29-04-2015، 12:22
(آخرین ویرایش در این ارسال: 29-04-2015، 12:29، توسط B.o.y.f.r.i.e.n.d.)
موسیقی سنتی ایرانی، شامل دستگاهها، نغمهها، و آوازها، از هزاران سال پیش از میلاد مسیح تا به امروز سینه به سینه در متن مردم ایران جریان داشته، و آنچه دلنشینتر، سادهتر و قابلفهم تر بودهاست امروز در دسترس است، بخش بزرگی از آسیای میانه، افغانستان، پاکستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، و یونان متأثر از این موسیقی است و هرکدام به سهم خود تأثیراتی در شکل گیری این موسیقی داشتهاند، از موسیقیدانها یا به عبارتی نوازندگان موسیقی در ایران باستان میتوان به «باربد» و «نکیـــــسا» اشاره کرد.
ردیف
موسیقی ردیف دستگاهی امروز ایران از دورهٔ آقا علیاکبر فراهانی (نوازندهٔ تار دورهٔ ناصرالدین شاه) باقی ماندهاست. آقا علی اکبر فراهانی بهواسطـــــــهٔ میرزا تقی خان فراهانی (امیر کبیر) برای نشر موسیقی ایرانی به دربار دعوت شد. سپس این موسیقی توسطـــــــ آقا غلامحسین (برادر آقا علیاکبر) به دو پسر علیاکبرخان به نامهای میرزا حسینقلی و میرزا عبدالله، آموخته شد و آنچه از موسیقی باستانی ایران امروزه مورد استفادهتر و معروفتر است، دستهبندی موسیقی توسطـــــــ این دو استاد در قالب مجموعه نواختهها و آموزش هایشان است که به نام «ردیف موسیقی» نامیده میشود.
ردیف در واقع مجموعهای از مثالهای ملودیک در موسیقی ایرانی است که تقریباً با واژهٔ رپرتوار در موسیقی غربی هممعنی است. یک مجموعهٔ ردیف، مجموعه مثالهایی موسیقایی از هر کدام از گوشههای یک دستگاهاست که بیانگر نسبت نتهای مورد استفاده در آن گوشه و حال و هوای احساسی آن است.
گردآوری و تدوین ردیف به شکل امروزی از اواخر سلسلهٔ زند و اوایل سلسلهٔ قاجار آغاز شدهاست. یعنی در اوایل دورهٔ قاجار سیستم مقامی موسیقی ایرانی تبدیل به سیستم ردیف دستگاهی شد و جای مقامهای چندگانه را هفت دستگاه و پنج آواز گرفت.
از اولین راویان ردیف میتوان به خاندان فراهانی یعنی آقا علی اکبر فراهانی - میرزا عبدالله - آقاحسینقلی و... اشاره کرد. ردیفهایی که اکنون موجودند شامل ردیف میرزا عبدالله، ردیف آقاحسینقلی، ردیف ابوالحسن صبا، ردیف عالی علی اکبر شهنازی، ردیف موسی معروفی، ردیف دوامی، ردیف طـــــــاهرزاده، ردیف محمود کریمی، ردیف سعید هرمزی، ردیف مرتضی نیداوود و... هستند. امروزه، ردیف میرزا عبدالله، ردیف صبا، ردیف شهنازی و دوامی کاربری بیشتری دارند و بیشتر در مکاتب درس موسیقی آموزش داده میشوند.
دستگاه
هر دستگاه موسیقی ایرانی، توالیای از پردههای مختلف موسیقی ایرانی است که انتخاب آن توالی حس و شور خاصی را به شنونده انتقال میدهد. هر دستگاه از تعداد بسیاری گوشه موسیقی تشکیل شدهاست و معمولاً بدین شیوه ارائه میشود که از درآمد دستگاه آغاز میکنند، به گوشهٔ اوج یا مخالف دستگاه در میانهٔ ارائه کار میرسند، سپس با فرود به گوشههای پایانی و ارائهٔ تصنیف و سپس رِنگی اجـــــرای خود را به پایان میرسانند. موسیقی سنتی ایران شامل هفت دستگاه و پنج آواز است. هفت دستگاه ردیف موسیقی سنتی ایرانی عبارتاند از:
دستگاه شور
دستگاه سهگاه
دستگاه چهارگاه
دستگاه همایون
دستگاه ماهور
دستگاه نوا
دستگاه راست پنج گاه
آواز
آواز معمولاً قسمتی از دستگاه مورد نظـــــر است که میتوان آنرا دستگاه فرعی نامید. آواز از نظـــــرفواصل با دستگاه مورد نظـــــر یکسان یا شبیه بوده و میتواند شاهد و یا ایست متفاوتی داشته باشد. بهطـــــــور مثال آواز دشتی از متعلقات دستگاه شور و از درجه پنجم آن بوده و به عنوان مثال اگر شور سل را در نظـــــر بگیریم، دارای نت شاهد و ایست ((ر)) میباشد. بدین ترتیب در آواز شور ملودی با حفظـــــ فواصل دستگاه شور روی نت ((ر)) گردش میکند و در نهایت روی همان نت میایستد. بهطـــــــور کلی هر آواز پس از ایست موقت روی ایست خودش، روی ایست دستگاه اصلی (در اینجا شور) باز میگردد. آوازهای متعلق به دستگاه موسیقی ایرانی ۵تا هستند و عبارتاند از:
آواز ابوعطـــــــا، متعلق به دستگاه شور (درجه دوم)
آواز بیات ترک (بیات زند)، متعلق به دستگاه شور، (درجه سوم)
آواز افشاری، متعلق به دستگاه شور، (درجه چهارم)
آواز دشتی، متعلق به دستگاه شور، (درجه پنجم)
آواز بیات اصفهان، متعلق به دستگاه همایون، (درجه چهارم)
منبع:ویکی پدیا
تاریخچه موسیقی ایرانی
از مهمترین مُهرنگاره های خنیاگری (:موسیقی) در جهان؛ باید از آنچه که در "تپه چغامیش" دزفول برجای مانده، یاد کرد که در سالهای ۱۹۶۱-۱۹۶۶ میلادی، یافت شده است. این مهرنگاره ۳۴۰۰ ساله؛ سیمایی از بزم رامشگران را نشان میدهد. در این بزم باستانی، دسته ای خنیاگر(:نوازنده) دیده میشوند که هر کدام، به نواختن سازی سرگرم هستند. چگونگی نواختن و نشستن این رامشگران، نشان میدهد که آنها، نخستین دسته خنیاگران(:ارکستر) جهان هستند. در این گــروه رامشگران، میبینیم که نوازنده ای "چنگ" و دیگری "شیپور" و آن دیگر "تنبک" مینوازد. چهارمین رامشگر در این میان، خواننده ای است که "آواز" میخواند. همچنین در این بزم کهن، آزاده ای را میبینیم که بر فرشی نشسته و از او پذیرایی میشود. ما همانند این خنیاگران را در ایلام و در سده ۲۷ پیش از میلاد و از زمان پادشاهی "پوزوز این شوشیناک" در شوش میشناسیم. از همین گاه، مُهر و نشانه هایی در دست است که نشان میدهند، خنیاگران بسیاری در ایران میزیستند. در این هنگام، نواختن چنگ بسیار گسترش داشته است و این ساز از ساخته های ایرانیان است. ما، نگاره ای را در دست داریم و میدانیم که در پادشاهی "شوکال ماه هو" و از سده ۱۷ پیش از میلاد در ایران، تار نواخته میشد. با یافتن یک کنده کاری در ایلام بازهم آگاهی داریم که خنیاگران ایرانی؛ دَف را همراه چنگ مینواختند. در این کنده کاری همچنین دیده میشود که از میان ۱۱ تن خنیاگر؛ ۸ تن چنگ، ۲ تن نی و یک تن دهل مینوازند. ۱۵ زن خواننده، در میان رامشگران دیده میشوند که در حال کف زدن هستند. باید افزود که از این نمونه ها در سراسر ایران بسیار دیده شده است. ما به یاری باستان شناسی از لرستان مانند ایلام آگاهی داریم که در این بخش از ایران هم از سده ۹ پیش از میلاد، تار نواخته میشده است. در بخشهای دیگری از ایران و از سال ۵۵۹ پیش از میلاد، سفالهایی در تپه سیلک کاشان و مرودشت پیدا شده که سیمایی از پایکوبی و دست افشانی بر آنها نگارگری شده است
پس از وارد شدن آریاییان، از آنجا که در برپا داشتن آیینهای کیشی آریاییان رقـــــ.ص و موسیقی به کار بسته نمیشد و چندان ارجی نداشت، این دو هنر چنان که بایست در میان آنان پیشرفت نکرده و در آثار و نوشتههای آن روزگاران جای پایی از خود باز نگذاشتهاست.
