31-12-2014، 9:49
به گل زرد گفتم،که چرا همرنگ منی
*********

یکی محبت میکنه و یکی ناز میکنه اونی که ناز میکنه
همیشه محبت می بینه ، اما اونی که محبت می کنه
همیشه تنهای تنهاست.
*********
کودکی را پرسیدند عشق یعنی چه ؟ گفت بازی
ا
گر فقط سه قطره خون در وجودم بود
با اولی می سوختم،
با دومی می ساختم،
با سومی به تو ثابت می کردم که دوستت دارم.

***
***
***
هرگاه یک مسیحی می میرد بر سر مزارش صلیبی می آویزد تا همه بدانند گوری است،تو نیز بر گردنت صلیبی بیاویز تا همه بدانند سینه ی تو گورستان من است.

پدرم همیشه می گه موقع مردن
اگر پنج تا دوست خوب داشته باشی
اون وقت که زندگی بزرگی داشتی
دوستام تا ابد با من نمی مونن اما............تو.........تا
ابد در کنار من خواهی بود.
******
******
هرکس حر فهایی که شما می گین رو می شنون
ولی دوستان حرفهای شما رو فقط گوش می دن
اما بهترین دوستان کسایند،حرفهایی که شما هرگز
نمی گین رو می شنون.
همیشه پریشان و غرق در غمی،
گفت:من عاشق آن کسم که همرنگ
توست،تو عاشق کیستی که همرنگ منی!!
*********

یکی محبت میکنه و یکی ناز میکنه اونی که ناز میکنه
همیشه محبت می بینه ، اما اونی که محبت می کنه
همیشه تنهای تنهاست.
*********
قلم زرین آفرینش وقتی سرنوشت انسانها را نوشت،
با جوهر طلایی نوشت،اما وقتی نوبت ما رسید،جوهر
طلایی ریخت.
*
*
*
******
چشم وقتی زیباست که لبریز از اشک باشد
اشک وقتی زیباست که برای عشق باشد
عشق وقتی زیباست که برای تو باشد
تو نیز وقتی زیبایی که برای من باشی

نوجوانی را پرسیدند عشق یعنی چه ؟ گفت رفیق بازی
جوانی را پرسیدند عشق یعنی چه ؟ گفت پول
پیری را پرسیدند عشق یعنی چه ؟ گفت عمر
عاشقی را پرسیدند عشق یعنی چه ؟ چیزی نگفت گریست و رفت
ا
گر فقط سه قطره خون در وجودم بود
با اولی می سوختم،
با دومی می ساختم،
با سومی به تو ثابت می کردم که دوستت دارم.

***
***
***
هرگاه یک مسیحی می میرد بر سر مزارش صلیبی می آویزد تا همه بدانند گوری است،تو نیز بر گردنت صلیبی بیاویز تا همه بدانند سینه ی تو گورستان من است.
پدرم همیشه می گه موقع مردن
اگر پنج تا دوست خوب داشته باشی
اون وقت که زندگی بزرگی داشتی
دوستام تا ابد با من نمی مونن اما............تو.........تا
ابد در کنار من خواهی بود.
******
******
هرکس حر فهایی که شما می گین رو می شنون
ولی دوستان حرفهای شما رو فقط گوش می دن
اما بهترین دوستان کسایند،حرفهایی که شما هرگز
نمی گین رو می شنون.

زندگی با همه ی وسعت خویش محفل ساكت غم خوردن نیست
حاصلش تن به قضا دادن و افسردن نیست اضطراب هوس دیدن و نادیدن نیست
زندگی خوردن و خوابیدن نیست
زندگی جنبش جاری شدن است
از تماشاگه آغاز حیات.......... تا به جائی كه خدا میداند