30-05-2015، 20:00
فرهنگها را به دو گروه کلٌى مىتوان بخشبندى کرد که از نظر فهم بحرانهاى فرهنگى جهان امروز داراى اهميت است.
يعنى فرهنگ سنتى و فرهنگ مدرن.
منظور از سنت (tradition) قالبهاى انديشه و زندگى و رفتار است که در هر جامعهاى بنياد زندگانى جمعى را شکل مىدهد و از نسلى به نسل ديگر انتقال مىيابد.
در جامعه و فرهنگ سنتى کم و بيش همه چيز تابع حکمها و ارزشها و هنجارىهائى است که از گذشتگان به ارث رسيده است.
اما فرهنگ ديگرى وجود دارد که بهنام فرهنگ مدرن ناميده مىشود.
فرهنگ مدرن همان فرهنگى است که نه تنها علومى را براى شناخت طبيعت بلکه علومى را نيز براى شناخت انسان پديد آورد، که علوم انسان يا علوم فرهنگى ناميده مىشوند.
علم فرهنگ يا فرهنگشناسي، علمى است که فرهنگ را بهمعناى مدرن آن دريافته و اين نام را بر کلٌ زندگى و رفتارهاى انسانى در همهٔ جامعهها نهاده و از جمله با دو مفهوم سنتى و مدرن ميان خود و جامعهها و فرهنگهاى پيش از خود فرق گذاشته است.
يعنى فرهنگ سنتى و فرهنگ مدرن.
منظور از سنت (tradition) قالبهاى انديشه و زندگى و رفتار است که در هر جامعهاى بنياد زندگانى جمعى را شکل مىدهد و از نسلى به نسل ديگر انتقال مىيابد.
در جامعه و فرهنگ سنتى کم و بيش همه چيز تابع حکمها و ارزشها و هنجارىهائى است که از گذشتگان به ارث رسيده است.
اما فرهنگ ديگرى وجود دارد که بهنام فرهنگ مدرن ناميده مىشود.
فرهنگ مدرن همان فرهنگى است که نه تنها علومى را براى شناخت طبيعت بلکه علومى را نيز براى شناخت انسان پديد آورد، که علوم انسان يا علوم فرهنگى ناميده مىشوند.
علم فرهنگ يا فرهنگشناسي، علمى است که فرهنگ را بهمعناى مدرن آن دريافته و اين نام را بر کلٌ زندگى و رفتارهاى انسانى در همهٔ جامعهها نهاده و از جمله با دو مفهوم سنتى و مدرن ميان خود و جامعهها و فرهنگهاى پيش از خود فرق گذاشته است.