اصطـــــــــــــــــــــــــــــــــلاح «خنیای باستانی ایرانی» حروف نویسی خالص کلمات ایرانی است که ترجمه آن عبارت از«موسیقی ایران باستان» و یا به عبارت دیگر «موسیقی سنتی ایران» است. این اصطـــــــــــــــــــــــــــــــــلاح ایرانی امروزه بخوبی قابل درک است ولی در مقایسه با اصطـــــــــــــــــــــــــــــــــلاح پر مصرف «موسیقی اصیل» که معنای آن نیز همان است، به ندرت استفاده میشود. با استفاده از شواهد کاویده شده، مانند تندیس کشف شده در ساسا، سوابق موسیقی بخوبی به دوران امپراتوری ایلامی (۶۴۴-۲۵۰۰ قبل از میلاد) برمی گردد. بطـــــــــــــــــــــــــــــــــور مشهود، اطـــــــــــــــــــــــــــــــــلاعات کمی در خصوص موسیقی این دوره در دسترس است. تنها استثناء ابزار باقی مانده موسیقی مانند گیتارها، عودها و فلوتهایی که ابداع و نواخته شده، میباشند. گفته میشود ابزار موسیقی مانند «باربت» ریشه در این دوران یعنی حدود سال ۸۰۰ قبل از میلاد داشتهاست.
از هردوت نقل است که در دوران امپراتوری هخامنشی که به «امپراطـــــــــــــــــــــــــــــــــوری پارسی» نیز معروف است، موسیقی نقش مهمی بخصوص در محاکم دادگاهی داشتهاست. او میگوید که وجود موسیقی برای مراسم مذهبی پرستش خداوند، بسیار ضروری بودهاست. بعدها یعنی پس از ابلاغ دین پیامبر زرتشت، میترا، شخصی که بعنوان "داواً یک خدای دروغین یا شیطـــــــــــــــــــــــــــــــــان و همچنین بتان دیگر بیشتر و بیشتر مقبول واقع شدند.
اصطـــــــــــــــــــــــــــــــــلاح «خنیای باستانی ایرانی» یک اصطـــــــــــــــــــــــــــــــــلاح مربوطـــــــــــــــــــــــــــــــــ به عصر پس از هخامنشیان میباشد. فارسی (فارسی) زبان مورد استفاده در دادگاهها بهمراه زبان پهلوی، زبان رسمی دوران امپراطـــــــــــــــــــــــــــــــــوری ساسانی (۶۴۲-۲۲۴ میلادی) بوده و در برگیرنده اکثریت همان کلمات و همان گرامر زبان پهلوی بودهاست. بنابر این کلمه مورد استفاده برای موسیقی در دوران ساسانی و در دوران ناب فارسی معاصر در واقع کلمه 'خنیا میباشد. اگر چه اصلیت مدل موسیقی ایرانی هنوز نامشخص است، تحقیقات باعث آشکار شدن جوانب جدیدی از آن شدهاست. باربد که یکی از موسیقی دانان دادگاه امپراتوری ساسانی بود، اولین سیستم موزیکال خاور میانه که با نام سلطـــــــــــــــــــــــــــــــــنتی خسروانی شناخته میشود را ابداع نموده و آن را به شاه خسرو (خسروان) تقدیم نمود. همچنین بسیاری از نامهای فعلی مدهای موسیقی، در موسیقی سنتی ایران نیز وجود داشتهاند،»دستگاهها از زمانهای باستان زبان به زبان به امروز رسیدهاند، اگرچه بسیاری از مدها و ملودیها احتمالا بدلیل تهاجم اعراب که موسیقی را بعنوان مسئلهای غیر اخلاقی میدانستند، از بین رفتهاند.
موسیقی سنتی ایرانی نوعی بدیهه گویی بوده و اساس آن یک سری از مدلها قیاسی است که باید حفظـــ شوند. هنر آموزان و استادان دارای ارتباطـــــــــــــــــــــــــــــــــی سنتی بودهاند که این ارتباطـــــــــــــــــــــــــــــــــ در قرن بیستم و به موازات حرکت تعلیم موسیقی به دانشگاهها و هنرستانها رو به زوال نهادهاست.
یک نمایش مرسوم این موسیقی، از «پیش درآمد» (مقدمه اولیه)، «درآمد» (مقدمه)، «تصنیف» (آهنگ، وزن دار بهمراه آواز خواننده)، «چهار مضراب» (وزن دار) و تعداد انتخابی «گوشه» (حرکات)تشکیل میشود. بصورت غیر مرسوم، این قسمتها را میتوان تغییر داده و یا حذف نمود. با نزدیک شدن به پایان دوره صفویه (۱۷۳۶-۱۵۰۲)، نواختن گوشههای پیچیده ۱۰، ۱۴ و ۱۶ ضرب متوقف گردیدند. امروزه قطـــــــــــــــــــــــــــــــــعات در حالت ۶ یا حداکثر ۷ ضرب نواخته میشوند که مایه تاسف است. بسیاری از ملودیها و مدهای این موسیقی در مقامها ترکی و موسیقی عربی میشوند. تفصیل اینکه باید بصورت مشخص اظـــهار کنیم که اعراب پس از تهاجم به امپراطـــــــــــــــــــــــــــــــــوری ایران، سرزمینهای تسخیر کرده را با نام «جهان اسلام» معرفی نمودند. اگر چه اکثر حاکمان عرب فعالیتهای مرتبطـــــــــــــــــــــــــــــــــ با موسیقی را ممنوع اعلام کردند، دیگران به موسیقی دانان ایران دستور دادند که قطـــــــــــــــــــــــــــــــــعاتی را به صورت کتاب تصنیف کنند که به عربی آن را «کتاب موسیقی کبیر» بمعنای کتاب فراگیر موسیقی میخواندند. بیش از تاثیرات امپراطـــــــــــــــــــــــــــــــــوری ساسانی، این دلیل دیگری بر این واقعیت است که ملودیهای موسیقی سنتی ترکیه، سوریه، عراق و مصر شامل اسامی مقیاسها و مدهای ایرانی هستند.
در طـــــــــــــــــــــــــــــــــول تاریخ؛ موسیقی سنتی بیشتر با صوت در ارتباطـــــــــــــــــــــــــــــــــ بودهاست. و حتی سرایندگان نقشی اساسی را در خلق و اجـــــرای آن داشتهاند: او تصمیم میگیرد چه حالتی جهت ابراز مناسب بوده و اینکه چه دستگاهی مرتبطـــــــــــــــــــــــــــــــــ به آن است. در خیلی از موارد، سراینده مسئولیت انتخاب شعری که باید با آواز خوانده شود را نیز برعهده دارد. چنانچه برنامه نیاز به یک خواننده داشته باشد، خواننده باید با حداقل یک آلت بادی یا سیمی و حداقل یک نوع آلت ضربی همراهی گردد. البته میتوان یک مجموعه از آلات موسیقی را یکجا داشت ولی سراینده اصلی نقش خود را ابقاء نماید. زمانی لازم بود که نوازندگان خواننده را با نواختن چندین قطـــــــــــــــــــــــــــــــــعه بصورت تکی همراهی کنند. بصورت سنتی، موسیقی در حال نشسته و در محلهای مزین شده به پشتی و گلیم نواخته میگردید. گاهی در این محلها شمع روشن میکردند. گــروه نوازندگان و سراینده نوع دستگاه و اینکه کدام گوشهها اجـــــرا شوند را با توجه به شرایطـــــــــــــــــــــــــــــــــ زمانی و مکانی و... مشخص مینمودند.
