟
Mr.k: خيابون وليعصرم دارم طرح ميزنم.
شده بازداشتت كنن؟
Mr.k: آره صد در صد ولي دوست ندارم راجع بهش صحبت كنم.
Geo: منو تابه حال نگرفتن. فرار كردم.
Mr.k: آره اين فرار ميكنه ميان منو ميگيرن.
– براي دونستن گرافيتي بايد از Hip-hop هم دونست؟
Mr.k: آره گرافيتي يه جزو كوچيكي از Hip-hop رو شامل ميشه. نميشه كه تو راجع به تهران اطلاعات داشته باشي ولي در مورد ايران هيچي ندوني. البته جلوترين قسمت Hip-hop ميتونم بگم هست. كلا همه جور فرهنگ خيابوني مرتبط باقضيه جزئي از اون ميشه. تو خيابون انجام ميشه و با فرهنگ خيابونيه و اعتراض رو داره.
– چيزي كه بخواي بگي كه برات خيلي مهمه درمورد گرافيتي چه كار كردن چيه؟
Mr.k: اگه ديدن كسي اسپري دستشه فكر نكنن ميخواد شعار بنويسه. اسپري باهاش ميشه هزار تا كار كرد. به نظرم همينا كه مينويسن حتي اينجا پارك نكن و اينجا آشغال نريزيد گرافيتي واقعي هستن در واقع همونيكه تو هر حرفي رو كه داري بياي بنويسي رو ديوار حالا يا با اسپري يا با استيكر بچسبوني يا هر كاري كه ميتوني بكني. تو خيابونم باشه ديگه يعني تو تلوبزيون نباشه يا حتي گالري.
– كدوم سال براي گرافيتي كاراي ايران خيلي خوب بود؟
Mr.k: سال ٩٢ كلي نمايشگاه برگزار شد، نمايشگاه مقوا، نمايشگاه هوشياري، نمايشگاه الفبا بود، تهران به نيويورك -نيويورك به تهران، پنج، شش تا نمايشگاه بود و خيلي خوب بود از لحاظ نمايشگاهي. ولي خيلي كم پيش مياد كه يهو مثلا اين همه توجه باشه و اينقدر نمايشگاه برگزار بشه. فكركنم از وقتي كه تو ايران گرافيتي بوده دو بار اين طور شده.
– تو خودت دوست داري كاراتو يه جا نشون بدي؟
Mr.k: آره خوبه مثلا من دو تا نمايشگاه داشتم وGeo هم سه تا داشته. يه دونه تو شيراز داشتيم. دانشكده علوم پزشكي شيراز برگزار كرده بود؛ در مورد مقوا درماني بود.
– شما با N.G.Oهاي خاصي هم كاركرديد؟
Mr.k: آره يه كاري داريم با انجمن حمايت از كودكان كار انجام ميديم وسود نمايشگاهمون رو ميخوايم بديم به اونجا. آره يكي از دغدغههاي ما كلا به كودكان برميگرده و يه بخشيش هم ميشه كودكان كار. كلا به نظر ما كار كردن روي كودكان خيلي مهمه.
– گرافيتي شيوه زندگي هم هست؟
Mr.k: گرافيتي يه بخشي از Hip-hop و اين يه فرهنگ خيلي كليه كه يه روش زندگيه و تو اين كار خيليا دارن فعاليت ميكنن. يه سريا ميخونن يه سري آهنگسازي ميكنن يه سريا ميرن گرافيتي كار ميكنن وتو همين گرافيتي بيست جور آدم هست، يكي چه ميدونم ميره تيزكاري ياد ميگيره يكي ميره كثيف كاري ياد ميگيره. يه قسمت خيلي مهم ديگهاش كه تو ايران بهش بها داده نميشه مثلا Breakdance و بقيه همه شون اينا با هم زنده ان نميشه يكيشون روبرداري قانونيش كني و بقيهاش رو نه. واسه همين اميدي ندارم كه يه روز هيچكدوم از اين قسمتا قانوني بشه چه با گفتاواز چه با ايروبيك چه با ديوارنگاري اينا همهاش واژهسازيه كه دارن ميزارن كه سعي كنن بتونن يه قسمتشو جدا كنن و جهت بدن و… اگرم مثلا در نهايت گفتاوازي بياد هزار نفرم برن و مجوز بگيرن و كار كنن در نهايت اين با Hip-hop كه ما داريم روش وقت و عشق ميذاريم و كار ميكنيم فرق ميكنه كار ما يه كار خيابونيه، من با رفيقام كه ميرم تو پارك يا خيابون ميشينيم كنار هم اونه نه اوني كه تو اينستاگرام هست نه اوني كه شهرداري مياد برگزار ميكنه گفتاواز يا ايروبيک نيست.
– تميزكاري يعني چي؟
Mr.k: يعني كسي كه بيشتر مياد رو جنبههاي بصري و زيبايي كار تمركز ميكنه. يعني مياد حالتهاي مختلفي از يه فونت رو طراحي ميكنه كه وقتي ببينيش توش خشونت رو حس كني. رنگارو يه طوري تلفيق ميكنه كه رو مخاطب يه تاثيري بذاره. اين يه جنبه كاره، يه جنبه هم كه همين استريتآرته كه به نظر ما جلوتره. كثيفكاري هم منظورم همون استفاده از اسپري مشكيه كه شره ميكنه رنگ و ميريزه. اينا يه چيزايي بين من و Geo بيشتر.