قبل از حمله اعراب، ملودی هائی که در آن نغمه هائی از "اوستا کتاب دینی پیامبر زرتشت مذهب مازدین، زمزمه با نواخته میشد که با آن حال و هوا همخوانی داشت. واژه «گاه» دو معنی دارد: در زبان پهلوی هم بمعنای «گاث» (عبادت کننده اوستائی) و همچنین «زمان». حالات «یک گاه، دو گاه، سه گاه چهار گاه، پنج گاه، شش گاه و هفت گاه» را جهت بیان داستان هائی کاثها از یک تا هفت زمزمه مینمودند. اخیراً کشف شده که حالت «راست» (ادبی. حقیقت) جهت بیان داستان هائی در خصوص افراد یا کارهای درستکار و «شکسته» (ادبی. شکسته) برای بیان داستانها در باره خطـــــــــــــــــــــــــــــــــا کاران استفاده میشدهاند. حالت «همایون» در هنگام نماز صبح اجـــــرا میگشت. اکثر این حالتها، بجز احتمالا «شش گاه» و «هفت گاه» هنوز در سیستم امروزی مورد مصرف دارد. علیرغم وجود این شواهد، نوازندگان هنوز تمایل به نسبت دادن مستقیم معنی «گاه» به «زمان» یا «مکان» حرکت یک آلت موسیقی دارند.
هنگامی که اسلام بعنوان مذهب مسلطـــــــــــــــــــــــــــــــــ ایران پذیرفته گردید، تصمیم حکمرانان منع کلی موسیقی و بعدها دلسرد کردن مردم از زمزمه ادعیه مازدین در این مدها بود. موسیقی سنتی تا قرن بیستم در دادگاهها نواخته میگردید. در زمان حکومت اسلامگرایان افراطـــــــــــــــــــــــــــــــــی قرون وسطـــــــــــــــــــــــــــــــــی، موسیقی بصورت مخفیانه نواخته میشد.
شایان ذکر است که چند تحرک احتمالا باستانی محسوب نشده و فقطـــــــــــــــــــــــــــــــــ خیلی قدیمی هستند. همانگونه که در طـــــــــــــــــــــــــــــــــول تاریخ سابقه داشت، موسیقی سنتی ایرانی به عملکرد خود بعنوان ابزاری روحانی ادامه داده و کمتر بعنوان وسیله تفریح به آن نگاه میشد. آثار موسیقی امکان تغییر گسترده از آغاز تا پایان و معمولاً بصورت تغییر بین قطـــــــــــــــــــــــــــــــــعات پایین، تفکری، نمایش پهلوانی نوازندگی با نام تحریر را داشتند. تعامل متون مذهبی بعنوان غزل جایگزین غزلهای بزرگی گردید که توسطـــــــــــــــــــــــــــــــــ شاعران صوفی قرون وسطـــــــــــــــــــــــــــــــــی خصوصا حافظـــ و جلال الدین رومی سروده شده بودند. علاوه بر این موسیقی ایرانی دریافتی از دردها رنجها خوشیها یک تمدن چندین تکهٔ یک پارچهاست که امروزه بسیاری از یادبودهای آن مانند گوشه ها(حسینی جامه دران شبدیز...)گواه این مدعاست.
دستگاه شور
دستگاه شور، از دستگاههای موسیقی ایران است.
غالب آوازهایی که خواننده آموزش ندیده ایرانی میخواند و بیشتر آوازهای محلی از مناطـــــــــق مختلف ایران در یکی از مایههای این دستگاه و یا گوشهها و دستگاههای مشتق شدهاز آن میگنجد، از این رو این دستگاه را مادر موسیقی ایرانی هم خواندهاند.
به لحاظــ حسی طـــــــــبق تعریف استادمجید کیانی دستگاه شور آغاز شب است و آوازهای آن ادامهی راه و این آغاز هستی و آفرینش است. تلاش است، جستجو است و طـــــــــلب. (مقام طـــــــــلب در هفت وادی عشق)
در میان دستگاههای ایرانی شور از همه گستردهتر است. زیرا هر یک از دستگاهها، دارای یک عده آوازها و الحان فرعیست ولی شور غیر از آوازهای فرعی دارای ملحقاتیاست که هر یک به تنهایی استقلال دارد. آوازهای مستقلی که جزء شور محسوب میشود و هر یک استقلال دارد از این قرار است: ابوعطـــــــــا، بیات ترک، افشاری، بیات کرد و دشتی.
آواز بیات ترک در پردههای شور نواخته میشود و جزو ملحقات آن طـــــــــبقه بندی میشود، ولی چون از نظــر شنوایی حسی شبیه دستگاه ماهور ایجاد میکند، برخی قایل به طـــــــــبقه بندی آن تحت دستگاه ماهور هستند. در مکتب آوازی اصفهان آواز بیات ترک در مشتقات دستگاه ماهور به حساب میآید اما در مکتب تهران، مایه بیات ترک را جزء دستگاه شور به حساب میآورند.
مایهها (متعلقات)
آواز ابوعطـــــــــا
آواز دشتی (دشتستانی)
آواز افشاری
آواز بیات ترک - گاه بیات زند نیز برای اشاره به این آواز بکار برده شده
آواز بیات کرد - کردِ بیات نیز گفته میشود
گام
گام دستگاه شور به این صورت است : سه ربع پرده، سه ربع پرده، پرده، پرده، نیم پرده، پرده، پرده. یا با نمادگذاری عددی فواصل بر اساس ربع پرده در گام دستگاه شور چنین هستند: 4,4,3,3,4,4,2
اما بعضی نتها در این دستگاه کوک متغیر دارند. به طـــــــــور مثال در شور سل که پرده بندی به این صورت است: سل، لا کرن، سی بمل، دو، ر، می بمل، فا، سل، از می کرن و ر کرن هم استفاده می شود.
گوشهها
گوشههای ردیفی این دستگاه عبارتاند از:
درآمد اول
درآمد دوم
درآمد سوم: کرشمه
درآمد چهارم: گوشهٔ رهاب
درآمد پنجم: اوج
درآمد ششم: ملانازی
نغمهٔ اول
نغمهٔ دوم
رهاوی
زیرکش سلمک
ملانازی
سلمک
گلریز
مجلسافروز
عزال
صفا
بزرگ
کوچک
دوبیتی
خارا
قجر، فرود
حزین
شور پایین دسته
گوشهٔ رهاب
چهار گوشه
نشیب و فراز
مقدمهٔ گریلی
رضوی، حزین، فرود
شهناز
قرجه
شهناز کت (عاشقکش)
رنگ اصول
گریلی
رنگ شهرآشوب
دستگاه سه گاه
دستگاه سهگاه، یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی است.
این دستگاه تقریباً در همه ممالک اسلامی متداول است. این دستگاه بیشتر برای بیان احساس غم و اندوه که به امیدواری میگراید مناسب است. آواز سه گاه بسیار غم انگیز و حزن آور است.گوشههای مهم این دستگاه عبارتاند از: در آمد، مویه، زابل، مخالف، حصار، گوشههای دیگر مانند: آواز، نغمه، زنگ شتر، بسته نگار، زنگوله، خزان، بس حصار، معربد، پهلوی(رجز)، حاجی حسینی، مغلوب، دوبیتی، حزین، دلگشا، رهاوی، مسیحی، ناقوس، تخت طــــاقدیس، شاه ختایی(حدی)، مداین، نهاوند. آوازی است بی نهایت غمگین و نالههای جانسوز آن ریشه و بنیاد آدمی را از جا میکند و از راز و نیاز عاشقان دوری کشیده و از بیچارگی بی نوایان و ضعیفان گفتگو میکند (روح الله خالقی- نظـری به موسیقی). به تعبیر استادمجید کیانی " سه گاه" سپیده دم است. پایان شب و آغاز روشنایی یا آغاز زندگی انسان، آن هم عشق است. (مقام عشق در هفت وادی عرفان)
البته حالت این دستگاه در همه جا ثابت نیست و بویژه در مخالف بسیار باشکوه است به عنوان نمونه قطــــعهٔ «من از روز ازل» ساختهٔ مرتضی محجوبی دارای نغمهای بسیار تاثیرگذار و غم انگیز است. قابل ذکر است که آهنگهای شادی آور در سه گاه فراوان هستند از جمله «چهار مضراب مخالف سه گاه» اثر زنده یاد پرویز مشکاتیان.
گوشهها
گوشههای مهم دستگاه سه گاه عبارتاند از :
درآمد :که معمولاً همه دستگاهها با گوشهای به نام درآمد که نشان دهنده حالت دستگاه است آغاز میشود.
نغمه
کرشمه
کرشمه با مویه
زنگ شتر
زابل : بر درجه سوم گام تاکید دارد.
بسته نگار
مویه : که بر درجه پنجم گام تاکید میکند و حالتی مانند شور دارد .
مخالف :که بر درجه ششم گام تاکید دارد و حالت آن با سه گاه فرق دارد و میتوان از این گوشه برای مرکب خوانی به اصفهان نیز استفاده کرد .
حاجی حسینی
بسته نگار ۲
مقلوب
نغمهٔ مقلوب
حزین
مویه ۲
رهاب
مسیحی
شاه خطــــایی
تخت طــــاقدیس (تخت کاووس)
رجز (ارجوزه)
گام
با نماد گذاری عددی فواصل بر اساس ربع پرده در گام دستگاه سه گاه چنین هستند: 4,3,3,4,3,3,4
(29-04-2015، 12:22)B.o.y.f.r.i.e.n.d نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
موسیقی سنتی ایرانی، شامل دستگاهها، نغمهها، و آوازها، از هزاران سال پیش از میلاد مسیح تا به امروز سینه به سینه در متن مردم ایران جریان داشته، و آنچه دلنشینتر، سادهتر و قابلفهم تر بودهاست امروز در دسترس است، بخش بزرگی از آسیای میانه، افغانستان، پاکستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، و یونان متأثر از این موسیقی است و هرکدام به سهم خود تأثیراتی در شکل گیری این موسیقی داشتهاند، از موسیقیدانها یا به عبارتی نوازندگان موسیقی در ایران باستان میتوان به «باربد» و «نکیـــــسا» اشاره کرد.
ردیف
موسیقی ردیف دستگاهی امروز ایران از دورهٔ آقا علیاکبر فراهانی (نوازندهٔ تار دورهٔ ناصرالدین شاه) باقی ماندهاست. آقا علی اکبر فراهانی بهواسطـــــــهٔ میرزا تقی خان فراهانی (امیر کبیر) برای نشر موسیقی ایرانی به دربار دعوت شد. سپس این موسیقی توسطـــــــ آقا غلامحسین (برادر آقا علیاکبر) به دو پسر علیاکبرخان به نامهای میرزا حسینقلی و میرزا عبدالله، آموخته شد و آنچه از موسیقی باستانی ایران امروزه مورد استفادهتر و معروفتر است، دستهبندی موسیقی توسطـــــــ این دو استاد در قالب مجموعه نواختهها و آموزش هایشان است که به نام «ردیف موسیقی» نامیده میشود.
ردیف در واقع مجموعهای از مثالهای ملودیک در موسیقی ایرانی است که تقریباً با واژهٔ رپرتوار در موسیقی غربی هممعنی است. یک مجموعهٔ ردیف، مجموعه مثالهایی موسیقایی از هر کدام از گوشههای یک دستگاهاست که بیانگر نسبت نتهای مورد استفاده در آن گوشه و حال و هوای احساسی آن است.
گردآوری و تدوین ردیف به شکل امروزی از اواخر سلسلهٔ زند و اوایل سلسلهٔ قاجار آغاز شدهاست. یعنی در اوایل دورهٔ قاجار سیستم مقامی موسیقی ایرانی تبدیل به سیستم ردیف دستگاهی شد و جای مقامهای چندگانه را هفت دستگاه و پنج آواز گرفت.
از اولین راویان ردیف میتوان به خاندان فراهانی یعنی آقا علی اکبر فراهانی - میرزا عبدالله - آقاحسینقلی و... اشاره کرد. ردیفهایی که اکنون موجودند شامل ردیف میرزا عبدالله، ردیف آقاحسینقلی، ردیف ابوالحسن صبا، ردیف عالی علی اکبر شهنازی، ردیف موسی معروفی، ردیف دوامی، ردیف طـــــــاهرزاده، ردیف محمود کریمی، ردیف سعید هرمزی، ردیف مرتضی نیداوود و... هستند. امروزه، ردیف میرزا عبدالله، ردیف صبا، ردیف شهنازی و دوامی کاربری بیشتری دارند و بیشتر در مکاتب درس موسیقی آموزش داده میشوند.
دستگاه
هر دستگاه موسیقی ایرانی، توالیای از پردههای مختلف موسیقی ایرانی است که انتخاب آن توالی حس و شور خاصی را به شنونده انتقال میدهد. هر دستگاه از تعداد بسیاری گوشه موسیقی تشکیل شدهاست و معمولاً بدین شیوه ارائه میشود که از درآمد دستگاه آغاز میکنند، به گوشهٔ اوج یا مخالف دستگاه در میانهٔ ارائه کار میرسند، سپس با فرود به گوشههای پایانی و ارائهٔ تصنیف و سپس رِنگی اجـــــرای خود را به پایان میرسانند. موسیقی سنتی ایران شامل هفت دستگاه و پنج آواز است. هفت دستگاه ردیف موسیقی سنتی ایرانی عبارتاند از:
دستگاه شور
دستگاه سهگاه
دستگاه چهارگاه
دستگاه همایون
دستگاه ماهور
دستگاه نوا
دستگاه راست پنج گاه
آواز
آواز معمولاً قسمتی از دستگاه مورد نظـــــر است که میتوان آنرا دستگاه فرعی نامید. آواز از نظـــــرفواصل با دستگاه مورد نظـــــر یکسان یا شبیه بوده و میتواند شاهد و یا ایست متفاوتی داشته باشد. بهطـــــــور مثال آواز دشتی از متعلقات دستگاه شور و از درجه پنجم آن بوده و به عنوان مثال اگر شور سل را در نظـــــر بگیریم، دارای نت شاهد و ایست ((ر)) میباشد. بدین ترتیب در آواز شور ملودی با حفظـــــ فواصل دستگاه شور روی نت ((ر)) گردش میکند و در نهایت روی همان نت میایستد. بهطـــــــور کلی هر آواز پس از ایست موقت روی ایست خودش، روی ایست دستگاه اصلی (در اینجا شور) باز میگردد. آوازهای متعلق به دستگاه موسیقی ایرانی ۵تا هستند و عبارتاند از:
آواز ابوعطـــــــا، متعلق به دستگاه شور (درجه دوم)
آواز بیات ترک (بیات زند)، متعلق به دستگاه شور، (درجه سوم)
آواز افشاری، متعلق به دستگاه شور، (درجه چهارم)
آواز دشتی، متعلق به دستگاه شور، (درجه پنجم)
آواز بیات اصفهان، متعلق به دستگاه همایون، (درجه چهارم)
منبع:ویکی پدیا
تاریخچه موسیقی ایرانی
از مهمترین مُهرنگاره های خنیاگری (:موسیقی) در جهان؛ باید از آنچه که در "تپه چغامیش" دزفول برجای مانده، یاد کرد که در سالهای ۱۹۶۱-۱۹۶۶ میلادی، یافت شده است. این مهرنگاره ۳۴۰۰ ساله؛ سیمایی از بزم رامشگران را نشان میدهد. در این بزم باستانی، دسته ای خنیاگر(:نوازنده) دیده میشوند که هر کدام، به نواختن سازی سرگرم هستند. چگونگی نواختن و نشستن این رامشگران، نشان میدهد که آنها، نخستین دسته خنیاگران(:ارکستر) جهان هستند. در این گــروه رامشگران، میبینیم که نوازنده ای "چنگ" و دیگری "شیپور" و آن دیگر "تنبک" مینوازد. چهارمین رامشگر در این میان، خواننده ای است که "آواز" میخواند. همچنین در این بزم کهن، آزاده ای را میبینیم که بر فرشی نشسته و از او پذیرایی میشود. ما همانند این خنیاگران را در ایلام و در سده ۲۷ پیش از میلاد و از زمان پادشاهی "پوزوز این شوشیناک" در شوش میشناسیم. از همین گاه، مُهر و نشانه هایی در دست است که نشان میدهند، خنیاگران بسیاری در ایران میزیستند. در این هنگام، نواختن چنگ بسیار گسترش داشته است و این ساز از ساخته های ایرانیان است. ما، نگاره ای را در دست داریم و میدانیم که در پادشاهی "شوکال ماه هو" و از سده ۱۷ پیش از میلاد در ایران، تار نواخته میشد. با یافتن یک کنده کاری در ایلام بازهم آگاهی داریم که خنیاگران ایرانی؛ دَف را همراه چنگ مینواختند. در این کنده کاری همچنین دیده میشود که از میان ۱۱ تن خنیاگر؛ ۸ تن چنگ، ۲ تن نی و یک تن دهل مینوازند. ۱۵ زن خواننده، در میان رامشگران دیده میشوند که در حال کف زدن هستند. باید افزود که از این نمونه ها در سراسر ایران بسیار دیده شده است. ما به یاری باستان شناسی از لرستان مانند ایلام آگاهی داریم که در این بخش از ایران هم از سده ۹ پیش از میلاد، تار نواخته میشده است. در بخشهای دیگری از ایران و از سال ۵۵۹ پیش از میلاد، سفالهایی در تپه سیلک کاشان و مرودشت پیدا شده که سیمایی از پایکوبی و دست افشانی بر آنها نگارگری شده است
پس از وارد شدن آریاییان، از آنجا که در برپا داشتن آیینهای کیشی آریاییان رقـــــ.ص و موسیقی به کار بسته نمیشد و چندان ارجی نداشت، این دو هنر چنان که بایست در میان آنان پیشرفت نکرده و در آثار و نوشتههای آن روزگاران جای پایی از خود باز نگذاشتهاست.
اصطـــــــــــــــــــــــــــــــــلاح «خنیای باستانی ایرانی» حروف نویسی خالص کلمات ایرانی است که ترجمه آن عبارت از«موسیقی ایران باستان» و یا به عبارت دیگر «موسیقی سنتی ایران» است. این اصطـــــــــــــــــــــــــــــــــلاح ایرانی امروزه بخوبی قابل درک است ولی در مقایسه با اصطـــــــــــــــــــــــــــــــــلاح پر مصرف «موسیقی اصیل» که معنای آن نیز همان است، به ندرت استفاده میشود. با استفاده از شواهد کاویده شده، مانند تندیس کشف شده در ساسا، سوابق موسیقی بخوبی به دوران امپراتوری ایلامی (۶۴۴-۲۵۰۰ قبل از میلاد) برمی گردد. بطـــــــــــــــــــــــــــــــــور مشهود، اطـــــــــــــــــــــــــــــــــلاعات کمی در خصوص موسیقی این دوره در دسترس است. تنها استثناء ابزار باقی مانده موسیقی مانند گیتارها، عودها و فلوتهایی که ابداع و نواخته شده، میباشند. گفته میشود ابزار موسیقی مانند «باربت» ریشه در این دوران یعنی حدود سال ۸۰۰ قبل از میلاد داشتهاست.
از هردوت نقل است که در دوران امپراتوری هخامنشی که به «امپراطـــــــــــــــــــــــــــــــــوری پارسی» نیز معروف است، موسیقی نقش مهمی بخصوص در محاکم دادگاهی داشتهاست. او میگوید که وجود موسیقی برای مراسم مذهبی پرستش خداوند، بسیار ضروری بودهاست. بعدها یعنی پس از ابلاغ دین پیامبر زرتشت، میترا، شخصی که بعنوان "داواً یک خدای دروغین یا شیطـــــــــــــــــــــــــــــــــان و همچنین بتان دیگر بیشتر و بیشتر مقبول واقع شدند.
اصطـــــــــــــــــــــــــــــــــلاح «خنیای باستانی ایرانی» یک اصطـــــــــــــــــــــــــــــــــلاح مربوطـــــــــــــــــــــــــــــــــ به عصر پس از هخامنشیان میباشد. فارسی (فارسی) زبان مورد استفاده در دادگاهها بهمراه زبان پهلوی، زبان رسمی دوران امپراطـــــــــــــــــــــــــــــــــوری ساسانی (۶۴۲-۲۲۴ میلادی) بوده و در برگیرنده اکثریت همان کلمات و همان گرامر زبان پهلوی بودهاست. بنابر این کلمه مورد استفاده برای موسیقی در دوران ساسانی و در دوران ناب فارسی معاصر در واقع کلمه 'خنیا میباشد. اگر چه اصلیت مدل موسیقی ایرانی هنوز نامشخص است، تحقیقات باعث آشکار شدن جوانب جدیدی از آن شدهاست. باربد که یکی از موسیقی دانان دادگاه امپراتوری ساسانی بود، اولین سیستم موزیکال خاور میانه که با نام سلطـــــــــــــــــــــــــــــــــنتی خسروانی شناخته میشود را ابداع نموده و آن را به شاه خسرو (خسروان) تقدیم نمود. همچنین بسیاری از نامهای فعلی مدهای موسیقی، در موسیقی سنتی ایران نیز وجود داشتهاند،»دستگاهها از زمانهای باستان زبان به زبان به امروز رسیدهاند، اگرچه بسیاری از مدها و ملودیها احتمالا بدلیل تهاجم اعراب که موسیقی را بعنوان مسئلهای غیر اخلاقی میدانستند، از بین رفتهاند.
موسیقی سنتی ایرانی نوعی بدیهه گویی بوده و اساس آن یک سری از مدلها قیاسی است که باید حفظـــ شوند. هنر آموزان و استادان دارای ارتباطـــــــــــــــــــــــــــــــــی سنتی بودهاند که این ارتباطـــــــــــــــــــــــــــــــــ در قرن بیستم و به موازات حرکت تعلیم موسیقی به دانشگاهها و هنرستانها رو به زوال نهادهاست.
یک نمایش مرسوم این موسیقی، از «پیش درآمد» (مقدمه اولیه)، «درآمد» (مقدمه)، «تصنیف» (آهنگ، وزن دار بهمراه آواز خواننده)، «چهار مضراب» (وزن دار) و تعداد انتخابی «گوشه» (حرکات)تشکیل میشود. بصورت غیر مرسوم، این قسمتها را میتوان تغییر داده و یا حذف نمود. با نزدیک شدن به پایان دوره صفویه (۱۷۳۶-۱۵۰۲)، نواختن گوشههای پیچیده ۱۰، ۱۴ و ۱۶ ضرب متوقف گردیدند. امروزه قطـــــــــــــــــــــــــــــــــعات در حالت ۶ یا حداکثر ۷ ضرب نواخته میشوند که مایه تاسف است. بسیاری از ملودیها و مدهای این موسیقی در مقامها ترکی و موسیقی عربی میشوند. تفصیل اینکه باید بصورت مشخص اظـــهار کنیم که اعراب پس از تهاجم به امپراطـــــــــــــــــــــــــــــــــوری ایران، سرزمینهای تسخیر کرده را با نام «جهان اسلام» معرفی نمودند. اگر چه اکثر حاکمان عرب فعالیتهای مرتبطـــــــــــــــــــــــــــــــــ با موسیقی را ممنوع اعلام کردند، دیگران به موسیقی دانان ایران دستور دادند که قطـــــــــــــــــــــــــــــــــعاتی را به صورت کتاب تصنیف کنند که به عربی آن را «کتاب موسیقی کبیر» بمعنای کتاب فراگیر موسیقی میخواندند. بیش از تاثیرات امپراطـــــــــــــــــــــــــــــــــوری ساسانی، این دلیل دیگری بر این واقعیت است که ملودیهای موسیقی سنتی ترکیه، سوریه، عراق و مصر شامل اسامی مقیاسها و مدهای ایرانی هستند.
در طـــــــــــــــــــــــــــــــــول تاریخ؛ موسیقی سنتی بیشتر با صوت در ارتباطـــــــــــــــــــــــــــــــــ بودهاست. و حتی سرایندگان نقشی اساسی را در خلق و اجـــــرای آن داشتهاند: او تصمیم میگیرد چه حالتی جهت ابراز مناسب بوده و اینکه چه دستگاهی مرتبطـــــــــــــــــــــــــــــــــ به آن است. در خیلی از موارد، سراینده مسئولیت انتخاب شعری که باید با آواز خوانده شود را نیز برعهده دارد. چنانچه برنامه نیاز به یک خواننده داشته باشد، خواننده باید با حداقل یک آلت بادی یا سیمی و حداقل یک نوع آلت ضربی همراهی گردد. البته میتوان یک مجموعه از آلات موسیقی را یکجا داشت ولی سراینده اصلی نقش خود را ابقاء نماید. زمانی لازم بود که نوازندگان خواننده را با نواختن چندین قطـــــــــــــــــــــــــــــــــعه بصورت تکی همراهی کنند. بصورت سنتی، موسیقی در حال نشسته و در محلهای مزین شده به پشتی و گلیم نواخته میگردید. گاهی در این محلها شمع روشن میکردند. گــروه نوازندگان و سراینده نوع دستگاه و اینکه کدام گوشهها اجـــــرا شوند را با توجه به شرایطـــــــــــــــــــــــــــــــــ زمانی و مکانی و... مشخص مینمودند.
قبل از حمله اعراب، ملودی هائی که در آن نغمه هائی از "اوستا کتاب دینی پیامبر زرتشت مذهب مازدین، زمزمه با نواخته میشد که با آن حال و هوا همخوانی داشت. واژه «گاه» دو معنی دارد: در زبان پهلوی هم بمعنای «گاث» (عبادت کننده اوستائی) و همچنین «زمان». حالات «یک گاه، دو گاه، سه گاه چهار گاه، پنج گاه، شش گاه و هفت گاه» را جهت بیان داستان هائی کاثها از یک تا هفت زمزمه مینمودند. اخیراً کشف شده که حالت «راست» (ادبی. حقیقت) جهت بیان داستان هائی در خصوص افراد یا کارهای درستکار و «شکسته» (ادبی. شکسته) برای بیان داستانها در باره خطـــــــــــــــــــــــــــــــــا کاران استفاده میشدهاند. حالت «همایون» در هنگام نماز صبح اجـــــرا میگشت. اکثر این حالتها، بجز احتمالا «شش گاه» و «هفت گاه» هنوز در سیستم امروزی مورد مصرف دارد. علیرغم وجود این شواهد، نوازندگان هنوز تمایل به نسبت دادن مستقیم معنی «گاه» به «زمان» یا «مکان» حرکت یک آلت موسیقی دارند.
هنگامی که اسلام بعنوان مذهب مسلطـــــــــــــــــــــــــــــــــ ایران پذیرفته گردید، تصمیم حکمرانان منع کلی موسیقی و بعدها دلسرد کردن مردم از زمزمه ادعیه مازدین در این مدها بود. موسیقی سنتی تا قرن بیستم در دادگاهها نواخته میگردید. در زمان حکومت اسلامگرایان افراطـــــــــــــــــــــــــــــــــی قرون وسطـــــــــــــــــــــــــــــــــی، موسیقی بصورت مخفیانه نواخته میشد.
شایان ذکر است که چند تحرک احتمالا باستانی محسوب نشده و فقطـــــــــــــــــــــــــــــــــ خیلی قدیمی هستند. همانگونه که در طـــــــــــــــــــــــــــــــــول تاریخ سابقه داشت، موسیقی سنتی ایرانی به عملکرد خود بعنوان ابزاری روحانی ادامه داده و کمتر بعنوان وسیله تفریح به آن نگاه میشد. آثار موسیقی امکان تغییر گسترده از آغاز تا پایان و معمولاً بصورت تغییر بین قطـــــــــــــــــــــــــــــــــعات پایین، تفکری، نمایش پهلوانی نوازندگی با نام تحریر را داشتند. تعامل متون مذهبی بعنوان غزل جایگزین غزلهای بزرگی گردید که توسطـــــــــــــــــــــــــــــــــ شاعران صوفی قرون وسطـــــــــــــــــــــــــــــــــی خصوصا حافظـــ و جلال الدین رومی سروده شده بودند. علاوه بر این موسیقی ایرانی دریافتی از دردها رنجها خوشیها یک تمدن چندین تکهٔ یک پارچهاست که امروزه بسیاری از یادبودهای آن مانند گوشه ها(حسینی جامه دران شبدیز...)گواه این مدعاست.
دستگاه شور
دستگاه شور، از دستگاههای موسیقی ایران است.
غالب آوازهایی که خواننده آموزش ندیده ایرانی میخواند و بیشتر آوازهای محلی از مناطـــــــــق مختلف ایران در یکی از مایههای این دستگاه و یا گوشهها و دستگاههای مشتق شدهاز آن میگنجد، از این رو این دستگاه را مادر موسیقی ایرانی هم خواندهاند.
به لحاظــ حسی طـــــــــبق تعریف استادمجید کیانی دستگاه شور آغاز شب است و آوازهای آن ادامهی راه و این آغاز هستی و آفرینش است. تلاش است، جستجو است و طـــــــــلب. (مقام طـــــــــلب در هفت وادی عشق)
در میان دستگاههای ایرانی شور از همه گستردهتر است. زیرا هر یک از دستگاهها، دارای یک عده آوازها و الحان فرعیست ولی شور غیر از آوازهای فرعی دارای ملحقاتیاست که هر یک به تنهایی استقلال دارد. آوازهای مستقلی که جزء شور محسوب میشود و هر یک استقلال دارد از این قرار است: ابوعطـــــــــا، بیات ترک، افشاری، بیات کرد و دشتی.
آواز بیات ترک در پردههای شور نواخته میشود و جزو ملحقات آن طـــــــــبقه بندی میشود، ولی چون از نظــر شنوایی حسی شبیه دستگاه ماهور ایجاد میکند، برخی قایل به طـــــــــبقه بندی آن تحت دستگاه ماهور هستند. در مکتب آوازی اصفهان آواز بیات ترک در مشتقات دستگاه ماهور به حساب میآید اما در مکتب تهران، مایه بیات ترک را جزء دستگاه شور به حساب میآورند.
مایهها (متعلقات)
آواز ابوعطـــــــــا
آواز دشتی (دشتستانی)
آواز افشاری
آواز بیات ترک - گاه بیات زند نیز برای اشاره به این آواز بکار برده شده
آواز بیات کرد - کردِ بیات نیز گفته میشود
گام
گام دستگاه شور به این صورت است : سه ربع پرده، سه ربع پرده، پرده، پرده، نیم پرده، پرده، پرده. یا با نمادگذاری عددی فواصل بر اساس ربع پرده در گام دستگاه شور چنین هستند: 4,4,3,3,4,4,2
اما بعضی نتها در این دستگاه کوک متغیر دارند. به طـــــــــور مثال در شور سل که پرده بندی به این صورت است: سل، لا کرن، سی بمل، دو، ر، می بمل، فا، سل، از می کرن و ر کرن هم استفاده می شود.
گوشهها
گوشههای ردیفی این دستگاه عبارتاند از:
درآمد اول
درآمد دوم
درآمد سوم: کرشمه
درآمد چهارم: گوشهٔ رهاب
درآمد پنجم: اوج
درآمد ششم: ملانازی
نغمهٔ اول
نغمهٔ دوم
رهاوی
زیرکش سلمک
ملانازی
سلمک
گلریز
مجلسافروز
عزال
صفا
بزرگ
کوچک
دوبیتی
خارا
قجر، فرود
حزین
شور پایین دسته
گوشهٔ رهاب
چهار گوشه
نشیب و فراز
مقدمهٔ گریلی
رضوی، حزین، فرود
شهناز
قرجه
شهناز کت (عاشقکش)
رنگ اصول
گریلی
رنگ شهرآشوب
دستگاه سه گاه
دستگاه سهگاه، یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی است.
این دستگاه تقریباً در همه ممالک اسلامی متداول است. این دستگاه بیشتر برای بیان احساس غم و اندوه که به امیدواری میگراید مناسب است. آواز سه گاه بسیار غم انگیز و حزن آور است.گوشههای مهم این دستگاه عبارتاند از: در آمد، مویه، زابل، مخالف، حصار، گوشههای دیگر مانند: آواز، نغمه، زنگ شتر، بسته نگار، زنگوله، خزان، بس حصار، معربد، پهلوی(رجز)، حاجی حسینی، مغلوب، دوبیتی، حزین، دلگشا، رهاوی، مسیحی، ناقوس، تخت طــــاقدیس، شاه ختایی(حدی)، مداین، نهاوند. آوازی است بی نهایت غمگین و نالههای جانسوز آن ریشه و بنیاد آدمی را از جا میکند و از راز و نیاز عاشقان دوری کشیده و از بیچارگی بی نوایان و ضعیفان گفتگو میکند (روح الله خالقی- نظـری به موسیقی). به تعبیر استادمجید کیانی " سه گاه" سپیده دم است. پایان شب و آغاز روشنایی یا آغاز زندگی انسان، آن هم عشق است. (مقام عشق در هفت وادی عرفان)
البته حالت این دستگاه در همه جا ثابت نیست و بویژه در مخالف بسیار باشکوه است به عنوان نمونه قطــــعهٔ «من از روز ازل» ساختهٔ مرتضی محجوبی دارای نغمهای بسیار تاثیرگذار و غم انگیز است. قابل ذکر است که آهنگهای شادی آور در سه گاه فراوان هستند از جمله «چهار مضراب مخالف سه گاه» اثر زنده یاد پرویز مشکاتیان.
گوشهها
گوشههای مهم دستگاه سه گاه عبارتاند از :
درآمد :که معمولاً همه دستگاهها با گوشهای به نام درآمد که نشان دهنده حالت دستگاه است آغاز میشود.
نغمه
کرشمه
کرشمه با مویه
زنگ شتر
زابل : بر درجه سوم گام تاکید دارد.
بسته نگار
مویه : که بر درجه پنجم گام تاکید میکند و حالتی مانند شور دارد .
مخالف :که بر درجه ششم گام تاکید دارد و حالت آن با سه گاه فرق دارد و میتوان از این گوشه برای مرکب خوانی به اصفهان نیز استفاده کرد .
حاجی حسینی
بسته نگار ۲
مقلوب
نغمهٔ مقلوب
حزین
مویه ۲
رهاب
مسیحی
شاه خطــــایی
تخت طــــاقدیس (تخت کاووس)
رجز (ارجوزه)
گام
با نماد گذاری عددی فواصل بر اساس ربع پرده در گام دستگاه سه گاه چنین هستند: 4,3,3,4,3,3,4
دستگاه چهارگاه
دستگاه چهارگاه، یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی است.
ویژگی های علمی
این دستگاه، از نظــــــر علم موسیقی یکی از مهمترین و زیباترین مقامات ایرانی است. گام آن مانند شور و همایون، پایین رونده و مثل گام ماهور و اصفهان بالارونده میباشد، چرا که در دو حالت محسوس است. یعنی میتوان گفت که این گام، مخلوطـــــــــــی از گام سهگاه و همایون است و اگر نت دوم و ششم گام ماهور را ربع پرده کم کنیم، تبدیل به چهارگاه میشود.
در گام چهارگاه همیشه دو علامت نیم پرده برشو و دو علامت ربعی فرو شو با هم وارد شدهاند و فواصل درجات این گام نسبت به تونیک عبارتاند از: دو نیم بزرگ، سوم بزرگ، چهارم درست، پنجم درست، ششم نیم بزرگ، هفتم بزرگ و هنگام، که دانگهای آن هم با یکدیگر برابرند. نت شاهد (تونیک) این دستگاه نیز در راست کوک «دو» است. حالت آغازین درآمدهای چهارگاه، با نت «لا» بسیار واضح و مشخص است و به این وسیله به راحتی میتوان آن را از سایر گامها تشخیص داد.
از میان مقامات ایرانی و به خصوص موسیقی مشرق زمین، شور، سهگاه و چهارگاه هستند که از این میان، مقام چهارگاه از همه مهمتر است. چهارگاه را گامی کاملاً ایرانی و خالص میدانند. این گام با گام بزرگ (ماژور) ارتباطـــــــــــ دارد چرا که مانند گام بزرگ بالا رونده است. سوم بزرگ مانند گام بزرگ است (دانگهایش مثل گام بزرگ (ماژور) مساوی بوده و فاصلهٔ آخر آنها نیم پرده است) و همین طـــــــــــور فاصلهٔ هفتم آن مانند هفتم گام بزرگ است و فاصلهٔ محسوس تا تونیک نیم پرده میباشد.
از طـــــــــــرف دیگر این چهارگاه با گام کوچک (مینور) نیز ارتباطـــــــــــ دارد و به طـــــــــــریقی تمامی گامهای مختلف در یک جا جمع شدهاند و بهترین صفات هر گام را انتخاب کرده تا گام چهارگاه را با صفات عالی تشکیل دهد. گام چهارگاه هم از نظــــــر آوایی و هم گوشههای مشترک، شباهت زیادی با گام سهگاه دارد.
چهارگاه در گوشه زابل، کمی به اوج میرود. این گوشه با وجود اینکه نت شاهد و ایست ثابتی ندارد، ولی از حالت ریتمیک و ضربی بالایی برخوردار است ولی از این نظــــــر، هیچ وقت به پای گوشه مخالف نمیرسد. مخالف اوج زیبایی چهارگاه است. حصار گوشهای است که در عین زیبایی، کمی از نظــــــر کوک برای نوازندگان به خصوص سنتورنوازان، مشکلساز میشود. زیرا برای اجـــــرای این گوشه در ادامه ردیف چهارگاه، بایستی نت «فا» را دیز کوک کرد (البته در راست کوک). یعنی نت فا، نیم پرده زیر میشود. این گوشه تا حدودی معادلات چهارگاه را به هم میریزد و برای اینکه بتوان به ادامه ردیف پرداخت، بایستی فرودی مجدد به درآمد داشته باشیم. گوشه منصوری نیز معمولاً پایان بخش دستگاه چهارگاه است. حالات کرشمه، بسته نگار، حزین و زنگ شتر، به زیبایی در تمام چهارگاه، خودنمایی میکنند.
ویژگی های موسیقایی
آواز چهارگاه نمونه جامع و کاملی از تمام حالات و صفات موسیقی ملی ماست. چرا که درآمد آن مانند ماهور، موقر و متین است و شادی و خرمی خاصی دارد. در ضمن آواز زابل در همه دستگاهها و در اینجا حزن و اندوه درونی در آواز ما دارد. آوازی نصیحتگر، تجربه آموز و توانا مانند همایون دارد و آواز مویه و منصوری غم انگیز و حزین است. پس این دستگاه نیز به دلیل کمال خود هم گریه و زاری میکند و هم شادی میآفریند و گاهی مسرور و شادمان است و گاهی نیز غمانگیز و دلشکسته و با توشهای از متانت و وقار عارفانه شرقی.
اما روی هم رفته چهارگاه را میتوان دستگاهی محسوب کرد که مانند پیری فرزانه دارای روحی بلند و عرفانی است و احساسات عالی انسانی را در کنار خصایص و محسنات انسانی صبور و شکیبا داراست. از ناکامیها و ناامیدیها اشک غم میریزد و در شادیها و خوشیها اشک شوق و سرور. این دستگاه، بهترین گزینه برای ساخت قطـــــــــــعات و تصانیف ملی میهنی و حماسی است به طـــــــــــوری که به زیبایی میتواند حالت شوق و افتخار وصف ناپذیری را در شنونده به وجود آورد. نوازندگی در این دستگاه با هر یک از سازهای ایرانی، زیبایی خاص خود را دارد ولی هنگامی که تارنوازی به اجـــــرای چهارگاه میپردازد، چیز دیگری است.
دستگاه چهارگاه ضمن دارا بودن شخصیت مستقل از بعضی جهات به دستگاه سهگاه شبیهاست. نتهای «ر کرن» و «لا کرن» مشخصه اصلی این دستگاه است. بدیهی است با جابجایی فواصل میتوان این نتها را تغییر داد.
«دخترک ژولیده» و «رنگ مبارک باد» از جمله آثاری است که در چهارگاه ساخته شدهاند.
گوشه «مخالف» اوج این دستگاه به شمار میآید. دستگاه چهارگاه در بین پارهای از قدما به «دستگاه ملوک و سلاطـــــــــــین» نیز شهرت داشتهاست. دلیل این نامگذاری شاید به حالت رزمی و در عین حال فرح انگیز چهارگاه ارتباطـــــــــــ داشته باشد.
به لحاظــــــ حس شناسی مطـــــــــــابق نظــــــر استاد مجید کیانی "چهارگاه" برآمدن آفتاب، سرآغاز زندگی، تابش نور، دیدن و شناختن و معرفت است. (مقام معرفت در وادی های هفت گانه ی عرفان)
گوشهها
از گوشههای اصلی این دستگاه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
درآمد
بدر
پیش زنگوله و زنگوله
زابل
حصار
مخالف
مغلوب
ساز بانک
حدی
پهلوی و منصوری.
گام
با نمادگذاری عددی فواصل بر اساس ربع پرده در گام دستگاه چهارگاه چنین هستند: 3,5,2,4,3,5,2
آثار اخیر
آثار بسیاری در سال های اخیر در دستگاه چهارگاه ساخته شده اند، از جمله مشهورترین آثار می توان به دستان اثر پرویز مشکاتیان، با آواز محمدرضا شجریان و همچنین صبحگاهی اثر حسین علیزاده با آواز محسن کرامتی اشاره کرد.
دستگاه چهارگاه، یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی است.
ویژگی های علمی
این دستگاه، از نظــــــر علم موسیقی یکی از مهمترین و زیباترین مقامات ایرانی است. گام آن مانند شور و همایون، پایین رونده و مثل گام ماهور و اصفهان بالارونده میباشد، چرا که در دو حالت محسوس است. یعنی میتوان گفت که این گام، مخلوطـــــــــــی از گام سهگاه و همایون است و اگر نت دوم و ششم گام ماهور را ربع پرده کم کنیم، تبدیل به چهارگاه میشود.
در گام چهارگاه همیشه دو علامت نیم پرده برشو و دو علامت ربعی فرو شو با هم وارد شدهاند و فواصل درجات این گام نسبت به تونیک عبارتاند از: دو نیم بزرگ، سوم بزرگ، چهارم درست، پنجم درست، ششم نیم بزرگ، هفتم بزرگ و هنگام، که دانگهای آن هم با یکدیگر برابرند. نت شاهد (تونیک) این دستگاه نیز در راست کوک «دو» است. حالت آغازین درآمدهای چهارگاه، با نت «لا» بسیار واضح و مشخص است و به این وسیله به راحتی میتوان آن را از سایر گامها تشخیص داد.
از میان مقامات ایرانی و به خصوص موسیقی مشرق زمین، شور، سهگاه و چهارگاه هستند که از این میان، مقام چهارگاه از همه مهمتر است. چهارگاه را گامی کاملاً ایرانی و خالص میدانند. این گام با گام بزرگ (ماژور) ارتباطـــــــــــ دارد چرا که مانند گام بزرگ بالا رونده است. سوم بزرگ مانند گام بزرگ است (دانگهایش مثل گام بزرگ (ماژور) مساوی بوده و فاصلهٔ آخر آنها نیم پرده است) و همین طـــــــــــور فاصلهٔ هفتم آن مانند هفتم گام بزرگ است و فاصلهٔ محسوس تا تونیک نیم پرده میباشد.
از طـــــــــــرف دیگر این چهارگاه با گام کوچک (مینور) نیز ارتباطـــــــــــ دارد و به طـــــــــــریقی تمامی گامهای مختلف در یک جا جمع شدهاند و بهترین صفات هر گام را انتخاب کرده تا گام چهارگاه را با صفات عالی تشکیل دهد. گام چهارگاه هم از نظــــــر آوایی و هم گوشههای مشترک، شباهت زیادی با گام سهگاه دارد.
چهارگاه در گوشه زابل، کمی به اوج میرود. این گوشه با وجود اینکه نت شاهد و ایست ثابتی ندارد، ولی از حالت ریتمیک و ضربی بالایی برخوردار است ولی از این نظــــــر، هیچ وقت به پای گوشه مخالف نمیرسد. مخالف اوج زیبایی چهارگاه است. حصار گوشهای است که در عین زیبایی، کمی از نظــــــر کوک برای نوازندگان به خصوص سنتورنوازان، مشکلساز میشود. زیرا برای اجـــــرای این گوشه در ادامه ردیف چهارگاه، بایستی نت «فا» را دیز کوک کرد (البته در راست کوک). یعنی نت فا، نیم پرده زیر میشود. این گوشه تا حدودی معادلات چهارگاه را به هم میریزد و برای اینکه بتوان به ادامه ردیف پرداخت، بایستی فرودی مجدد به درآمد داشته باشیم. گوشه منصوری نیز معمولاً پایان بخش دستگاه چهارگاه است. حالات کرشمه، بسته نگار، حزین و زنگ شتر، به زیبایی در تمام چهارگاه، خودنمایی میکنند.
ویژگی های موسیقایی
آواز چهارگاه نمونه جامع و کاملی از تمام حالات و صفات موسیقی ملی ماست. چرا که درآمد آن مانند ماهور، موقر و متین است و شادی و خرمی خاصی دارد. در ضمن آواز زابل در همه دستگاهها و در اینجا حزن و اندوه درونی در آواز ما دارد. آوازی نصیحتگر، تجربه آموز و توانا مانند همایون دارد و آواز مویه و منصوری غم انگیز و حزین است. پس این دستگاه نیز به دلیل کمال خود هم گریه و زاری میکند و هم شادی میآفریند و گاهی مسرور و شادمان است و گاهی نیز غمانگیز و دلشکسته و با توشهای از متانت و وقار عارفانه شرقی.
اما روی هم رفته چهارگاه را میتوان دستگاهی محسوب کرد که مانند پیری فرزانه دارای روحی بلند و عرفانی است و احساسات عالی انسانی را در کنار خصایص و محسنات انسانی صبور و شکیبا داراست. از ناکامیها و ناامیدیها اشک غم میریزد و در شادیها و خوشیها اشک شوق و سرور. این دستگاه، بهترین گزینه برای ساخت قطـــــــــــعات و تصانیف ملی میهنی و حماسی است به طـــــــــــوری که به زیبایی میتواند حالت شوق و افتخار وصف ناپذیری را در شنونده به وجود آورد. نوازندگی در این دستگاه با هر یک از سازهای ایرانی، زیبایی خاص خود را دارد ولی هنگامی که تارنوازی به اجـــــرای چهارگاه میپردازد، چیز دیگری است.
دستگاه چهارگاه ضمن دارا بودن شخصیت مستقل از بعضی جهات به دستگاه سهگاه شبیهاست. نتهای «ر کرن» و «لا کرن» مشخصه اصلی این دستگاه است. بدیهی است با جابجایی فواصل میتوان این نتها را تغییر داد.
«دخترک ژولیده» و «رنگ مبارک باد» از جمله آثاری است که در چهارگاه ساخته شدهاند.
گوشه «مخالف» اوج این دستگاه به شمار میآید. دستگاه چهارگاه در بین پارهای از قدما به «دستگاه ملوک و سلاطـــــــــــین» نیز شهرت داشتهاست. دلیل این نامگذاری شاید به حالت رزمی و در عین حال فرح انگیز چهارگاه ارتباطـــــــــــ داشته باشد.
به لحاظــــــ حس شناسی مطـــــــــــابق نظــــــر استاد مجید کیانی "چهارگاه" برآمدن آفتاب، سرآغاز زندگی، تابش نور، دیدن و شناختن و معرفت است. (مقام معرفت در وادی های هفت گانه ی عرفان)
گوشهها
از گوشههای اصلی این دستگاه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
درآمد
بدر
پیش زنگوله و زنگوله
زابل
حصار
مخالف
مغلوب
ساز بانک
حدی
پهلوی و منصوری.
گام
با نمادگذاری عددی فواصل بر اساس ربع پرده در گام دستگاه چهارگاه چنین هستند: 3,5,2,4,3,5,2
آثار اخیر
آثار بسیاری در سال های اخیر در دستگاه چهارگاه ساخته شده اند، از جمله مشهورترین آثار می توان به دستان اثر پرویز مشکاتیان، با آواز محمدرضا شجریان و همچنین صبحگاهی اثر حسین علیزاده با آواز محسن کرامتی اشاره کرد.